جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

دین و نهج البلاغه

برخی ویژگی های قرآن از نگاه نهج البلاغه

برخی ویژگی های قرآن از نگاه نهج البلاغه

ویژگی های قرآن در نهج البلاغه، یکی از موضوعات کلیدی است که پرداختن به آن، سبب می شود تا ابعاد و عمق مفاهیم و معارف کتاب خدا را با توجه به کلام امام علی (علیه السلام) بهتر بشناسیم و به صورت کاربردی از آن ها در زندگی بهره ببریم.

ویژگی های قرآن در نهج البلاغه

با توجه به گستردگی ویژگی های قرآن، در این مقاله به صورت اختصار به تحلیل و بررسی تعدادی از آن ها از دیدگاه نهج البلاغه خواهیم پرداخت.

  1. حبل المتین

یکی از ویژگی های قرآن در نهج البلاغه، حبل المتین بودن قرآن است. امام علی (علیه السلام) می فرمایند:«و علیکم بکتاب اللّه، فانّه الحبل المتین؛ بر شما باد به کتاب خدا که ریسمان استوار است».[1]

متین در لغت از ریشه «متن»، به هر چیز محکمی گفته می ‏شود و بدین ترتیب «حبل المتین» یعنی، طناب و ریسمان محکم.

بشر در همه دوران‏ ها برای انجام کارها به ویژه کارهای سخت، از طناب به عنوان ابزاری رایج و وسیله ‏ای نیکو، استفاده کرده است ولی چون به محل استفاده و کاربرد طناب دقتی شود، دریافت خواهد شد که در عموم موارد، طناب نقش کارگشایی و نجات بخشی را برعهده دارد و شاید کلمه «حبل اللّه» در آیه شریفه: «واعتصموا بحبل اللّه جمعیا و لاتفرقوا».[2] نیز ناظر به همین معنا باشد و لذا دیده می‏ شود که مفسرین به استناد روایات رسیده چیزهایی از قبیل قرآن، اسلام، اهل بیت (علیه السلام) را از مصادیق واقعی حبل الله می ‏دانند.

قرآن، رشته محکم (ارتباط با خدا) باشد، چرا که انسان‏ ها اگر بر اثر انحرافات و گناهان در دوره آلودگی و چاه تاریک غرایز یا دریای ژرف جهل و نادانی بیفتند، به وسیله قرآن نجات می ‏یابند و از قعر گرفتاری‏ ها بیرون می ‏آیند.

  1. نور آشکار

یکی دیگر از ویژگی های قرآن که در نهج البلاغه به آن اشاره شده نور مبین است. امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «وَ النُّورُ الْمُبِينُ؛ قرآن نور آشکار است».[3]

همان طور که حیات و بقای موجودات زنده در جهان ماده در پرتو برکت نور خورشید است، در عالم معنا نیز چنین می ‏باشد؛ نهج البلاغه در همه جهات متاثر از ویژگی های قرآن است و در حقیقت فرزند قرآن می‏باشد. به حق، سخن امام علی (علیه السلام) را از سخن خالق فروتر و از سخن مخلوق فراتر خوانده‏ اند.

یعنی به برکت نور معنویت و استفاده از ویژگی های قرآن و نهج البلاغه، از یک طرف تاریکی کفر، شرک، نفاق، جهل، کبر و امثال این ها زدوده می ‏شود و از سوی دیگر موجبات حیات دین، ایمان، تقوا، عدالت، انسانیت و… فراهم می ‏گردد.

انسان به خوبی می‏ تواند در پرتو نور روشن و ویژگی های قرآن، راه را از چاه بشناسد و راه ‏های انحرافی را از راه ‏های اصلی تشخیص دهد و در پرتو آن از بیراهه و پرتگاه ‏ها نجات یابد. پس انسان اولا باید احساس نیاز بکند، و پس از آن با جست و جو و رسیدن به کتاب آسمانی کامل و دین حق، از ویژگی های قرآن و اعجاز قرآن در زندگی روزمره به صورت کاربردی استفاده کند.

  1. تکرار قرآن موجب کهنگی آن نمی گردد

امام علی (علیه السلام)، در بیان یکی دیگر از ویژگی های قرآن می فرمایند: «و لا تخلقه کثرة الرّدّ و ولوج السّمع؛[4] و تکرارش موجب کهنگی و یا ناراحتی سامعه نگردد».

چرا قرآن چنین خصوصیتی دارد؟ زیرا که قوانین و دستورات آن هماهنگ با فطرت و طبیعت انسان است؛ از این ‏رو همیشه نو و تازه است و هیچ ‏گاه کهنگی به آن راه ندارد، یعنی هرقدر آن را بخوانند و تکرار کنند، باز هم روح ‏پرور است.

به فرموده استاد فرزانه شهید مطهری (رحمة اللّه تعالی علیه): «عجیب این است که زیبایی قرآن، زمان و مکان را در نوردیده و پشت سر گذاشته است. [چون] بسیاری از سخنان زیبا مخصوص یک عصر است و با ذائقه عصر دیگر جور در نمی ‏آید، ولی زیبایی قرآن نه زمان را می‏ شناسد و نه نژاد و فرهنگ مخصوص.

[به همین سبب] پس از اختراع رادیو، هیچ سخن روحانی ای نتوانست با قرآن از نظر زیبایی و تحمل آهنگ‏ های روحانی برابری کند، و علاوه برکشورهای اسلامی، کشورهای غیر اسلامی نیز از نظر زیبایی و آهنگ، قرآن را در برنامه‏های رادیویی خویش گنجانیدند.

بنابراین هرچه زمان می‏گذرد و به هر اندازه ملت ‏های مختلف با قرآن آشنا می ‏شوند، بیش از پیش مجذوب زیبایی قرآن می‏ شوند».[5]

و از این جهت است که قرآن با گذر زمان غبار کهنگی برنداشته و هرگز تکرار آن برگوش ها سنگینی نمی ‏کند.

تا اینجا، دانستیم که ویژگی های قرآن در نهج البلاغه برجسته و آشکار است و باید با تدبر در آن ها، از برکات آن ها بهره جست.

  1. صدق و راستی

«مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ؛[6] کسی که از قرآن سخن بگوید، راست گفته است».

یکی دیگر از ویژگی های قرآن در نهج البلاغه، صداقت و درستی آن است. قرآن، سخن خدا و گفتار حق است. در آن کژی و انحراف راه ندارد و هر آنچه در آن بیان گشته است جز حقیقت و واقعیت نمی ‏باشد. بنابراین کسی که مطابق قرآن سخن بگوید در سخنش کژی و انحراف و دورغ نیست، بلکه عین حق است.

  1. عامل پیشروی به سوی تکامل

«مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ؛ کسی که به آن عمل کرد، پیش افتاد». قرآن باید سرلوحه برنامه ‏های مسلمانان قرار گیرد، و از آن بهترین بهره‏ های معنوی را ببرند که در پرتو آن، دارای دنیایی پاک و بی درد و رنج نیز خواهند بود. علاوه بر این، در انجام اعمال گوناگون خود موفق بوده و نسبت به دیگران پیش خواهند افتاد.

عمل به قرآن در ابعاد مختلف، عامل پیشروی به سوی تکامل در جهات گوناگون است، هم در جهت ظاهری و مادی و هم در جهت باطنی و معنوی، که اگر به راستی مسلمانان به آن عمل می ‏کردند، از همه مردم دنیا از هر جهت سبقت می ‏گرفتند، همچنان‏که امام علی (علیه السلام) در وصیت خود به امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) فرمودند:

«اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ؛[7]

خدا را خدا را در مورد توجه به قرآن، نکند که دیگران در عمل به آن از شما پیشی گیرند».

هدف آن حضرت توجه دادن مسلمانان به کتاب آسمانی قرآن، بزرگ‏ترین و محکم‏ترین سند مسلمین است که با توجه به آن و پیمودن راه‏ های روشن آن و اجرای اصول و احکام آن، باعث سبقت در اعمال شده و انسان را نسبت به دیگران در امور گوناگون به پیش می اندازد.

  1. قرآن، مصباح هدایت

یکی از ویژگی های قرآن، هدایت گری آن است این امر در فرازهای بسیاری از نهج البلاغه ملاحظه می ‏شود، از جمله:

الف) «إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى] سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِياً بَيَّنَ فِيهِ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذُوا نَهْجَ الْخَيْرِ تَهْتَدُوا وَ اصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا؛[8]

خدای تعالی کتابی (قرآن کریم) هدایت ‏کننده نازل کرد و در آن نیکی ‏ها و بدی ‏ها را بیان فرمود. پس به راه نیکی روید تا هدایت شوید و از بدی دوری کنید تا در راه راست قرار بگیرید».

ب) «وَ اعْلَمُوا أَنَّ هذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لاَ یَغُشُّ، وَ الْهَادِی الَّذِی لاَ یُضِلُّ، وَالْمُحَدِّثُ الَّذِی لاَ یَکْذِبُ. وَ مَا جَالَسَ هذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلاَّ قَامَ عَنْهُ بِزِیَادَة أَوْ نُقْصَان: زِیَادَة فِی هُدىً، أَوْ نُقْصَان مِنْ عَمىً. وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ عَلَى أَحَد بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَة، وَ لاَ لاَِحَد قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنىً; فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ، وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلَى لاَْوَائِکُمْ؛[9]

بدانید که این قرآن پند دهنده ‏ای است که انسان را نمی ‏فریبد، هدایت ‏کننده ‏ای است که گمراه نمی ‏سازد و سخنگویی است که هرگز دروغ نمی ‏گوید. هر کس با قرآن مجالست کند، از کنار آن با «زیادی» و «نقصانی» برمی‏ خیزد، زیادی در هدایت و نقصان از کور دلی و جهل.

آگاه باشید، هیچ کس پس از داشتن قرآن فقر و بیچارگی ندارد و هیچ‏کس پیش از آن غنا و بی ‏نیازی نخواهد داشت؛ بنابراین از قرآن برای بیماری های خود شفا و بهبودی بطلبید و برای پیروزی بر شداید و مشکلات از آن استعانت جویید».

یکی از ویژگی ‏های جهان هستی، موضوع تاثیر و تاثر است؛ به این معنا که همه پدیده‏ های جهان در رابطه با یکدیگر، حالت اثرگذاری در حوزه حیات خود و اثرپذیری از شرایط و امکانات محیطی دارند.

انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ هرگاه با نور علم و ایمان مربوط باشد، این ارتباط مفید باعث روشنی ضمیر و نورانیت قلب او می ‏گردد و اگر با پلیدی و مظاهر شیطان مرتبط باشد، همین پیوستگی موجب آلودگی دل و اندیشه و عمل او خواهد شد.

با توجه به این واقعیت غیر قابل انکار، امام علی (علیه السلام)، یکی از ویژگی های قرآن را افزایش آگاهی و هدایت و کاهش جهل و ناآگاهی می ‏داند و این بر اثر مجالست با قرآن است؛ زیرا قرآن کریم به اذن الهی، باعث خروج انسان از جهل و ظلمت به نور است.

  1. قرآن بهار دل ‏ها و شفای سینه ‏های بیمار

«وَ تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِيثِ‏ وَ تَفَقَّهُوا فِيهِ فَإِنَّهُ رَبِيعُ الْقُلُوبِ‏ وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ وَ أَحْسِنُوا تِلَاوَتَهُ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَصِ‏؛[10]

قرآن را فرا گیرید، که بهترین گفتار است و در آن ژرف بنگرید که بهار دل ‏هاست و از نور آن شفا بجویید که شفای سینه‏ های بیمار است؛ آن را به نیکوترین وجه تلاوت کنید که سود بخش‏ترین سرگذشت ‏ها است».

بهترین سخن بودن قرآن به خاطر این است که مشتمل است بر حق محض، حقی که باطل بدان رخنه نمی ‏کند، نه در عصر نزولش، نه بعد از آن، و نیز به خاطر این که کلام خداست.[11]

امیرالمومنین علی (علیه السلام) که به حق، طبیبی آگاه و متخصص و دلسوز برای بیماری‏ های روحی است، به انسان‏ های بیمار دل توصیه می ‏کند تا پیام شفابخش قرآن کریم را به خوبی بشنوند و رهنمود هایش را به نیکی ‏پذیرا شوند تا به برکت عمل به قرآن مجید، روح و روان آنان از کفر و الحاد شرک و نفاق، کبر و ریا، بخل و حسد، کینه و عداوت و امثال این ها منزه و پاک گردد و بهبودی یابد.

  1. ظاهری زیبا و باطنی شگرف

یکی دیگر از ویژگی های قرآن در نهج البلاغه، دارا بودن معانی و مفاهیم خاص در ظاهر و باطن آن است. حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) درباره ظاهر و باطن قرآن کریم می فرمایند:

«إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ؛ [12] قرآن دارای ظاهری زیبا و شگفت انگیز و باطنی ژرف و عمیق است».

قرآن مجید از نظر فصاحت و بلاغت و صناعات ادبی و نیز محتوا و علو معنا در حدی از شیوایی و رفعت قرار دارد که هر سخن ‏شناس را به حیرت و تعجب واداشته و از این طریق معجزه بودن خویش را به اثبات می ‏رساند و دانشمندان با انصاف و حتی دشمنان را به اعتراف وادار می ‏کند.

اعتراف ابوالعلاء معری به ویژگی های قرآن

ابوالعلاء معری (متهم به مبارزه با قرآن) می ‏گوید:

«این سخن در میان همه مردم اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان، مورد اتفاق است که کتابی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده است، عقل ‏ها را در برابر خود مغلوب ساخت و تاکنون کسی نتوانسته است مانند آن را بیاورد.

سبک این کتاب با هیچ یک از سبک ‏های معمول میان عرب، اعم از خطابه، رجز، شعر، سجع کاهنان شباهت ندارد. امتیاز و جاذبه این کتاب به قدری است که اگر یک آیه از آن در میان کلمات دیگر قرار گیرد، هم چون ستاره‏ای فروزان در شب تاریک می‏درخشد».[13]

بنابراین بر هر ادیب منصف و محقق حق‏پذیر لازم است که از صمیم قلب، کلام علی (علیه السلام) را نقش بر دل و ورد بر زبان کند که « إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لاَ تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لاَ تُكْشَفُ اَلظُّلُمَاتُ إِلاَّ بِه؛[14] بدرستى كه ظاهر قرآن، نيكو و باطن آن عميق است. شگفتي هاى آن از بين نمى رود و غرايب آن تمام نمى گردد و تاريكي ها، جز به سبب قرآن، گشوده نمى شود.

ضرورت آموزش قرآن به فرزندان

حضرت به والدین توصیه فرموده که به فرزندان خود قرآن بیاموزند:

«إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى اَلْوَالِدِ حَقّاً وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى اَلْوَلَدِ حَقّاً. فَحَقُّ اَلْوَالِدِ عَلَى اَلْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ إِلاَّ فِي مَعْصِيَةِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ حَقُّ اَلْوَلَدِ عَلَى اَلْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اِسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ اَلْقُرْآنَ؛[15]

فرزندان را بر پدر حقی و پدر را بر فرزند حقی است. حق پدر آن است که فرزندش وی را در هر امری جز در معصیت خدای سبحان فرمان برد و حق فرزند آن است که پدرش او را نام نیکو نهد و او را با ادب و آراسته بار آورد و قرآن را به او بیاموزد».

نتیجه گیری

ویژگی های قرآن در نهج البلاغه، به سبب آنکه امیرالمومنین علی (علیه السلام) قرآن ناطق هستند، بسیار چشمگیر و روح نواز است تا بدانجا که ممکن نیست قسمتی از نهج البلاغه را مطالعه کرده و نشانی از آیات و مفاهیم و معانی قرآنی را نیابیم. با دقت در نهج البلاغه، به 9 ویژگی قرآن از جمله حبل المتین بودن، صدق و درستی، دارای ظاهری زیبا و باطنی عمیق و … پی می بریم.

قرآن، معجزه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است که طبق اعتراف دانشمندان، هیچ کتابی مانند او نیامده است. ویژگی های قرآن از جمله بهار دل ها و شفای سینه های بیمار، مصباح هدایت و نور آشکار سبب می شود تا یکی از حقوق فرزند بر پدرش این باشد که قرآن را به او بیاموزد.

پی نوشت ها

[1] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 156.

[2] آل عمران/103.

[3] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 156.

[4] همان.

[5] شهید مطهری، وحی و نبوت، ص 65.

[6] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 156.

[7] همان، نامه 47.

[8] همان، خطبه 167.

[9] همان، خطبه 176.

[10] همان، خطبه 110.

[11] ترجمه تفسیر المیزان، ج 34، ص 78.

[12] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 18.

[13] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 1، ص 135.

[14] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 18.

[15] همان، حکمت 391، بند 1-3.

منبع

اقتباس از: قرآن در نهج البلاغه، ابراهیمی، ناصر، مجله رشد آموزش معارف اسلامی، بهار 1380، شماره 44.

برخی ویژگی های قرآن از نگاه نهج البلاغه

bale-black
eitaa-icon-black

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :