جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

دین و نهج البلاغه

نگاهی گذرا بر عظمت قرآن و نهج البلاغه

نگاهی گذرا بر عظمت قرآن و نهج البلاغه

عظمت قرآن کریم، کتاب آسمانی مسلمانان و معجزه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از اموری است که با کمی توجه و تدبر در مفاهیم و آموزه های متعالی آن می توان به آن دست یافت. این کتاب آسمانی، دربردارنده برنامه کامل زندگی برای همه ی انسان هاست اما با این حال، نیاز به ترجمه، تفسیر و تاویل دارد تا عموم مردم بتوانند به اندازه عقل و درک خود، از آن استفاده لازم را ببرند.

امام علی (علیه السلام)، قرآن ناطق و کلام الله ناطق [1]، پیرامون عظمت قرآن کریم می فرمایند: «جَعَلَهُ اللَّهُ رِيّاً لِعَطَشِ الْعُلَمَاءِ وَ رَبِيعاً لِقُلُوبِ الْفُقَهَاءِ وَ مَحَاجَّ لِطُرُقِ الصُّلَحَاءِ، وَ دَوَاءً لَيْسَ بَعْدَهُ دَاءٌ وَ نُوراً لَيْسَ مَعَهُ ظُلْمَةٌ، وَ حَبْلًا وَثِيقاً عُرْوَتُهُ وَ مَعْقِلًا مَنِيعاً ذِرْوَتُهُ، وَ عِزّاً لِمَنْ تَوَلَّاهُ وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ وَ هُدًى لِمَنِ ائْتَمَّ بِهِ وَ عُذْراً لِمَنِ انْتَحَلَهُ وَ…؛[2]

خداوند قرآن را قرار داد، سیراب کننده عطش دانایان و بهار دل‏های مجتهدان و مقصد راه‏ های نیکان و دارویی‏ که پس از آن دردی نمی‏ماند و نوری که تاریکی با آن‏ نیست و ریسمانی که جای چنگ زدن آن محکم است و پناهگاهی که دژ بلند آن استوار است و ارجمندی کسی‏ که آن را دوست دارد و صلح و ایمنی کسی که داخل آن‏ گردد و هدایت و رستگاری کسی که پیرو آن باشد و براى آن كه آن را مذهب خود قرار دهد عذر و دليل …».

امیر سخن و فصاحت و بلاغت، امام علی (علیه السلام) در کلام نورانی دیگری می فرمایند: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ؛[3] و خدا را، خدا را (توجه به خدا نمایید) درباره قرآن، مبادا دیگران‏ در عمل به آن از شما پیشی بگیرند».

عظمت قرآن و نهج البلاغه

از زمانی که قرآن کریم از عالم اعلی بر قلب مطهر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گشت، در برترین مرتبه معنا، فصاحت و بلاغت چنان‏ بی‏ همتا ظهور کرد که در طول قرون و اعصار متمادی، علما، اندیشمندان و متخصصان علوم اسلامی را به تلاش پیگیر برای‏ استخراج معانی و مقاصد آیات شریفش واداشت.

این تکاپو همواره ادامه داشته است و هیچ‏گاه پایان‏پذیر نخواهد بود؛ زیرا که‏ این منبع عظیم الهی مانند اقیانوسی بی‏کران است که غواص اندیشه به ژرفای آن نخواهد رسید. در فرهنگ شیعه، کتاب‏ شریف نهج البلاغه را اخ‏ القرآن[4]، یعنی برادر قرآن نامیده ‏اند، زیرا که شیعیان تفسیر قرآن را در کلام و عمل اهل بیت عصمت و طهارت (علیه السلام) جست‏وجو می‏ نمایند.

قرآن کریم، کتاب انسان‏ سازی و امام علی (علیه السلام) ترجمان و مبین قرآن است. چه کسی غیر از ایشان می‏تواند مفسر قرآن و مبین کلام او و بیانگر عظمت قرآن باشد؟ او که اعلم به وحی و سنت و سیره نبوی و اسبق به ایمان و اقرب‏ به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

نهج البلاغه در همه جهات متاثر از قرآن است و در حقیقت فرزند قرآن می‏ باشد. با این حساب، به حق سخن امام علی (علیه السلام) را از سخن خالق‏ فروتر و از سخن مخلوق فراتر خوانده ‏اند. ابن ابی الحدید معتزلی، از شارحین بزرگ نهج البلاغه و از بزرگان علمای اهل سنت در قرن هفتم می‏ گوید: «به حق، سخن‏ امام علی (علیه السلام)، فوق کلام المخلوق و دون‏ کلام الخالق معرفی شده است».[5]

اگر به دقت در این مصحف شریف بنگریم، آن را تنها کتابی می ‏یابیم که بعد از قرآن، جمال ظاهری و کمال معنوی ‏اش به سر حد اعجاز رسیده است. سخن حضرت، شعاعی است از انوار کلام الهی و خورشیدی است که فروغ فصاحت منطق نبوی از آن‏ می ‏درخشد و عظمت قرآن را نمایان می کند. از امتیازات شگفت‏ آور بیانات گرانقدرش همین بس که چند جنبه‏ ای بودن آن حیرت آور و خارج از تصور انسان است.

سید رضی (ره) می‏ نویسد: «هنگامی که حضرت از زهد می‏ گوید، آن‏ چنان است که پنداری شخصی زاهد و پارساست که‏ در گوشه خانه جز به عبادت نمی‏ پردازد، ولی آن‏ سان که رشادت و شجاعتش را در میدان‏ های جنگ می‏ بینی، باور نداری این‏ همان شخص است که چنان سخن می‏گفت. و این از فضایل عجیب و ویژگی‏ های لطیف اوست که جمع میان اضداد کرده‏ است».[6]

قرآن به مقتضای حکمت الهی، در بیان معارف خود گاه به اجمال و گاه به تفصیل، گاه مقید و گاه مطلق سخن رانده است. شناخت موارد اجمال و ابهام و قیودات آن، بنا به گفته خود قرآن در گنجینه علم و معرفت «راسخان در علم» و «اهل ذکر» نهفته‏ است، که مصداق اکمل و والای آنان بعد از وجود مبارک پیامبر ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم)، وصی بر حقش، امام و حجت الهی، علی بن ابی طالب (علیه السلام) و بعد از ایشان، فرزندان طاهرش (علیه السلام) هستند.

از این ‏رو می‏ توان گفت که اگر فرمایشات گهربار ائمه اطهار (علیهم السلام) درباره عظمت قرآن و مسائل پیرامون آن نبود، راه شناخت حقایق این کتاب آسمانی و مفاهیم و معنی ژرف آن برای همیشه به روی بندگان‏ و مشتاقان بسته می‏ ماند و عظمت قرآن الی الابد پنهان و دور از دسترس بود.

عظمت قرآن و عظمت امام علی (علیه السلام)

در معرفی علی بن ابی طالب (علیه السلام)، باید از کلمات خود آن حضرت استفاده‏ کرد. ایشان، خود و سایر اهل بیت‏ عصمت و طهارت را چشمه جوشان‏ حکمت معرفی می ‏کنند. آنجا که‏ می ‏فرمایند:

«نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ وَ يَنَابِيعُ الْحُكْمِ؛[7] ما درخت نبوتیم (درخت نبوت در خاندان ما ریشه دارد) و فیض رسالت در این خانواده فرود می‏ آید، فرشته‏ های‏ خدای متعال به خاندان ما رفت و آمد دارند، قرارگاه علم و چشمه ‏سار حکمت ‏ها ما هستیم».

به‏ طور کلی اگر علمی هست، کانون آن علم، علی و اولاد علی (علیه السلام) هستند. همان‏ طور که قرآن کریم‏ در تشریح حکمت نظری و عملی، گویا و رساست، امیر مومنان (علیه السلام) که شاگرد بارز این مکتب و خود، قرآن ناطق است‏ نیز بیانگر این دو حکمت است.

خداوند متعال در توصیف و تبیین قرآن، وصفی بیان فرموده‏ است که نمونه آن وصف را امام علی (علیه السلام) برای‏ خود تشریح می ‏کنند. خدای متعال درباره عظمت‏ قرآن چنین فرموده است:

«لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ؛[8] اگر ما این قرآن را بر کوه نازل می ‏کردیم، مشاهده‏ می ‏کردی که کوه از ترس و عظمت خدا خاشع و متلاشی می ‏گشت».

