سیر آفرینش جهان پس انفجار بزرگ از نگاه نهج البلاغه

امیرمؤمنان علی (ع) در اولین خطبه نهج البلاغه، سخنان ژرفی درباره آفرینش جهان ایراد فرموده اند و به انفجار بزرگی در آغاز آفرینش اشاره نموده اند. در مقاله «آفرینش جهان و اولین انفجار بزرگ از نگاه نهج البلاغه» به مراحل آغازین آفرینش جهان و تأثیر انفجار بزرگ پرداختیم؛ در این مقاله مراحل بعدی آفرینش جهان را از زبان امام علی (ع) می شنویم.

وزش باد دوم

آفرینش جهان به فرموده امیر مؤمنان (ع) با شکافته شدن فضا و جاری شدن آب به واسطه باد و سپس بازگشت آن آغاز گردید. در مرحله بعد حضرت به وزش باد دیگری اشاره نموده و می فرماید: «ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ رِيحاً اعْتَقَمَ مَهَبَّهَا وَ أَدَامَ مُرَبَّهَا وَ أَعْصَفَ مَجْرَاهَا وَ أَبْعَدَ مَنْشَأَهَا[1]، سپس خداوند باد ديگرى را خلق كرد كه محل وزش آنرا عقيم ساخت و ملازمت آن باد با آب را دائمى كرد و خداوند محل جريان باد را محكم و قوى گردانيد و محل تكوين باد را دور گردانيد.»

همانطور كه قبلاً توضيح داده شد در نهج البلاغه از دو نوع باد سخن گفته شده است. ما در اينجا به توضيح باد عقيم با توجه به مطالب عنوان شده توسط حضرت مى پردازيم. اما چرا به اين باد عقيم گفته شده است؟ از مهمترين دلايلى كه مفسران ذكر كرده اند عبارتند از:

1ـ چون آن باد به جز تحريك آب، مأموريت ديگرى نمى توانسته داشته باشد.

2ـ محل وزش آن باد بسته شده، به قسمى كه ديگر نمى وزد.

ظاهراً هر دو نظر بايد درست باشد. چون در آغاز آفرینش جهان، اين باد كه بسيار قوى بوده، حاصل يك انفجار بسيار عظيمى بوده كه در ظرف فضا صورت گرفته است، بر خلاف باد اولى كه فضا را هم شكل مى داد. مجرا و منشأ اين باد خصوصياتى داشته است كه براى آغاز آن بايد فضا شكل گرفته باشد و اجزاى منفرد اين باد با تكيه بر امواج بزرگ بوجود آورنده فضا راه خود را طى كرده و به آن درياى جوشان كه از ذرات بنيادى كوارك ها تشكيل يافته بود حمله ببرد.

از طرفى اجزاى منفرد اين باد خود وابسته به اجزاى باد اولى بوده است و به كمك آن مى توانسته جولان بدهد. بنابراين، اين باد زايشى نداشته است، یعنى هيچ ذرّه اى را بوجود نمى آورد بر خلاف باد اولى كه ذرات در سطح آن ها خلق مى شدند.

مجرا و منشأ اين باد هم بايد يك نقطه بسيار چگال و پر از انرژى بوده باشد كه بعد از فراهم شدن شرايط و با گذشت زمان زيادى از آفرینش جهان و شكافت فضاها به طور ناگهانى منفجر شده و راه فضاها را در پیش گرفته و باد بس پرقدرتى را ايجاد نموده و سپس ذرات براى حمله به آن دريا گسيل شده است. چنين توضيحاتى اين معنا را به ذهن القاء مى كند كه آفرینش جهان از يك جفت نقطه متضاد گونه بسيار پر انرژى و چگال آغاز شده است، اما انفجار اين دو نقطه با فاصله زمانى مشخص رخ داده است.

اما آيا وزش باد عقيم تداوم پيدا كرده است؟ در اينجا آنچه بايد دانست اين است كه منشاْ بوجود آورنده اين باد به طور ناگهانى فعال شده و انرژى آن خيلى سريع انبساط پيدا كرده است. بنابراين براى فعاليت مجدد هيچ محتواى ديگرى نداشته است بلكه كل محتوا به صورت انرژى آزاد شده است، گو اينكه اين باد يك بار مى توانسته بوزد و محل وزش مجدد براى آن وجود نداشته است؛ به تعبير ديگر محلى براى وزش آن وجود نداشته است و شناسايى محل وزش اين باد به علت انبساط جهان قابل شناسايى نيست.

با توجه به اين نكات احتمالاً باد اولى به طور متداوم در حال وزيدن است و به صورت يك مانع اجازه نمى دهد كه جهان هستى به علت نيروى گرانش در هم فرو ريزد.

عبارت «أَدَامَ مُرَبَّهَا»[2] نشان مى دهد كه اين باد بعد از اينكه به آن دريا رسيد وآن را منقلب كرد به تحريك آن ادامه داد و حتى با ذرات آن درياى جوشان وارد واكنش شد. انبساط كنونى جهان به ما مى گويد كه انرژى حاصل از آن باد عقيم هنوز كهكشان ها را به جلو مى راند و اجازه نمى دهد جهان در يك نقطه در هم فرو ريزد.

عبارت «أَعْصَفَ مَجْرَاهَا»[3] قدرت فوق العاده وزش اين باد را نشان مى دهد. اين مجرا كه احتمالاً يك نقطه بسيار چگال و داغ بوده است، انرژى بى نهايت زيادى داشته است، به حدى كه آن درياى عظيم را متفرق ساخته است و بر اثر آن هنوز هم هستى با سرعت در حال انبساط است.

«أَبْعَدَ مَنْشَأَهَا[4]، و دور گردانيد محل تكوين آن باد را»، اكثر مفسران اين عبارت حضرت را از لحاظ مسافت و ارتفاع بررسى نموده اند، اما توضيح نداده اند كه اين دورى نسبت به چه نقطه اى سنجيده شده است. آيا محل تكوين اين باد نسبت به درياى جوشان دور بوده است؟ پذيرش اين اعتقاد كه اين دور بودن نسبت به درياى جوشان سنجيده شده حتمى است چون در آغاز آفرینش جهان به جز درياى جوشان مبداْى براى سنجش وجود نداشته است و آن دريا كل هستى بوده است.

اما چنين نظرى ما را به يك نكته ظريف مى رساند وآن اين است كه معتقد باشيم در مراحل آغازین آفرینش جهان، مبدأ تكوين باد عقيم با مبدأ تكوين فضاها به صورت دو جفت نقطه در كنار هم بوده اند، يعنى خداوند جهان هستى را از دو نقطه بسيار چگال و داغ و در عين حال متضاد خلق نموده است، بدين صورت كه نخست نقطه اى كه محل تكوين فضاها بود شروع به انبساط كرده و اين انبساط نقطه دوم را كه محل تكوين باد عقيم بود از محل تكوين فضاها دور كرد. آنقدر دور شد تا شرايط براى انفجار دوم آماده شد.

شايد براى همين باشد كه حضرت فرموده است منشأ وزش اين باد را خداوند دور گردانيد. چنين نظرى مى تواند با جهانى كه همه چيز جفت جفت آفريده شده است، همخوانى داشته باشد.

تلاطم درياى جوشان

«فَأَمَرَهَا بِتَصْفِيقِ الْمَاءِ الزَّخَّارِ وَ إِثَارَةِ مَوْجِ الْبِحَارِ[5]، پس خداوند به حركت دادن و بر هم زدن آب انبوه و بر انگيختن موج درياها فرمان داد.»

در این مرحله از آفرینش جهان و با آغاز انفجار دوم، انرژى در همه جهات با سرعت نور گسيل مى شود. گويا اينكه بادى پرقدرت با سرعت زياد در حال وزش است. اين باد بعد از گذشت مدت زمانى به درياى جوشان كه از ذرات بنيادى تشكيل يافته بود مى رسد و آن دريا را به شدت در هم مى ريزد و تلاطم شديدى در آنجا ايجاد مي كند.

«فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ السِّقَاءِ[6]، پس (آن باد) مثل جنبانيدن مشك، آن آب را جنبانيد.» اين عبارت نشان مى دهد كه آن دريا چگونه دچار آشوب سراسرى شد و تغييرات شديدى در آن پديدار گشت و نيروى جاذبه ديگر نتوانست تقارن دريا را حفظ كند.

«وَ عَصَفَتْ بِهِ عَصْفَهَا بِالْفَضَاءِ[7]، (آن باد) به آن آب مثل وزيدنش به فضا (جاى خالي) وزيد.» عبارت به خوبى به ما توضيح مى دهد كه وقتى اين باد به آن دريا رسيد بدون هيچ گونه مانعى در آن نفوذ كرد؛ گو اينكه اين باد به فضاى خالى وزيده است. شايد به خوبى بتوانيم اين نتيجه را بگيريم كه ذرات اين باد از ذرات بدون جرم تشكيل شده بود، چون به راحتى در آن آب بسيار متراكم و انبوه نفوذ كرده است.

«تَرُدُّ أَوَّلَهُ إِلَى آخِرِهِ وَ سَاجِيَهُ إِلَى مَائِرِهِ[8]، (آن باد) اول آب را به آخرش و ساكنش را به متحركش بر مى گردانيد.» آن باد از سمتى كه به آن دريا برخورد كرد آب دريا با حالت برانگيختگى عقب نشست و براى رسيدن به آخر و سمت مخالفش سرعت مى گرفت و هيچ ذره اى از ذرات آن نبود مگر اينكه در جنب و جوش بود.

برخاستن كف ها (حباب ها)

«حَتَّى عَبَّ عُبَابُهُ وَ رَمَى بِالزَّبَدِ رُكَامُهُ[9]، تا اينكه انبوهى از آب بالا كشيد و آن قسمتى كه متراكم و انبوه بود كف كرد.»

نتيجه همه اين اتفاقات باعث شد آب دريا نه تنها به جلو حركت كند بلكه يك شرايط ناهمگن در آن بوجود بيايد. اين شرايط ناهمگن باعث شد بعضى از قسمت هاى اين دريا متراكم تر از بعضى قسمت هاى ديگر شود. در واقع محيط اين دريا، كوهه كوهه شد.

اين محيط هاى متراكم تر انرژى بسيار عظيمى داشتند و هر كدام قادر بودند ماده ميلياردها ستاره را در خود داشته باشند. از همين نقاط كف ها شكل گرفتند و ضمن انبساط سريع به جلو پرتاب شدند و شايد براى همين باشد كه حضرت على (ع) فعل «رمى» را آورده است. چون معناى تحت اللفظى آن مى شود «و انداخت كف را قسمت متراكم و انبوه آب». فعل «انداخت» حركت ناگهانى كف ها را كه از دريا جدا شدند نشان مى دهد.

برای درک این مرحله از آفرینش جهان می بایست در مورد كف ها بيشتر توضيح دهيم. زبد، در عربى يعنى كف و آن چيزى است كه روى مايعات بر اثر حرارت و غيره پديد مى آيد؛ مانند كف هاى روى آب كه بر اثر جوشيدن در سطح آن پديد مى آيد.

اما اگر فرض كنيم كه يكى از دانه هاى كف به بزرگ شدن ادامه دهد و به اندازه توپ فوتبال برسد، آن وقت ممكن است شما به آن يك كف بزرگ بگوئيد و يا ممكن است اسم آن را حباب بگذاريد. ظاهراً ما به كف هاى بزرگ حباب مى گوئيم و همچنين به وسيله هاى از جنس شيشه كه كروى باشد حباب مى گوئيم. بر طبق اين توضيحات اگر چنين قضاوت كنيم كه كف ها اجتماع ريزى از حباب ها هستند اشتباه نكرده ايم.

كف هايى كه حضرت از آن سخن گفته با آنچه ما از آن تجربه داريم بسيار متفاوت است. تعبير به كف تنها مى تواند تقريب به ذهن باشد، اما مى دانيم كه در شرايط اوليه جهان چگونه آب دريا متلاطم بوده است. حتى تصور دما و چگالى آن براى ما مشكل است، پس نبايد تصور شبيه كف هاى روى آب را در شرايط اوليه آفرینش جهان داشته باشيم.

كفى كه حضرت از آن سخن گفته، از نقاط متراكم آن دريا بر خاسته، اما عملكرد كف گونه داشته است. چون اين نقاط متراكم ابتدا كره هاى كوچكى بودند، كه به سرعت مثل بادكنك رشد كردند و توده هاى عظيمى از اين نمونه ها از سطح دريا برمى خاست و با هم بر خورد مى كرد، اما هر كدام به رشد خود ادامه مى داد. مثل ظاهر شدن حباب ها در سطح آب صابون، زمانيكه با نى در آن دميده شود؛ با اين تفاوت كه حباب هاى آغازين ضمن ظاهر شدن پرتاب مى شدند.

اين كف ها يا حباب ها، ظاهراً كره هايى با حجم كوچك بودند كه به علت چگالى و دماى فوق العاده زياد آن ها، بعد از بلند شدن از دريا در حالي كه با سرعت به جلو مى شتافتند انبساط بسيار سريعى در آن ها به وقوع مى پيوست. شايد اين حباب ها، مثل حباب هاى نظريه جهان تورمى بودند.

«فَرَفَعَهُ فِي هَوَاءٍ مُنْفَتِقٍ وَ جَوٍّ مُنْفَهِقٍ[10]، پس خداوند آن كف ها را در هواى وسيع و فضاى گشاده بالا برد.»

اين حباب ها در آغاز آفرینش جهان از چه چيزى تشكيل يافته بودند؟ و در درون آن ها چه اتفاقاتى رخ مى داد؟ وقتى زمان كوتاهى از عمر اين حباب ها مى گذشت محتواى آن ها مايع بوده است. ولى با سپرى شدن زمان چون دما و فشار به علت انبساط كاسته شد اين حباب ها به تدريج محتواى گازى شكل به خود گرفتند.

ذرات تشكيل دهنده مايع داخل حباب ها نيز عمدتاً از كوارك ها، الكترون ها و فوتون ها بوده است. اما به علت شدت دما كوارك ها نمى توانستند براى تشكيل پروتون ها و نوترون ها هسته هاى اتم هاى سبك را به وجود بياورند. اما وقتى دما به اندازه كافى سقوط كرد اين مهم تحقق پيدا مى كند لذا پروتون ها و نوترون ها بوجود مى آيند.

ادامه سقوط دما به الكترون ها اجازه مى دهد تا در اطراف هسته ها كه از پروتون ها و نوترون ها تشكيل يافته بود به پرواز در بيايند و در نتيجه اتم هاى ئيدروژن و هليم شكل بگيرند. زمانيكه سرنوشت حباب ها به اين مرحله مى رسد جهان را ابرهايى از گازهاى ئيدروژن و هليم فرا گرفته بود.

در اين رابطه حضرت على (ع) در خطبه ای دیگر از نهج البلاغه به مرحله گازى شكل جهان اشاره كرده و فرموده است: «وَ نَادَاهَا بَعْدَ إِذْ هِيَ دُخَانٌ فَالْتَحَمَتْ عُرَى أَشْرَاجِهَا، وَ فَتَقَ بَعْدَ الِارْتِتَاقِ صَوَامِتَ أَبْوَابِهَا[11]، و خداوند چون آسمان دود (گاز) بود فرمان داد تا قطعات آن كه با هم فاصله بسيار داشتند به هم پيوسته و گرد آمدند.» همچنين خداوند در قرآن كريم مى فرمايد: «ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَ هِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ[12]، پس خداوند پرداخت به آسمان، در حالى كه دودى بود؛ پس به آسمان و زمين فرمود از روى ميل يا كراهت بياييد.»

ادامه انبساط حباب ها باعث شد تا بيشتر آن ها با هم بر خورد كنند و در محل برخورد ناهنجاري هايى از ماده پدید آيد و تراكم ماده را در آن قسمت ها بيشتر كند. نوع، زمان و ميزان جرم حباب ها تعيين مى كرد كه اين ناهنجاري ها چگونه باشند.

امّا اين برخوردها باعث نشد كه اين حباب ها به انبساط خود ادامه ندهند، بلكه نه تنها هر كدام به انبساط خود ادامه مى دادند بلكه در يك مجموعه كلى به جلو پرتاب مى شدند. اين زمانى بود كه صدها هزار سال از آفرینش جهان مى گذشت، ولى هنوز فرصت تشكيل ستارگان و كهكشان ها فراهم نشده بود و جهان يكپارچه از گاز تشكيل يافته بود و مرزهاى هفت آسمان هنوز مشخص نشده بود.

نتيجه گيري

از سخنان حضرت على (ع) در مورد آفرینش جهان نتيجه گرفته مى شود كه انفجاری بزرگ سرآغاز آفرینش جهان بوده است. این انفجار بود که فضا، زمان و ماده را به وجود آورد؛ سپس ماده خلق شده به صورت آب انبساط پيدا كرد. اما نيروى گرانش پس از مدتى آن آب را از هر سو گرد آورده و به صورت درياى جوشان در يك جا جمع كرد.

بعد از گذشت زمان زيادى از انفجار بزرگ باد شديدى پدید آمد و به درياى جوشان وزيد و ماده آن دريا را تحريك كرده و متحول ساخت. اين تحول باعث پرتاب حباب ها از اين دريا شد. اين حباب ها ضمن حركت به جلو در فضا به انبساط پرداختند؛ و بعد از مدتی باعث پدید آمدن هفت آسمان شدند.

پی نوشت ها

[1] شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[2] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[3] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[4] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[5] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[6] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[7] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[8] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[9] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[10] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 1.

[11] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 90.

[12] . فصلت/11.

منابع

1. قرآن کریم

2. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق

منبع مقاله | اقتباس از:

رحمانی، بهمن، آفرینش جهان در نهج البلاغه، دانشنامه پژوهه

سیر آفرینش جهان پس انفجار بزرگ از نگاه نهج البلاغه

فهرست مطالب

    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ما از کوکی ها برای بهبود کارکردن شما با سایت استفاده می کنیم. با استفاده از این سایت شما استفاده ما از کوکی ها را پذیرفته اید.
    برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.