جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

جایگاه زن

خطبه 80 نهج البلاغه و نگاه اجمالی به نقصان ایمان زنان

خطبه 80 نهج البلاغه و نگاه اجمالی به نقصان ایمان زنان

مساله زن به مثابه موجودی انسانی که همه خصوصیات انسان بودن در وجود او جمع است، در طول تاریخ بشری همواره از جمله مهمترین مسائل بوده است. در برداشت الهی از انسان، ارزش های زنان و مردان فرقی ندارند و جز در عرصه سپردن مسئولیت ها آنجا که ویژگی های ذاتی هر کدام تفاوتی را در مواضع اقتضا می کرده است، تفاوتی دیگری میان آن دو نیست.[1]

خطبه 80 نهج البلاغه بیانی است متفاوت از ویژگی های زنان که واکنش ها، تحلیل ها و تاویل های متفاوتی را نیز از طرف صاحب نظران در پی داشته است. بیان ابتدایی این خطبه در نگاه اول، ممکن است نگاه انتقادی خوانندگان را به خود جلب کند اما با توضیحاتی که در ادامه خطبه وجود دارد و همچنین بررسی مواردی همچون سند خطبه، مناسبت تاریخی خطبه و محورهای مختلف خطبه می توان به نگاهی جامع و کامل از مفهوم این خطبه دست یافت.

همچنین صاحب نظران و شارحان نهج البلاغه نیز کلمات و عبارات حضرت در خطبه 80 نهج البلاغه را به اشکال گوناگونی تاویل و تشریح کرده اند که بررسی این شروح و نظرات نیز می تواند به فهم دقیقتر ما از این خطبه کمک کند.

تبیین مساله

آن هنگام که زنان مسلمان به دنبال تصویری از شخصیت خویش در نهج البلاغه می‌ گردند، با عباراتی چون ناقص الایمان، ناقص العقل، ناقص الارث، عقرب، شر و غیره مواجه می‌ گردند و این سوال برای آنان مطرح می‌ شود آیا آنان واقعا در مقام عبودیت، عروج و تکامل، دریافت های ذهنی و انتزاعات عقلی و …از مردان ناقص‌ ترند؟

مع الاسف تشتت و تناقص موجود در آراء شارحان نهج البلاغه پیرامون ویژگی های زنان، مانع از درک صحیح سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) می‌باشد. این شارحان گاه با لسان فلسفه و گاه با لسان تاریخ یا روانشناسی در صدد توجیه عبارات نهج البلاغه برآمده‌ اند و با هر کلام، زن مسلمان را در این میانه متحیرتر ساخته‌ اند.

واقع آن است که درک مردان از روحیه و ویژگی های زنان، درکی تجربی و حصولی است. هنوز مساله روح زن و ماهیت واقعی وی در پرده‌ ای از ابهام و نهایتا در پس تاویلات قرآن، مجهول مانده و عبارات نهج البلاغه در انتظار شارحی راستین است تا باطن آنها را اظهار نماید.

حکم قاطع به «موضوع» و مجعول بودن احادیثی که گویای برخی مسائل (ظاهرا) منفی پیرامون زن در نهج البلاغه می‌باشد؛ چه بسا به لحاظ علمی چندان اقدام درستی به شمار نرود. برای روشن شدن صحت و سقم این اخبار، نخست باید به احوال رجال اسناد نگریست و با نگاهی علمی تحلیلی، دلالت آنها را بر این و آن اندیشه مورد تامل قرار داد (چه امکان وجود فهم ها و تلقی‌ های مختلف در این زمینه، چندان دور از واقع نیست).

آنگاه با عرضه آنها به قرآن، به مناقشه مضمونی دست زد و در نهایت روشن کرد که آیا آن قبیل روایات می‌ تواند مربوط به شرایط زمانی و مکانی خاص باشد، بی آنکه راویان آن احادیث قراین دال بر تعلق زمانی و مکانی را (به هر دلیل) یادآور نشده باشند یا خیر؟[2]

ما در این مقاله برآنیم که محور نقصان ایمان را خطبه 80 نهج البلاغه مورد بررسی قرار داده و به تصویر راستین کلمات نهج البلاغه در زمینه ویژگی های زنان دست یازیم و بذر اطمینان را در قلب زن مسلمان متحیر بیفشانیم، اعتلای فکری روحی زن مسلمان و هویت انسانی اسلامی او را به مقصد و مقصود رسانیم اما نه به شکلی سطحی و گذرا، بلکه به شکلی اصولی، با مسائل نظری و دیدگاه های راجع به زن برخورد نموده و قدمی کوچک در سیر احیای فرهنگ راستین اسلام برداریم.

نکات مهم در بررسی خطبه 80

قبل از بررسی این خطبه، لازم است به نکاتی چند اشاره شود:

  1. پیوند تنگاتنگ نهج البلاغه با قرآن

نهج البلاغه برگردانی از قرآن است با این تفاوت که قرآن به صورت کلی بر فراز عصرها و نسل ها سخن گفته است اما نهج البلاغه، این مسائل را در رابطه با ملتی مطرح کرده است و بدینوسیله به ما نشان داده است که چگونه می توان مسائل کلی قرآن را در مورد ملتی به مطالعه گذاشت و با زندگی یک جامعه آن را مطابقت داد. بنابراین بررسی نهج البلاغه، جدای از قرآن مانند نگریستن به کالبد بی روح است و تفکیک قرآن از نهج البلاغه، تفکیک روح از کالبد است.

برای فهمیدن سیما و چهره و شخصیت زن در نهج البلاغه، باید به قرآن مراجعه نمود و عبارات نهج البلاغه را در کنار آن و با تطبیق با مسائل قرآن، بررسی نمود.

  1. مناسبت‌ های تاریخی

مناسبت های تاریخی به مثابه قرائن کلام است و بدون در نظر گرفتن آن، مقصود و منظور امام هرگز روشن نخواهد بود. آنچه در مورد مقام و شخصیت زن در نهج البلاغه آمده، با توجه به مناسبت های تاریخی خاصی هست که باید آن مناسبت ها مورد توجه قرار گیرد.

  1. بررسی قضایا از حیث منطقی

قضایایی که در زمینه های مقام و شخصیت زن در نهج البلاغه آمده، قضایای «خارجیه» است نه قضایای طبیعیه یا حقیقیه؛ یعنی غالب سخنانی که در نهج البلاغه پیرامون زنان آمده، ناظر به زنان موجود در جامعه است نه ناظر به جنس زن در جمیع ادوار. حضرت در این بیانات، سخن از زن موجود در جامعه می‌ گوید با تمام نقص‌ ها و نارسائی‌ هایش و نیز آن زنانی که با چنین خصوصیاتی در جامعه ظاهر می‌ شوند؛ لذا شرایط حاکم بر جامعه اساس نظرها و دیدگاه‌ ها بوده است.

  1. خطابات نهج البلاغه

خطابات نهج البلاغه ساری و جاری در همه زمان ها و مکان ها نیست؛ چنانچه در خطبه 80 نظر اکثر محققان این است که این خطبه بعد از جنگ جمل و در مورد عایشه عنوان شده است.

مناسبت تاریخی خطبه 80

کلام مزبور را به امیرالمومنین علی (علیه السلام) نسبت داده‌ اند، آن هم بعد از جنگ جمل، جنگی که باب فتنه را میان مسلمانان گشود و میان آنان شمشیر گذاشت و باعث ریختن خون تعداد بی شماری از مسلمانان گردید. این جنگ به سبب موضع انفعالی و احساساتی عایشه نسبت به امیرالمومنین علی (علیه السلام) درگرفت و تعدادی از اصحاب نیز که با امام علی (علیه السلام) دشمنی داشتند و خیال قدرت در سر می پروراندند، عایشه را کمک و تشویق کردند.

موقعیت و منزلت عایشه به سبب آنکه همسر رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) بود، در نزد عموم مردم بسیار بزرگ شمرده می‌ شد و این منزلت سرچشمه تاثیر بر عامه مردم بود.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) به حق می خواست از این تاثیر عمومی عایشه در جهت حفظ اصالت اسلام بکاهد؛ لذا در سخنان خود او را فاقد امتیازی بر دیگران زنان شمرده و در ردیف دیگر زنان قرار می دهد تا مردم بدانند چرا پیروی بی مورد از او، به فاجعه انجامید و چرا او به نصیحت خیرخواهان گوش نداد و هنگامی که حکم خدا را مبنی بر ماندن زنان پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) به خانه به او یادآوری نمودند، بر آن وقعی ننهاد و از فتنه‌ ای که اقدامات او در پی داشت، نهراسید.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) قصد داشت به طوری که طعنی مستقیم به عایشه نباشد، توده مردم را بینا کند؛ لذا شیوه ای را انتخاب کرد که به بیان احکام شرعی ویژه زنان مربوط می شد و آن احکام، کاستی و نقصانی را در شایستگی و ویژگی های انسانی زن که با مرد یکسان است در پی نداشت؛ بلکه پرده از چشم مردم برمی داشت تا دریابند که عایشه نیز همچون دیگر زنان است و از وضعیت خاصی که موجب شود مردم از او پیروی نمایند برخوردار نیست و تسلیم تصمیمات و موضع گیری هایی نشوند که صرفا از تمایلات و احساسات شخصی او ناشی شده است.

چنانچه امیرالمومنین علی (علیه السلام) در جای دیگر درباره او می فرمایند:

«وَ أَمَّا فُلَانَةُ فَأَدْرَكَهَا رَأْيُ النِّسَاءِ، وَ ضِغْنٌ غَلَا فِي صَدْرِهَا؛[3] اما آن زن، اندیشه زنانه بر دست یافت و در سینه اش کینه چون کوره آهنگری بتافت».

بررسی سند خطبه 80 نهج البلاغه

این روایت را سید رضی در نهج البلاغه و شیخ کلینی از تعدادی اصحاب، از احمد بن ابی عبدلله، از پدرش و از کسانی دیگر ذکر می‌ کند تا اینکه سلسله راویان به حسن مختار می رسد که او از ابی عبدالله (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «قال امیرالمومنین (علیه السلام) فی کلام له …».[4]

البته کلینی از تعدادی اصحاب، از محمد بن یحیی از محمد بن حسین از عمرو بن عثمان از مطلب بن زیاد با رفع حدیث به ابی عبدالله (علیه السلام) نیز نقل کرده است.[5] مرحوم سید رضی، این روایت را مرسلا (حدیث مُرسَل اصطلاحی در علم حدیث و درایه به معنای ذکر نشدن نام راوی در سند روایت است) نقل کرده است و نوعا علما به روایات مرسله عمل نمی‌ کنند. مرحوم علی بن محمد عاملی معروف به شهیدثانی در کتاب «الرعایة فی علم الدرایة» فرموده است: «المراسیل لیس بحجة مطلقا؛ روایات مرسله مطلقا حجت نیستند».[6] طریقه کلینی نیز دارای ضعف سند می باشد و بعید نیست که قطعه ای از حدیث مرسل، شریف رضی باشد.[7]

در طریقه کلینی، منظور از «احمد بن محمد» احمد بن محمد بن خالد برقی است. وی گرچه فی نفسه ثقه (ثقه به معنای اطمینان بوده و در علم رجال به کسی اطلاق می‌ شود که نسبت به دوری او از دروغ، اشتباه و فراموشی اطمینان وجود دارد) و مورد احترام می باشد، اما نامبرده از ضعفا روایت کرده و بر روایات مرسله اعتماد نموده و در نقل اخبار، طریقه اهل فن را رعایت نمی نموده است.[8] وی از کسانی است که نه مدحی درباره او رسیده و نه کسی او را قدح (اصطلاح علم رجال به معنی جریحه‌ دار کردن شخصیت راوی و ذم او است) کرده است.[9] حاصل آنکه روایت از نظر سند، خیلی صاف و خالی از اشکال نیست.[10]

محتوای خطبه 80 در بیان ویژگی های زنان

یکی از مواردی که در ارزیابی حدیث مورد عمل عقل و توصیه شرع است، نقد محتوایی احادیث از نظر عدم مخالفت با کتاب خدا می باشد، به عبارت دیگر، مفاهیم و معانی احادیث بایستی با کتاب خدا هماهنگ بوده و در غیر این صورت، آن حدیث کنار گذاشته می شود. علاوه بر مورد فوق، یکی دیگر از مواردی که در ارزیابی احادیث مورد عمل قرار می گیرد، عدم مخالفت حدیث با عقل می باشد. اگر مضمون حدیثی با ادراک روشن عقل مخالفت داشت، و عقل محتوای آن را قابل قبول ندانست و با حس و وجدان انسان نیز مغایرت داشت، بایستی کنار نهاده شود.

استاد محمد تقی جعفری، پیرامون خطبه فوق، چنین می نویسد:

«بعضی‌ ها گفته‌ اند همه خطبه های امیرالمومنین علی (علیه السلام) مانند قرآن، قطعی السند نیست؛ یعنی احتمال عدم صدور بعضی از جملات خطبه‌ ها از خود امیرالمومنین علی (علیه السلام)، یک احتمال منطقی است. همچنین اگر خطبه ای یا جمله ای، مخالف صریح حس و عقل سلیم بود، مانند دیگر روایات، حکم حس و عقل سلیم، بر روایت و حدیث مقدم است و این از اصول مسلم فقه اسلامی در تعادل و تراجیح است».[11]

ما در مقاله نقد نظریه نقصان عقل زن در خطبه 80 نهج البلاغه، به موارد عدم تطبیق پاره ای از فرازهای این خطبه، با قرآن و نیز مخالفت آن با بداهت عقل، اشاره کرده و بر پایه آن، به بررسی این خطبه پرداخته ایم. شایان ذکر است که نقد محتوا و متن، بر نقد سند مقدم است، بدین معنا که اگر حدیثی، حتی دارای سند صحیح اعلائی بود اما با شرایط نقد متن ناسازگار بود کنار گذارده می‌ شود.

بررسی محور نقصان ایمان زنان

حضرت در بخش هایی از خطبه 80 نهج البلاغه می فرمایند: «فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاَةِ وَ الصَّوْمِ أَيَّامَ حَيْضِهِنَّ؛ اما نقصان ایمان زنان در این است که در ایام عادت زنانگی، نماز و روزه را ترک می کنند».

قبل از بررسی محور مذکور، پیرامون «نقص ایمان در زنان» به عنوان مقدمه بایستی این نکته را متذکر شویم که: ایمان، تصدیق جازم مطابق با واقع است و از کیفیات و عوارض نفسانی می باشد، با توجه به اینکه کیفیات بطور کلی قسمت پذیر نمی باشند و نفس انسانی نیز که موضوع ایمان است، مجرد و غیر قابل تجزیه و تقسیم است و عوارض، تابع موضوعات بلکه عین موضوع هستند.

ایمان قابل نقصان کمی نیست؛ زیرا نفس انسانی جسم و موجود مادی نیست که قابل قسمت باشد و عوارض نفس نیز مانند نور علم و نور ایمان و غیره از کیفیات نفسانی است و تقسیم کمی شامل آن نمی گردد ولی مانند نور حسی، شدت و ضعف می پذیرد و در افراد مومنین از جهت کمال، متفاوت و دارای مراتب و درجات است.

حاصل آنکه، ایمان دارای مراتب قوت و ضعف و متحد با جوهر نفس و غیر قابل تقسیم است، اما اعمال صالحه از قبیل نماز و روزه و به طور کلی تمام عبادات، از شرایط ایمان و از آثار خارجی ایمان محسوب می شوند و ایمان به هیچ وجه، قابل اجزاء نیست.[12]

از سوی دیگر، بایستی به این نکته توجه داشت که امیرالمومنین علی (علیه السلام) منظور از نقصان ایمان را ترک نماز و روزه در ایام حیض دانسته اند. ترک نماز و روزه برای زنان در ایام قاعدگی، تکلیف واجب الهی است که خداوند آن را از باب لطف بر زنان مقدر کرده و در حقیقت برای بانوان تخفیفی قائل شده و بر آنان واجب کرده است که تخفیف در تکلیف را بپذیرند.

در عرف ادبیات، یکی از انواع مجاز مرسل، اطلاق سبب و اراده مسبب است که در اینجا به کار رفته است؛ یعنی چون ایمان سبب انجام نماز و روزه می شود، لذا در اینجا «ایمان» اطلاق شده و مقصود، مسبب آن، یعنی نماز و روزه بوده است، حاصل آنکه:

الف) نقصان ایمان، یعنی نقصان نماز و روزه و نقصان نماز و روزه لطفی است از جانب خداوند که به عنوان تخفیف در تکلیف برای زنان منظور شده است، بنابراین نقصان مزبور به خداوند و لطف او مربوط می شود و چیزی که از جانب خداوند باشد، هرگز مذموم نیست.

این لطف خداوند نیز مانند همه لطف های او مذموم نیست زیرا عادت زنانگی یک حالت طبیعی و غیراختیاری است و سقوط نماز و روزه، یک تکلیف و تخفیف شرعی است و زن را نه تنها نمی توان به سبب هیچ یک از این دو مذمت نمود بلکه از آن جهت که ترک نماز زن در آن برهه، با هدف عمل به فرمان الهی است و لا غیر، بایستی او را در نهایت درجه کمال دانست این نکته را نیز باید در نظر داشت که در عبادات کیفیت و حالت درونی مومن مطرح است و کمیت مطرح نمی باشد.

ب) علاوه بر این اگر کمیت هم مطرح باشد، زود فرارسیدن سن تکلیف در زنان نقص ایمان به معنای کمّی را جبران می کند.

با توجه به اینکه بانوان از سن 9 سالگی مکلف به انجام نماز می گردند و مردان از سن 15 سالگی، یعنی زنان شش سال زودتر از مردان نماز را شروع می نمایند و در حالت حاملگی و بچه شیردادن، عادت ماهانه ندارند و در این دوران عذری برای ترک نماز ندارند و نیز از سن سی یا چهل یا پنجاه سالگی یائسه می شوند، از جهت نماز دست کمی از مردان نخواهند داشت؛ زیرا در مدت شش سال 2190 روز نماز از مردان جلوترند در صورتی اگر در تمام ماه های سال، حیض شوند، در سال حداقل 36 روز و حداکثر 120 روز بیشتر نمی شود.

 

نکته: در مقاله تاویلات معانی مختلف در نقصان عقل زنان در خطبه 80 ، به بررسی تخصصی محور دوم خطبه 80 و بررسی محور نقصان عقل در این خطبه خواهیم پرداخت.

نتیجه گیری

خطبه 80 نهج البلاغه یکی از خطبه هایی است که به بیان ویژگی هایی برای زنان پرداخته است. زن مسلمان برای دستیابی به سیمای خود در نهج البلاغه، باید ابتدا کلام حضرت را از حیث سند و اعتبار بررسی نموده، سپس مناسبت ایراد این کلام و مخاطبین آن و تاویل های گوناگون از عبارات آن را بشناسد تا بتواند به نتیجه صحیحی برسد. در این خطبه، دو محور اصلی به عنوان نقص ایمان و نقص عقل وجود دارد که دانستیم شارحان نقص ایمان را به نقص در عبادات آن هم در ایامی خاص تاویل نموده اند.

پی نوشت ها

[1] فضل الله، قرأة جدیدة لفقه المراة الحقوقی، ص 9.

[2] فضل الله، قرأة جدیدة لفقه المراة الحقوقی، ص 38.

[3] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 156.

[4] شیخ کلینی، کافی، ج 5، ص 517، ح 5.

[5] شیخ کلینی، کافی، ج 5، ص 517، ح 7.

[6] شهید ثانی، الرعایه فی علم الدرایه، ص 137.

[7] شمس الدین، اهلیة المراة التولی السلطة، ترجمه عابدی، ص 93.

[8] فهیم کرمانی، زن و پیام آوری، ص 91.

[9] خوئی، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 138.

[10] البته امامیه قائل به حجیت مرسلات اصحاب اجماع بوده و به آنها عمل می‌ کنند.

[11] جعفری، ترجمه نهج البلاغه، ج 11، ص 288.

[12] همایونی، زن مظهر خلاقیت الله، ص 232 – 231.

فهرست منابع

  1. جعفری، محمد تقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، تهران، ۱۳۵۷ ش.
  2. خویی، حبیب الله بن محمد، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، تصحیح ابراهیم میانجی، مکتبة الاسلام، چاپ چهارم، تهران، 1358 ش.
  3. شمس الدین، محمدمهدی، اهلیة المراة التولی السلطة، المؤسسة الدولية للدراسات والنشر السلسلة، 1995 م.
  4. شهید ثانی، زین‌‌الدین بن علی، الرعاية في علم الدراية، ناشر کتابخانه عمومی حضرت آيت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)، قم، 1408 ق.
  5. فضل الله، محمدحسین، قراءة‌ جدیده‌ لفقه‌ المراة‌ الحقوقی‌، نشر دارالثقلین، بیروت، 1996 م.
  6. فهیم کرمانی، مرتضی، زن و پیام آوری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، قم، 1374 ش.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ ش.
  8. الموسوی (الشریف الرضی)، أبوالحسن محمدبن الحسین، نهج البلاغه، ضبط نصه وابتکر فهارسه العلمیه صبحی الصالح، الطبعه الاولی، دارالکتاب اللبنانی، بیروت، 1387ق.
  9. همایونی، علویه، زن مظهر خلاقیت الله، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1377 ش.

 

منبع مقاله | با اقتباس از:

علائی رحمانی، فاطمه؛ تحلیلی بر خطبه 80 نهج البلاغه، مجله پژوهش های نهج البلاغه، شماره 9 / 10، ص 112-134.

خطبه 80 نهج البلاغه و نگاه اجمالی به نقصان ایمان زنان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :