انسان به سبب ویژگی هایی که دارد، باید با استفاده از نظم و انضباط اجتماعی گرایش ها و امور گوناگون خود را مدیریت کند. نظم از منظر اسلام و فرهنگ توحیدی دین، نه تنها سبب رسیدن به اهداف دنیایی می شود، بلکه در مرحله بالاتر انسان را به سوی سعادت ابدی و کمال در آخرت رهنمون می سازد.[1]
یکی از برترین الگوهای ارائه شده توسط اسلام در نظم و انضباط اجتماعی، امام علی (ع) است. حضرت بارها و در موقعیت های مختلف، یاران و کارگزاران خود را به رعایت نظم در امور فردی و انضباط اجتماعی توصیه نموده و آن ها را از فراموش کردن نظم در امور برحذر می داشتند.[2]
از همین رو امام علی (ع) در روزهای پایانی عمر شریف خود، توصیه به رعایت انضباط اجتماعی و نظم در امور می فرمایند.[3]
خوب است بدانیم که دستیابی به انضباط اجتماعی، در گرو رعایت نظم فردی است و این دو زمانی قابل دستیابی هستند که رعایت قوانین اجتماعی و احترام به حقوق افراد در جامعه نهادینه شود.
در این مقاله، به بررسی علل، موانع و راهکارهایی که بر انضباط اجتماعی تاثیر دارند خواهیم پرداخت.
اهمیت نظم در زندگی
خدای توانایی که نظم را در دستگاه خلقت قرار داده است، رعایت آن را در زندگی انسان ها و روابط اجتماعی آنان می پسندد. از این رو شایسته است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خویش نظم و تدبیر در امور را مراعات کند؛ زیرا از دیدگاه جامعه شناسان، انضباط اجتماعی عامل زنده ماندن جامعه است و جامعه بدون آن دچار از هم پاشیدگی درونی و بیرونی می گردد.[4]
از این رو می توان گفت انضباط اجتماعی، راه دوری از تنش های بشری است. احترام و پایبندی به مرزها، نیاز بشر برای زندگی عاری از تنش می باشد. امام علی (ع) می فرمایند: «أفضلُ الأدبِ أن يَقِفَ الإنسانُ عند حَدِّه و لا يَتَعدّى قَدْرَهُ؛[5] بهترین ادب آن است که انسان در حد و مرز خود بماند و از اندازه خویش فراتر نرود».
فنون انضباط
در گذشته در میان نظریه پردازان، تنها یک فن انضباط مطرح می شد و آن انضباط مبتنی بر اقتدار بود؛ در صورتی که امروزه فنون دیگری نیز مورد استفاده قرار می گیرد. به طور کلی فنون انضباط را می توان به سه نوع طبقه بندی کرد:
- فنون انضباطی قدرت
در این فنون، اساس انضباط بر قدرت طلبی و قدرت نمایی مبتنی است و کلمات «باید» و «نباید» در آنها بیشتر به کار برده می شود.
- فنون انضباطی آسان گیر
در این فنون، در واقع انضباط به معنای عام نیست و معمولا فرد را به رفتار مورد تأیید جامعه یا گروه هدایت نمی کند و تنبیهی هم در کار نیست.
- فنون انضباطی دموکراتیک
این روش انضباط به تبیین بحث و استدلال درباره رفتار مورد نظر می پردازد و بر جنبه آموزشی یا تربیتی انضباط بیش از جنبه تنبیهی آن تاکید می کند.[6]
آنچه لازم است در فنون انضباطی مد نظر باشد این است که نظم و انضباط را باید از همان آغاز زندگی به کودکان آموخت؛ زیرا کودک بیشتر عادت هایش را در این سنین کسب می کند و شخصیتش را شکل می دهد.[7]
امام علی (ع) در این خصوص می فرمایند: «إنّما قَلْبُ الحَدَثِ كالأرضِ الخالِيةِ ما اُلقِيَ فيها مِنْ شيءٍ قَبِلَتْهُ؛[8] قلب کودک چونان زمینی خالی است که هر بذری در آن افشانده شود می پذیرد».
عوامل موثر در تحقق انضباط اجتماعی
انضباط اجتماعی در جامعه، از اموری تاثیر می پذیرد که این امور را در کلام امام علی (ع) بررسی خواهیم کرد.
-
مصلحت اندیشی
یکی از عوامل موثر در تحقق انضباط اجتماعی، مصلحت اندیشی است. بدین معنی که اعضاء جامعه، ضروریات نظام اجتماعی را از ضروریات زندگی خود به حساب آورده و عملکردهای خود را بر این اساس تنظیم نمایند.
امام علی (ع) در این باره می فرماید: «فَنَظَرْتُ فِي أَمْرِي، فَإِذَا طَاعَتِي قَدْ سَبَقَتْ بَيْعَتِي وَ إِذَا الْمِيثَاقُ فِي عُنُقِي لِغَيْرِي؛[9] در کار خود اندیشیدم دیدم پیش از بیعت پیمان اطاعت و پیروی از سفارش رسول خدا (ص) را بر عهده دارم که از من برای دیگری پیمان گرفت».
-
تنظیم ساختاری
از جمله علائم حاکمیت انضباط اجتماعی، تنظیم و سازماندهی ساختارهایی است که در تحقق انضباط اجتماعی در جامعه نقشی تعیین کننده دارند. امام علی (ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر می فرماید:
«وَ تَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَرَاجِ بِمَا يُصْلِحُ أَهْلَهُ، فَإِنَّ فِي صَلاَحِهِ وَ صَلاَحِهِمْ صَلاَحاً لِمَنْ سِوَاهُمْ، وَ لاَ صَلاَحَ لِمَنْ سِوَاهُمْ إِلاَّ بِهِمْ، لاِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ عِيَالٌ عَلَى الْخَرَاجِ وَ أَهْلِهِ. وَلْيَکُنْ نَظَرُکَ فِي عِمَارَةِ الاْرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِي اسْتِجْلاَبِ الْخَرَاجِ، لاِنَّ ذَلِکَ لاَ يُدْرَکُ إِلاَّ بِالْعِمَارَةِ؛ وَ مَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، و َأَهْلَکَ الْعِبَادَ، وَ لَمْ يَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلاَّ قَلِيلاً؛[10]
مالیات و بیت المال را به گونه ای وارسی کن که صلاح مالیات دهندگان باشد؛ زیرا بهبودی مالیات و مالیات دهندگان عامل اصلاح امور دیگر اقشار جامعه می باشد، و تا امور مالیات دهندگان اصلاح نشود کار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت؛ زیرا همه مردم نان خور مالیات و مالیات دهندگانند. باید تلاش تو در آبادانی زمین بیشتر از جمع آوری خراج باشد که خراج جز با آبادانی فراهم نمی گردد و آن کس که بخواهد خراج را بدون آبادانی مزارع به دست آورد، شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود و حکومتش جز اندک مدتی دوام نیاورد».
همچنان که در نامه امام علی (ع) به مالک اشتر مشهود است؛ در صورتی که ساختارها به درستی ترسیم و تنظیم شوند، به تحقق انضباط اجتماعی در سازمان و جامعه می انجامد.
-
اقدام سنجی و اولویت بندی کارها
در نظر گرفتن اولویت ها در عملکردها از عوامل مهم انضباط اجتماعی است. حضرت علی (ع) در نظر گرفتن موقعیت در کارها را به عنوان الگوی عملکردی صحیح در جامعه دینی برشمرده و در نامه خود به فرزندش امام حسن (ع) در آموزش راه و رسم زندگی به وی، بر بکارگیری این اصل در تعاملات اجتماعی تاکید می فرمایند:
«جایی که مدارا کردن درشتی به حساب آید، به جای مدارا درشتی کن».[11] و در نامه ای نیز به یکی از فرماندارانش به این مطلب اشاره می کند: «در آنجا که مدارا کردن بهتر است مدارا کن و در جایی که جز با درشتی کار انجام نگیرد درشتی کن».[12]
-
پویایی محیط کار با اعمال صحیح قوانین
یکی از مواردی که حضرت علی (ع) در نهج البلاغه بارها به آن اشاره کرده و خطر آن را اعلام نموده، انجام بدعت گذاری ها و تحریف در قوانین دین الهی است.
بنابراین آنچه معتبر است، اصل قوانین دین است به نحوی که هیچ تغییر و تحریفی در آن راه نیافته باشد. چنانکه امام علی (ع) در مورد کسانی که از خود احکامی را ساخته و به دین می افزایند می گوید:
«فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ [تَعَالَى] سُبْحَانَهُ بِالاخْتِلَافِ … أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ أَمْ كَانُوا شُرَكَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوا وَ عَلَيْهِ أَنْ يَرْضَى، أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ (صلی الله علیه و آله) عَنْ تَبْلِيغِهِ وَ أَدَائِهِ؟ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ «ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ؛[13]
آیا خدای سبحان آنها را به اختلاف امر فرمود…؟ آیا خدای سبحان دین ناقصی فرستاد و در تکمیل آن از آنها استمداد کرده است؟ آیا آنها شرکای خدایند که هر چه می خواهند در احکام دین بگویند و خدا رضایت دهد؟ آیا خدای سبحان دین کاملی فرستاد پس پیامبر (ص) در ابلاغ آن کوتاهی ورزید؟ در حالی که خدای سبحان می فرماید ما در قرآن چیزی را فروگذار نکردیم».
البته نباید نتیجه گرفت که قوانین دین به هیچ وجه تغییر نکرده و تمام مصادیق و اشکال آن برای همیشه ثابت و لازم الاجراست؛ بلکه منظور عدم تغییر در اصول و کلیات قوانین دینی است.[14]
-
مدیریت هدفمند
در هر زمینه ای که فرد یا جامعه، خواهان دستیابی به موفقیت و افزایش بهره وری از شرایط محیطی و انسانی بوده، شناخت منابع و راه های رسیدن به هدف از لوازم پایه ای عملکرد عقلانی در جامعه به حساب می آید.
اداره هدفمند منابع و امکانات در جامعه ضمن آنکه می تواند جلوی بسیاری از خودسری ها و نابکاری ها را در جامعه بگیرد، با تشخیص و اقدام مناسب خواهد توانست موجبات عدل را که شرط بقای هر مجموعه ای است تامین نماید. حضرت علی (ع) در نامه ای به فرماندار مکه می فرماید: «فَأَقِمْ عَلَى مَا فِي يَدَيْكَ قِيَامَ الْحَازِمِ [الطَّبِيبِ] الصَّلِيبِ وَ النَّاصِحِ اللَّبِيبِ، التَّابِعِ لِسُلْطَانِهِ، الْمُطِيعِ لِإِمَامِهِ؛[15] در اداره امور خود هوشیارانه و سرسختانه استوار باش، نصیحت دهنده ای عاقل، پیرو حکومت و فرمانبردار امام خود باش».
حضرت در زمینه تقسیم کارها جهت اداره هرچه بهتر امور سازمانی در وصیت نامه خود به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: «وَ اجْعَلْ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِكَ عَمَلًا تَأْخُذُهُ بِهِ، فَإِنَّهُ أَحْرَى أَلَّا يَتَوَاكَلُوا فِي خِدْمَتِكَ؛[16] کار هر کدام از خدمتکارانت را معین کن که او را در برابر آن کار مسئول بدانی، که تقسیم درست کار سبب می شود کارها را به یکدیگر وانگذارند».
مدیریت هدفمند در جامعه موجب بهره وری مناسب از امکانات و منابع موجود در سازمان ها و مجموعه های اجتماعی شده و هم از این طریق است که هر چیز و هر کس در جایگاه خود قرار گرفته و انضباط اجتماعی حاکم می شود.
-
برنامه ریزی
برنامه ریزی یعنی انتخاب هدف های درست، و سپس انتخاب مسیر راه، وسیله یا روش درست و مناسب برای تامین این هدف ها. از جمله خصوصیات برنامه ریزی، زمانبندی فعالیت هاست. حضرت علی (ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر در زمینه انجام هر کار در وقت مخصوص خویش می فرماید:
«وَ إِيَّاکَ وَالْعَجَلَةَ بِالاْمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا، أَوِ التَّسَقُّطَ فِيهَا عِنْدَ إِمْکَانِهَا، أَوِ اللَّجَاجَةَ فِيهَا إِذَا تَنَکَّرَتْ، أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ کُلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ، وَأَوْقِعْ کُلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ؛[17] از عجله در کارهايى که وقتش نرسيده است جداً بپرهيز و از کوتاهى در آن کارها که امکانات عمل آن فراهم شده خوددارى کن، از لجاجت در امورى که مبهم و مجهول است بپرهيز و (نيز) از سستى در انجام آن به هنگامى که روشن شود برحذر باش. (آرى) هر امرى را در جاى خويش و هر کارى را به موقع خود انجام ده».
آنچه از این سفارشات برداشت می شود تاکید بر داشتن نظم و زمانبندی فعالیت هاست که خود از عوامل ایجابی انضباط اجتماعی در سازمان ها و جوامع است.
پس از استنتاج عواملی که در تحقق انضباط اجتماعی موثرند، به منظور دستیابی به نتایج عملی لازم است موانعی که موجب سلب انضباط اجتماعی در سازمان ها و جامعه می گردند، شناسایی و بررسی شوند.
موانع تحقق انضباط اجتماعی
منظور از موانع تحقق انضباط اجتماعی، کاستی ها و ناراستی های ناشی از عدم تدبیر و تدبیر غلط امور و شئون مدیریتی است که بر بسط و بالندگی انضباط اجتماعی تاثیر منفی می گذارد.
-
عدم رعایت شایسته گزینی
از منظر امام علی (ع) هر پستی به تناسب، به توان، خلاقیت، شایستگی و تخصص خاصی نیاز دارد و جایز نیست افراد هر کدام در جای دیگری قرار بگیرند؛ در غیر این صورت جامعه مسیر رشد، توسعه و کمال را نخواهد پیمود.
امام علی (ع) خویشاوند سالاری عثمان را مورد انتقاد قرار داده و فرموده اند: «أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ [خَضْمَ] خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ؛[18]
تا آن که سومی به خلافت رسید. دو پهلویش از پرخوری باد کرده، همواره بین آشپزخانه و دستشویی سرگردان بود و خویشاوندان پدری او از بنی امیه به پاخاستند و همراه او بیت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه ای که به جان گیاه بهاری بیفتد، عثمان آنقدر اسراف کرد که ریسمان بافته باز شد و اعمال او مردم را برانگیخت و شکم بارگی او نابودش ساخت».
-
امتیاز خواهی و انحصار طلبی
انحصار در اصطلاح به معنای مخصوص بودن کاری یا امری یا فروش کالایی به کسی یا موسسه ای است. امام علی (ع) در فرمانش به مالک اشتر می فرمايد: «وَ إِيَّاکَ وَالاِسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِيهِ أُسْوَةٌ، و َالتَّغَابِيَ عَمَّا تُعْنَى بِهِ مِمَّا قَدْ وَضَحَ لِلْعُيُونِ، فَإِنَّهُ مَأْخُوذٌ مِنْکَ لِغَيْرِکَ، وَ عَمَّا قَلِيل تَنْکَشِفُ عَنْکَ أَغْطِيَةُ الاْمُورِ، وَ ينْتَصَفُ مِنْکَ لِلْمَظْلُومِ. امْلِکْ حَمِيَّةَ أَنْفِکَ؛[19]
از اينكه چيزى را به خود اختصاص دهى در حالى كه همه مردم در آن مساوى هستند بپرهيز، و از غفلت در آنچه كه توجه تو به آن ضرورى است و براى همگان معلوم است بر حذر باش، زيرا آنچه را به خود اختصاص داده اى از تو به نفع ديگران مى گيرند، و در اندك زمانى پرده از روى كارهايت برداشته مى شود، و داد مظلوم را از تو بستانند».
سهم خواهی ها و نیز در انحصار گرفتن تمام امور زمینه را برای تندروی ها فراهم می کند و تحقق انضباط اجتماعی را غیرممکن می کند.
-
استبداد رأی
استبداد رأی این است که انسان تنها به دیدگاه های خود اصالت بخشد و برای نظرات دیگران ارزشی قائل نباشد. امام علی (ع) در این زمینه می فرماید: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ؛[20] آن کس که خود رأی باشد، هلاک خواهد شد».
گستردگی، تخصص و پیچدگی روزافزون مسائل درک آنها را دشوار کرده است؛ چنانکه در بسیاری موارد فهم همه جانبه ی آنها برای یک شخص ناممکن است؛ از این رو مشورت با متخصصان، برای رسیدن به راه صحیح و اتخاذ تصمیم درست و مصون ماندن از لغزش و بهم خوردن انضباط اجتماعی ضرورت می یابد.
راهکارهای موثر در تحقق انضباط اجتماعی
همانگونه که بیان شد موانعی در تحقق انضباط اجتماعی وجود دارد، اما برای رفع این موانع راهبردها و راهکارهایی وجود دارد که می تواند در رفع آنها و در نتیجه تحقق انضباط اجتماعی در سازمان و جامعه موثر باشد.
-
وقت شناسی و استفاده بهینه از فرصت ها
شناختن وقت، یعنی اهمیت وقت و آثار درخشان بهره مندی از وقت و راه صحیح استفاده از وقت را بشناسیم و حداکثر استفاده را از آن ببریم. امام علی (ع) در این باره می فرماید:
«لْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ؛ فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ، وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ. وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ؛[21]
مؤمن باید شبانه روز خود را به سه قسم تقسیم کند؛ زمانی برای نیایش و عبادت پروردگار و زمانی برای تامین هزینه زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذت هایی که حلال و مایه زیبایی است. خردمند را نشاید جز آن که در پی سه چیز حرکت کند: کسب حلال برای تامین زندگی یا گام نهادن در راه آخرت یا به دست آوردن لذت های حلال».
هر کاری را باید در زمان خاص خود انجام داد تا از انباشته شدن کارها جلوگیری شود. امام علی (ع) از دست رفتن فرصت ها را موجب اندوه و پشیمانی می داند. «إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ؛[22] از دست دادن فرصت اندوهبار است».
-
بالا بردن ظرفیت تحمل
امیرمومنان علی (ع) در حکمتی نورانی در کتاب نهج البلاغه بیان می کند: «الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوبِ؛[23] شکیبایی گورستان پوشاننده عیب هاست». به این معنا که انسان می تواند با در پیش گرفتن تحمل، عیوب خویش را به گور سپارد و از میان بردارد؛ زیرا بسیاری از رفتارهای نابهنجار آدمی، ریشه در کم تحملی و ناشکیبایی دارد.
از این رو تحمل پذیری به عنوان یکی از مهم ترین شیوه های اصلاح رفتاری از امیرمومنان (ع) توصیه و سفارش شده است. اگر همه افراد جامعه ظرفیت تحمل خویش را بالا برند، منجر به ایجاد انضباط اجتماعی در سازمان و جامعه می شود.
-
وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری
در اسلام، هر فردی علاوه بر اینکه به مصالح خودش می اندیشد و در برابر خودش مسئول است؛ در برابر دیگر افراد جامعه و همنوعان خود نیز مسئولیت دارد.[24]
امام على (عليه السلام) آن چنان خود را در پیشگاه خدا مسئول می داند که حتی درباره آنچه می گوید وجود خویش را ضامن قرار داده و می فرماید: «ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ؛[25] آن چه می گویم به عهده می گیرم و خود به آن پای بندم».
-
جلوگیری از تداخل مسئولیت ها و وظایف
از اموری که سبب پریشانی برنامه ها و آسیب جدی به انضباط اجتماعی است، تداخل مسئولیت ها و وظایف است. بدین معنا که هر یک از مسئولان امور در حیطه ی دیگری دخالت کند و از حیطه خود غافل گردد و یا به جای آن که به وظایف مشخص خود همت نماید، متوجه اموری دیگر شود.
موضع قاطع و شدید امام علی (ع) در این موارد گویای حساسیت جلوگیری از تداخل مسئولیت ها و وظایف است که پیامدهای این تداخل می تواند بسیار آسیب زننده و ویرانگر باشد.
در دورانی که سپاهیان معاویه به مناطق حکومت امام علی (ع) حمله می کردند، کمیل بن زیاد فرماندار امام بر هیت، مسئولیت خود را رها کرد و به کاری پرداخت که در حوزه ی وظایفش نبود و نباید چنان می کرد. پس امام (ع) نامه ای بدو نوشت که جنبه ی توبیخ داشت و در آن نامه او را از این گونه امور به شدت پرهیز داد و فرمود:
«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ تَضْيِيعَ الْمَرْءِ مَا وُلِّيَ وَ تَكَلُّفَهُ مَا كُفِيَ لَعَجْزٌ حَاضِرٌ وَ رَأْيٌ مُتَبَّرٌ؛ وَ إِنَّ تَعَاطِيَكَ الْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِيسِيَا وَ تَعْطِيلَكَ مَسَالِحَكَ الَّتِي وَلَّيْنَاكَ لَيْسَ [لَهَا] بِهَا مَنْ يَمْنَعُهَا وَ لَا يَرُدُّ الْجَيْشَ عَنْهَا لَرَأْيٌ شَعَاعٌ؛[26]
اما (بعد از حمد و ثناى الهى) تضييع انسان چيزى را که بر عهده او واگذار شده و اصرار بر انجام آنچه وظيفه او نيست يک ناتوانى آشکار و فکر باطل و هلاک کننده است. مشغول شدن تو به حمله به اهل قرقيسيا و رها ساختن پادگان هايى که حفظش را بر عهده تو واگذار کرده ايم ـ در حالى که هيچ کس از آن دفاع نمى کرد و لشکر دشمن را از آن دور نمى ساخت ـ يک فکر نادرست و پراکنده و بيهوده است».
نتیجه گیری
قوام هر جامعه ای به میزان اهتمام افراد آن جامعه به انضباط اجتماعی بستگی دارد. انضباط اجتماعی و نظم که از منظر حضرت علی (ع) برترین ادب است، می تواند سبب رشد جامعه شود. انضباط اجتماعی از منظر امام علی (ع) در این مقاله، 6 عامل موثر، 3 مانع تحقق و 4 راهکار برای بهبود تحقق خود داراست که مصادیق آن در کلام امام علی (ع) در نهج البلاغه بررسی شد.
پی نوشت ها
[1] مصباح یزدی، قرآن در آیینه نهج البلاغه، ص26-27.
[2] رضاییان، عوامل بازدارنده فساد اداری از نگاه امیرالمومنین علی (ع)، ص66.
[3] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 47.
[4] محسنی، مقدمات جامعه شناسی، ص 45.
[5] تمیمی امدی، غررالحکم و دررالکلم، ج2، ص247.
[6] شعاری نژاد، روانشناسی رشد، ص218.
[7] گالیمار، رفتار با کودک، ص21.
[8] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 31.
[9] سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه 37.
[10] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[11] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 31.
[12] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 46.
[13] سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه 18.
[14] طباطبایی، اصول فلسفه و روس رئالیسم، ص59.
[15] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 33.
[16] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 31.
[17] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[18] سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه 3.
[19] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[20] سیدرضی، نهج البلاغه، حکمت 161.
[21] سیدرضی، نهج البلاغه، حکمت 390.
[22] سیدرضی، نهج البلاغه، حکمت 118.
[23] سیدرضی، نهج البلاغه، حکمت 6.
[24] مصباح یزدی، قرآن در آیینه نهج البلاغه، ص178.
[25] سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه 16.
[26] سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 61.
فهرست منابع
- تمیمی امدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1366ش.
- رضاییان، علی؛ اسدالله زاده، حامد، عوامل بازدارنده فساد اداری از نگاه امیرالمومنین علی علیه السلام، مجله اسلام و پژوهش های مدیریتی، شماره 9، ص55-75، 1393ش.
- شریف رضی، محمدبن حسین، نهج البلاغه، قم، دارالهجره، 1414ق.
- شعاری نژاد، علی اکبر، روانشناسی رشد، تهران، دانشگاه پیام نور، 1383ش.
- طباطبایی، سید محمد؛ مرتضی، مطهری، أصول فلسفه و روش رئالیسم، تهران، صدرا، 1396ش.
- گالیمار، پی یر، رفتار با کودک، ترجمه زهرا معتمدی، تهران، گوهر دانش، 1387ش.
- محسنی، منوچهر، مقدمات جامعه شناسی، تهران، نشر دوران، 1394ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، قرآن در آیینه نهج البلاغه، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، 1379ش.
منبع مقاله | با اقتباس از:
خارستانی، اسماعیل؛ فیاض، ایراندخت؛ خورسندی، علی، عوامل، موانع و راهکارهای مدیریتی موثر بر تحقق انضباط اجتماعی بر مبنای آموزه های تربیتی امام علی (ع)، پژوهش نامه علوی، دوفصلنامه علمی – پژوهشی، سال یازدهم، شماره اول، بهار و تابستان 1399، ص1-25.