جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

از نگاه مستشرقان

شخصیت امام علی (علیه السلام) از نگاه سلیمان کتانی

شخصیت امام علی (علیه السلام) از نگاه سلیمان کتانی

شخصیت امام علی (علیه السلام) در نگاه پژوهشگران و مستشرقان، همواره یکی از محورهای اصلی و مهم بحث و گفتگو بوده است. یکی از دلایل عمده این موضوع، چند بُعدی بودن این شخصیت نورانی و الگو قرار گرفتن منش امام علی (علیه السلام) در نظر همگان است.

از آنجا که دوستان و مریدان امیرالمومنین علی (علیه السلام)، همواره به شکل های گوناگون و هر یک به اندازه ظرفیت خود، بخشی از دریای بیکران شخصیت امام علی (علیه السلام) را با قلم خویش نگاشته و منتشر کرده اند، زیبنده است تا از منظری دیگر بر این شخصیت نورانی بنگریم و قطره ای از حقایق آن را با جان و دل درک کنیم.

خوش تر آن باشد که وصف دلبران     گفته آید در حدیث دیگران [1]

دشمنان تاریخ اسلام، همواره به طرق گوناگون بر آن شده اند تا شاید بتوانند از گسترش فروغ علوی بکاهند و جویندگان حق و حقیقت را از نعمت های شخصیت امام علی (علیه السلام) دور کنند و آن را با ابرهای تیره و تار بپوشانند، غافل از آن که تلالو شگفت آور حقیقت علوی به گسترش و نفوذ خود در قلوب بشریت ادامه داده و اندیشه های بلند و تفکرات به دور از تعصب را، به خود جلب کرده است.

مستشرقان و شخصیت امام علی (علیه السلام)

پیرامون برخورد ابتدایی اندیشمندان مسیحی با شخصیت امام علی (علیه السلام)، می توان گفت که این برخورد از زمان جنگ های صلیبی اول اتفاق افتاده است. در این جنگ ها، شوالیه ها یا همان جوانمردان مسیحی، با توجه به شنیده های خود از دلاوری های علی (علیه السلام)، او را بهترین شوالیه و با ارزش ترین خلیفه مسلمانان می دانستند.[2]

بعد ها و در حدود قرن پانزده و شانزده میلادی که با مطالعات جدید تمدن اسلامی در غرب همراه است، تعداد زیادی از عربی دانان غربی به متون برجسته ادب عربی که یکی از مهم ترین آن ها نهج البلاغه است، علاقه مند شده و به فعالیت های مختلف پیرامون آن پرداختند.[3]

یکی از دانشمندان معاصر مسیحی که شرح دلدادگی او در میان مستشرقان مشهور است سلیمان کتانی، دانشمند و نویسنده چیره دست لبنانی است که در این مقاله به بررسی نظرات این دانشمند برجسته می پردازیم و از دریچه نگاه او، به شخصیت امام علی (علیه السلام) می نگریم.

سلیمان کتانی، دلداده شخصیت امام علی (علیه السلام)

سلیمان کتانی، ادیب، شاعر، نویسنده پرکار و اندیشمند مسیحی است که در دریای اسلام و به خصوص تشیع، آثار ارزنده ای از خود به یادگار گذاشته است. او در حیات علمی پربار خود 23 عنوان کتاب پیرامون اسلام و شیعه منتشر کرده است که یکی از مهم ترین آن ها کتاب «الامام علی (علیه السلام) نبراس و متراس» (ترجمه جلال الدین فارسی) می باشد. او در این کتاب، ابعاد مختلف شخصیت امام علی (علیه السلام) را با نگاهی عمیق مورد بررسی قرار می دهد.

سلیمان کتانی در سال 1290هجری شمسی در آمریکا دیده به جهان گشود اما دست تقدیر، او را در همان کودکی به لبنان کشاند تا آنجا که پس از گذراندن مقاطع تحصیلی مختلف و فارغ التحصیلی در رشته فلسفه، به تدریس فلسفه، تاریخ و ادبیات عرب پرداخت.

کتانی در آثار متعدد خود پیرامون اهل بیت (علیهم السلام)، عشق و علاقه خود به این خاندان محترم را نمایان کرده و حتی می توان گفت راه و رسم دلدادگی را حتی به عاشقان و شیعیان آن ها نیز آموخته است.[4] سخنان  او پیرامون شخصیت امام علی (علیه السلام)، نشان از معرفت او به مولای حقیقی خود و عشق و دلباختگی او به سرچشمه علم و معرفت است.

استفاده از تعابیر بلند و پر مغز پیرامون اهل بیت (علیهم السلام)، نشان از عمق معرفت و شناخت او از مقام والای خاندان رسالت دارد. او 9 اثر ادبی پیرامون شخصیت و منش اهل بیت (علیهم السلام) به یادگار گذاشته است که تمامی آن ها، لبریز از عشق و معرفت اوست.

آثار سلیمان کتانی پیرامون اهل بیت (علیهم السلام)

  1. «محمد، شاطیء و سحاب – محمد، ساحل و ابر باران ‌زا»
  2. «الامام علی نبراس و متراس – امام علی؛ مشعلی و دژی»
  3. «فاطمة الزهراء وتر فی غمد – فاطمه زهرا؛ زهی در نیام»،
  4. «الامام الحسن الکوثر المهدور- امام حسن؛ كوثر هدر رفته»
  5. «الامام الحسین فی حلة البرفیر- امام حسین در جامه‌ ای ارغوانی»
  6. «الامام زین‌العابدین عنقود مرصع- امام زین‌ العابدین؛ خوشه ‌ای مرصع‌ نشان»
  7. «الامام الباقر نجی الرسول – امام باقر؛ هم ‌نجوای پیامبر»
  8. «الامام الصادق ضمیر المعادلات – امام صادق؛ وجدان معادله‌ ها»
  9. «الامام الكاظم ضو‌ء مقهور الشعاع – امام كاظم؛ چراغی با پرتویی مغلوب»[5]

آثار این اندیشمند و مستشرق مسیحی، جوایز متعددی را در جهان اسلام به خود اختصاص داده است. برای مثال، جایزه کتابخانه «العلمین العامه» در نجف اشرف، به کتاب «فاطمه الزهرا (س) وتر فی غمه» اختصاص یافت و تحسین بسیاری از علما و اندیشمندان شیعه را برانگیخت.

گرچه در سال های پایانی عمر شریف او، بزرگداشت ها و همایش های مختلفی در جهت تجلیل از مقام علمی و معنوی او برگزار شد، اما متاسفانه با خاموش شدن شمع وجود او، اندیشه و حکمت ایشان نیز در کتب مکتوب و آثار ایشان مخفی شد و نسل فعلی، با آثار و اندیشه های ایشان تا حدود زیادی بیگانه اند.[6]

نهج البلاغه از منظر سلیمان کتانی

سلیمان کتانی در مصاحبه خود با مجله مفید، پیرامون نهج البلاغه و شخصیت امام علی (علیه السلام)  می گوید: «حضرت علی (علیه السلام) قله ای از قله هاست، اصلا موضوع کوچکی نیست. من حضرت علی (علیه السلام) را به گونه خاصی دوست می داشتم و بسیار عاشق نهج البلاغه او بودم و نسخه ای از آن را نزد خود داشتم.

یک جهت این دوست داشتن، به دلیل پوشش ادبی و جامعیتی است که نهج البلاغه دارد. دلایل دیگرم، تصویر زنده آن، زیبایی های معنوی، فقه آن و خلاصه موضوعات دیگری است که در آن وجود دارد. نهج البلاغه کتاب کوچک و منحصر در یک موضوع نیست، بلکه مجموعه ای از معارف است».[7]

سلیمان کتانی پس از عمری مجاهدت علمی و ابراز ارادت های عمیق و قلبی به اهل بیت (علیه السلام) و به خصوص علی بن ابی طالب (علیه السلام)، در سال 1382 هجری شمسی چهره در نقاب خاک کشید.

بررسی بخشی از جملات و تعابیر سلیمان کتانی پیرامون شخصیت امام علی (علیه السلام)، می تواند سند محکمی باشد بر این مطلب که اگر دانشمندی در هر نقطه از جهان، با انصاف و به دور از غرض ورزی ها، شخصیت امام علی (علیه السلام) را بررسی نماید، شیفته و مرید او خواهد شد.

سلیمان کتانی، پیرامون شخصیت امام علی (علیه السلام) به گونه های مختلفی اظهار نظر می کند. او در نوشته های خود شخصیت امام علی (علیه السلام) را با لطایف و ظرایف مورد خطاب قرار می دهد و درهای حکمت علوی را به روی خواننده می گشاید. در این مجال، اشاره کوتاهی به برخی نظرات او پیرامون شخصیت امام علی (علیه السلام) کرده و از دریای عشق او به حضرت آگاه می شویم:

شخصیت امام علی (علیه السلام)، از ولادت تا شهادت

علی بن ابی طالب (علیه السلام) مانند مردم عادی به دنیا نیامده است؛ مردم به دنیا می آیند تا نیازهای زندگی حیوانی را یکایک برآورند و سپس به حکم تقدیر، رخت از جهان برکشند و تنها چیزی که آنها را در بر می گیرد، موجی از فراموشی است.

اما علی (علیه السلام) چنان به دنیا آمد که دنیا را از میان ببرد و چون از دنیا درگذشت که او بر جای بماند؛ از این رو خودش در نگذشت بلکه دنیا را درگذراند. هرگاه سخن بدین بسنده شود که او را در محدوده گهواره تا گور نمایش دهد، ابزاری خواهد بود که به جای پرداختن به باطن و حقیقت، به ظاهر و جلوه های بیرونی پرداخته باشد. فرق میان ظاهر و باطن، از زمین تا آسمان است.

زهد امام علی (علیه السلام) در دنیا

آن علی (ع) که در مکه به دنیا آمد و شصت سال زندگی کرد و سپس در کوفه به شهادت رسید، غیر از آن علی (ع) است که سرزمین ها را در نوردید و با گذشت چهارده قرن، هنوز زنده است و فرسودگی کفن را به خود ندیده است. آن علی ای که می پسندید با لباس فرسوده زندگی خود را به سر برد، غیر از آن علی (ع) است که زندگی با جامه ژنده را محکوم می کرد.[8]

شخصیت امام علی (علیه السلام)، فراتر از زمان و مکان

اگر علی بن ابی طالب (علیه السلام) در گذر زمان برای مدتی کوتاه میان بصره و کوفه یا مکه و مدینه زندگی کرده باشد، منافاتی ندارد با این که پهلوانی باشد که زمان و مکان را در نوردیده و گام هایش از بلندی در رهگذر کاروان بشریت از منزلی به دیگر منزل نهاده شود.

سخن پردازان حقیقت جو هر چند با قلم خویش به وصف او پردازند و قهرمانی علی (ع) در نوشته های آنها بر قهرمانی پهلوانان افسانه ای فایق آید، باز در برابر حقیقت قهرمانی وی بسیار ناچیز است؛ زیرا علی (ع)، از نوعی است که در کلمات و عبارات سخن پردازان هرگز نمی گنجد.

از اینجاست که هر سخنی درباره علی بن ابی طالب (علیه السلام) گفته شود که او را در مکان و زمان محصور دارد، جز سخن پردازی و آوردن واژه ها کنار هم نخواهد بود؛ آن هم الفاظی محدود و مرده که ظرفیت روح معانی را در خود ندارد.

چه بسیار قلم ها که با بدین گونه بیان بی جان سخن گفته و او را ضمن حروف و کلمات محصور گردانیده و نتوانسته اند با او به بیرون از فضای مکه و مدینه به پرواز درآیند.[9]

شخصیت امام علی (علیه السلام)، معدن فضیلت ها

عناصر شخصیت امام، همه موجودیت و ترکیب خود را از آن معدن پاک گرفته اند. شخصیتی که عقل در شکل گیری آن به صورت استاد مطلق جلوه کرده است. در دست او شمشیری درخشان و بران و روان بود با دو لبه؛ لبه ای بر سپر و دیگر لبه بر کاغذ! و در دو جبهه مبارزه می کرد؛ جبهه پیکار مسلحانه و جبهه پیکار اعتقادی در راه برقراری نظم حق و عدالت. و دو گونه قهرمانی می نمود، هر دو در یگانه راه توحید و یگانگی.

صداقت و پاکی

عفت و راستی در وی چنان محکم و پر صلابت است که سپر و تیغ در دو دستش؛ پارسایی و بخشندگی دو بال اند که او را به سایه خویش گرفته اند و به هنگام پرواز در همان حال که از هم فاصله می گیرند، پیرامونش فراهم می آیند. بدان گونه که پارسایی و روگردانی اش از ثروت دنیا، خود عین بخشندگی است و بخشندگی و سخاوتش، کمال پارسایی.

قدرت ایمان و تقوا

تقوا و ایمان، دو احساس صمیمی و وفادارند و دو چشمه پاک که در سینه اش نفوذ کرده و از زبانش برجوشیده است؛ چنان که او را شمشیری در برانداختن بت های کعبه به کار می آیند و در همان حال او را قبله اهل اسلام می سازند. حق و عدالت، دو صفت همراه اویند و دو گردن بند بی همتا و درخشان؛ در وجدانش، احساس و در بیانش، برهان و در شمشیرش، بران.

عشق و اخلاص

عشق و اخلاص، دو رشته متینی هستند که دل و زبانش را به هم پیوند می زنند و بشریت را با همه گروه ها و نژادهایش در نظرش یگانه می نمایاند. مواهب و فضایلی در شخصیت علی بن ابی طالب (علیه السلام) شکل گرفت و به جلوه پیشوایی تبلور یافت که انسان ارزش خویش را از او می گیرد و به او مدیون است.

همسر برترین زنان

او مدینه علم و دانایی بود و تو دروازه اش. تو همسر پاره جگرش بودی، همان فاطمه زهرا که سرور بانوان جهان حتی مریم دختر عمران است، و پیوند تو با او پیوند قلب با تن است و پیوند مردمک چشم با سیاهی آن.

کدام اندیشه در ذهنش بارور گشت که ثمره اش به دامنت نریخت؟ کدام تصمیم را گرفت که بار مسئولیت اجرایش بر شانه ات نهاده نشد؟ کدام شمشیر را از نیام برکشید که به خون دشمنان دین رنگین نساختی؟

حتی وقتی خواست جان گرامی اش را به جان آفرین تسلیم کند، آغوشی جز آغوشت را نپسندید و از آغوش تو به آغوش رحمت پروردگارش رفت. بدین گونه در طول زندگانی پر فیض، یار و همدمش بودی و بدین گونه اندوه و جدایی دردناک و هجرانش نصیب تو گشت.

شخصیت امام علی (علیه السلام)، محور دین

از تو ای فرزند ابوطالب! معذرت باید خواست! زیرا نقش تو در گردونه دین و نهضت اسلام، نقشی است که محور در آسیاب دارد.

راه هایی که همراه پیامبر و در مصاحبتش پیموده ای، گواه متانت رفتار و درستی راه تو است. کدام اندیشه و احساس درونی را داشته که تو با وی شرکت نداشته ای؟ ای رفیق راه زندگانی و پیکار، آن هم راه پرپیچ و خم، پرفراز و نشیب و زندگانی پررنج و گرفتاری، و پیکار پر مسئولیت و پرخطر.

چه دوست خوبی برای پیامبر (ص) بودی، دوستی که در خانه دل دوست باشد و شریک غم و شادی او یک روح باشند در دو بدن. شگفت آور نیست ای دوست پیامبر؟ زیرا تو در نظرش یک بال فرشته روشنایی بودی و خودش دیگر بال. [10] [11]

شخصیت امام علی (علیه السلام)، گوهر نایاب

آیا درست است كه آن‌ ها با گوناگونی‌ شان به جای آنكه به سوی تو بیایند درباره‌ ات به اختلاف برخاستند؟ برخی از آن‌ ها تو را از دست دادند و دیگر تو را نیافتند و برخی نیز تو را از دست دادند، اما سپس تو را یافتند و برخی دیگر تو را یافتند، اما بار دیگر از دست دادند؛ چراكه از شگفت‌ ترین شگفتی‌ ها است.

چهارده ستون از ستون‌ های قرن‌ ها، با تمام لحظات و روزها و سال‌ هایش، همانند دانه نمكی در كف اقیانوس ذوب شدند، اما هیچ‌ یک از حروف نام بزرگت از بین نرفته است! حال چگونه آن‌ ها، تو را از دست می ‌دهند و بار دیگر نمی یابند؟ یا تو را بدست می آورند و سپس از دست می دهند؟ و چه اندازه روزگار خنده آوری است كه حتی آنهایی كه تو را یافتند، محدودت ساختند!

كلمه‌ ای كه از میان دو لبت بیرون می‌ جهد، پس از گذشت چهارده قرن همچنان در زمان و مكان بی انتها و محدود ناشدنی است؛ چرا كه نور ارزش‌ های فكری و درمان حقایق زندگی را در بر دارد و فراتر از آن است كه در چارچوبی محصور گردد. كلمه ‌ای كه از دو لب تو بیرون می‌ آید، والاتر از آن است كه در ظرفی محدود بگنجد.

حال، خود چگونه است كه تو را محدود به شورایی كردند كه از قدرت كنارت زدند یا بیعتی كه تو را به خلافت برساند؟ چگونه توانستند تو را میان آغاز و انجام در تنگنا قرار دهند؟ لذا پوشش تو، پیراهن عثمان و در دستان ابن ملجم، پوششی از كفن است. اگر كسانی كه تو را از دست دادند و حتی كسانی كه تو را یافتند، این را درک می‌ كردند كه تو، آن شخصیت عظیم اما با قامتی كوتاه، و چهره‌ ات اگرچه از خاک اما از جنس آفتاب بود، در چنین حالتی هرگز تو را توصیف نمی ‌كردند و هرگز باور نمی ‌كردند كه تا همین امروز نیز تو را از دست داده اند! [12]

نتیجه گیری

شخصیت امام علی (علیه السلام) در نظر سلیمان کتانی، یک شخصیت الهی و معنوی یا به عبارتی، معدن فضایل اخلاقی است. او معتقد است منش آن حضرت در جای جای زندگی پربرکتش، الهی و ربانی بوده و تمامی معارف حقه اسلام در قلب مبارک ایشان گنجانده شده است.

سلیمان کتانی، شخصیت امام علی (علیه السلام) را ساخته و پرداخته خداوند و دست پرورده رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می داند. وی با توصیف امیرالمومنین (ع) از زاویه دید خود، جلوه هایی نورانی از شخصیت آن حضرت را نمایانده است.

پی نوشت ها

[1] مولوی بلخی، مثنوی معنوی، تحقیق توفیق سبحانی، ص 8.

[2] ستاری، جان های آشنا، ص 180.

[3] بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص 204 – 211.

[4] انصاریان، اهل بیت (علیهم السلام) عرشیان فرش نشین، ص 430

[5] فصلنامه مفید، شماره 7، مصاحبه با جناب آقای سلیمان کتانی.

[6] انصاریان، اهل بیت (علیهم السلام) عرشیان فرش نشین، ص 433.

[7] فصلنامه مفید، شماره 7، مصاحبه با جناب آقای سلیمان کتانی.

[8] کریم خانی، صمدانی، علی (علیه السلام) فراسوی ادیان، ص 60.

[9] همان، ص 61.

[10] همان، ص 74.

[11] کتانی، امام علی (علیه السلام) مشعلی و دژی، ص 120.

[12] همان، ص 130.

منابع

  1. کریم خانی و صمدانی، علی (ع) فراسوی ،ادیان ،قم، نشر دانش حوزه، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش. ٣٤.
  2. ستاری ،جلال، جان های آشنا، نشر توس، ۱۳۷۱ش.
  3. بدوی، عبدالرحمن، فرهنگ کامل خاورشناسان، بوستان کتاب، قم، ١٣٧٥ش.
  4. مولوی جلال الدین، مثنوی معنوی، شرکت انتشارات سوره مهر، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
  5. فصلنامه مفید، سال 1375، شماره 7.
  6. انصاریان، حسین، اهل بيت عليهم السلام عرشيان فرش نشين، ويرايش و تحقيق آرش مردانی پور، محمدجواد صابريان، قم، دارالعرفان، ۱۳۸۴.
  7. سلیمان کتانی، امام علی مشعلی و دژی، ترجمه جلال الدین فارسی، نشر برهان، 1349.

شخصیت امام علی (علیه السلام) از نگاه سلیمان کتانی

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :