جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

شریف رضی

مروری بر عظمت کتاب نهج البلاغه در گذران تاریخ

مروری بر عظمت کتاب نهج البلاغه در گذران تاریخ

گردآورى سخنان‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام)‌، پيشينه بسيار ديرينه ‌اى دارد و از ديرباز مورد عنايت‌ دانشوران‌ شيعه‌ و سنى بوده‌ است‌. ابوالحسن‌ محمد بن‌ حسين‌ موسوى، معروف‌ به‌ سید رضی و شريف‌ رضى (359-406 ه.ق)، تالیف نهج البلاغه‌ را در ماه‌ رجب‌ 400 ه.ق به‌ فرجام‌ رسانيد.[1]

این نکته جالب توجه است‌ که‌ بدانیم ولادت اميرالمومنين‌ على (علیه السلام‌) در ماه‌ رجب‌، پايان‌ تاليف‌ نهج البلاغه در ماه‌ رجب‌ سال‌ 400 هجری و آغاز تالیف شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ ابن‌ ابى الحديد نیز در ماه‌ رجب‌ سال‌ 644 هجری بوده‌ است‌. بيفزاييم‌ که‌ تالیف شرح‌ نهج‌ البلاغه ابن‌ ابى الحديد از رجب‌ سال‌ 644 تا آخر صفر 649 طول‌ کشيد که‌ دقيقا چهار سال‌ و هشت‌ ماه‌ و برابر با مقدار زمان‌ خلافت‌ امام على (علیه السلام‌) است‌.

پيش‌ از تالیف نهج البلاغه‌، گردآورى سخنان‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) از قرن‌ اول‌ تا سوم‌ ادامه‌ داشت‌ و در اين‌ سه‌ قرن‌، حدود چهل‌ کتاب‌ مشتمل‌ بر خطبه‌ ها و نامه‌ ها و کلمات‌ قصار آن‌ حضرت ‌تالیف گرديد.

از ميان‌ اين‌ چهل‌ کتاب‌، بيش‌ از بيست‌ کتاب‌ از آن‌ عبدالعزيز بن‌ يحيى جلودى، و مابقى از ديگران‌ است‌. گفتنى است‌ رساله‌ هايى که‌ شامل‌ يک‌ خطبه‌ از امیرالمومنین علی (علیه السلام) بوده‌ است‌، در اين‌ شمارش‌ مورد نظر نبوده‌ است‌؛ ورنه‌ شماره اين‌ کتاب ها نزديک‌ به‌ پنجاه‌ مى شود.[2]

انگیزه سید رضی از تالیف نهج البلاغه

سید رضی در مقدمه کتاب شریف نهج البلاغه، پیرامون انگیزه خود از تالیف این کتاب شریف می نویسد:

«جوان تر که بودم‌ به‌ تالیف کتابى پرداختم‌ در خصائص‌ الائمه (عليهم ‌السلام)‌. در آن‌ کتاب‌ فصلى را سامان‌ دادم‌ که‌ مشتمل‌ بود بر سخنان‌ نيکوى امیرالمومنین علی (علیه السلام)‌. چون‌ دوستانم‌ به‌ مطاوى آن‌ فصل‌ از کتاب‌ درنگريستند، شگفتى نمودند و مرا دست‌ مريزاد گفتند!

سپس‌ از من‌ خواستند تا به‌ تالیف کتاب‌ مستقلى دست‌ يازم‌ که‌ شامل‌ گزيده سخنان‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) ‌باشد. تقاضاى آنان‌ را پذيرفتم‌ و به‌ تالیف چنين‌ کتابى پرداختم‌. از آغاز مى دانستم‌ که‌ اين‌ کتاب‌ کارآمد و سودمند خواهد افتاد و از آوازه عالم گيرى برخوردار خواهد شد. آنگاه‌ که‌ تالیف اين‌ کتاب‌ به‌ فرجام‌ رسيد، عنوان‌ نهج البلاغه را براى آن‌ برگزيدم‌. چه‌ درهاى بلاغت‌ را به‌ روى خواننده‌ مى گشايد و دانش ‌پژوه‌ و دانشمند را به‌ کار مى آيد».

سابقه گردآوری سخنان امام علی (علیه السلام)

گويا نخستين‌ فردى که‌ به‌ گردآورى سخنان‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام)‌ پرداخته‌، حارث‌ اعور همدانى (درگذشته‌ به‌ سال‌ 65 ه.ق) بوده‌ است.[3] پس‌ از او نيز تنى چند از دانشمندان‌ به‌ گردآورى خطبه‌ ها و نامه‌ ها و کلمات‌ قصار امیرالمومنین علی (علیه السلام)‌ پرداختند.

از اين‌ ميان‌ بايد به‌ عبدالعزيز بن‌ يحيى جلودى (درگذشته‌ به‌ سال‌ 332) اشاره‌ کرد که‌ وى تنها، بيش‌ از بيست‌ کتاب‌ مشتمل‌ بر خطبه‌ ها، نامه‌ ها، کلمات‌ قصار، مواعظ‌ و روايات‌ فقهى امیرالمومنین علی (علیه السلام) را گرد آورد.[4]

سوگمندانه‌ امروزه‌ هیچ یک‌ از اين‌ کتاب ها که‌ پيش‌ از نهج البلاغه‌ نگاشته‌ شده‌ است‌ (جز کتاب‌ مائه کلمه لامیرالمومنین علی (علیه السلام)‌ على بن‌ ابى طالب‌ از ابوعثمان‌ عمروبن‌ بحر جاحظ‌، درگذشته‌ به‌ سال‌ 255)، در دست‌ نيست‌. فقط‌ در کتاب نامه‌ ها و فهرست نامه‌ ها و کتاب هاى رجالى نام‌ اين‌ کتاب ها به‌ صورت‌ پراکنده‌ آمده‌ است‌، اما همين‌ کتاب ها و ديگر آثار تاريخى و جوامع‌ روايى بوده‌‌ که‌ دست مایه سید رضی بر تالیف کتاب‌ نهج البلاغه‌ گرديده است.

نهج‌ البلاغه‌ را مى بايد چرخشگاهى در گردآورى سخنان‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) و نقطه عطفى در ميان‌ کتاب هاى سید رضی دانست‌. اين‌ کتاب‌ از همان‌ آغاز مورد عنايت‌ مسلمانان‌ قرار گرفت‌. گو اينکه‌ سید رضی شش‌ سال‌ پس‌ از تالیف اين‌ کتاب‌ درگذشت‌؛ اما در همان‌ مدت‌ کوتاه‌ شاهد استقبال‌ فراوانى از آن‌ بود.

کتب نوشته شده درباره ی نهج البلاغه

اين‌ همه‌ توجه‌ به‌ نهج البلاغه‌ در زنده‌ بودن‌ سید رضی، تنها از «نتايج‌ سحر» اين‌ کتاب‌ گران سنگ‌ بوده‌ است‌. پس‌ از درگذشت‌ وى، «صبح‌ دولت‌» نهج البلاغه‌ و گردآورنده آن‌ دمید. «عندالصّباح‌ يحمدُ القوم‌ السری»[7] گفته يادشده‌ مثلى رايج‌ است‌؛ يعنى در بامداد، از شب‌ نوردان‌ ستايش‌ مى شود. در اين‌ مدت‌ هزار ساله‌ که‌ از تالیف نهج البلاغه‌ و درگذشت‌ سید رضی گذشت‌، کتاب ها و رساله‌ هاى فراوانى درباره نهج البلاغه‌ نگاشته‌ شد که‌ هیچ یک‌ از متون‌ دينى (جز کتاب‌ خداوند تبارک‌ و تعالى) به‌ پای آن‌ نمى رسد.

از اين‌ رو، نهج البلاغه‌ به‌ لحاظ‌ کتاب هايى که‌ درباره آن‌ نگاشته‌ شده‌، بى نظير و حائز نخستين‌ رتبه‌ است‌. تاکنون‌ بيش‌ از چهارصد عنوان‌، و بيش‌ از پانصد جلد کتاب‌ درباره نهج البلاغه‌ فراهم‌ آمده‌ است‌.

آقاى علينقى منزوى در فهرست‌ کتابخانه اهدايى مشکوه به‌ دانشگاه‌ (ج‌2، ص‌311، منتشر شده‌ در سال‌ 1332)، مجموع‌ کارهاى انجام‌ شده‌ روى نهج البلاغه را 204 کتاب‌ شمرده‌اند. حجت‌الاسلام‌ رضا استادى در کتابنامه نهج البلاغه (چاپ‌ اول‌: تهران‌، بنياد نهج البلاغه ، 1359)، مجموع‌ کارهاى انجام‌ شده‌ روى نهج البلاغه را تا 370 کتاب‌ شمرده‌اند.

اما به‌ شمارش‌ اين‌ بنده‌، مجموع‌ اين‌ کتاب ها قطعا بيش‌ از پانصد عنوان‌ است‌. چنانکه در کتابنامه نهج البلاغه، در حدود پنجاه‌ عنوان‌ کتاب‌ از قلم‌ افتاده‌ و بيش‌ از پنجاه‌ عنوان‌ کتاب‌ در ده‌ سال‌ گذشته‌ درباره این کتاب منتشر شده‌ است‌. اميد است‌ کتابشناسى کامل‌ و روشمندی برای این در گرانبها بر اساس‌ معيارهاى کتابشناسى فراهم‌ آيد.

اين‌ کتاب ها را مى توان‌ چنين‌ تقسيم‌ کرد:

1) شرح‌ سراسر کتاب‌؛ 2) شرح‌ خطبه‌ ها فقط‌؛ 3) شرح‌ نامه‌ ها فقط‌؛ 4) شرح‌ کلمات‌ قصار فقط‌؛ 5) شرح‌ قسمتى منتخب‌؛ 6) شرح‌ عبارات‌ مشکل‌؛ 7) ترجمه‌ سراسر کتاب‌؛ 8) ترجمه خطبه‌ ها فقط‌؛ 9) ترجمه نامه‌ ها فقط‌؛ 10) ترجمه کلمات‌ قصار فقط‌؛ 11) ترجمه قسمتى منتخب‌؛ 12) نظم‌ سراسر کتاب‌؛ 13) نظم‌ خطبه‌ ها فقط‌؛ 14) نظم‌ نامه ‌ها فقط‌؛ 15) نظم‌ کلمات‌ قصار فقط‌؛ 16) معرفى کليت‌ نهج البلاغه‌؛ 17) معرفى و تحليل‌ برخى مفاهيم‌؛ 18) حاشيه‌ و تعليقه‌؛ 19) تصحيح‌؛ 20) تبويب‌ موضوعى ؛ 21) کشف‌ الالفاظ‌؛ 22) ترجمه لغات‌؛ 23) گزيده نهج البلاغه‌؛ 24) معرفى مصادر؛ 25) معرفى اعلام‌؛ 26) استدراک‌؛ 27) نسخه ‌شناسى ؛ 28) کتابشناسى.

بارى، مجموع‌ کتاب هايى که‌ درباره نهج البلاغه‌ نگاشته‌ شده‌ به‌ بيست‌ و هشت‌ دسته‌ تقسيم‌ مى شود. در اين‌ ميان‌، بيش ترين‌ کتاب ها در شرح‌ و کم ترين‌ کتاب ها در کتاب شناسى آن است‌. مجموع‌ کتاب هايى که‌ در شرح‌ نگاشته‌ شده‌ (اعم‌ از شرح‌ کامل‌ و يا شرح‌ پاره اى از آن‌)، در حدود دويست‌ عنوان‌ است‌؛ يعنى تقریبا نيمى از کل‌ کتاب هايى که‌ درباره نهج البلاغه‌ نگاشته‌ شده‌، به‌ شرح‌ آن‌ اختصاص‌ دارد. اما در موضوع‌ کتاب شناسى، تنها دو کتاب‌ فراهم‌ آمده‌ است‌.

گو اينکه‌ کتاب هاى متعددی درباره نهج البلاغه‌ نگاشته‌ شده‌، ولى در هيچ‌ عصرى حق‌ اين‌ کتاب‌ کما هو حقه‌ ادا نشده‌ است‌. مى توان‌ گفت‌ مجموع‌ کتاب هايى که‌ درباره کتاب‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) نگاشته‌ شده‌، در برابر کتاب هايى که‌ مى بايد درباره آن‌ نگاشته‌ مى شد؛ بسيار ناچيز و اندک‌ است‌.

اينک‌ مى توان‌ شادمان‌ بود که‌ توجه‌ به‌ نهج البلاغه‌ در دهه هاى گذشته‌، بسيار بيشتر از توجه‌ به‌ اين‌ کتاب‌ در سراسر قرن هاى گذشته‌ بوده‌ است‌. همچنين‌ درک‌ از نهج البلاغه‌ در دهه هاى اخير، بسيار بهتر و همه جانبه ‌تر از درک‌ از اين‌ کتاب‌ در گذشته هاى دور بوده‌ است‌.

فى الواقع‌ هرچه‌ از عمر نهج البلاغه‌ مى گذرد، به‌ جوانى و شادابى آن‌ افزوده‌ مى شود. به‌ ديگر بيان‌، اين‌ کتاب‌ کهن‌ هيچ گاه‌ کهنه‌ نمى شود. سهل‌ است‌ که‌ هر روز نوتر مى نمايد و پرده‌ ایی از «شگفتی های نهج البلاغه‌» برداشته‌ مى شود؛ زيرا اساسا سخن‌ از امیرالمومنین على (علیه السلام) قهرمان‌ نهج البلاغه است‌، سخن‌ از تاريخ‌ نيست‌‌، سخن‌ از روز است‌، سخن‌ از ابديت‌ است‌. سخن‌ از هميشگى خروشان‌ و شکوفان‌ و پرفروز است‌ و «کتاب‌ على، کتاب‌ فردا، کتاب‌ هميشه‌» است‌.

نهج البلاغه، سرفراز قرن ها

مى گويند: قانون‌ «بقاى اصلح‌» درباره کتاب‌ هم‌ مانند همه چيزهاى ديگر جارى است‌. به‌ اين‌ جهت‌ بايد کتاب هاى قديمى را که‌ در مقابل‌ حوادث‌ روزگار پافشارى کرده‌ و از ميدان‌ امتحان‌ سرفراز بيرون‌ آمده‌ است‌ مورد توجه‌ قرار دارد.

ارنست‌ همينگوى نيز اين‌ نکته‌ را خاطرنشان‌ ساخته‌ است‌. همو مى گويد: «تنها تاثير زمان‌ است‌ که‌ ساخته‌ هاى خوب‌ و بد را بررسى مى کند و جداشان‌ مى کند. زيرا هيچ‌ چيز در ادبيات‌ جاويدان‌ نيست‌ جز آنکه‌ به‌ راستى سزاوار باشد».[8] اين‌ گفته‌ دقیقا درباره نهج البلاغه‌ راست‌ مى نمايد؛ کتابى که‌ هيچ گاه‌ غبار گذشت‌ زمان‌ بر صفحات‌ آن‌ ننشسته‌ و در مقابل‌ شک‌ و شبهه‌ آفرينان‌ در اصالت‌ آن‌، استوار و سرافراز به‌ حيات‌ خود ادامه‌ داده‌ است‌.

بديهى است‌ اهميت‌ نهج البلاغه‌ و عنايت‌ بدان‌ به‌ لحاظ‌ احتوا آن‌ بر سخنان‌ «امام‌ المستضعفين‌» و  «يعسوب‌ المومنین»[9] امیرالمومنین علی (علیه السلام) است‌. در وصف‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) به‌ «امام‌ المستضعفين‌»، اين‌ روايت‌ را زیر نظر داشته ‌ام‌ که‌ رسول‌ خدا به‌ آن‌ حضرت‌ گفت‌: «يا عَلِيُّ اِنَّ اللّه‌ تبارک‌ وَ تَعالى وَهَبَ لَکَ حُبّ المَساکِينَ وَالمُستَضعَفِينَ فِى الارضِ فَرَضَيتَهُم‌ اِخواناً وَ رَضُوا بِکَ اِماماً؛[10] یا علی، همانا خداوند تبارک و تعالی حب مساکین و مستضعفین زمین را به تو اهدا کرده است و تو را راضی کرده بر برادری آن ها و آن ها را نیز بر امامت تو راضی کرده است».

همچنین روايت‌ شده‌ است‌ که‌ رسول‌ خدا به‌ على گفت‌: «يا عَلِيُّ اِنَّکَ… يَعسُوبُ الْمومِنينَ».[11] و نيز: «يا على اَنتَ يَعسُوبُ المومِنينَ وَ المالُ يَعسُوبُ الظّالِمينَ؛[12] یا علی! تو رئیس مومنین هستی و مال، رئیس ظالمین». همچنين‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام)‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه‌ مى گويد: «أنَا يَعسُوبُ المومنينَ وَ المالُ يَعسُوبُ الفُجّارِ؛[13] جاودانه‌ مردى که‌ خود «کتاب‌ ناطق‌» است‌ و کتابش‌، «اخ ‌القرآن‌» خوانده‌ شده‌ است‌.

کلمه «اخ‌» که‌ در اصل‌ به‌ معنى «برادر» است‌؛ در اينجا به‌ معنى مجازى آن‌ (مشاکلت‌ و مناسبت‌) به‌ کار رفته‌ و کنايه‌ از سنخيت‌ نهج البلاغه‌ با قرآن‌ و تناسب‌ با آن‌ است‌.[14] يعنى اين‌ دو کتاب‌، هر دو «آسمانى» است‌. البته‌ با اين‌ تفاوت‌ که‌ آيات‌ قرآن‌ از جانب‌ خداوند و از آسمان‌ وحى نازل‌ شده‌؛ اما مندرجات‌ نهج البلاغه‌ از جانب‌ خداوند سخن‌ و از وصى وحى و شخصيتى آسمانى صادر شده‌ است‌.

مگر نه‌ اينکه‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) در زمان‌ رسول‌ گرامى اسلام ‌(صلی الله علیه و آله و سلم‌) و پس‌ از ارتحال‌ او به‌ «وصى » معروف‌ بود؟ شايد باور کردن‌ اين‌ مسأله‌ براى بسيارى سخت‌ باشد که‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) در زمان‌ رسول‌ خدا(ص‌) و پس‌ از ارتحال‌ او به‌ لقب‌ «وصيّ» معروف‌ بوده‌ و حتى دشمنانش‌ نيز به‌ آن‌ اعتراف‌ کرده‌اند. اما بايد توجه‌ داشت‌ که‌ همواره‌ قدرت‌، حقيقت‌ را پايمال‌ کرده‌ است‌. و هر که‌ اين‌ نکته‌ را از تاريخ‌ نفهميده‌ باشد؛ هيچ‌ چيز از تاريخ‌ نفهميده‌ است‌.[15]

و مگر نه‌ اينکه‌ مى گفت‌: «أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ؛[16] اى مردم! از من سؤال کنيد پيش از آنکه مرا از دست دهيد، زيرا من به راه هاى آسمان از راه هاى زمين آشناترم!»

قطعا با عنايت‌ به‌ اخوت قرآن‌ و نهج البلاغه‌ است‌ که‌ در شان‌ اين‌ کتاب‌ گران سنگ‌ «اخ‌ القرآن‌» گفته ‌اند و سید رضى نام‌ کتابى را که‌ از سخنان‌ آن‌ حضرت‌ فراهم‌ آورده‌، «نهج البلاغه‌» گذاشته‌ است‌؛ يعنى سخنانى که‌ نه‌ تنها بليغ‌ است‌، بلکه‌ روش‌ بلاغت‌ را نيز مى آموزد.

تفاوت‌ دیدگاه‌ گذشتگان‌ و معاصران‌ به‌ نهج البلاغه‌

در گذشته‌، دانشمندان‌ اسلامى به‌ نهج البلاغه‌ بیشتر به‌ عنوان‌ یک‌ «شاهکار ادبى» مى نگریسته‌ اند. آنچه‌ از این‌ کتاب‌ براى دانشمندان‌ اهمیت‌ داشت‌، به‌ لحاظ‌ اسلوب‌ سخن‌ و ترکیب‌ کلمات‌ و ارزش‌ ادبى آن‌ بود. شرح هایى هم‌ که‌ بر این کتاب نگاشته‌ مى شد، بیشتر معطوف‌ به‌ این‌ جنبه‌ بود. همچنین‌ اظهارات‌ و اعترافاتى که‌ درباره این کتاب ارزشمند و اهمیت‌ آن‌ مى شد، اغلب‌ با تکیه‌ و تاکید به‌ ارزش‌ ادبى این‌ کتاب‌ بود و براى نشان‌ دادن‌ وزین‌ و زرین‌ بودن‌ کلام‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) و توفق‌ آن‌ حضرت‌ در بلاغت‌.

اما امروزه‌ نهج البلاغه‌ به‌ عنوان‌ راهنماى زندگى مطرح‌ است‌ و بیشتر به‌ ابعاد اجتماعى و سیاسى آن‌ تکیه‌ مى شود و با چنین‌ نگرشى به‌ آن‌ پرداخته‌ مى شود. البته‌ که‌ میان‌ این‌ دو دیدگاه‌ (گذشتگان‌ و معاصران‌) به‌ این اثر تفاوت‌ است‌؛ دیدگاهى که‌ به‌ نهج البلاغه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شاهکار ادبى مى نگرد، و دیدگاهى که‌ بدان‌ به‌ عنوان‌ «راهنماى زندگى» و «بیانیه اجتماعى ـ سیاسى».

بنگرید که‌ دکتر عمر فروخ‌ در این مورد چه مى گوید: «مُعظمُ خُطبِهِ فى السیاسَه و أقَلُّها فى الزّهدِ؛[18] بخش‌ عمده خطبه ها و سخنان‌ نهج البلاغه‌ درباره سیاست‌ است‌، و اندکى از آن‌ درباره زهد و عبادت‌.».

و فواد جرداق‌ شاعر بزرگ‌ مسیحى معاصر فریاد مى کشد که‌: «چطور در اجتماعى هم‌ نهج البلاغه‌ هست‌ و هم‌ ظلم‌؟[19]

و نیز در شان این‌ کتاب‌ گران سنگ‌ گفته‌ اند:

«نهج البلاغه‌، «منشور نهضت‌ ضد گرسنگى» است‌. جالب‌ اینجاست‌ که‌ قرن ها پیش‌ از آنکه‌ کتاب‌ انسان‌ گرسنه‌ اثر ژوزوئه‌ دوکاسترو نگاشته‌ شود و علم‌ به‌ کشف‌ مسئله گرسنگى پردازد و صدها سال‌ پیش‌ از آنکه‌ جان‌ بویدار شکایت‌ سر دهد که‌ در «عالم‌ سیاست‌» هیچگاه‌ مسئله گرسنگى بینوایان‌ مورد توجه‌ ارباب‌ قدرت‌ نگرفته‌ است‌؛ آشکارا مى بینیم‌ که‌ «مسئله گرسنگى» در صفحات‌ نهج البلاغه‌ موج‌ مى زند.

و پرواضح‌ است‌ که‌ دیدگاه‌ دوم‌ نسبت‌ به‌ نهج البلاغه‌، همه ‌جانبه ‌تر و دقیق تر و مبتنى بر روح‌ و جوهره این‌ کتاب‌ است‌. فى الواقع،‌ عصر حاضر دوره نزدیکى بیشتر به‌ نهج البلاغه‌ و درک‌ بهتر از آن‌ است‌. دریغ‌ که‌ تفصیل‌ و تعلیل‌ این‌ نکته‌ و معرفى مختصر آن در عرصه محدود این‌ مقاله‌ نیست‌.

نتیجه گیری

نهج البلاغه اثر ارزشمند دانشمند بزرگ شیعه، مرحوم سیدرضی است که منتخبی از کلمات امیرالمومنین علی (علیه السلام) می باشد. سید رضی آن ها را در سه بخش خطبه ها، نامه ها و حکمت ها تقسیم بندی کرده است. این اثر ارزشمند همواره مورد توجه محققان بوده است به طوری که تا به امروز حدود 500 جلد کتاب در رابطه با آن نوشته شده است. همچنین باید دانست که نهج البلاغه در گذشته به عنوان یک اثر ادبی دیده می شد اما امروزه نگاه دانشمندان به آن، به عنوان یک راهنمای جامع زندگی است.

پی نوشت ها

[1] آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج24، ص 413.

[2] براى استحضار از نام‌ اين‌ کتاب ها و مولفين‌ آن ها رجوع‌ شود به‌: شيخ‌ آقا بزرگ‌ تهرانى، الذريعه‌ الى تصانيف‌ الشيعه‌، ج‌7، ص‌187-193؛ سيد عبدالزهراء حسينى، مصادر نهج البلاغه و اسانيده‌، ج‌1، ص‌51.

[3] شیخ کلینی، کافى ، ج‌1، ص‌141.

[4] نجاشى، فهرست‌ اسماء مصنفى الشيعه‌ (رجال نجاشی)، ص‌167-171؛ موسوى خوئى، معجم‌ رجال‌ الحديث‌ و تفصيل‌ طبقات‌ الرواه، ج‌10، ص‌39-43.

[5] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 160.

[6] آستروفسکی، مصيبت‌ نويسنده‌ بودن‌، ترجمه سيروس‌ طاهباز، ص‌57.

[7] صبحی صالح، نهج البلاغه، حکمت 316.

[8] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 65، ص 45.

[9] نجف، صحیفه امام رضا (ع)، ص 47.

[10] سید بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 342.

[11] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 34، ص 347؛ صبحی صالح، نهج البلاغه، ص 530.

[12] در کتاب هاى لغت‌، «اخ‌» به‌ مثل‌ و مشاکل‌ و مشارک‌ در کارى ترجمه‌ شده‌ است‌. در مثل‌ گفته‌ مى شود: هذا الثوب‌ اخو ذاک‌.

[13] براى تحقيق‌ در اين‌ لقب‌ امیرالمومنین علی (علیه السلام) رجوع‌ شود به‌: ابن‌ ابى الحديد، شرح‌ نهج البلاغه، ج‌1، ص‌143 و 144 و 147؛ حسن‌ حسن ‌زاده‌ آملى، هزار و يک‌ نکته‌، ص‌172.

[14] صبحی صالح، نهج البلاغه‌، خطبه 189.

[15] حبيب‌ الله‌ هاشمى خوئى، منهاج‌ البراعه‌ فى شرح‌ نهج البلاغه‌، ج‌1، ص‌245. از دوستم‌ جناب‌ سيد يحيى برقعى خواستم‌ تا اين‌ شعر را ترجمه‌ به‌ شعر کند؛ باشد که‌ پارسى آن‌ چون‌ تازى آن‌ جاودان‌ ماند. ترجمه ايشان‌ چنين‌ است‌: گنجينه حکمت‌ است‌ اين‌ طرفه‌ کلام‌/ «منزل‌» نبود ولى چو منزل‌ به‌ مقام‌ / از جوهر آيات‌ مبين‌ دارد روح‌/ بر گوهر الفاظ‌ «بيان‌» مسک‌ ختام‌.

[16] محمّدرضا حکیمى، حماسه غدیر، ص‌ 54.

[17] همان، جهش ها، ص‌62.

منبع

با اقتباس از: اسفندیاری، محمد، از نهج البلاغه اول تا نهج البلاغه دوم، گلستان قرآن، آذر 1380، شماره 96، ص 25 – 37.

مروری بر عظمت کتاب نهج البلاغه در گذران تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :