نسبت همه بندگان و مخلوقات با خداوند یکسان است. همگی مخلوق او هستیم و بر طبق سنت های الهی با همه یکسان رفتار می شود. در برابر عمل یکسان، جزا نیز یکسان خواهد بود و این لازمه عدالت خداوند است. پس محبت و غضب خداوند به هیچ کس بی دلیل نیست. در خطبه 154 نهج البلاغه، امام علی (ع) به نقل از پیامبر (ص)، می فرمایند، ملاک ارزش گذاری اعمال و بندگان، خوشنودی خداست. در این مقاله به بیان لزوم توجه داشتن به عمل صالح و توجه دادن مردم به کارهای نیک، با توجه به خطبه 154 نهج البلاغه می پردازیم.
قضاوت با خداست
امیر مؤمنان علی (ع) در خطبه 154 که درباره مقام ارجمند خاندان رسالت سخن به میان آورده در ضمن گفتاری می فرماید: پیامبر (ص) راستگو فرمود:
«إنَّ اللهَ يُحِبُّ العَبْد وَيُبْغِضُ عَمَلَهُ، وَيُحِبُّ الْعَمَلَ وَيُبْغِضُ بَدَنَهُ»؛[1] گاه خداوند بنده اى را دوست مى دارد ولى عملش را مبغوض مى شمرد و گاه عملش را دوست مى دارد و شخصش را مبغوض مى دارد.
عمل صالح از هر کس محبوب خداست
ظاهر این عبارت این است که خداوند، بنده نیکوکار و پاک را دوست دارد، ولی گاهی همان بنده پاک، عمل ناشایست انجام می دهد. خداوند آن عمل را دشمن دارد، هر چند از بنده پاک، سر زده است. به عکس، گاهی شخص ناپاک و گنهکار، عمل شایسته انجام می دهد، خداوند آن عمل را دوست دارد، ولی هیکل گنهکاری که آن عمل خوب را انجام داده، دشمن دارد.
از این سخن نتیجه می گیریم که باید کارهای ما نیک و شایسته باشد. کار نیک از آدم بد، محبوب خدا است و کار بد از آدم خوب، مبغوض خدا است. ضمناً باید توجه داشت که مؤمن پاک، اگر گناه کند، خداوند او را به گرفتاری هایی مبتلا می کند تا گناهش بخشیده گردد و ظاهر و باطنش یکسان شود و به عکس اگر شخص ناپاکی، عمل خوب انجام داد، خداوند در دنیا او را در آسایش قرار می دهد تا پاداش عمل خود را ببیند و ظاهر و باطنش یکسان شود.
با توجه به اینکه امام علی (ع) قبل از نقل سخن پیامبر (ص) در خطبه مذکور می فرماید: هر کس ظاهر و باطنی هماهنگ دارد (غالباً) آن که ظاهرش پاک است، باطنش نیز پاک است و آن که ظاهرش ناپاک است، باطنش نیز ناپاک است.
علت جدایی ظاهر از باطن
عوامل فوق العاده اى وجود دارد که شخص را از آن «اصل کلى» دور مى سازد. دليل جدايى ظاهر از باطن و عمل از عقيده در اين گونه موارد، عواملی مانند همنشينى با بدان و خوبان و قرار گرفتن در محيط هاى سالم يا فاسد و همچنين تعصب ها، کينه ها، حسادت ها، هوس هاى شديد و تبليغات مسموم يا سالم و فقر و تنگدستى فوق العاده و مانند آن، اين هاست که گاهى هماهنگى ظاهر و باطن را بر هم مى زند و از کوزه چيزى برون مى تراود که در آن نيست.
مرحوم علامه خويى در شرح اين جمله، مطلب ديگرى دارد. او بعد از آن اشاره به تناقض صورى صدر و ذيل اين بخش از خطبه مى گويد: من بعد از تدبّر و تفکر بسيار در چند روز و توسّل به جدم اميرمؤمنان (ع)، به اين نتيجه رسيدم که حضرت علی (ع) به استناد کلام پيامبر اکرم (ص) مى خواهد به اين نکته اشاره کند که اگر کسى بر خلاف آن اصل کلى، ظاهر و باطن خود را هماهنگ نديد، بايد کوشش کند آن را در جهت صلاح، هماهنگ سازد. يعنى اگر باطن خوب بود و عمل بد، سعى در اعمال صالحه کند و اگر عمل، خوب بود و باطن بد، تلاش در اصلاح باطن نمايد.[2]
گرچه اين سخن، سخنى است صحيح؛ ولى استفاده اين معنا از جمله هاى ياد شده خالى از اشکال نيست و به نظر مى رسد، تفسير اوّل مناسب تر است.
جزای یکسان؛ لازمه عدل الهی
شهيد مطهري مينويسد: چون خداوند اهل تبعيض نيست و چون عمل نيك از هر كس نيك است، پس هر كس كار نيكي بكند، ضرورتاً و الزاماً از طرف خداي متعال پاداش نيك خواهد داشت.[3]
خداوند اهل تبعیض نیست، به همگان بطور یکسان توجه می کند و اینجاست که هر کس کار نیکی کند پاداش نیک و هر کس عمل شری انجام دهد، عقوبتش را خواهد دید، خواه مومن باشد یا کافر.
باید دانست که به وسیله سنت های الهی، جهان اداره می شود. شماری از این سنت ها، به سرانجام اعمال نیک و بد ما ناظر است. خداوند متعال ضمن قرار دادن پاداش و کیفر برای اعمال نیک و بد انسان ها در آخرت، با حاکمیت قوانین الهی در دنیا، پاداش و کیفری برای اعمال انسان وضع نموده است تا آن ها را به انجام اعمال نیک تشویق کند.
پاداش عمل صالح ضایع نمی گردد
توجه داشتن به عمل صالح و توجه دادن مردم به کارهای نیک، هدف حضرت علی (ع) از سخن فوق است که از هر کس سر زند، محبوب خدا است. خواه انجام دهنده آن پاک باشد یا ناپاک، نهایت این که در پاداش تفاوت دارد.
بنابراین نباید افراد پاک مغرور گردند و در عمل پاک کوتاهی نمایند و ناپاکان نا امید شوند و از عمل نیک سرباز زنند. عمل صالح هیچ کسی تباه نمی گردد، چنان که خداوند در قرآن می فرماید:
«إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا»؛[4] ما پاداش کسی را که کار نیک می کند، ضایع نمی کنیم.
با توجه به این که قبولی اعمال دارای شرایطی (مانند توحید و ولایت و …) می باشد و قبولی اعمال به معنای عالی ترین درجه پاداش عمل (نه اصل صحت عمل) است. از این رو طبق بعضی از روایات، کافران نیکوکار مانند حاتم طایی، گرچه به بهشت نمی روند، اما در دوزخ نیز به وسیله اسبابی از عذاب آن ها کاسته می شود.
پیامبر (ص) به عدی، فرزند حاتم، فرمود: «إِنَّ اللَّهَ دَفَعَ عَنْ أَبيك العَذابَ الشَّديد بِسَخاءِ نَفْسِهِ»؛[5] خداوند عذاب سخت را از پدرت (حاتم) به خاطر سخاوتی که داشت، برطرف کرد.
همچنین خداوند در قرآن می فرماید: «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»؛[6] هر كس به اندازه سنگيني ذره اي كار نيك كند آن را ميبيند و هر كس به مقدار ذره اي كار بد كند آن را خواهد ديد.
کوچکترین اعمال خیر و شر پاداش و کیفر خواهند داشت. «مِثْقالَ» از «ثقيل» به معناى ميزان سنگينى است و كلمه «ذَرَّةٍ» يا به معناى كوچک ترين مورچه است و يا به معناى ذرات سبك پراكنده در هوا. واژه «من یعمل» یعنی هر کس می خواهد باشد، همه مردم. کیفر و پاداش هم بر اساس عمل است.[7]
ایمان بدون عمل صالح ارزشی ندارد
خداوند در قرآن کریم در ارتباط با پاداش مؤمنان میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا»؛[8] مسلّماً کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد.
خداوند عمل صالح ما را تباه نمى كند، بلكه اين خصلت ها و عمل هاى بد ماست كه موجب حبط و نابودى كارهاى نيك مىشود. هر عمل صالح را مى توان به چند روش انجام داد: به روش عادى، خوب و عالى. اين آيه، عالى ترين وجه را تشويق مى كند.
پیام هایی که از این آیه استخراج می گردد:[9]
- در تربيت، تهديد و بشارت و بيم و اميد، در كنار هم لازم است. (آيه قبل تهديد بود و اين آيه بشارت)
- فكر و انگيزه الهى، بر عمل صالح مقدّم است. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
- در بينش اسلامى، نه چيزى از حساب الهى مخفى می ماند و نه اجر عملى ضايع می گردد.
- ملاك در ارزش عمل، كيفيّت است، نه كمّيت. «أَحْسَنَ عَمَلًا» نه «اكثر عملا»
در اینجا خداوند جزای مومنان در برابر ایمان و عمل صالح را بیان می دارد. در قرآن همیشه آمَنُوا قبل از عمل صالح است. یعنی جهان بینی قبل از ایدئولوژی است. پس از قبول وجود خدا به عمل صالح روی آورده می شود. وقتی قبول داشته باشیم که خدایی وجود دارد، او را ناظر بر جهان دیده و کار نیک انجام داده و از کار بد دوری می کنیم. از این رو، ایمان بدون عمل را پاداشی نخواهد داشت.
نتیجه گیری
در این دنیا خوبي و بدي، واقعي است و بر طبق سنت های الهی جزای خود را دارد. پس اعمالی که ماهیت خوبی دارد، منجر به پاداش ثواب می گردد و بالعکس. خشنودی و غضب الهی در پی اعمال ماست. چنان که در خطبه 154 نهج البلاغه، امام علی (ع) به نقل از پیامبر (ص)، ملاک ارزش گذاری اعمال را خوشنودی خداوند بیان داشتند. در کنار لزوم توجه داشتن و توجه دادن به عمل صالح، نباید مومنان مغرور شده و در عمل صالح کوتاهی نمایند و ناپاکان نا امید شوند و از عمل نیک سرباز زنند. همچین، باید بدانیم که ایمان بدون عمل، پاداشی نخواهد داشت.
پی نوشت ها
[1] . شریف الرضی، نهج البلاغة، خطبه 154.
[2] . شریف الرضی، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغه، ج9، ص248.
[3] . مطهری، عدل الهي، ص257.
[4]. کهف، 30.
[5]. قمی، سفینة البحار، ج4، ص102، حدیث 5185.
[6]. زلزال، 7-8.
[7] . قرائتی، تفسیر نور، ج10، ص563.
[8] . کهف، 30.
[9] . قرائتی، تفسیر نور، ج 5، ص166.
منابع
- قرآن کریم.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، قم، کتابخانه عمومی آیتالله مرعشی نجفی (ره)، 1406ق.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1388.
- قمی، شیخ عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، مشهد، آستان قدس رضوی. بنياد پژوهش های اسلامى، 1388.
- مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، صدرا، 1349.
منبع مقاله | با اقتباس از: