خطابه های امام علی (ع) و تأثیرات جاودان آنها در گذر زمان

تأثیرات خطابه های امام علی (ع) به زمان ایشان محدود نشده، بلکه در اعصار بعدی نیز به صورت گسترده خود را نشان داد. خطابه های امام علی (ع) توانستند انسان های بسیاری را تحت تأثیر قرار دهند و به صورت فرازمانی، بر تفکر و فرهنگ جوامع مختلف تأثیر بگذارند.

انواع مخاطبین در خطابه های امام علی (ع)

در بحث مخاطبان، دو نوع مخاطب برای یک سخنرانی در نظر گرفته می شود، مخاطبان اولیه یا همان حاضر و مخاطبان ثانویه یا همان غایب و غیر حاضر. اقناع در بحث فن خطابه بیشتر مد نظر برای مخاطبان حاضر است، زیرا آن ها هستند که صحنه گردان حوادث و جریانات در زمان حاضر و حین ایراد خطبه هستند و اگر آن جمع حاضران نباشد، هرگز بحث خطابه و انتقال آن به مخاطبان غایب، صورت نخواهد گرفت. از آنجا که خطابه های امام علی (ع) نیز با توجه به تاثیرات خطابه که در زمان ایشان بر روی مخاطبان داشت، الگوی کاملی در فنون خطابه واقع شد و باعث شد از گستره زمان خارج شده و در زمان های دیگر نیز تاثیرات خطابه های امام (ع) مشاهده گردد.

تاثیرات خطابه های امام علی (ع) ورای اعصار

تاثیرات خطابه های امام علی (ع) می تواند در سه دسته مهم که به قرار زیر هستند تقسیم شود:

  • تاثیرات تربیتی
  • تاثیرات خطابی
  • تاثیرات شناختی و علمی

1. تاثیرات تربیتی

همان گونه که امام علی (ع) در حین بیان مطالب می توانستند دل ها را به لرزه در آورده و اشک ها را جاری سازند و جان ها را در جهت ترغیب به سمت خودسازی حرکت دهند، امروزه و در ورای اعصار، باز هم خواندن خطابه های امام (ع) می تواند آن را احساس و بر خوف و خشیت اضافه نموده و ترغیب به تزکیه نماید.

هنوز هم خطابه های امام علی (ع) آن روحیه روشنگری و هدایت از طریق تحریک احساسات را با خود حمل نموده و هنوز هم جان را به لرزه در می آورد. ابن ابی الحدید به این جریان امام (ع) اشاره می کند و در شرح نهج البلاغه خود در ذیل خطبه ۱۸۶ از آن به شگفتی رسیده و بیان می کنند:

«أقسم بمن تقسم الأمم كلها به لقد قرأت هذه الخطبة منذ خمسين . سنة و إلى الآن أكثر من ألف مرة ما قرأتها قط إلا و أحدثت عندى روعة و خوفا و عظة و أثرت في قلبي وجيبا و في أعضائي رعدة و لا تأملتها إلا وذكرت الموتى من أهلى و أقاربي و أرباب ودى و خيلت في نفسى أنى أنا ذلك الشخص الذى وصف ع حاله و كم قد قال الواعظون و الخطباء والفصحاء في هذا المعنى و كم وقفت على ما قالوه و تكرر وقوفى عليه فلم اجد لشيء منه مثل تأثير هذا الكلام في نفس»؛[1]

«سوگند می خورم به همان کسی که تمام امت ها به او سوگند یاد می کنند. من این خطبه را از ۵۰ سال قبل تا کنون بیش از هزار بار خوانده ام و هر زمان که آن را خوانده ام، ترس و وحشت و بیداری عمیقی تمام وجود مرا در بر گرفت و در قلب من اثر عمیقی گذاشت و لرزه بر اندامم انداخت. هر زمان در محتوای آن دقت کردم به یاد مردگان از خانواده و بستگان و دوستانم افتادم و چنان پنداشتم که من همان کسی هستم که امام (ع) در لابه لای این خطبه توصیف می کند. چقدر واعظان و خطیبان و فصیحان در این زمینه سخن گفته اند و چقدر من در برابر سخنان آن ها به طور مکرر قرار گرفته ام، اما هیچ یک از آن ها تاثیری را که این کلام در قلب و حالم می گذارد، ندیده ام».

به همان صورت که ابن ابی الحدید با مطالعه خطبه ای از نهج البلاغه به شدت تحت تاثیر آن قرار می گیرد، این امر می تواند نسبت به دیگران صادق باشد، باز هم ابن ابی الحدید ذیل خطبه ۱۰۸ که در رابطه با خداشناسی است می نویسد:

«تى لو تليت على زندیق ملحد مصمم على اعتقاد نفى البعث والنشور لهدت قواه و أرعبت قلبه و أضعفت على نفسه و زلزلت اعتقاده فجزی الله قائلها عن الإسلام أفضلما جزى به وليا من أوليائه فما أبلغ نصرته له تارة بيده و سیفه و تارة بلسانه و نطقه و تارة بقلبه و فکره»؛[2]

«اگر آن را بر انسان بی دین ملحدی که مصمم است رستاخیز را با تمام قدرت نفی کند، بخوانند، قدرتش در هم می شکند و دلش را در وحشت فرو می برد و اراده منفی او را تضعیف می کند و تزلزل در بنیاد اعتقاد او ایجاد می نماید. پس خداوند بزرگ گوینده اش را از این خدمت به اسلام جزای خیر دهد، بهترین جزایی که به ولی از اولیائش داده است. چه جالب بود یاری اش برای اسلام، گاه با دست و گاه با شمشیر و گاه با زبان و بیان و گاه با قلب و فکرش».

بنابراین آن چیزی که از دو قول بالا به دست می آید، این است که کلام و خطابه های امام علی (ع) حتی برای کسانی که چندین قرن با امام علی (ع) فاصله زمانی دارند، تاثیر گذار است و از حالات درونی آن تاثیر می پذیرند و با خوف و خشیت آن خاشع می شوند.

می توان این تاثیرات خطابه را به غیر از ابن ابی الحدید در سخنان دیگر اندیشمندان و صاحب نظران مشاهده کرد؛ آنجایی که شیخ محمد عبده در مقابل جملات امام (ع) سر به زیر افکنده و از صحنه هایی سخن می گوید که در مقابل چشمانش آشکار شده و در مقابل دیدگانش ظاهر می شوند و این نمونه ای از تاثیرات خطابه های نهج البلاغه است.[3]

خواننده با خواندن کلام و خطابه های امام علی (ع) از جذبه های عرفانی نهج البلاغه بهره مند می شود و تاثیر می پذیرد. جذبه های عرفانی نهج البلاغه به گونه ای است که ارواح تشنه را با زلال خود، آن چنان سیراب و سست می کند که نشئه شراب طهورش از تمام ذرات وجود آدمی آشکار می گردد.

هنگامی که سخن از شناسایی خدا و جاذبه صفات جمال و جلال اوست، گفتارش چنان اوج می گیرد که خواننده احساس می کند بر بال و پر فرشتگان سوار شده، به دور دست ترین نقاطی که اندیشه انسانی از آن فراتر نتواند رفت، پرواز می کند. هنگامی که برای بیدار کردن ارواح خفته و بی درد، تازیانه سخن را به دست می گیرد و از مرگ و پایان زندگی و سرنوشت اقوام پیشین بحث می کند، آن چنان تکان دهنده است که روح هر انسانی را به لرزه در می آورد، لرزه ای دردناک و در عین حال لذتبخش و بیدارگر.

ابن ابی الحدید باز هم در مقابل تاثیرات خطابه های امام علی (ع) زانو می زند و در ذیل عبارت «عالم السر من ضمایر المضمرین» در وصف علم خدا می گوید: «بل لو سمع هذا الكلام أرسطو طاليس القائل بأنه تعالى لا يعلم الجزئيات لخشع قلبه و قف شعره و اضطرب فكره ألا ترى ما عليه من الرواء و المهابة و العظمة والفخامة والمتانة و الجزالة مع ما قد أشرب من الحلاوة و الطلاوة واللطف والسلاسة»؛[4]

«اگر ارسطو خدا را عالم به جزئیات نمی دانست. این سخن امام (ع) را می شنید، قلبش به تپش می افتاد و موی بر اندامش راست می شد و افکارش به اضطراب می گرایید. آیا نمی بینی این سخن چه مهابت و عظمت و فخامت و متانتی دارد در عین حال که به غایت سلیس و لطیف است».

همچنین دکتر زکی مبارک می نویسد: «من اعتقاد دارم که مطالعه کتاب نهج البلاغه روح شهامت و مردانگی انسان را تقویت می کند، زیرا از روح بزرگ و پر توانی صادر شده است که در برابر تمام دشواری ها چون شیر ایستاده است».[5]

در یک نگاه کلی، می توان اولین و اصلی ترین تاثیر کلام امام علی (ع) را در روزگاران بعد از امام (ع) تاثیر تربیتی بر انسان ها دانست که با تاثیر بر قلب آدمی و ایجاد خشوع و خضوع و در نهایت آماده سازی دل ها، به سمت پذیرش تربیت صحیح اسلامی و دینی انسان را سوق داده که خضوع و خشوع و لرزش دل ها و آماده سازی آن، نقطه آغازین تربیت است که خوانندگان با خواندن کلمات نهج البلاغه از میان سطور آن تحت تاثیر قرار می گیرند.

2. تاثیرات خطابی

علاوه بر این که تاثیرات خطابه های امام علی (ع) مستقیم بر خوانندگان گذاشته شده است، بر نحوه و شیوه ایراد خطبه و سخنرانی و نحوه جاری نمودن کلام بر زبان نیز تاثیر گذار بوده است. امام علی (ع) به قول جرج جرداق یک سخنور به تمام معناست.

در هیچ یک از سخنوران، همانند امام علی (ع) شرایط سخنوری که توافق سخن با اوضاع و احوال است، اینگونه به اوج نرسیده، زیرا سخنان امام (ع) پس از قرآن بزرگترین نمونه بلاغت است؛ سخنانی است کوتاه و آشکارا، نیرومند و جوشان که در اثر هماهنگی الفاظ و معانی و اغراض بصورت کاملاً رسایی در آمده است و انعکاس آن در گوش آدمی شیرین و اثرش با تحریک احساسات توام است.[6]

خطابه های امام علی (ع) به قدری شیرین و تاثیر گذار است که حتی معاویه به تقلید از امام (ع) مبادرت می ورزید و یک خطبه حفظ شده از امام (ع) را بر منبر خواند تا موجب حیرت جاحظ، صاحب كتاب البيان التبيين شود، به طوری که جاری شدن آن سخنان از معاویه را رد می کند.[7]

در نقل آمده است که این التباس، آن است که معاویه یکی از اصحاب خود را از شام به کوفه فرستاد تا خطبه ای از امیرالمومنین (ع) را حفظ کند. حضرت (ع) در روز جمعه خطبه ۳۴ را ایراد نمودند که او این خطبه را اخذ نموده و به معاویه رسانید و معاویه نیز آن را بر مردم خویش خواند[8].

به غیر از معاویه خطبای دیگری نیز به دنبال فراگیری اسلوب بیان امام (ع) و استفاده از آن بودند که از آن جمله می توان به اصبغ بن نباته اشاره نمود، ابن نباته عبد الرحيم بن محمد بن اسماعیل که از ادیبان بنام و خطیبان مشهور عرب است، او خطیبی فاضل بوده که گوی سبقت از سایر خطیبان ربوده است و مردم با عشق و ولع زاید الوصفى خطبه ها و سخنانش را می خواندند.[9] او گفته است که در فن خطابه و سخن گنجی یافتم که هر چه از آن انفاق می کنم، افزون تر می گردد و آن گنج عبارت است از هفتاد خطبه از خطبه های حضرت علی (ع) که حفظ کرده ام.[10]

عبد الحميد بن یحیی از خطبای مشهور قرن چهارم مقتول به سال ۱۳۲، كاتب مروان بن محمد، آخرین خلیفه مروانی که در فن نویسندگی در عرب ضرب المثل بود و درباره او گفته اند که نویسندگی با عبدالحمید آغاز شد. عبد الحميد گفته است: «هفتاد خطبه از خطبه های اصلع (برخی از معاندان، امام علی ع را با لفظ اصلع، یعنی کسی که پیش سر او مو ندارد، طاس، می نامند) را از بر کردم و این خطبه ها پی در پی (چون) چشمه ای جوشید.[11]

سید رضی در مقدمه ای که بر نهج البلاغه می نگارد، بعد از بیان این که مكنونات بلاغت به وسیله امام (ع) آشکار گردیده است، ادامه می دهند: «تمام خطبا و سخنرانان به او اقتدا نموده و همه واعظان بلیغ از سخن او استمداد جسته اند».[12]

بنابراین خود سید رضی که نسبت به جمع آوری نهج البلاغه اقدام می نمایند، معتقد به این هستند که خطبا باید از نحوه بیان امام (ع) استمداد بطلند و یا در کتاب شرحی گویا بر نهج البلاغه آمده است که افراد خطیب و بلیغ، خطبه ها و سخنان امام (ع) را حفظ می کردند تا بتوانند به وسیله آن سخنرانی های جالبی داشته باشند.[13]

همچنین از امام یحیی یمنی نقل می کنند که گفت: «هر خطیب توانایی از معانی سخن علی (ع) آب نوشیده و هر واعظ بلیغی بر منال کلام او سخن سروده است».[14]

نحوه بیان امیرالمومنین (ع) و فصاحت و بلاغت ایشان به عنوان سر فصل خطابه و نحوه بیان پس از خود ایشان بوده و بسیاری از خطبا از چشمه آن آب گوارا و زلال نوشیده اند و با استفاده از آن جانی به خطابه های خویش بخشیده اند، چه این خطبا جزء شیعیان امام علی (ع) باشند و چه جزء پیروان و شیعیان امام علی (ع) نباشند.

3. تاثیرات شناختی و علمی

به قول استاد شهید مطهری، روح امام علی (ع) به یک جهان تعلق ندارد، بلکه یک روح چند بعدی است که به چند جهان تعلق دارد. امام علی (ع) در خطبه های خویش از علوم گوناگون زندگی و هدایت بشریت سخن به میان آورده است.

نهج البلاغه کتاب گهر بار امام (ع) نمایانگر اخلاق صحیح انسانی است. نهج البلاغه در طرفداری از حقیقت و نابود ساختن باطل، نیرویی فوق العاده است. در آشکار ساختن مظاهر طبیعت و به دنبال آن در تعظیم آفریدگار جهان و اثبات قدرت بی مانندش سخنگویی آماده است. در زمینه حکومت و سیاست و مسائل مربوط به دولت و ملت، رهبری روشن و عمیق محسوب می شود.

در تحذیر از لذت های فریبنده دنیا و توجه دادن به حوادث خطرناک پس از مرگ بزرگترین زنگ خطر است. در مدیریت های اجتماعی و در استوار سازی مناسبات و رخ دادهای اجتماعی و برون رفت از فتنه ها و حوادث اجتماع و سالم سازی اجتماع، قدرتی ژرف دارد که همه این ها نشان از چند بعدی بودن روح امام علی (ع) است که از سخنان و اندیشمندان و متفکران به دست می آید.[15]

علامه شهرستانی اشاره می کنند که نرسیسان، رئیس منشیان کونسولگری انگلیس که از پیروان مسیحیت بود، در بغداد ضمن گفتگو با او از نهج البلاغه سخن به میان آورده و معتقد بودند که نهج البلاغه بر هر سخن عربی برتری دارد.

در ادامه می افزاید که اگر این خطیب با عظمت و این گوینده زبر دست، امروز در همین عصر ما بر منبر كوفه می نشست، شما می دیدید که مسجد کوفه با آن همه وسعت، از مردم مغرب زمین که برای استفاده از دریای خروشان علم حضرت علی (ع) گرد آمده بودند، موج می زد.[16]

همین سخن نشان از عظمت والای گوینده نهج البلاغه دارد و نهج البلاغه ای که اکنون در اختیار ما قرار گرفته است، از همین امام (ع) است که مطالب بی نظیرش در بحث شناخت جهان هستی و انسان و ابعاد گوناگونش، در اختیار ما قرار گرفته و اندیشمندان و دانشمندان و فیلسوفان گوناگونی از مطالب متحیر آن استفاده نموده اند.

کتاب نهج البلاغه با مطالب عمیق و زیبایش توجه بسیاری از علما و فصحا را به خود جلب کرده است و چراغی روشن و هدایتگری آشکار که به وسیله آن گمراهی ها و ضلالت ها از بین رفته شناخته شده و به وسیله آن برخی زوایای علوم رشد پیدا خواهد کرد، همانگونه که امین نخله به آن اعتراف می کند و می گوید: «هرگاه کسی بخواهد بیماری نفس خود را درمان کند، باید به گفتار علی (ع) در نهج البلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را از پرتو این کتاب ارزشمند بیاموزد».[17]

نهج البلاغه در اعصار بعد از خود مورد توجه و در تیررس علما و اندیشمندان و متفکران قرار گرفته و هر کس به دنبال استفاده از آن و کسب از دریای بیکران آن اقدام نموده و در بحث های گوناگون مباحث علمی و شناختی از جمله بحث های کلامی، سیاسی، تربیتی، اجتماعی و … به آن روی آورده اند تا بتوانند نسبت به شناخت درست و واقعی این مسائل اقدام نمایند.

تعداد کتبی که با الهام و بهره گیری از نهج البلاغه به بررسی موضوعات گوناگون پرداخته اند، از حد شمار بیرون هستند و نمی توان آن ها را احصا و گاهی موقع موضوعات آن نیز از حد شمارش خارج است.

موضوعاتی از قبیل حکومت و سیاست در نهج البلاغه، تعلیم و تربیت در نهج البلاغه، اخلاق در نهج البلاغه، فصاحت و بلاغت در نهج البلاغه، امامت در نهج البلاغه، نبوت در نهج البلاغه، متقین در نهج البلاغه، صفات خدا در نهج البلاغه، زندگی در نهج البلاغه، توحید در نهج البلاغه، بیت المال در نهج البلاغه و موضوعات گوناگونی که نشان دهنده رویکرد به سمت نهج البلاغه در جهت دریافت از اندیشه های بلند امام (ع) در جهت شناخت این مسائل و موضوعات است.

تنها در خصوص شناخت خود نهج البلاغه و زوایای پنهان آن، بالغ بر ۲۱۰ شرح بر نهج البلاغه نوشته شده است[18] که اسلوب هر کدام از همدیگر جدا بوده و با همدیگر متفاوت است. یکی از دیدگاه بحث تاریخی، یکی از دیدگاه ادبی، دیگری از دیدگاه فلسفی و کلامی و غیره به آن توجه نموده اند.

علامه طباطبایی در کتاب علی و فلسفه الهی به این امر اشاره می کنند که گره بسیاری از مسائل و مشکلات فلسفی الهی در پرتو بیانات امام علی (ع) حل شده است و اگر از امام (ع) آن بیانات گهر بار را نداشتیم، شاید در حل آن ها با مشکل مواجه می شدیم، مسائل مربوط به توحید کامل خداوند و نفی صفات، عدم محیط بر ذات حق بودن عقل بشر، واحد عددی نبودن خداوند و …[19]

بنابراین می توان این گونه به نتیجه رسید که تاثیر خطابه های امام علی (ع) تنها منتهی به زمان خود امام (ع) نبوده، بلکه بعد از امام (ع) نیز این تاثیرات خطابه ها ادامه داشته است، هر چند نصف خطبه های امام (ع) از دسترس خارج شده است. هر کس به تناسب حرکت خویش و به موازات علم خود، جرعه ای از کوثر بیکران نهج البلاغه برداشته است؛

متکلمین در بحث های کلامی آن غور کرده و نسبت به شناخت خداوند تبارک و تعالی و پیامبر و معاد و جهان هستی اقدام نموده اند، اخلاقیون و عرفا در حیطه اخلاق و تربیت نفس و زهد و پارسایی و مرحل آن از خطب امیرالمومنین (ع) استفاده نموده اند و سیاسیون و حاکمان و مدیران اسلامی در بحث نحوه مدیریت و فرماندهی و سیاست پیشگی از نهج البلاغه فیض برده و حتی شعرا و ادیبان نیز در بحث مربوط به خویش و حتی در شعرهایشان از کلام امام (ع) غافل نشده اند.

نتیجه گیری

تاثیر خطابه های امام علی (ع) به عصر حیات ایشان محدود نگردید و بعد از شهادت امام (ع) نیز این تاثیرات ادامه داشت. مردم در هر عصری و بنا به فراخور ظرفیت هر شخص، از این سرمایه معنوی ارزشمند بهره می بردند.

پی نوشت ها

[1] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج11، ص153.
[2] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج7، ص202.
[3] . مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص27.
[4] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج7، ص24.
[5] . دشتی، شناخت نهج البلاغه، ص163.
[6] . خاقانی، جلوه بلاغت در نهج البلاغه، ص36.
[7] . طالقانی، پرتویی از نهج البلاغه، ص390.
[8] . شریف الرضی، تنبة الغافلین و تذکرة العارفین، ج1، ص231.
[9] . خاقانی، جلوه بلاغت در نهج البلاغه، ص35.
[10] . انصاری قمی، ترجمه نهج البلاغه، ص14.
[11] . بهشتی، ترجمه نهج البلاغه، ص30.
[12] . بهشتی، ترجمه نهج البلاغه، ص24.
[13] . آشتیانی، محمد جعفر امامی، ترجمه گویا و شرح فشرده‌ای بر نهج البلاغه، ج1، ص29.
[14] . دشتی، شناخت نهج البلاغه، ص162.
[15] . مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص207.
[16] . میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج1، ص11.
[17] . دشتی، شناخت نهج البلاغه، ص162.
[18] . دشتی، شناخت نهج البلاغه، ص21.
[19] . طباطبایی، علی و فلسفه الهی، ص30.

منابع

  1. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1363.
  2. انصاری قمی، محمد علی، ترجمه نهج البلاغه، تهران، انتشارات نوین، 1345.
  3. آشتیانی، محمد رضا، امامی، محمد جعفر، ترجمه گویا و شرح فشرده ای بر نهج البلاغه، قم، هدف، 1356.
  4. بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، ترجمه: مقدم، محمد، مشهد، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی، 1375.
  5. بهشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، تهران، انتشارات شهریور، 1378.
  6. خاقانی، محمد، جلوه بلاغت در نهج البلاغه، تهران، بنیاد نهج البلاغه، 1376.
  7. دشتی، محمد، شناخت نهج البلاغه، قم، مؤسسه فرهنگی تحقيقاتی اميرالمومنين (ع)، 1392.
  8. شریف الرضی، محمد بن حسین، تنبة الغافلین و تذکرة العارفین، ترجمه: کاشانی، ملا فتح اله، تهران، انتشارات پیام حق،
  9. طالقانی، محمود، پرتویی از نهج البلاغه، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374.
  10. طباطبایی، محمد حسین، علی و فلسفه الهی، قم، انتشارات اسلام، 1361.
  11. مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، تهران، صدرا، 1374، چاپ دوازدهم.

 

منبع مقاله | با اقتباس و ویرایش از:

یار محمدی، مهدی، آیین سخنرانی امام علی (ع)، قم، مهر امیرالمومنین (ع)، 1391. ص175-165.

خطابه های امام علی (ع) و تأثیرات جاودان آنها در گذر زمان

فهرست مطالب

    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ما از کوکی ها برای بهبود کارکردن شما با سایت استفاده می کنیم. با استفاده از این سایت شما استفاده ما از کوکی ها را پذیرفته اید.
    برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.