جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

اخلاق و تربیت

آثار ریا و ریاکاری از دیدگاه نهج البلاغه

ریا و ریاکاری چیست و از دیدگاه نهج البلاغه چه آثاری دارد؟

ریا و ریاکاری از آفات اخلاقی و یکی از بیماری های قلب است. ريا، از ریشه «رؤيت» به معناى «تظاهر و خودنمايى و نشان دادن عمل خويش به ديگران» است، يعنى هدف فرد ريا کار، اين است که با تظاهر به عبادت و کارهاى نيک نظر مردم را به سوى خود جلب کند. چنين کسى، در حقيقت، مشرک است، زيرا، عزّت و آبرو و عظمت خود را به دست مردم مى داند و نه خدا، لذا اعمال خويش را به انگيزه جلب نظر مردم انجام مى دهد.[1]

اخلاص، نقطه مقابل ریا

اخلاص در نیت به معناى خالص نمودن قصد و انگیزه براى خداست. نیت، زمانى براى خداوند خالص مى گردد که انسان براى عبادت یا کار و تلاش خود، هیچ انگیزه اى جز خداوند نداشته باشد و هیچ عاملى جز تقرب و رضاى خداوند او را به انجام عبادت و عمل وادار نکرده باشد.

با توجه به این که هواهاى نفسانى، به شکل بسیار وسیع و قوى، انسان را در محاصره قرار داده اند، داشتن نیت خالص در عمل و عبادت و حضور چهره الهى آن در ذهن، کارى بسیار دشوار و مشکل است.

اخلاص در نیت، با آگاهى و توجه کامل به خداوند تحقق مى یابد. در هر کجا توجه به خداوند نباشد، غفلت است. هر جا که غفلت باشد، شرک و ریا تحقق یافته است. کسى که توجه به مقصد ندارد، غافل است و کسى که از هدف غفلت دارد، از حرکت باز می ایستد.

دستور امیر المؤمنین (ع) در خصوص ریا و سُمعه

امام علی (ع) در دستوری جامع به تمام مومنین بیان می دارد که اعمال خود را تنها برای خدا انجام دهند چرا که در غیر این صورت باید پاداش آن عمل را از فرد یا افرادی بخواهند که آن کار را برایشان انجام داده اند، نه خدا. لذا در بیانی شیوا می فرماید:

«وَ اخْشَوْهُ خَشْيَةً لَيْسَتْ بِتَعْذِيرٍ وَ اعْمَلُوا فِي غَيْرِ رِيَاءٍ وَ لَا سُمْعَةٍ فَإِنَّهُ مَنْ يَعْمَلْ لِغَيْرِ اللَّهِ يَکلْهُ اللَّهُ لِمَنْ عَمِلَ لَهُ؛ از خدا آنگونه بترسيد که نيازى به عذر خواهى نداشته باشيد .عمل نيک انجام دهيد بدون آن که به ريا و خود نمايى مبتلا شويد، زيرا هر کس، کارى براى غير خدا انجام دهد، خدا او را به همان غير واگذارد».[2]

معنای سمعه

واژه ای که در این گفتار امام همنشین ریا شده واژه «سمعه» است. علما میان این دو واژه تفاوت مختصری را قائل شده اند. آیت الله مکارم شیرازی در تفاوت این دو واژه، دو تفسیر ذکرکرده است:

1. نخست اين که سمعه، عبارت است ازاين که انسان، کارى براى خدا و به انگيزه الهى انجام دهد و سپس اين فکر براى او پيدا شود که آن را به گوش ديگران برساند و از اين طريق، کسب اعتبار کند.

اين، همان چيزى است که به اعتقاد فقها موجب بطلان عمل نمى شود، چرا که بعد از انجام عمل، حاصل شده، ولى ثواب آن را کم مى کند يا از بين مى برد.

2. ديگر اين که از همان آغاز کار، انگيزه اش اين است که مردم، آن را بشنوند و از او به نيکى ياد کنند. اين کار، با ريا هيچ تفاوتى ندارد، جز اين که به هنگام ريا، عمل را براى آن به جا مى آورد که مردم ببينند و در سمعه، براى آن به جا مى آورد که مردم بشنوند. به اين ترتيب، در هيچ کدام انگيزه الهى نيست.

بديهى است که سمعه، به اين معنا، موجب بطلان عمل مى شود، چرا که خلوص نيّت را از ميان مى برد.[3]

به هر حال، ريا و سمعه، بزرگترين آفت اعمال عبادى و الهى است و از آنجا که نفوذ ريا و سمعه در اعمال انسانى، بسيار باريک و پيچيده است، در آيات و روايات، مکرّر، نسبت به آن هشدار داده شده است.

مفاسد ریاکاری

1. شرک

مهمترين مفسده اين عمل، آن است که روح توحيد را از بين مى برد و انسان را در درّه شرک و دوگانه پرستى پرتاب مى کند، چرا که توحيد افعالى خدا، به ما مى گويد که همه چيز، به دست خدا است و ثواب و پاداش و آبرو و حيثيت و احترام و شخصيت و رزق و روزى، همه، به اراده او است ولى ريا کاران، با آلوده کردن اعمال عبادى و کارهاى نيک الهى، اين امور را از ديگرى مى طلبند و اين، يک شرک آشکار است.

حضرت علی (ع) در مورد شرک و رابطه آن با ریاکاری می فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيَاءِ شِرْک»؛[4] آگاه باشيد رياکارى و تظاهر، هر چند اندک باشد شرک است.

در روايتى از امام صادق (ع) آمده است: «کل رياء شرک، انه من عمل للناس کان ثوابه على الناس و من عمل للَّه کان ثوابه على اللَّه»؛[5] هر ريايى شرک است کسى که براى مردم کار کند پاداش او بر عهده مردم است و کسى که براى خدا کار کند پاداش او بر خداست.

در روايات مى خوانيم که در روز قيامت -که اسرار درون آشکار مى گردد- ريا کاران را مخاطب قرار داده و به آنها گفته مى شود: «يا کافر يا فاجر يا غادر يا خاسر! حبط عملک و بطل أجرک، فلا خلاص لک اليوم»؛[6] اى کافر، اى فاسق، اى پيمان شکن، اى زيانکار! عمل تو باطل شد و اجر تو بر باد رفت و امروز، راه نجاتى براى تو نيست.

اين، مضمون حديث قدسى معروفى است که از پيامبر اکرم (ص) نقل شده که خداوند متعال مى فرمايد: «أنا خير شريک و من أشرک معي شريکا في عمله، فهو لشريکي دوني، لأنّي لا أقبل إلّا ما خلص لي؛ من بهترين شريکم، هر کس که در عملش، ديگرى را با من شريک کند، آن عمل را، به شريکم وا مى گذارم، چرا که من، جز عمل خالص نمى پذيرم».[7]

2. نابسامانی اجتماعی

از سوى ديگر، ريا و سمعه، سرچشمه انواع نابسامانى هاى اجتماعى است. مردم ريا کار تنها، به ظاهر عمل مى پردازند و به باطن عمل و درون آن، اهميّتى نمى دهند.

آنها، ظاهرى آراسته و درونى فاسد دارند. سازمانهاى اجتماعى آنها تنها، ظاهرى دارد و از واقعيّت و آن چه منبع و خير و برکت جامعه است، در آن خبرى نيست. افکار و کارهاى آنها، همه، سطحى است و فاقد عمق و ريشه است. هدف آنها، بيشتر، کميّت است و کيفيّت، به خصوص در آنجا که به چشم نمى خورد، براى آنها اهميّتى ندارد.

بديهى است که چنين جوامعى، رو به سقوط و انحطاط مى روند و سرنوشت آنها سرنوشت شومى است.[8]

توصیف امیر المؤمنین (ع) از ریاکاران

امام علی (ع) در نهج البلاغه مردم را از لحاظ دنیاپرستی به چهار گره تقسیم می کند. یکی از این گروه ها افرادی هستند که دین و آیین خدا را وسیله ای برای رسیدن به مطامع دنیایی خود قرار داده اند و با اين عمل، هم دنياى مردم را ويران مى کنند و هم دين خودشان را.

حضرت (ع) در توصیف این گونه افراد مى فرمايد: «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَطْلُبُ الدُّنْيَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ وَ لَا يَطْلُبُ الْآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنْيَا قَدْ طَامَنَ مِنْ شَخْصِهِ وَ قَارَبَ مِنْ خَطْوِهِ وَ شَمَّرَ مِنْ ثَوْبِهِ وَ زَخْرَفَ مِنْ نَفْسِهِ لِلْأَمَانَةِ وَ اتَّخَذَ سِتْرَ اللَّهِ ذَرِيعَةً إِلَى الْمَعْصِيَةِ؛

گروهى ديگر، با اعمال آخرت، دنيا را مى طلبند، و با اعمال دنيا در پى کسب مقام هاى معنوى آخرت نيستند، خود را کوچک و متواضع جلوه مى دهند. گام ها را رياکارانه و کوتاه بر مى دارند، دامن خود را جمع کرده، خود را همانند مؤمنان واقعى مى آرايند، و پوشش الهى را وسيله نفاق و دورويى و دنياطلبى خود قرار مى دهند».[9]

این گونه افراد ظاهرى متواضع، آرام، باوقار و بى اعتنا به دنيا دارند و خود را به شعار صالحان می آرایند و از ستّار العيوب بودن خداوند سوء استفاده مى کند و در طريق عصيان و نافرمانيش گام بر مى دارد.

ایمان ظاهری ریاکاران

هرچند اين گروه در ظاهر به خدا و روز رستاخيز ايمان داشته دارند، ولى قطعا ايمان به اين دو اصل مهم در اعماق وجودشان نفوذ نکرده است، و گرنه چگونه ممکن است ایمان که متاعی بسیار گرانبها است را به بهاى ناچيز مبادله کنند.

به همين دليل، در احاديث آمده است که ريا کاران در قيامت، هنگامی که پرده ها کنار مى رود و چهره واقعى هر کس آشکار مى شود، به عنوان «يا کافر يا فاجر يا غادر يا خاسر» خاطب قرار می گیرند و به آنها گفته مى شود:

«حبط عملک و بطل أجرک فلا خلاص لک اليوم فالتمس أجرک ممّن کنت تعمل له؛ اعمالت نابود شد و اجر و پاداشت از ميان رفت و هيچ راه نجاتى امروز براى تو باقى نمانده است. برو و پاداشت را از کسى که اعمالت را براى او انجام دادى بگير».[10]

تنفر انسانها از ریاکاری برای خود

همان طور که ما انسانها دوست داریم اطرافیانمان در مواجهه و برخورد با ما کاملا با خلوص نیت رفتار کنند، قطعا خداوند نیز این خواسته را از بندگانش دارد که اعمال آنها کاملا برای رضایت او باشد.

امام علی (ع) در این باره می فرماید: «إنّ اللّه سبحانه يحبّ أن تکون نيّة الإنسان للنّاس جميلة کما يحبّ أن تکون نيّته فى طاعته قويّة غير مدخولة»؛[11] براستى که خداوند سبحان دوست مى دارد که نيّت انسان درباره مردم نيکو باشد همانطورى که دوست مى دارد که نيت وى در فرمانبرداريش نيرومند و بدون شک يا ريا بوده باشد.

ریا در عبادت و ضعیف شدن ارتباط با خدا

ریاکاری در عبادت باعث می شود که رابطه بین انسان و خدا ضعیف شود. ریا در عبادت به منزله بازیچه قرار دادن عبادت و در نتیجه موجب استهزای خداوند می شود. چنان که در رابطه انسان با دیگران نیز اثر می گذارد، زیرا انسان ریاکار همیشه دنبال فریب دیگران است و افرادی که با او در ارتباط هستند هیچ گاه از حیله های او در امان نیستند، در نتیجه چنین کاری را می توان خارج شدن از معیارهای اجتماعی دانست.

علت ریاکاری

رياکار مانند هر فرد ديگرى اعمال اختيارى خود را به انگيزه جلب منفعت و يا دفع ضرر انجام مى دهد؛ زیرا مى خواهد در ذهن و قلب مردم داراى منزلت بالايى باشد. برای او جلب نظر و رضايت اطرافیان مهمتر از رضايت خداوند است! چنین فردی دو خطاى بزرگ مرتکب می شود:

  1. اولا غافل است که قضاوت مردم درباره او به خواست و اراده الهى بستگى دارد و تأثير آن اعمال در توجه يا تنفر مردم به دست خداوند است. اگر خدا بخواهد آن اعمال موجب جلب نظر و قضاوت خوب مردم نسبت به او مى شود و اگر نخواهد همان اعمال موجب تنفر مردم از وى مى شود. پس رياکار در اعتقاد به توحيد افعالى دچار تزلزل و گمراهى شده است.
  2. ثانيا رياکار گمان مى کند مردم در رساندن سود يا دفع ضرر از او مستقل هستند و توجه ندارد که تاثير اعمال مردم در رساندن سود و جلوگيرى از ضرر به اراده خداوند وابسته است و آنان در تأثير اعمال خود مستقل نيستند. اين غفلت و بى توجهى نيز به معناى بى توجهى به توحيد افعالى است که موجب مى شود فرد رياکار به دايره شرک پا گذارد.

اگر رياکار در جلب نظر مردم موفق شود و تا مدتى مردم از او به نيکى ياد کنند به تدريج از خدا غافل تر مى شود و گمان مى کند که اين خود اوست که مى تواند نيک نامى را براى خودش فراهم آورد. غافل از آن که خداوند ستارالعيوب، زشت کارى و رياکارى او را پوشانده است. اين غفلت موجب مى شود او در ارتکاب اين گناه اصرار ورزد و تيرگى قلب خود را افزايش دهد.

راه درمان ریاکاری

مؤثرترين راه درمان ریا و رياکاری، بازنگرى و تأمل رياکار در عقيده خود نسبت به خداوند است. اگر فرد رياکار به ياد آورد که فقط خداوند، عالم و قادر على الاطلاق است و ديگران هيچ علم و قدرتى از خود ندارند، در خواهد يافت که فقط خداوند از نيکى ها و بدى هاى نيت و عمل او آگاه است و فقط او قادر است منافع بنده خويش را تامين و ضررها را از او دفع نمايد.

پس به جاى توسل به مخلوقات ممکن و ناتوان، به خداوند واجب الوجود قادر مهربان روى مى آورد و رفاه و نيک نامى و سعادت دنيا و آخرت را از او مى خواهد؛ چرا که هر موجودى غير از خداوند متعال ضعيف است. چنان که خداوند متعال در قرآن کریم مى فرمايد:

«إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ»؛[12] کسانى راکه جز خدا مى خوانيد هرگز حتى مگسى نمى آفرينند، هر چند براى آفريدن از آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چيزى از آنان بربايد نمى توانند آن را باز پس گيرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.

نتیجه گیری

ریا، در مقابل اخلاص، به معنی «تظاهر و خودنمايى و نشان دادن عمل خويش به ديگران» است. ریاکاری در حقیقت شرک و موجب هبط عمل است. ریاکاری علاوه بر شرک موجب نابسامانی اجتماعی نیز هست. ایمان ریاکار ظاهری است به همین سبب وی از ستار العیوب بودن خدا نسبت به ریایش سوء استفاده می کند و بر گناه خود اصرار می ورزد. راه درمان ریا، جز اصلاح عقیده در باب توحید در علم و قدرت و افعال و جزای خداوند متعال نخواهد بود.

پی نوشت ها

[1] . مکارم شیرازی و همکاران؛ پیام امام (ع)، ج2، ص55.

[2] . سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 23.

[3] . مکارم شیرازی، پیام امام (ع)، ج2، ص56.

[4] . سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 86.

[5] . کلینی، اصول کافی، کتاب الإیمان و الکفر، باب ریاء، ح3.

[6] . حر عاملی، وسائل الشعیه، ج1، ص50.

[7] . هاشمی خویی، منهاج البراعة، ج3، ص324؛ نیز برای همین مضمون ر.ک: مجلسی، بحار الأنوار، ج67، ص243.

[8] . مکارم شیرازی و همکاران؛ پیام امام (ع)، ج2، ص56.

[9] . سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 32.

[10] . حر عاملی، وسائل الشعیه، ج1، ص51.

[11] . آمدی، غرر الحکم، ج1، ص271.

[12] . سوره حج، آيه 73.

منابع

  1. قرآن کریم.
  2. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه: محمد علی انصاری؛ تهران، 1337 ش.
  1. حر عاملی، محمد بن الحسن، تفصیل وسائل الشيعه الی تحصیل مسائل الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت (ع)، 1409 ق.
  2. سید رضی، نهج البلاغة، ترتیب: صبحی صالح، قم، دارالهجرة، 1414 ق.
  3. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، بیروت، دارالاضواء، 1413ق.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی” ۱۴۰۳ ق.
  5. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ پيام امام امیرالمؤمنین (ع)، شرح تازه و جامعى برنهج البلاغه، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب (ع)، ۱۳۹۰ ش.
  6. هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، تهران، مکتبة الاسلامیة، چاپ چهارم، 1400 ق.

منبع مقاله | با اقتباس از:

سیاحت اسفندیاری، عابدین، اخلاق کاربردی با تاکید بر نهج البلاغه، قم، انتشارات قسیم

آثار ریا و ریاکاری از دیدگاه نهج البلاغه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :