جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

شریف رضی

شرح حال سید رضی، پدیدآورنده نهج البلاغه

شرح حال سید رضی، پدیدآورنده نهج البلاغه

نهج البلاغه جوششی از سرچشمه فیض الهی و تقریر دوباره ای از حقایق قرآن و تعالیم اسلامی است. امام علی (علیه السلام)، پرورش یافته مکتب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و فردی که وجودش ظرف علم و حلم الهی بوده است، گوینده نهج البلاغه و سید رضی، ثلاله پاک ایشان، گردآورنده این گنج عظیم است.

نهج البلاغه دارای فیوض گسترده ای است که در عرصه های گوناگون معرفتی می درخشد. در این مقاله تلاش شده تا گوشه ای از زندگی با ارزش و سراسر تعلیم و تعلم سید رضی، پدیدآورنده این اثر ارزشمند، مورد بررسی قرار گیرد.

ولادت، نسب و خاندان

سید رضی، دانشمند و ادیب بزرگ شیعه، گردآورنده کتاب نهج البلاغه است که نسب او با پنج واسطه به حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السلام) می رسد. سید رضی چهارسال پس از ولادت برادرش سید مرتضی در سال 359 هجری، در بغداد که آن روز بزرگترین پایگاه علمی اسلام بود دیده به جهان گشود.[1]

از القاب ایشان، شریف رضی و ذوالحسبین است که هر دو این القاب را بها الدوله دیلمی فرماندار بغداد به او داد و سید رضی نیز در مقابل، در مدح او قصیده ای سرود و نزد او فرستاد.[2]

خاندان شریف رضی، هم به تبار و طایفه و هم به مذهب علوی بودند و چنان که می دانیم، علویان از ابتدای حکومت بنی امیه تا برهه ای از روزگار عباسیان، تحت تعقیب و آزار بوده و همواره فعالیت های آنان توسط حکومت های مختلف رصد می شد.[3]

سید رضی نیز به دلیل شهرت و اصالت خاندان پدری و مادری، از همان کودکی تحت تاثیر مبانی اصیل شیعه و دین حق قرار گرفت. شاهد بر این مطلب عزل پدر ایشان از نقابت سادات به دلیل درگیری ها و فجایع محله کرخ است که در دو سالگی او اتفاق افتاد و سبب ایجاد کدورت های شدیدی میان خاندان او و وزیر عزالدوله شد که در سال های بعد نیز این اختلاف و درگیری ادامه پیدا کرد.[4]

جد مادری او ناصر کبیر، ملقب به اطروش در ردیف قیامگران نام آور سادات عباسی بود[5] و پدرش ابو احمد حسین بن موسی، ملقب به طاهر اوحد ذوالمناقب، مردی شریف و صاحب منصب بود که تا مدت ها منصب نقابت و سرپرستی سادات علوی و همچنین منصب نظارت دیوان مظالم و سرپرستی حاجیان را دارا بود.[6]

در ماه صفر سال 369 ه.ق به دستور عضدالدوله دیلمی، پدر سید رضی دستگیر و به قلعه فارس تبعید می شود و این هجران و دوری که با سرودن اشعاری توسط سید رضی در سوگ پدرش همراه است، هفت سال به طول می انجامد. بدین ترتیب روزگار کودکی ایشان همواره با رخدادهای سیاسی و حکومتی آمیخته بوده است.[7]

اساتید سید رضی (ره)

از اساتید ایشان در کتب مختلف، به ابوسعید سیرافی، ابوعلی فارسی، ابوالفتح عثمان ابن جنی، ابوعبدالله مرزبانی، هارون بن موسی تعلکبری، شیخ مفید، ابن نباته، علی بن عیسی ربعی و ابراهیم بن احمد طبری، عبدالله بن محمد اسدى اکفانى، قاضى القضاه ابو الحسن عبدالجبار بن احمد و … اشاره شده است. ایشان از اساتید خود علوم و فنونی را فرا گرفت که با تکمیل آنها و انتشار این گنج عظیم، همگان به انداره ظرفیت خود از سفره علم او بهره بردند. علومی مانند فقه، اصول، حدیث، فصاحت و بلاغت و … در ظرف وجودی ایشان جای گرفت و منتشر شد.[8]

فعالیت های اجتماعی سید رضی (ره)

سید رضى به سال 380 ه‍.ق در حالی که 21 ساله بود، به مناصب نقابت سادات علوی، امارت حاج و نظارت بر دیوان مظالم از طرف بهاء الدوله دیلمى نائل گشت. سپس در 16 محرم سال 403ه.ق به سرپرستى امور علویان و طالبیان در تمام قلمرو اسلامى منصوب و نقیب النقباء خوانده شد. گفته اند کسى به این مقام غیر از حضرت امام رضا (علیه السلام) نائل نگشت، آنگاه سمت نمایندگى بر حرمین شریفین یعنى مکه و مدینه نیز بر مناصب وى افزوده شد.[9]

1. نقابت

خاندان و نوادگان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به دلیل نسب و ارتباطی که با ایشان داشتند محترم بودند و برای اینکه بیگانگان در شئون زندگانى ایشان دخالت نکنند، خلفا شریفترین افراد آن خاندان را نقیب و سرپرست ایشان می کردند تا به کارهاى ایشان رسیدگى نمایند. لکن تنها هدف خلفا این نبود؛ بلکه از آن کار منظور مهم ترى داشتند و ظاهرا می خواستند با این کار خاندان نبوت را همیشه خاموش و آرام نگاه دارند.[10]

در دهم رمضان سال 380 ه.ق، الطالع لله، خلیفه عباسی مجلس با عظمتی ترتیب داد و در آن با احترام و تکریم بسیار مقام نقابت سادات را به سید رضی تفویض نمود و ایشان نیز در مقابل برای تقدیر از خلیفه عباسی قصیده ای سرود و به او تقدیم کرد. [11]

2. امارت حاج

امارت حاج، یعنى فرماندهى زائران خانه خدا در ایام حج. معمولا این منصب را شخص خلیفه مسلمین به عهده داشت، ولى گاهى خلیفه کسى را به نیابت خود قرار می داد تا امیر الحاج شود و تمامى امور حاجیان را زیر نظر بگیرد؛ آمد و رفت و اعمال و مناسک آنها را تحت مراقبت دقیق قرار دهد و آن فریضه بزرگ الهى به خوبى انجام گیرد. سید رضى این منصب بزرگ را نیز به بهترین وجه آن هم در سن 21 سالگی به جای آورد.[12]

3. ولایت دیوان مظالم

خلفا در جهت سرکشی به امور ستم دیدگان و مظلومان، چند روزی در سال به گفت و گوی با آن ها می پرداختند اما در زمان های دیگر، با تاسیس دیوان مظالم و سپردن ولایت آن به والی عادل و فقیه و با تقوا، از امورات مظلومین با خبر می شدند. از شرایط حتمى ولایت دیوان مظالم، کثرت علم و وفور فضل و احاطه بر احکام بود؛ زیرا حتی قضات و روحانیون نیز برای تظلم خواهی به او مراجعه می کردند.[13]

فعالیت های علمی سید رضی (ره)

1. دارالعلم سید رضی

به طورى که گفتیم سید رضى عهده‏ دار مناصبى چون نقابت طالبیان و امارت حاج و ریاست دیوان مظالم بود که هر کدام به تنهایى مى ‏باید تمام اوقات او را بگیرد. با این وصف او از سرودن شعر و نوشتن رسائل و تالیف و تصنیف غفلت نداشت. علاوه بر تمام این ها، به فکر تاسیس یک مدرسه عالى دینى بود و به تربیت شاگردان هم پرداخت.

او با این که از تمکن مالى بى ‏بهره بود، مع الوصف وقتى دید گروهى از طلاب علم و شاگردانش پیوسته در ملازمت او هستند، خانه‏ اى تهیه دید و آن را به صورت مدرسه ‏اى جهت شاگردان خود در آورد؛ نام آن را «دار العلم» نهاد و تمامى نیازمندى‏ هاى طلاب را براى آن ها فراهم کرد. سید رضى براى دارالعلم، کتابخانه و خزانه ‏اى با کلیه وسایل و لوازم فراهم کرد. سید رضى ما یحتاج طلاب را در خزانه دارالعلم جمع کرد، و کلیدهایى به تعداد طلاب به آن ها داد تا هر وقت چیزى خواستند خودشان مستقیما در انبار را گشوده و هر چه خواستند بردارند و منتظر انباردار نباشند.[14]

برخی از شاگردان سید رضی عبارتند از: ابوزید جرجانی، ابوعبدالله حلوانی، شیخ جعفر عبسی، ابوالحسن قاضی، مفید نیشابوری، ابوبکر نیشابوری، مهیار دیلمی و قاضی ابومنصور.[15]

2. نهج البلاغه، بنای شکوهمند سید رضی

سید رضی از خاندانی علوی، صاحب فضل و جوینده علم پای به عرصه وجود نهاد و در سراسر عمر با برکت خود همواره در جهت گسترش علم و آموزه های علوی و نبوی بر صفحات تاریخ شیعه، آثار ارزشمندی از خود برجای گذاشت. مهم ترین اثر ایشان، نهج البلاغه است که دربردارنده کلمات مولا علی (علیه السلام) می باشد.

نهج البلاغه شامل 242 خطبه، 79 نامه و 489 حکمت از سخنان گهربار مولای متقیان امیرمومنان حضرت علی (علیه السلام) است که به همت سید رضی جمع آوری شده است.[16] سخنانى که به گفته علامه بحرالعلوم ما فوق سخن مخلوق و پایین ‌تر از سخن خالق است و بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن زیبایى و رسایى و شیوایى و طراوت و با آن الفاظ اندک و معانى بسیار، جز از آن پیشواى بزرگ از هیچ انسان دیگرى دیده و شنیده نشده است. [17]

سید رضی پیرامون نهج البلاغه می گوید:

«این کتاب درهای شیوایی گفتار و زیبایی پندار را بر روی خواننده خود می گشاید و او را آماده بهره وری از آن لطایف لفظی و معنوی می کند. ضمنا این مجموعه سخنان شگفت آوری است که تشنه کام دانش و معرفت از آن سیراب می شود و برای هر بیماری شفا و هر شبهه و تیرگی را روشنی و صفاست».[18]

سید رضی به گفته خود در مقدمه نهج البلاغه، این کتاب با عظمت را به درخواست دوستان خویش گردآوری کرده است. ایشان در این باره می نویسند:

«من خواسته آنها را اجابت کرده این کار را شروع نمودم؛ در حالی که یقین داشتم سود و نفع معنوی آن بسیار است و به زودی همه جا را تحت سیطره خود قرار خواهد داد و اجر آن ذخیره آخرت خواهد بود. منظورم این بود که علاوه بر فضایل بی شمار دیگر، بزرگی قدر و شخصیت امیرمومنان را از این نظر روشن سازم. او تنها فردی است از میان تمام گذشتگان که سخنی از آن ها بجا مانده و به آخرین مرحله فصاحت و بلاغت رسیده است.

گفتار او اقیانوسی است ناپیدا کرانه که سخن هیچ بلیغی به پایه آن نمی رسد. من خواستم در این مورد در افتخار به امام (علیه السلام)، به قول شاعر معروف «فرزدق» متمثل شوم که در افتخار به پدران خود به شخصی بنام «جریر» خطاب می کند:

«اولئک آبائی فجئنى بمثلهم اذا جمعتنا یا جریر المجامع» «ای جریر! این ها پدران و نیاکان منند اگر می توانی در آن هنگام که در مجمعی گرد آمدیم همانند آنها را برای خود بر شمار».

دیدم سخنان آن حضرت بر مدار سه اصل می چرخد: نخست خطبه ها و اوامر، دوم نامه ها و رسائل و سوم کلمات حکمت آمیز و مواعظ.

من با توفیق الهی تصمیم گرفتم ابتدا خطبه ها و پس از آن، نامه ها و سپس کلمات حکمت آمیز جالب آن حضرت را جمع کنم؛ لذا به هر کدام از آن ها بابی اختصاص دادم و صفحاتی ویژه آن گردانیدم تا اینکه این مقدمه ای باشد برای بدست آوردن آنچه به آن دسترسی ندارم و ممکن است در آینده به آن برسم.

و هرگاه سخنی از آن حضرت در مورد بحث و مناظره یا پاسخ سوال و یا منظور دیگری بود که به آن دست یافتم ولی جز هیچ یک از این سه بخش نبود، آن را در مناسب ترین و نزدیک ترین بخش قرار دادم.

چه بسا در میان آنچه برگزیده ام، فصول غیر منظم و سخنان جالب غیر مرتبی آمده باشد؛ این به خاطر آن است که من نکته ها و جملات درخشان آن حضرت را جمع می کنم و منظورم حفظ تمام پیوندها و ارتباطات کلامی نیست.

از شگفتی های سخن امام علی (علیه السلام) که او خود در این زمینه تنها است، و شریک و همتایی در آن ها ندارد، این است که سخن آن حضرت را که درباره زهد و مواعظ است، هرگاه کسی در آن تفکر کند و خود را از این جهت بیگانه دارد که این سخن شخصى عظیم القدر و نافذ الامر است که همه در برابر او سر فرود می آورند.

شک و تردید نخواهد کرد که گوینده این سخن کسی است که جز در وادی زهد و پارسایی قدم نگذاشته و هیچ اشتغالی مگر عبادت، نداشته است. یقین می کنید این سخن از کسی است که در گوشه خانه ای تنها و دور از اجتماع یا در یکی از غارها قرار گرفته که جز صدای خودش را نمی شنود و غیر خویش دیگری را نمی بیند و همواره مشغول عبادت می باشد.

هیچ گاه نمی تواند باور کند این سخن کسی است که به هنگام جنگ در دریای لشکر دشمن فرو می رفت و پهلوانان و جنگجویان نیرومند را بر زمین می افکند، و با این حال یکی از زهاد است و یکی از افراد صالح و پاک که نمونه ای برایش پیدا نمی توان کرد. این است فضایل عجیب و شگفتی ها و ویژگی های لطیف او که جمع میان اضداد کرده است».[19]

3. آثار سید رضی

سید رضی در طول مدت حیات بابرکت خود آثار بسیاری در علوم مختلف فقه، تفسیر، اخلاق و … از خود برجای گذشت که این آثار، مرجع بسیاری از علما و فضلای شیعه شد.

برخی از آثار سید رضی عبارت اند از:

  1. خصایص الائمه
  2. مجازات آثار النبویه
  3. حقایق التاویل فی متشابه التنزیل
  4. معانی القرآن
  5. نامه های علمی او در سه جلد
  6. نهج البلاغه [20]

وفات سید رضی

شریف رضی در ششم محرم سال ٤٠٦ ه.ق از جهان چشم بر بست. به هنگام وفاتش شخصیت های مهم از هر طبقه پیاده و پا برهنه در منزل او حاضر شدند و در خانه اش که در محله کرخ قرار داشت، مراسم فوق العاده ای برگزار شد.[21]

پس از مدتى جسد او را به کربلا منتقل ساختند و او را در کنار قبر پدرش دفن نمودند و آنچنان که از تاریخ برمی آید قبر او از آغاز در حائر مقدس امام حسین (علیه السلام) معروف و مشهور بوده است. سید مرتضی برادر سید رضی با ناراحتی فراوان به سوی قبر امام موسی بن جعفر (علیه السلام) حرکت کرد و برای تخفیف امواج غم و اندوه در کنار قبر امام هفتم نشست. شعرای بسیاری پس از رحلت او برایش مرثیه سرودند و سوگواری کردند.

نتیجه گیری

سید رضی یکی از بزرگترین علمای شیعه و پدیدآورنده کتاب شریف نهج البلاغه است. او در طول عمر شریف خود، مناصب مهمی را بر عهده داشت و فعالیت های علمی و تالیفات پر بهره ای نیز از او به یادگار مانده است. میراث مهم سید رضی، کتاب شریف نهج البلاغه است که در سه بخش خطبه ها، نامه ها و حکمت ها توسط ایشان گردآوری شده است. هدف اصلی او، جمع آوری برگزیده ای از سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) با رویکرد فصاحت و بلاغت در یک کتاب بوده است.

پی نوشت ها

[1] علی اکبر برقعی قمی، کاخ دلاویز، ص 21.

[2] همان، ص 5.

[3] جویا جهانبخش، سیره شریف رضی و نهاد حماسی نهج البلاغه، ص 1.

[4] علی دوانی، سید رضی مولف نهج البلاغه، ص 19 / 20.

[5] ناصر کبیر (سید مرتضی)، مسائل الناصریات، ص 63.

[6] علی دوانی، سید رضی مولف نهج البلاغه، ج 4، ص 15 و 16.

[7] همان، ص 17-20.

[8] علامه امینی، الغدیر، ج4، ص 181.

[9] سید رضی مولف نهج البلاغه، علی دوانی، ص 72؛ سید رضى، مقدمه کتاب المجازات النبویه، ص 14.

[10] علی اکبر برقعی قمی، کاخ دلاویز، ص 26.

[11] .همان، ص 25.

[12] .همان، ص 37.

[13] علی دوانی، سید رضی مولف نهج البلاغه، ص 73.

[14] ابن عنبه، عمده الطالب، ص 172.

[15] جعفری، سید رضی، ص 44-47.

[16] در نهج البلاغه نسخه دکتر صبحی الصالح، تعداد خطب 241، رسائل یا نامه ها 79، و حکمت های آن 480 عدد ذکر شده است. ر.ک: نهج البلاغه الدکتور صبحی الصالح، الطبعه الاولی، بیروت 1967. م.

[17] علی دوانی، سید رضی مولف نهج البلاغه، ص 102؛ ابن ابی الحدید، مقدمه ابن ابی الحدید بر شرح نهج البلاغه، ج ۱ ص۲۴.

[18] صبحی الصالح، نهج البلاغه، ص 36.

[19] همان، مقدمه کتاب.

[20] رجال نجاشی، احمد بن علی نجاشی، ص ۳۹۸.

[21] علامه امینی، الغدیر، ج 4، ص 181 – 210.

منابع

  1. الدکتور صبحی الصالح، نهج البلاغه ضبط نصه و ابتکر فهارس العلمیه: الطبعه الاولی، بیروت 1387-ه1967م.
  2. برقعی، علی اکبر، کاخ دلاویز، تاریخ شریف رضی، نشر بی نا، قم، 1318 ش.
  3. جهانبخش، جویا، سیره شریف رضی و نهاد حماسی نهج البلاغه، مجله ماه دین، آبان 1377، شماره 37.
  4. جعفری، محمد مهدی، سید رضی، نشر طرح نو، 1375 ش.
  5. ناصر کبیر (سید مرتضی، علی بن حسین)، مسائل الناصریات، نشر رابطة الثقافة و العلاقات الاسلامية، تهران، 1417ق.
  6. دوانی، علی، سید رضی مولف نهج البلاغه، بنیاد نهج البلاغه، 1359 ش.
  7. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ترجمه جمال موسوی، نشر کتابخانه بزرگ اسلامی، تهران، 1368 ش.
  8. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب في أنساب آل ابي طالب، مؤسسة أنصاريان للطباعة و النشر، قم، 1417 ق.
  9. ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، قم،  ق.
  10. شریف رضی، محمد بن حسین، المجازات النبویه، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، 1380.

گردآوری و تنظیم: محمد پیرهادی.

شرح حال سید رضی، پدیدآورنده نهج البلاغه

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :