علم امام علی (علیه السلام)، همواره به جهت ابعاد بزرگ شخصیتی ایشان و اتصال به علم لایزال الهی، ذهن بسیاری از دانشمندان و متفکران آزاده اندیش را به خود مشغول ساخته است. تا به امروز هر دانشمندی که زندگانی ایشان را مورد بررسی قرار داده است، علم و دانش امام علی (علیه السلام) را یکی از برجسته ترین ویژگی های او دانسته و از جایگاه علمی ایشان در شگفت آمده است.[1]
دیدگاه های مختلف مستشرقان
مستشرقان و دانشمندان غیر مسلمان همواره در بررسی های خود پیرامون دین مبین اسلام، به ویژگی های بی نظیر علی (علیه السلام) که از جمه آنها علم و دانش اوست، اشاره کرده اند. آنها معمولا با بهره گیری از منابع اصیل اسلامی و بدون غرض ورزی به مطالعه زندگی علی (علیه السلام) پرداخته اند. البته مخالف این امر نیز اتفاق افتاده است.
شرق شناسی یا استشراق، یعنی مطالعه فرهنگ، تمدن، تاریخ، ادبیات، اقتصاد و هر آنچه که مربوط به آداب، سنن و میراث شرق است. مستشرق کسی است که با استفاده از منابع مختلف به بررسی ادیان، آیین ها و جوامع شرقی می پردازد و الگوهای اجتماعی شرق را استخراج می کند.[2] [3]
البته در این میان عده ای از مستشرقان نیز به علت عدم آشنایی با جایگاه والای اهل بیت (علیهم السلام)، بهره گیری از منابع غیر معتبر و نیز رجوع به بعضی از منابع غیر معتبر اهل سنت، در بررسی زندگانی اهل بیت (علیهم السلام) به بیراهه رفته اند.
اظهار نظرهای متفاوت و گاه متناقض در برخی منابع اهل سنت و دیگر فرق اسلامی در جهت تخریب تشیع، سبب شده تا مستشرقان که بیشترین منابع مطالعاتی آنها از کتب اهل سنت است، گاه دچار انحراف فکری شده و در اظهار نظرات خود پای در مسیر ناصحیح بگذارند.
اهداف مستشرقان
در بررسی آثار و نظرات مستشرقان، در نظر گرفتن این نکته ضروریست که آن ها به اغراض و اهداف گوناگونی به شرق شناسی روی آورده اند. از جمله آن اهداف می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- اهداف و انگیزه های استعماری
- تخریب و هجمه بر علیه احکام و اصول اجتماعی اسلام
- ایجاد تفرقه با استفاده از بازآفرینی مفاهیم منسوخ، مانند قبیله گرایی های صدر اسلام
- تحریف شخصیت های مثبت و موثر اسلامی و ارائه تصویری خشن و خون ریز از آن ها
- تحریف احکام و نظرات اسلام پیرامون موضوعات مختلف اجتماعی
- انگیزه های علمی و تبیینی (اکثرا در قرن نوزده میلادی)
در این مقاله و همچنین مقاله علم امام علی (علیه السلام) از نگاه مستشرقان – بخش دوم، بصورت اختصاصی به بررسی نظرات مستشرقان پیرامون علم امام علی (علیه السلام) خواهیم پرداخت.
آرا و نظرات مستشرقان درباره علم امام علی (علیه السلام)
علم امام علی (علیه السلام) همواره در بررسی های مستشرقان پیرامون دین مبین اسلام، یکی از موضوعات جذاب و کلیدی است که نظرات مختلفی را جلب می کند.
بسیاری از دانشمندان و مستشرقان، علم امام علی (علیه السلام) را نشات گرفته از علم نبوی و الهی می دانند و معتقدند که ایشان اگر ولی خدا و جانشین رسول خداست، پس باید علم او نیز ریشه در علم نبوی داشته باشد.
-
هالیستر
جان نورمن هالیستر، نویسنده مشهور کتاب تشیع در هند که ترجمه آن در ایران نیز مورد نقد و بررسی محققان قرار گرفته است، پیرامون علم امام علی (علیه السلام) می نویسد:
« اگر به قراری که شیعیان ادعا می کنند علی (علیه السلام) به اراده الهی خلیفه بلافصل پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) تعیین شده بود، پس می بایست تعلیمات خاصی هم برای احراز این مقام از سوی محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) دریافت کرده باشد.
منابعی که از نسخه قرآن علی (علیه السلام) خبر داده اند، می افزایند که علی (علیه السلام) تفسیر و توضیحات آیات را نیز که از تعلیمات خصوصی رسول االله (صلی الله علیه و آله وسلم) بر گرفته بود، بر حواشی و صفحات آن یادداشت می کرده است.
پیامبر و امام هر دو برای اثبات ادعای خود، اعمال خارق العاده ای اظهار می کنند. این معجزات مربوط است به توجه و عنایات الهی به وی، همچنین اعمال خارق العاده ای که از او سر زده است». [4]
با کمی دقت در اظهار نظر هالیستر، می توان غرض ورزی ها و استفاده از منابع ناصحیح اسلامی را مشاهده کرد؛ آنجا که می گوید: «اگر به قراری که شیعیان ادعا می کنند علی (علیه السلام) به اراده الهی خلیفه بلافصل پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) تعیین شده بود».
همین تشکیک و دادن نسبت ادعا به وصایت و جانشینی امام علی (علیه السلام)، سند روشنی از به خطا رفتن مطالعات بسیاری از شرق شناسان است که هالیستر با نوشتار خود بخوبی از آن پرده برمی دارد.
-
لامنس
هنری لامنس، کشیش بلژیکی و یکی از مستشرقان مشهور و پر حاشیه است که اظهار نظرهای مختلف او درباره اهل بیت (علیهم السلام) و به خصوص امیرالمومنین علی (علیه السلام)، محل نزاع و درگیری اندیشمندان مختلف بوده است.
هنری لامنس در کتاب «دایره المعارف الاسلامیه» عبارات تند و ناصحیحی را درباره علم امام علی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) به کار برده است. او در این کتاب بارها و در اشکال مختلف به تحریف و تخریب علی (علیه السلام) می پردازد.
هنری لامنس در این کتاب، دو صفت بی ارادگی و کمی ذکاوت و هوشمندی را به حضرت نسبت می دهد.[5] از این دست سخنان از لامنس بسیار مشاهده شده است که برای نقد و بررسی آنها می توان به منابع معتبر رجوع کرد.[6]
با این همه اما، خورشید پر نور علم امام علی (علیه السلام) هیچگاه غروب نکرده است و حتی هنری لامنس نیز که به عداوت با تشیع مشهور است، در باب عظمت علم امام علی (علیه السلام)، ناچار به اعتراف شده است:
«برای عظمت علی (علیه السلام) همین بس که تمام اخبار و تواریخ علمی اسلامی، از او سرچشمه می گیرد. او حافظه و قوه شگفت انگیزی داشته است. همه علما و دانشمندان، اخبار احادیث خود را برای وثوق و اعتبار به او می رسانند. علمای اسلام از موافق و مخالف، از دوست و دشمن، مفتخرند که گفتار خود را به علی (علیه السلام) مستند دارند، چون گفتار او حجیت قطعی داشت و او باب مدینه علم بود و با روح کلی پیوستگی تام داشت».[7]
علم امام علی (علیه السلام) به گونه ای زبانزد خاص و عام بود که حتی دشمنان او نیز نمی توانستند آن را نادیده گرفته و درباره آن لب به اعتراف باز نکنند.
-
گابریل آنگیری
گابریل آنگیری، نویسنده مشهور فرانسوی و یکی از مستشرقان اروپایی است که تحت تاثیر شخصیت و علم امام علی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) قرار گرفته است.
گابریل آنگیری نویسنده کتاب «علی و حسین دو قهرمان اسلام» است که در ایران توسط شهاب فروغ در سال 1349 ترجمه و چاپ شده است. او در کتاب شهسوار اسلام، عظمت و علم امام علی (علیه السلام) را در زمینه های قضاوت، حقوق مدنی و اجتماعی توصیف می کند و می نویسد:
- «در زمینه قضایی، علی (علیه السلام) عهد جدیدی افتتاح نمود. در عهد خلفای سه گانه او در تمام مسائل بغرنج و پیچیده مورد استشاره و استفتا قرار می گرفت. هر مسئله پیچیده ای که روی می نمود، افکار عمومی با این عبارت که به صورت ضرب المثل درآمده بود، حل آن را از تدبیر علی (علیه السلام) می خواست، چاره این مشکل را فقط از ابوالحسن باید خواست».
- «هنگامی که علی (علیه السلام) به خلافت رسید، با وجود تمام گرفتاری های نظامی و سیاسی، هم چنان تصدی عالیه امور دادگستری را برای خود حفظ نمود. به تصفیه دادگاه ها اقدام ورزیده و حقوق قضات را تثبیت نمود و نخستین محکمه شرع را بنیاد نهاد. قضاوت های متعددی از خلیفه چهارم به یادگار مانده که جای آن دارد آن ها را در شمار محاکمات بزرگ تاریخ قرار داد».
- «علی (علیه السلام) نخستین کسی بود که بر ضد اصلی که از دیرزمانی معمول به قوانین اروپایی است، یعنی حبس در مقابل بدهکاری، به مخالفت برخاست. پیش از علی (علیه السلام) قانون مدونی وجود نداشت. قاضی می بایستی از روی آیات قرآن و بر طبق رسوم و سنن حکم صادر کند، ولی در زمان علی (علیه السلام) علم فقه و تقریباً قانون مدونی به وجود آمد».
- «در حقوق جزا، علی (علیه السلام) در شرق نخستین کسی بود که در محاکمات، شهود را از هم جدا کرده و از هر یک جداگانه شهادت می گرفت. تا آن وقت شهود به اتفاق یکدیگر ادای شهادت می کردند و می توانستند اظهارات خود را با اظهارات همدستانشان تطبیق نمایند».
- «علی (علیه السلام) که خطیبی زبردست و نویسنده ای توانا و قاضی عالی قدری به شمار می رود، در صف موسسین و واضعین مکتب ها مقام دارد و مکاتبی که او تاسیس نموده، از لحاظ صراحت و روشنی و استحکام منطق و برهان و هم چنین از لحاظ تمایل بارز آن ها به ترقی و تجدد، امتیاز دارد».[8]
-
دونالدسن
دوایت دونالدسن، کشیش انگلیسی حدود 25 سال در مشهد زندگی کرد. او در این بین، کتابی با نام «دین و شیعه: تاریخچه اسلام در ایران و عراق» تالیف کرد. البته این کتاب در ایران به نام عقیده الشیعه نیز مشهور است.
او در این کتاب پیرامون عظمت گستردگی علم امام علی (علیه السلام) و ارتباط تنگاتنگ دانش ایشان با قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، می نویسد:
«از نظر علمی، علی (علیه السلام) دانش وسیعی به قرآن داشت، و وقتی به ایشان گفته می شد که چگونه شما در مقایسه با دیگر اصحاب آشنایی بیشتری به احادیث پیامبر پیدا کرده ای؟ می فرمود:
هر وقت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سوالی می کردم، پاسخ سوالم را می داد، و هرگاه سکوت می کردم، ایشان آغاز به سخن می نمود». وی در ادامه می گوید:
«علاوه بر آن چه دیگران از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدند، او چیزهایی شنیده که دیگران از آن محروم بوده اند. ابوبکر و عمر به گستردگی علم امام علی و فقاهت او اطمینان داشتند و مشکلاتی که برایشان پیش می آمد و دچار عجز می شدند، برای حل آن به او رجوع نموده و به رای و مشورت او عمل می نمودند.»[ix]
به اقرار دوایت دونالدسن، درمی یابیم که گستردگی علم امام علی (علیه السلام) آنگونه بوده است که ملجا و پشیبان حتی دشمنان و بدخواهان او نیز بوده و از نظر گستردگی و شمول، در مرتبه بسیار بالایی قرار داشته است.
نتیجه گیری
علم امام علی (علیه السلام) با وسعت و عظمت خود هر چشم بیدار را به خود خیره می کند. مستشرقان که وظیفه بررسی فرهنگ و ادیان و آداب شرق را بر عهده دارند، بارها به فضایل حضرت و به خصوص علم امام علی (علیه السلام) اعتراف کرده اند. اعترافات مختلف مستشرقان به علم امام علی (علیه السلام)، خود گویای ناتوانی مغرضان در پوشاندن حق و به طریق اولی عظمت شخصیت علی (علیه السلام) است. هالیستر، لامنس، آنگیری و دونالدسن جملاتی را پیرامون علم امام علی (علیه السلام) در آثار خود داشته اند که در این مقاله بررسی شد.
پی نوشت ها
[1] ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج 42، ص 583؛ الخوارزمی، المناقب، ص 391.
[2] ادوارد سعید، شرق شناسی، ص15.
[3] علی الصغیر، خاورشناسان و پژوهش های قرآن، ص 13.
[4] هالیستر، تشیع در هند، ص 20.
[5] فقد ثبت أنّ الأبن ورث عن ابیه الصفتین اللتین كانتا السبب فى هلاك أبیه، و هى التردّد و قلة الفطنة (دایرة المعارف الاسلامیه، ج 7، ص 427، مدخل حسین).
[6] تاریخ اسلام در آیینه پژوهش، موسسه امام خمینی ره، ج 6، ص 29.
[7] علی قلی، سیمای نهج البلاغه، ص 52.
[8] گابریل آنگیری، شهسوار اسلام، ص 253.
[9] دونالدسون، عقیده الشیعه، ص 39.
منبع
با اقتباس از: مقالات کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین علی (علیه السلام)، تالیف جمعی از محققین، جلد 5، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی تهران.