در آیات و روایات بسیاری به امتحان، آزمون و سنت های الهی اشاره شده است. همه در این دنیا در معرض امتحان هستند. از حضرت علی (ع) درباره فتنه و آزمون بزرگ سوال شد و امام (ع) در بخش چهارم خطبه 156 نهج البلاغه، گفت و گوی خود را با پیامبر (ص) بازگو نمودند. در این مقاله با توجه به این قسمت خطبه به بیان و شرح فتنه و امتحان الهی می پردازیم که انسان ها همیشه با آن روبرو خواهند بود.
مرحله آزمون و فتنه بزرگ
امیرمؤمنان علی (ع) در خطبه ۱۵۶ در ضمن سخن از امتحان و شهادت، به ذکر فرازی از گفتار پیامبر (ص) پرداخته که فرمود:
«یا عَلِی إِنَّ الْقَوْمَ سَیفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ، وَتَمُنُّونَ بِدِینِهِمْ عَلَی رَبِّهِمْ، وَیتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ، وَیأْمَنُونَ سَطونَهُ وَیسْتَحِلُّونَ حَرامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْكَاذِبَةِ وَالأهواء السَاهِیةِ، فَیسْتَحِلُونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِیدِ، وَالسُّحْتَ بِالْهَدِیةِ وَالرِّبَا بِالْبَیعِ»؛[1]
ترجمه: ای علی! مردم با ثروتشان به زودی امتحان می شوند و دیندار بودن را منّتی بر پروردگارشان قرار می دهند و با این حال در انتظار رحمت خدا و ایمنی از خشم خدا هستند. حرام خدا را با شبهات دروغین و هوس های غفلت آور، حلال می دانند. شراب را به نام «نبیذ»، رشوه را به نام «هدیه»، و ربا را به عنوان «تجارت»، حلال می شمرند.
امام علی (ع) به پیامبر (ص) عرض می کند: «کار این گناهکاران را در چه مرتبه ای قرار دهم، آیا در مرتبه ارتداد و خروج از دین یا در مرتبۀ امتحان؟»
پیامبر (ص) فرمود: «بِمَنزِلَةِ فِتنَةٍ»؛ «این کارها را در مرحله امتحان آن ها قرار بدهد».
دنیا محل امتحان الهی
انسان ها همه در هر کار در غربال و بوته امتحان الهی هستند. فتنه در اصل به معنی طلایی است که آن را روی آتش مخصوص می گذارند تا خالص و ناخالص آن، روشن گردد. امتحان نیز به این عنوان است که برای خود انسان ها خوب و بد آشکار شود، وگرنه خداوند به آن ها آگاه است و در پرتو امتحان، رشد و ترقی و تکامل بوجود می آید. مانند امتحانات دانشمندان در آزمایشگاه ها که موجب آگاهی بیشتر دانشمندان خواهد شد.
این جهان در حقیقت آزمایشگاه و امتحانگاه برای انسان ها است و هیچ کسی از این امتحان الهی، خارج نیست. به ویژه در مورد دین، مال، امتحان می گردد که از چه راه بدست آورده اند و چگونه آن را به کار می گیرند.
یکی از سنت های الهی امتحان و آزمایش انسان ها از سوی خداوند است. هدف ابتدایی از خلقت انسان هم همین بوده است. قرآن کریم می فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یتْرَكُوا أَن یقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یفْتَنُونَ»؛[2] آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟
تبدیل حرام های خدا به حلال با کلاه شرعی
موضوع دیگر این است که بعضی در این امتحانات آن چنان پرت و دورند که در مورد دین که مایه سعادت دنیا و آخرت خودشان است، به جای شکر، منّتی برخدا می گذارند و در عین حال آرزوی رحمت خدا را دارند. این ها در حقیقت جاهلان احمقی هستند که نه خدا را شناخته اند و نه خود را و نه هدف از خلقت را و در عین این انحطاط معنوی، می خواهند از خشم خداوند ایمن باشند، در صورتی که خود به سوی خشم خدا می روند و آن را به سوی خود می کشند.
و از جمله امتحانات بشر این است که پیش خود با پندارهای باطل و بی اساس که ناشی از هوس های آن ها است، حرام خدا را حلال می کنند، مثلاً شراب را با نام «نبیذ» (آب کشمش) و رشوه را با نام «هدیه» و ربا را با نام «خرید و فروش» و «تجارت» انجام می دهند و به اصطلاح می خواهند سرخدا کلاه بگذارند. در صورتی که خدا سر ندارد و این کلاه را در حقیقت بر سرخود می گذارند و خسران دنیا و آخرت را با این کارهای ناشایست به سوی خود جلب می کنند.
البته چنین افرادی چون در سطح عمل (نه عقیده) این کارها را انجام می دهند، مرتد و کافر نیستند، ولی در بوته امتحان الهی قرار گرفته اند و به جای طلای زرد، طلایشان سیاه است و به جای روسفیدی، رو سیاه هستند.
رسول خدا (ص) در بخشی از سخنش با امام علی (ع) بر جزئیاتی از آزمون بزرگ و فتنه فراگیر انگشت می نهد و به پنج وصف از اوصاف گروهی که امتحان می شوند، اشاره می کند:
قبل از هر چیز تصریح می کند که آن ها به اموالشان امتحان می شوند. اشاره به این که مال، عمده ترین وسیله امتحان آن هاست، همان گونه که در هر عصر و زمانی چنین است و دیگر این که آن ها گرفتار غرور بی دلیلی اند؛ چرا که مسلمان بودن خود را به رخ مردم می کشند و گویا منّتی بر خدا دارند.
با تمام آلودگی ها خود را مشمول رحمت خدا و در امان از عذاب او می پندارند و حال تمام گناهکاران مغرور و از خود راضی چنین است. قرآن مجید درباره گروهی از اعراب تازه مسلمان که دارای همین صفات بودند، می گوید:
«یمُنُّونَ عَلَیكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَی إِسْلَامَكُم بَلِ اللَّهُ یمُنُّ عَلَیكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِیمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ»؛[3] آن ها بر تو منّت می نهند که اسلام آورده اند؛ بگو: اسلام آوردن خود را بر من منّت نگذارید؛ بلکه خدا بر شما منّت می نهد که شما را به سوی ایمان هدایت کرده است اگر (در ادعای ایمان) راستگویید.
از ویژگی های آن ها این است که کارهای حرام را که مورد علاقه آن هاست، زیر پوشش های فریبنده ای قرار می دهند یا برای این که مردم را بفریبند و یا حتی وجدان خود را نیز فریب دهند.
به سراغ شراب می روند. وقتی به آن ها گفته شود: شراب از محرّمات مسلّم است می گویند: این همان نبیذی است که پیامبر اکرم(ص) و اصحابش از آن می نوشیدند؛ در حالی که آن نبیذ نه مسکر بود و نه حرام؛ بلکه پیامبر (ص) هنگامی که یارانش بعد از ورود به مدینه از سرد بودن طبیعت آب مدینه و ناراحتی های گوارشی شکایت کردند، به آن ها فرمود: چند دانه ای خرما درون خمره آب بریزید تا مشکل شما برطرف گردد.
این آب نه مضاف می شد و نه خرما در حدّی بود که مسکر شود. از آن می نوشیدند و وضو می گرفتند ولی بعضی از گمراهان آن را بهانه کردند؛ مقدار زیادی خرما در آب می ریختند و در جای گرمی قرار می دادند تا تخمیر و به مسکر تبدیل شود و آن را به نام نبیذ می نوشیدند.[4]
همچنین بسیاری از افراد گناهکار و ضعیف الایمان در گذشته و حال، نام رشوه را هدیه می گذاشتند و نیز در پوشش معاملات صوری به رباخواری مشغول شده و می شوند.
بدیهی است در محیط های مذهبی که گناهِ آشکار، مشکلات زیادی دارد گناهکاران ترجیح می دهند که اعمال خود را در پوشش عناوین فریبنده ای انجام دهند. این همان است که به نام فتنه و آزمون بزرگ از آن خبر داده اند.
و در آخرین جمله از این بخش از خطبه می خوانیم که امام علی(ع) می گوید: «عرض کردم: ای رسول خدا، در چنین شرایطی این گونه افراد را که دارای چنین صفاتی دارند، در چه مرتبه ای قرار دهم؟ آیا کار آن ها به منزله ارتداد و بازگشت از دین است و یا به منزله فتنه و انحراف از احکام خدا؟ فرمود: آن را به منزله فتنه بدان (و با آن ها همچون مسلمانان خطاکار رفتار کن).
با توجه به این که این افراد ظاهراً دو اصل اساسی دین (توحید و نبوّت) را قبول داشتند و انحراف شدید آن ها در برنامه های عملی بود، حتی ضروریات دین را به ظاهر انکار نمی کردند و مخالفت های خود را در پوشش عناوین حلال به اصطلاح انجام می دادند، لذا حکم ارتداد بر آن ها جاری نمی شد و امام علی (ع) هم هرگز با آنان همچون مرتد، عمل نکرد.
مصداق های عصر کنونی
آن چه پیامبر اکرم (ص) در مورد فتنه و آزمون بزرگ در این حدیث بیان فرموده نه تنها در عصر حکومت امام علی (ع) که در عصر ما نیز با تمام ویژگی ها خودنمایی می کند. بسیاری از افراد، هنگامی که پای مال و ثروت نامشروع به میان می آید، گامهایشان می لغزد؛ خود را در صف مؤمنان می پندارند؛ گویی بر خدا منّت می نهند که مسلمانند و امید به رحمت او دارند!
و از همه بدتر ارتکاب گناهان بزرگ در پوشش های عناوین مباح و فریبنده یا به تعبیر دیگر تقلّب نسبت به قانون، یعنی از پوشش های ظاهراً قانونی برای فرار از واقعیت قانون استفاده می کنند.
امروز با چشم خود می بینیم بسیاری از رباخواران به انواع حیله ها متوسّل می شوند؛ گاه به اسم فروختن اسکناس به اسکناس؛ گاه از طریق «ضمّ ضمیمه»؛ یعنی شیء ارزانی را به مال مورد نظر ضمیمه کردن و آن را به قیمت های گزاف فروختن، گاهی به نام کارمزد و گاه بیع شرط های دروغین یا حق العمل و پورسانت و جریمه دیرکرد و بهانه تورم و امثال این عناوین کاذبه، ربا را حلال می شمرند و کار به جایی رسیده که تحقق حدیث معروف پیامبر اکرم (ص) را کاملا احساس می کنیم که فرمود:
«یأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمانٌ لاَّ یبْقَی أَحَدٌ إِلاَّ أَکَلَ الرِّبَا فَإِنْ لَمْ یأْکُلْهُ أَصَابَهُ مِنْ غُبارِهِ»؛[5] زمانی بر مردم می رسد که ربا دامان همه را می گیرد؛ حتی کسانی که از آن بر کنارند، گرد و غبارش بر دامانشان می نشیند.
به یقین، این نوع مخالفت با قوانین الهی از مخالفت صریح و آشکار بدتر و خطرناکتر است. زیرا ممکن است به سرعت در جامعه فراگیر شود، بی آن که به مانعی برخورد کند. در حالی که گناهان آشکار چنین نیست و در یک جامعه مذهبی با موانع زیادی برخورد می کند. افزون بر این، این گونه فرار از قانون، گناه مضاعفی است؛ هم گناه رباخواری است و هم ریاکاری و بازی با احکام دین.
به تعبیر دیگر، در این نوع فرار از قانون، تنها صورتی از قانون و حکم الهی باقی می ماند، بی آن که محتوا و فلسفه آن وجود داشته باشد. مثلا تحریم رباخواری به دلیل مفاسد زیادی است که در نظام اقتصادی جامعه به وجود می آید و سبب فاصله طبقاتی و ثروتمندتر شدن ثروتمندان و فقیرتر شدن فقیران می گردد. به همین جهت زشتی آن از زنای با محارم بیشتر شمرده شده و به جنگ با خدا معرفی شده است.
در کمین بودن شیطان
هدف امام علی (ع) از سؤال ها و پاسخ های پیامبر (ص) روشن کردن مطالب برای مردم است و توجه دادن امتحان الهی است که شیطان از راه های گوناگون به سوی انسان می آید تا او را در این امتحانات به بیراهه ها بکشاند و رو سیاهش کند. مردان و زنان الهی باید متوجه باشند، لحظه ای از فریب های شیطان غافل نمانند، وگرنه به جای رشد و ترقی به سرازیری انحطاط و سقوط و دوزخ کشانده خواهند شد.
بدانند که زمان و مکان و زبان و اعضا و دو فرشته مراقب و پیامبر (ص) و امامان (ع) و از همه بالاتر خدای رحمان، مراقب کار آن ها است، تا چگونه از امتحان قبول گردند و یا رفوزه شوند؟!
نتیجه گیری
امتحان الهی، خوب و بد را از هم جدا می کند. در جامعه هر کس می تواند خود را مؤمن معرفی کند ولی منافق باشد. نتیجه امتحان الهی، تمیز دهنده مومن و منافق است. همه انسان ها در معرض امتحان هستند. آنچه باید نگران آن بود، فریب های شیطانی در برهه این آزمون ها است. ولی بدانیم که خداوند و پیامبر (ص) و امامان (ع) ناظر بر اعمال و همراه ما می باشند. امتحان الهی موجب رشد و تکامل روح انسان می گردد.
پی نوشت ها
[1] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 156.
[2] . عنکبوت، 2.
[3] . حجرات، 17.
[4] . کلینی، کافى، ج6، ص416.
[5] . نوری، مستدرك الوسائل، ج13، ص333.
منابع
- قرآن کریم.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الكافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق.
- نوری، میرزا حسین، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، موسسه آل بیت، 1408ق.
منبع مقاله | با اقتباس از:
- محمدی اشتهاردی، محمد، گفتار پیامبر (ص) در نهج البلاغه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1364.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1375، ج6، ص: 160-150