قرآن آنقدر باعظمت است که اگر بر کوه نازل می‏ شد، کوه متلاشی‏ می ‏گردید. همان طور که هضم مسائل‏ سنگین برای هر کسی میسر نیست و چه بسا او را به صداع و سر درد مبتلا کند، تحمل‏ معارف بلند قرآن نیز برای کوه میسور نیست و کوه‏ را هم به صداع و در نتیجه به تفرق می کشاند.

قرآن به مقتضای حکمت‏ الهی، در بیان معارف خود گاه به اجمال و گاه به‏ تفصیل، گاه مقید و گاه‏ مطلق سخن رانده است. شناخت موارد اجمال و ابهام و قیودات آن، بنا به‏ گفته خود قرآن در گنجینه علم و معرفت راسخان‏ در علم و اهل ذکر نهفته است که مصداق‏ اکمل و والای آنان بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، وصی بر حقش، امام علی (علیه السلام) و فرزندان‏ طاهرش (علیهم السلام) هستند.

مطالبی که گفته شد، مثلی‏ است که ممثل را روشن می ‏سازد: «وَ تِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛[9] این مثال‏ ها را برای مردم بیان می ‏کنیم‏ باشد که اهل عقل و فکر شوند».

همان طور که به فرموده خداوند کوه‏ نمی ‏تواند حامل قرآن باشد، امام علی (علیه السلام) نیز درباره معرفت و محبت خود چنین فرموده اند: «لو احبّنی جبل لتهافت؛[10] اگر کوهی مرا دوست بدارد در هم‏ فرو ریزد».

وقتی سهل بن حنیف انصاری که از اصحاب دیرینه و شاگردان مکتب امام علی (علیه السلام) بود در گذشت، حضرت بعد از ارتحال او فرمودند: «اگر کوه بخواهد محبتم‏ را هضم کند متلاشی می ‏شود». یعنی تحمل محبت علی برای کوه‏ میسر نیست. هضم ولایت و معرفت‏ امام علی (علیه السلام) مقدور کوه نیست، همان‏ گونه که‏ هضم معانی بلند قرآن مقدورش نیست.[11]

تحدی شیخ کلینی با کلام امام‏ علی (علیه السلام)

شیخ کلینی (رحمة اللّه علیه) در باب‏ «جوامع توحید»، خطبه توحید را از امام علی (علیه السلام) نقل می ‏کند که این خطبه از خطبه ‏های توحیدی بلند و مفصل حضرت‏ علی (علیه السلام) است که قبل از جمع آوری‏ نهج البلاغه توسط سید رضی (رحمة اللّه علیه)، کلینی آن را در کتاب ارزشمند اصول کافی نقل کرده است.

وی پس از نقل پایان خطبه می‏ فرماید: در مسائل توحیدی‏ اگر کسی اهل اندیشه و تدبر باشد، کافی است پیرامون این خطبه‏ بیندیشد که مسائل عمیق توحیدی را در بردارد. آن‏ گاه می‏ فرماید: اگر تمام جن و انس جمع شوند و خردمندان همه جوامع بشری‏ گرد هم آیند که در بین این جوامع پیامبری نباشد و این اندیشمندان‏ تنها از راه ‏های عادی به مقام علمی رسیده باشند، اگر بخواهند درباره توحید خداوند سخن بگویند، هرگز آن توان را نخواهند داشت که همانند علی بن ابی طالب (علیه السلام) سخن بگویند.[12]

این ادعای کلینی (رضوان اللهّ علیه) تقریبا یک نوع تحدی‏ همگانی است. شبیه همان بیانی که خداوند درباره قرآن کریم‏ فرموده است:

«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا؛[13] «اگر تمام جن و انس گرد هم آیند برای این که نظیر این قرآن‏ را بیاورند، هرگز نمی ‏توانند مانند این قرآن را بیاورند، گرچه‏ پشتیبان یکدیگر باشند».

نظر ابن ابی الحدید درباره عظمت نهج البلاغه

ایشان در شرح خطبه توحید می‏ گوید: این خطبه از عمقی عجیب برخوردار است و حاوی الفاظی‏ بلیغ، مشکل و فصیح است که اگر کسی این فصل از نهج البلاغه‏ را بررسی کند، خواهد فهمید که آنچه معاویه گفته است که «علی‏ بلاغت را برای قریش بنیانگذاری کرده است» درست است.[14]

ابن ابی الحدید در ادامه شرح خطبه توحید می ‏گوید:

اگر تمام فصحای عرب در جایی جمع شوند و این خطبه بر آنان قرائت شود، شایسته است همگی به خاک افتاده، سجده‏ کنند. همان طور که قرآن سوره ‏هایی دارد و در آن سوره ‏ها آیاتی‏ است که اگر خوانده شود باید سجده کرد، علی بن ابی طالب (علیه السلام) نیز خطبه‏ هایی دارد که یکی از آن ها همین خطبه است. اگر آن را برای‏ خردمندان فصیح و بلیغ و کارشناسان فصاحت و بلاغت بخوانند آنان باید سجده کنند.[15]

محتوای قرآنی نهج البلاغه

این نکته در حضور استاد علامه طباطبایی (قدس‏ سره) مطرح شد که چگونه ابن ابی الحدید چنین تعبیر بلندی دارد؟

استاد (رحمه اللّه علیه) فرمودند: ابن ابی الحدید گزاف نگفته است؛ زیرا اگر سجده است، برای کلام خداست و همان محتوای قرآنی‏ است که به صورت خطبه ‏های امام علی (علیه السلام) در آمده است. سجده در حقیقت بر کلام خداوند است نه برای کلام مخلوق او.[16]

ابن ابی الحدید سوگند یاد می‏ کند و می ‏گوید:

به آن مبدئی که همه امت ‏ها بدان سوگند یاد می ‏کنند، قسم‏ یاد می‏ کنم که من این خطبه را از پنجاه سال پیش تا کنون، بیش از هزار بار خوانده ‏ام. برایم تازگی داشت و مطالب جدید و موعظه‏ ای تازه در قلبم پدید می‏ آورد.[17]

نتیجه گیری

عظمت قرآن و نهج البلاغه بر هر اندیشمندی که با دیده انصاف به آن ها بنگرد مشهود است؛ بین این دو منبع گرانقدر، اخوت و برادری برقرار است و به تعبیر علامه طباطبایی، محتوای نهج البلاغه، همان محتوای قرآنی است که به صورت خطبه ها و نامه ها درآمده است. قرآن به دلیل اینکه دربردارنده کلام خدا و برنامه کامل زندگی و کمال انسانهاست، همواره مورد توجه اهل بیت (علیهم السلام) بوده است چنانکه امیرالمومنین علی (علیه السلام) توصیه به عمل به قرآن کرده و از اینکه دیگران در عمل به آن از ما پیشی بگیرند هشدار داده اند. عظمت قرآن آنجایی بهتر مشخص می شود که خداوند متعال می فرماید کوه ها نیز تحمل درک آن را ندارند.

پی نوشت ها

[1] بروجردی، تفسیر الصراط المستقیم، ج ۳، ص ۱۱۸.

[2] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 198.

[3] همان، نامه 47.

[4] هبة الدین شهرستانی، کتاب المعجزة الخالده، ص 25.

[5] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مقدمه مولف.

[6] مقدمه شریف رضی بر نهج البلاغه.

[7] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 109، بند 38.

[8] حشر/ 22.

[9] همان.

[10] صبحی صالح، نهج البلاغه، حکمت 111.

[11] جوادی آملی، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، ص 43.

[12] شیخ کلینی، اصول کافی، ج 1،ص 136، باب جوامع التوحید.

[13] اسرا/ 88.

[14] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 51.

[15] همان.

[16] جوادی آملی، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، ص 51.

[17] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 51.

منبع

با اقتباس از: ابراهیمی، ناصر، قرآن در نهج البلاغه، مجله رشد آموزش معارف اسلامی، بهار 1380، شماره 44.

نگاهی گذرا بر عظمت قرآن و نهج البلاغه

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :