جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

اخلاق و تربیت

خودپسندی و آثار آن از منظر امام علی (علیه السلام)

خودپسندی و آثار آن از منظر امام علی (علیه السلام)

خودپسندی و خودبزرگ بینی در لغت به معنای تعظم، یا خود را بزرگ پنداشتن آمده است.[1] برخی نیز کبر و استکبار و تکبر را نیز برای اشاره به همین معنا به کار برده اند.[2] حضرت علی (علیه السلام) در مناسبت های مختلف در خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه تکبر و خود بینی را مورد نهی و نکوهش قرار داده است. بحث در این مقاله، پیرامون حکمت هفتم نهج البلاغه است. حضرت در این کلام پندآموز، رفتارهای انسان را بر جامعه موثر دانسته و پیرامون خودپسندی مطالبی را ذکر کرده اند که به شرح و بسط آن ها خواهیم پرداخت.

نکاتی پیرامون حکمت هفتم نهج البلاغه

پیش از ورود به شرح و بسط حکمت هفتم، به عنوان مقدمه باید دانست که کلام امیرالمومنین علی (علیه السلام) در این حکمت را باید ناظر به این نکته بدانیم که حضرت به‌ جامعه‌ ی دینی سالم، به‌ عنوان مثلثی نگاه می‌ کنند که دارای سه ضلع است. امیرالمومنین علی (علیه السلام) در حکمت هفتم نهج البلاغه، با هر کلمه‌ ای یک ضلع این جامعه را به ما معرفی می‌کند.

امام در این حکمت می‌ فرمایند: «مَنْ‌ رَضِیَ‌ عَنْ‌ نَفْسِهِ‌ کَثُرَ السَّاخِطُ عَلَیْهِ‌، وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ، وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِم؛[3] آن کس که از خودراضى باشد، افراد خشمگین بر او بسیار خواهند بود؛ و صدقه دادن داروئی ثمر بخش است؛ و کردار بندگان در دنیا، فردا در پیش روی آنان جلوه‌ گر خواهد بود».

حضرت در کلمه‌ ی اول می‌ فرمایند: «مَنْ‌ رَضِیَ‌ عَنْ‌ نَفْسِهِ‌ کَثُرَ السَّاخِطُ عَلَیْهِ»‌، هر کس که رضایت از نفس خود داشته باشد (یعنی از خود راضی بوده و درگیر خودپسندی باشد)، اولین و مهم‌ ترین پیامد این رفتار و خصلت ناپسند که در کلام حضرت به آن اشاره شده این است که ساخط و آن‌ هایی که نسبت‌ به او خشمگین و عصبانی می‌ شوند فراوان هستند. تعبیر دشمن شاید تعبیر خیلی درستی نباشد، چون سَخَط به‌ معنای خشم و غضب است، به‌ معنای نارضایتی است، خودپسندی سبب می‌ شود که دیگران نسبت‌ به انسان ناراضی و خشمگین شوند.

حضرت در کلمه‌ دوم می فرمایند: «وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ»، صدقه دادن، توجه اقتصادی به همه‌ ی بخش‌ های جامعه از جمله بخش‌ های آسیب‌ پذیر آن دارویی اثربخش است، اما معلوم می‌ شود که فقر در نگاه امیرالمومنین علی (علیه السلام) یک بیماری است که نیاز به دارو و درمان دارد، یکی از داروهای ثمربخش این بیماری هم صدقه دادن است.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) در کلمه‌ ی سوم از این حکمت نیز می فرمایند: «وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِم‌»، اعمال و رفتار انسان‌ ها و بندگان خدا در جامعه در این دنیای عاجلشان این‌طور نیست که در این‌ جا از انسان سر بزند و از بین برود، بلکه می‌ ماند و در قیامت و یوم‌ الحساب تجسم پیدا می‌ کند و مقابل چشمان انسان قرار می‌ گیرد و همه می‌ بینند و قابل انکار نیست. پس اگر انسان درگیر خودپسندی شود، این خودپسندی در آخرت در برابر دیدگان او نمایان خواهد شد.

خودپسندی در حکمت هفتم نهج البلاغه

همان‌ گونه که گفتیم، نگاه امام علی (علیه السلام) در این سخنان به اضلاع سه‌ گانه‌ ی یک جامعه‌ ی سالم و دینی است که هر کلمه و جمله‌ ی آن حضرت یک ضلع را بیان می‌ کند. در بیان ضلع اول جامعه سالم و دینی دانستیم که جامعه سالم باید حالت روانی آن کنترل شود؛ این سلامت روان جامعه به صورت مستقیم از خلقیات فردی اثر می پذیرد.

حضرت در این حکمت، علاوه بر این‌ که خودپسندی را به‌ طور مسلم امری نامطلوب می‌ داند، اما در این‌ جا به یکی از آثار شوم و نامطلوب اجتماعی آن که فراوانی دشمن است می‌ پردازد؛ یعنی انسان از خودراضی، دارای دشمنان و ناراضیان فراوانی خواهد بود.

باتوجه به‌ بیان این پیامد خاص، سوالی که پدید می آید این است که چرا انسان اگر از خود راضی شد، دشمنان و ناراضیان از او زیاد می‌ شوند؟ چه رابطه‌ ای بین خودپسندی انسان و نارضایتی مردم از وی وجود دارد؟ چرا انسانی که از خودراضی و خودپسند است، دیگران از وی عصبانی و ناراحت می‌ شوند؟ سبب نارضایتی و ناراحتی دیگران از انسان خودراضی چیست؟

برخی از شارحان نهج البلاغه در شرح و توضیح این حکمت تحلیل‌ های بسیار خوبی در این زمینه دارند که به‌ برخی از آن‌ ها می‌ پردازیم.

ارتباط خودپسندی و زیاد شدن افراد ناراضی از وی

ابن‌ میثم بحرانی در شرح خود بر نهج البلاغه اینچنین می‌ نویسد:

«و ذلک لوجهین: أحدهما: أنّ الراضى عن نفسه معتقد لکمالها على غیرها و ناظر إلى غیره بعین النقصان غیر موفّ للناس حقوقهم فیکثر بذلک الساخط علیه منهم. الثانی: أنّه لاعتقاده کمال نفسه یرفعها فوق قدرها و الناس یرونه بقدره فیکثر المنقّص له و الساخط علیه»؛[4]

علت اینکه خشم دیگران برافروخته می‌ شود و خودراضی بودن سبب نارضایتی دیگران می‌ شود دو جهت و دو توجیه دارد:

  1. این که شخص از خودراضى، معتقد است که از دیگران کامل‌ تر است و به دیگران با چشم کاستى و نقصان مى‌ نگرد، و این سبب می‌شود که حق مخاطبان و افراد دیگر جامعه درست ادا نشود (احترامشان به‌جا آورده نشود). درنتیجه، نارضایتی و سخط و خشم نسبت‌ به او برانگیخته شده و افراد زیادى نسبت به او خشم مى‌ گیرند. [چون می‌ بیند که او خود را برتر از دیگران می‌ داند و دیگران را پایین‌ تر می‌ بیند و حقشان را ادا نمی‌ کند. این توجیه مطابق با واقعیت جامعه است؛ زمانی‌ که انسان ملاحظه کند کسی خودش را برتر از وی می‌ بیند نسبت‌ به او بدبین می‌ شود.]
  2. جهت دوم اینکه با اعتقاد این‌ که برتر از دیگران است خود را بیش از اندازه تصور مى‌ کند، در صورتى‌ که دیگران او را در حد و اندازه‌ ی خودش مى‌ بینند، و این سبب می‌ شود که مردم آنگونه که او فکر می‌ کند به وی نگاه نکنند، به این ترتیب خرده‌ گیران و خشمگینان بر او زیاد مى‌ شوند.

آیت الله مکارم شیرازی (حفظه الله) در کتاب پیام امام امیرالمومنین (ع) پیرامون حکمت هفتم اینگونه می نویسد:

«دلیل آن روشن است، زیرا فرد ازخودراضى انتظار دارد دیگران براى او احترام فراوان قائل شوند، همه به او سلام کنند، در مجالس، صدر مجلس را به او اختصاص دهند، روى حرف او سخنى نگویند و پیوسته زبان به‌مدح و ثنایش بگشایند. هنگامى‌ که اینگونه احترامات را نمى‌ بیند و مردم او را در جایگاه اصلى‌ اش مى‌ شناسند، نه آنچه خودش ادعا دارد، نسبت به مردم بدبین مى‌ شود و زبان به بدگویی مى‌ گشاید و بى‌ اعتنایى پیشه مى‌ کند و همین امر مردم را به او خشمگین مى‌ سازد.

به‌ دیگر سخن، این صفت زشت هم او را نسبت به مردم خشمگین مى‌ سازد که به‌گمانش حق او را ادا نمى‌ کنند و قدر او را نمى‌ شناسند و هم مردم را نسبت به او.

به‌ عکس، کسانى‌ که خود را در جایگاه نقد و انتقاد قرار مى‌ دهند متواضعانه با مردم برخورد مى‌ کنند، هرگز خود را طلبکار نمى‌ دانند و پیوسته براى دیگران احترام قائلند و این امر دوستان فراوانى براى آنها جلب مى‌ کند».[7]

تعابیر مختلف از خودپسندی در نهج البلاغه

حضرت در مناسبت ها و زمان های مختلف به موضوع خودپسندی پرداخته اند که در این بخش، به تعدادی از آن ها اشاره مختصری خواهیم کرد.

1. گناه برتر از نیکی
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ، خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ‏؛[10] گناهی که تو را ناراحت (پشیمان) سازد، نزد خدا بهتر است از کار نیکی که تو را مغرور سازد».

2. دوری از کبر
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «فَاللَّهَ اللَّهَ فِي كِبْرِ الْحَمِيَّةِ وَ فَخْرِ الْجَاهِلِيَّةِ، فَإِنَّهُ مَلَاقِحُ الشَّنَئَانِ وَ مَنَافِخُ الشَّيْطَانِ الَّتِي خَدَعَ بِهَا الْأُمَمَ الْمَاضِيَةَ وَ الْقُرُونَ الْخَالِيَةَ؛[11] خدا را! خدا را! از کبر تعصب آمیز و تفاخر جاهلی، که آن مرکز پرورش کینه و جایگاه وسوسه‌ های شیطان است که ملت‌ های پیشین و امت‌ های قرون گذشته را فریفته است».

3. ذلت جباران
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «فَإِنَّ اللهَ يُذِلُّ کُلَّ جَبَّار وَ يُهِينُ کُلَّ مُخْتَال؛[12] خداوند هر جباری را ذلیل و هر خودپسندی را خوار می‌سازد».

4. آفت عقل
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ؛[13] بدان که خودپسندی ضد حق و راستی است و آفت عقل و خرد است».

5. پرهیز از خود پسندی
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «احْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ يَرْضَاهُ صَاحِبُهُ لِنَفْسِهِ وَ [يَكْرَهُهُ] يُكْرَهُ لِعَامَّةِ الْمُسْلِمِينَ؛[14] از انجام هر عملی که صاحبش آن را پسند خود داند و در نزد مسلمانان ناپسند باشد، برحذر باش».

6. حماقت متکبر

امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ [غَيْرِهِ] النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا، ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ، فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ؛[15] هر که عیب‌های مردم را دید و بر آن‌ها نپسندید، پس همان را بر خود پسندید بعینه احمق است».

7.مانع افزودن
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ [مِنَ الِازْدِيَادِ]؛[16] خود پسندى (شخص را) از بدست آوردن افزونى باز مى دارد (زيرا خودپسند در هر مقامى گمان دارد كه منتهى درجه آنرا يافته و اين گمان او را از بدست آوردن مقام بالاتر باز مى دارد».

8. ترسناک‌ ترین وحشت
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «أَوْحَشُ اَلْوَحْشَةِ اَلْعُجْبُ؛[17] یکی از ترسناک‌ ترین وحشت‌ ها، عجب و خودپسندی است».

9. تعجب از کبر متکبر
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً جِيفَةً؛[18] در شگفتم از متکبر، که دیروز نطفه (بی ارزشی) بود و فردا مردار گندیده‌ ای است. (پس تکبر و خودپسندی چرا؟)».

10. حسودان خرد
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ، أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ؛[19] عجب و خودپسندی مرد، یکی از حسودان خرد اوست».

11. تنهایی هراس انگیز
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «وَ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ؛[20] هیچ تنهایی هراس آورتر از خودپسندی نیست».

12. فرو رفتن در گناهان
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «وَ الْحِرْصُ وَ الْكِبْرُ وَ الْحَسَدُ دَوَاعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِي الذُّنُوبِ؛[21] حرص، کبر و حسد، انسان را به فرورفتن در گناهان فرا می خواند».

13. نخستین آدم متکبر
امام علی (علیه السلام) می فرمایند:«وَ لَا تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرِ عَلَى ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَيْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِيهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ الْحَسَدِ [الْحَسَبِ‏] وَ قَدَحَتِ الْحَمِيَّةُ فِي قَلْبِهِ مِنْ نَارِ الْغَضَبِ وَ نَفَخَ الشَّيْطَانُ فِي أَنْفِهِ مِنْ رِيحِ الْكِبْرِ الَّذِي أَعْقَبَهُ اللَّهُ بِهِ النَّدَامَةَ؛[22]

مانند قابیل مباشید که به فرزند مادرش (برادرش هابیل) تکبر ورزید، بدون فضیلتی که خدا به او داده باشد، جز این که او خود را بزرگ پنداشت؛ زیرا حسد او را به عداوت با برادرش واداشت و تعصب در دل او آتش غصب را شعله ور ساخت و شیطان در بینی او از باد خودپسندی دمید که پشیمانی را به دنبال داشت».

14. نهی از خودپسندی
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «لَا تَكُنْ مِمَّنْ… يُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عُوفِيَ، وَ يَقْنَطُ إِذَا ابْتُلِيَ؛[23] مباش از کسانی که خود را می‌ پسندد و از خویشتن خوشش می‌ آید، وقتی که در عافیت به سر می‌ برد و مایوس می‌ گردد در موقعی که مبتلا شود».

15. آفت خودپسندی
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «وَ إِيَّاکَ وَ الاِْعْجَابَ بِنَفْسِکَ، وَ الثِّقَةَ بِمَا يُعْجِبُکَ مِنْهَا، وَ حُبَّ الاِْطْرَاءِ؛ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَوْثَقِ فُرَصِ الشَّيْطَانِ فِي نَفْسِهِ، لِيَمْحَقَ مَا يَکُونُ مِنْ إِحْسَانِ الْمُحْسِنِينَ؛[24] از خودپسندی و اعتماد به چیزی که تو را به خودپسندی می‌ اندازد و علاقه به ستایش دیگران از تو پرهیز کن؛ زیرا این کارها بهترین فرصت‌ ها را به شیطان می‌ دهد تا کارهای خوب نیکوکاران از نظر تو نابود گردد».

16. مبارزه با شیطان
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «فَأَطْفِئُوا مَا كَمَنَ فِي قُلُوبِكُمْ مِنْ نِيرَانِ الْعَصَبِيَّةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِيَّةِ، فَإِنَّمَا تِلْكَ الْحَمِيَّةُ تَكُونُ فِي الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّيْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ وَ اعْتَمِدُوا وَضْعَ التَّذَلُّلِ عَلَى رُءُوسِكُمْ وَ إِلْقَاءَ التَّعَزُّزِ تَحْتَ أَقْدَامِكُمْ وَ خَلْعَ التَّكَبُّرِ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ، وَ اتَّخِذُوا التَّوَاضُعَ مَسْلَحَةً بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّكُمْ إِبْلِيسَ؛[25]

خاموش کنید آن آتش‌ های عصبیت و کینه‌ های جاهلیت را که در دلهایتان مخفی است؛ زیرا آن عصبیت در شخص مسلمان از وسوسه‌ های شیطان و نخوت و افسارها و دمیدن‌ ها و تلقینات او است. تواضع و فروتنی را بر سر نهید و تکبر و نخوت را زیر پا محو و نابود بسازید. خودپسندی و خودستایی را از گردن هایتان در آورید. فروتنی را ما بین خود و دشمنتان شیطان و لشکریانش قرار دهید».

17. نهی از خودپسندی
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «ضَعْ فَخْرَكَ، وَ احْطُطْ كِبْرَكَ، وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ؛[26] تفاخر را کنار بگذار و تکبر را فرو ریز و به یاد قبرت باش».

آثار و پیامدهای شوم خودپسندی

همان‌گونه که قبلا متذکر شدیم محور اصلی این بخش از سخنان امام بیان فرجام و پیامد این خلق ناپسند روحی و روانی، یعنی خودپسندی است، لذا امام علی (علیه السلام) در این مقام به‌ یکی از پیامدهای اجتماعی آن پرداخت، اما آن‌ حضرت هرگز در مقام حصر بیان آثار آن نبودند، از این‌ رو در روایات معصومین (علیهم السلام) نیز به‌ موارد متعددی از آثار و پیامدهای خودپسندی مواجه می‌ شویم. در این بخش، به بیان تعدادی از آثار خودپسندی در کلام مولا علی (علیه السلام) خواهیم پرداخت.

1. اجماع و حکم عمومی مردم به جهالت فرد خود پسند

زمانی‌ که عموم مردم با رفتارهای فرد ازخودراضی در جامعه مواجه می‌ شوند، به‌ طور قطع رفتار او را نمی‌ پسندند، و اولین قضاوتی که درباره‌ ی او دارند این است که وی فردی جاهل است. چرا که در نگاه وی همه‌ ی مردم به خاطر اینکه خواسته‌ های او را بر نمی‌ آورند جاهل‌ اند؛ مثلا او انتظار دارد که همه‌ ی مردم به او احترام بگذارند و او را برترین فرد جامعه بدانند، ولی زمانی‌ که این توقع او بر آورده نمی‌ شود، مردم را جاهل و نادان به‌ حساب می‌ آورد در حالی‌ که مردم همگی او را جاهل می‌ دانند.

ابن ابی الحدید در شرح خود بر نهج البلاغه حکایتی را نقل می‌ کند:

«ابن ابى الحدید از بعضى از دانشمندان نقل مى کند که کسی نزد او آمد و از کتابی که نوشته بود بسیار راضى بود. آن عالم به او گفت: مردم چنین ارزشى براى کتاب تو قائل نیستند. گفت: مردم، همه جاهل‌ اند. او در پاسخ گفت: آیا تو بر ضد آنها هستى؟ گفت: آرى. گفت: بنابراین تو به اجماع مردم جاهلی و مردم تنها به قول تو جاهل‌ اند (کدام یک نزدیک‌ تر به‌صواب است)».[27]

امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز در اینباره فرموده اند: «الجاهِلُ يَرفَعُ نَفسَهُ فَيَتَّضِعُ؛[28] انسان نادان خودش را بالا مى‌ برد، در نتیجه پست مى‌ گردد».

در جایی دیگر نیز حضرت فرمودند: «کَفَى‌ بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَنْ‌ یَرْضَى‌ عَنْ‌ نَفْسِهِ‌؛[29] جهل‌ برای‌ رضایت‌ از نفس‌ کفایت‌ می‌کند».

2. آشکار شدن همه‌ ی عیوب آدمی

یکی دیگر از آثار خودپسندی آشکار شدن همه‌ ی عیوب آدمی برای افراد جامعه است.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) در اینباره فرمودند: «مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ ظَهَرَتْ عَلَیْهِ اَلْمَعَایِبُ؛[30] هر کسی که از نفس خود راضی باشد عیوب خود را آشکار ساخته است».

3. برافروخته شدن خشم الهی

خودپسندی سبب برافروخته شدن خشم الهی می‌ شود؛ یعنی انسان خود راضی سبب می‌ شود که خداوند بر او خشم بگیرد.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) در روایتی اینگونه فرمودند: «مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ أَسْخَطَ رَبَّهُ؛[31] هر کسی که از نفس خود راضی باشد خدایش را به‌خشم و سخط آورده است».

4. هلاکت و نابودی

خودراضی بودن انسان سبب هلاکت و نابودی وی می‌شود. انسانی که ازخودراضی باشد، معلوم است که عقلش درست کار نمی‌کند؛ انسان باید خدا راضی باشد نه خود راضی؛ چون عقل سبب می‌شود که انسان دنبال رضایت خدا باشد و بخواهد رضای خداوند عزّوجلّ را کسب کند.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) در این باره فرمودند: «هَلَکَ مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ وَ وَثِقَ بِمَا تَسَوَّلَهُ لَهُ؛[32] کسى که از خودراضى باشد و به آنچه نفسش در نظر او مى‌ آراید اعتماد کند، به هلاکت درافتد.

خودراضی بودن انسان سبب مغبون گشتن و فریب خوردن وی می‌ شود.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: «الرَّاضِی عَنْ نَفْسِهِ مَغْبُونٌ، وَ الْوَاثِقُ بِهَا مَفْتُونٌ؛[33] فرمود: کسى که از خودراضى باشد، مغبون گشته و کسى که به‌نفس خویش اعتماد کند، فریب خورده است.

5. حقارت و بی‌ مقداری نزد خداوند

انسان از خود راضی فقط خودش برای خودش ارزشی قائل است، ولی در نزد خداوند عزوجل حقیر و بی‌ مقدار است.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: «مَن کانَ عِندَ نَفسِهِ عَظیما کانَ عِندَ اللّهِ حَقیراً؛[34] هر که در نظر خودش بزرگ باشد، نزد خدا کوچک است». یعنی اگر می خواهی در نزد خداوند عزوجل و حتی در نزد جامعه بزرگ باشی، نباید نفست را بزرگ بشماری؛ تواضع کن و خودت را حقیر بدان تا خداوند تو را بزرگ کند.

نتیجه گیری

خودپسندی به معنای برتر دیدن خود از دیگران و همه چیز را از آن خود دانستن است؛ همین ویژگی منفی سبب می شود تا انسان در جامعه دشمنان زیادی داشته باشد. حضرت در خطبه هفتم نهج البلاغه، خودپسندی را عاملی برای فزونی دشمن دانستند که سه تحلیل نیز برای آن ارائه شد. همچنین حضرت در موارد مختلفی خودپسندی را سبب نابودی عقل، سبب فرو رفتن در گناهان و سبب تنهایی دانسته اند. پیامدهایی نیز برای خودپسندی ذکر شده است که از جمله آن ها، اجماع مردم بر جهالت فرد، آشکار شدن همه ی عیوب انسان، برافروخته شدن خشم الهی، هلاکت و نابودی و بی مقدار شدن نزد خداوند است.

پی نوشت ها

[1] ابن منظور، لسان العرب، ج5، ص129.

[2] مقدس اردبیلی، زبده البیان، ج1، ص442.

[3] در برخی از نسخ نهج البلاغه «آجِلِهِمْ» آمده است؛ شریف رضی، نهج البلاغه، ج1، حکمت 7.

[4] ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج5، ص242.

[7] مکارم شیرازى، پیام امام امیر المومنین (ع)، ج12، ص63.

[10] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 46.

[11] شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[12] شریف رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

[13] شریف رضی، نهج البلاغه، نامه 31.

[14] شریف رضی، نهج البلاغه، نامه 69.

[15] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 349.

[16] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 167.

[17] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 38.

[18] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 126.

[19] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 212.

[20] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 113.

[21] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 371.

[22] شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[23] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 150.

[24] شریف رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

[25] شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[26] شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 398.

[27] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 100.

[28] الآمدی، غرر الحکم، ج1، ص42.

[29] الآمدی، غرر الحکم،ج1، ص385.

[30] الآمدی، غرر الحکم، ج1، ص639

[31] الآمدی، غرر الحکم، ج1، ص603.

[32] الآمدی، غرر الحکم، ج1، ص736.

[33] الآمدی، غرر الحکم، ج1، ص104.

[34] الآمدی، غرر الحکم، ج1، ص626.

فهرست منابع

  1. ابن ابی الحدید، ابو حامد عزالدین، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه عمومی آیة الله مرعشی نجفی، 1337، چاپ اول.
  2. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، نسقه و علق علیه و وضع فهارسه علی شیری، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی بیروت، 1408ق.
  3. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، محمدی مقدم، قربان علی، نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلام آستان قدس رضوی، 1375، چاپ اول.
  4. اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البيان في أحكام القرآن، ناشر: المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية، تهران، چاپ اول، 1363.
  5. التمیمی الآمدی، عبدالواحد، غررالحکم و درر الکلم، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1407 ق.
  6. الشریف الرضی، محمد بن الحسین، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، چاپ چهاردهم، قم، انتشارات الهادی 1380.
  7. الشریف الرضی، محمد بن الحسین، نهج البلاغه، ترجمه فيض‌الاسلام اصفهانی، علی نقی، سازمان چاپ و انتشارات فقیه، تهران، 1368.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المؤمنین، شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، قم، انتشارات امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)، 1388 چاپ اول.

منبع مقاله | با اقتباس از:

  1. دروس استاد سید ابوالفضل طباطبایی، شرح نهج البلاغه، تاریخ 1400/04/14.
  2. مقاله «خودبینی در نهج البلاغه»، ویکی فقه.

خودپسندی و آثار آن از منظر امام علی (علیه السلام)

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :