شورا و مشورت در اسلام از اهمیت بالایی در تحکیم روابط اجتماعی و اداره امور جامعه برخوردار است. البته باید دانست که اصول و مبانی مشورت اگر به درستی رعایت گردند، آنگاه مشورت می تواند گره از امور باز کند، و الا اگر به اصول و مبانی مشورت بی توجهی شده و ابعاد آن در نظر گرفته نشود، خواهیم دید که نه تنها گرهی باز نخواهد شد، بلکه ممکن است مشکلاتی نیز پدیدار شود.
به همین منظور باید برای فهم و درک اصول و مبانی مشورت، به سراغ منابع اصیل رفت تا مبادا درگیر مشورت با نااهلان، بی خردان و دشمنان شد. همچنین باید دانست که در امر مشورت، زمان و مکان نیز دخیل و تاثیرگذار هستند که برای دانستن این امور و نیز معیارهای مختلف مشورت، باید به سراغ یکی از برترین الگوهای الهی، یعنی امام علی (ع) رفت و از کلام ایشان اصول و مبانی مشورت را استخراج نمود.
اهمیت و ضرورت مشورت
در بیان اهمیت مشورت جز این نشاید گفت که کمتر کار مهمی بدون نظر خواهی به سامان خواهد رسید. مشورت و نظر خواهی، از اصول بدیهی و ضروری دین مبین اسلام است که نه تنها نقشی سازنده دارد، بلکه نگاهدارنده از خطاها و زیان ها و انحراف ها است.
وقتی امام علی (ع) که به حق از مشورت با دیگران بی نیاز است، برای تعلیم و تربیت امت خود نظرخواهی می کند[1] و این امر را ارج می نهد و نظردهی را نیز حق مسلم دیگران می داند و آشکارا بیان می دارد: «فَلَا تَكُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ؛[2] از گفتن سخن حق یا اظهار نظر عادلانه خودداری نکنید»، دیگر چه کسی از این مهم بی نیاز تواند بود؟ بنابراین هیچکس از این قاعده مستثنی نیست هرچند که در دانش تواناتر از دیگران باشد؛ چنانکه در حدیث علوی آمده است:
«لاَ يَسْتَغْنِي اَلْعَاقِلُ عَنِ اَلْمُشَاوَرَةِ؛[3] خردمند از مشورت کردن بی نیاز نباشد».
مشورت ادارک و هشیاری دهد / عقل ها مر عقل را یاری دهد [4]
فواید مشورت
مشورت را محسنات بسیاری است و برکات زیادی نیز در پی آن خواهد آمد؛ اگر اصول و مبانی مشورت به خوبی شناخته شوند و هم به کار گرفته شوند.
- مشورت بهترین پشتیبان است
در فرهنگ علوی، رای آزمایی و برخورداری از آرای گوناگون بسیار مغتنم شمرده شده و مایه پشت گرمی آدمی به منظور درک حقیقت تلقی شده است: «لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَة؛[5] هيچ پشتيبانى استوارتر از مشورت نيست».
- مشورت مایه رشد و صلاح است
آدمی در هر مرتبه ای از دانش و خرد که بوده باشد، ناگزیر از تبادل نظر با دیگران خواهد بود تا با بهره گیری از تجربیات آنان، امور را حل و فصل کند و راه رشد و صلاح را فراروی خویش هموار سازد. امام علی (ع) در این باره می فرماید:
«الاستِشارةُ عَينُ الهِدايَةِ؛[6] مشورت خواهی خود عین هدایت است». این کلام امام علی (ع) یعنی مشورت آدمی را در رسیدن به مطلوب راه می نماید.
- در مشورت لغزش و پشیمانی راه ندارد
چنانچه اصول و مبانی مشورت رعایت گردد و مشورت منطبق بر موازین اسلامی انجام گیرد، می توان با طیب خاطر به مطلوب دست یافت و در این رهگذر از هلاکت و گمراهی در امان ماند. امام علی (ع) می فرمایند:
«مَا خَابَ مَنِ اِسْتَخَارَ، وَ لاَ نَدِمَ مَنِ اِسْتَشَارَ؛[7] هر که خیر جست حیران نشد و هر که مشورت خواست، پشیمان نشد».
از مدلول این کلمات استنباط می شود که نمی توان با هر فردی مشورت کرد و از هر فردی نظر خواست، مگر آنان که به دانش، بینش، خرد، تجربه، عدالت، تقوا و خیر خواهی شناخته شده باشند. بدیهی است چنانچه مجموعه این فضایل در اعضای شورا فراهم آید و اصول و مبانی مشورت کاملا رعایت شود، به یقین شورا موفقیت آمیز و اثربخش خواهد بود.
- خیر و برکت همه در مشورت است
دیگر فایده شورا که در کلام آن امام همام بر آن تاکید شده، خیر و برکت نهفته در آن است که چون در عمل ظهور یابد، آدمی را از حیرت و سرگردانی می رهاند و به سرمنزل مقصود می رساند:
«جماع الخير في المشاورة و الأخذ بقول النصيح؛[8] همه خوبی ها در مشورت کردن و به کاربستن گفتار اندرزگو است».
ترغیب به مشورت
علاوه بر آیات صریح قرآن کریم درباره شورا و مشورت و ترغیب به آن، در تعالیم روشنگر پیشوایان دین نیز از این امر مهم حیاتی بارها سخن رفته و بر لزوم رعایت اصول و مبانی مشورت تاکید شده است؛ چنانکه امام علی (ع) فرمودند:
«شَاوِرْ قَبْلَ أَنْ تُقْدِمَ؛[9] پیش از آنکه قصد کاری کنی مشورت کن».
«إنّما حُضَّ على المُشاوَرَةِ لأنّ رَأيَ المُشيرِ صِرْفٌ، و رَأيَ المُستَشِيرِ مَشُوبٌ بالهَوى؛[10] به مشورت كردن تشويق شده است؛ چون نظر طرف مشورت، خالص (از انگيزه هاى شخصى) است و نظر مشورت كننده، آميخته به هوس (خواهش ها و انگيزه هاى فردى) مى باشد».
معمولا وقتی انسان با کسی مشورت می کند از پیش به نفع خویش می اندیشد و به آن تمایل نشان می دهد؛ اما شخصی که با او مشورت می کند، چون هیچگونه سابقه ذهنی از موضوع ندارد، نمی تواند غرض خاصی را دنبال کند و قطعا رایی خردپسند و به دور از هر شائبه ارائه خواهد کرد که به صواب نزدیکتر است.
انسان شناسی مشورت
مشورت خواهی و مشورت دهی را اخلاق و آداب ویژه ای است که با شناخت و رعایت دقیق آنها راه وصول به مطلوب هموار خواهد شد. حال بحث در این است که مشورت کردن با چه کسانی مجاز است و با چه کسانی ممنوع است؟ در فرهنگ علوی، به نظر خواهی از اشخاص آراسته به فضایل انسانی ترغیب شده و از مشورت کردن با افراد آلوده به رذایل نفسانی نهی شده است؛ که پس از طرح و تحلیل مختصات هر دو گروه، انسان شناسی مشورت از دیدگاه امام علی (ع) شکل خواهد گرفت.
جواز مشورت با اشخاص واجد صلاحیت
در سخنان گهربار امام علی (ع) به رایزنی با صاحبان دانش و بینش و بصیرت و تقوا و مشاوران شایسته و امین و باخرد و خیرخواه، فراوان دعوت شده است؛ که به طور مشخص خردمندان، پرهیزکاران، تجربه دیدگان، دوراندیشان، اندیشمندان و دانشمندان را دربرمی گیرد.
1. مشورت با خردمندان
مشورت با خردمندان، نشانه دوراندیشی است که نه تنها موجب رشد و تعالی مشورت جوینده است بلکه وی را از خطا و لغزش حفظ می کند و خرد به تعبیر معصوم (ع)، پایه شخصیت انسان است و زیرکی و فهم و علم همه از آن سرچشمه می گیرد.[11]
باتوجه به کلمات گهربار حضرت علی (ع)، می توان به نقش موثر خرد مشورت پی برد:
«شاوِرْ ذَوي العُقولِ، تَأمَنِ الزَّلَلَ و النَّدَمَ؛[12] با خردمندان مشورت کن تا از لغزش و پشیمانی در امان مانی».
«مَن شاوَرَ ذَوِي العُقولِ استَضاءَ بأنوارِ العُقولِ؛[13] هر کس با خردمندان مشورت کند، از پرتو خردها روشنی یابد».
2. مشورت با پرهیزکاران
گروهی دیگر که به مشورت با آنان توصیه شده است، کسانی هستند که به تقوا و خوف و خشیت الهی شناخته شده باشند؛ زیرا علاوه بر خرد که مایه امتیاز اصلی انسان است و نقش آن در مشورت دهی بر کسی پوشیده نیست، می توان با برخورداری از تقوا، مشورت را در مسیری صحیح به جریان انداخت و در پرتو آن، امور را حل و فصل کرد و از هر انحرافی مصون ماند. امام علی (ع) نیز در این باره می فرمایند:
«شاوِرْ في اُمورِكَ الذينَ يَخشَونَ اللّه َ تَرشُدْ؛[14] در کارهایت با خدا ترسان مشورت کن تا به حقیقت رسی».
3. مشورت با افراد باتجربه
یکی از ارزش هایی که در شور و مشورت باید به آن توجه شود، تجربه و کارآزمایی است. کلام امام علی (ع) بهترین گواه بر این مدعا است: «أفضَلُ مَن شاوَرتَ ذو التَّجارِبِ؛[15] تجربه دیده بهترین کسی است که با او مشورت کنی».
اهمیت تجربه در این است که چون با انواع ادراکات در ارتباط است و پیوندی معنوی دارد، راه هرگونه ظن و تقلید و تصور ذهنی را فرو می بندد.
4. مشورت با دوراندیشان
یکی دیگر از عوامل کارساز و تاثیرگذار در مشاوره، دوراندیشی است که نشانه خردمندی است و بدان اراده قوت یابد و رای استوار شود. در حدیث علوی آمده است:
«الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ، وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ، وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ؛[16] پيروزى در گرو دورانديشى است، و دورانديشى در گرو به كار گرفتن فكر، و تفكر صحيح در گرو نگه دارى اسرار است».
از آنجا که دوراندیشی در تفکر اسلامی با ارزش هایی چون دانش و خرد و تجربه و پارسایی در ارتباط است، فرد دوراندیش می کوشد که با بررسی همه جانبه به قضایا بنگرد و نظری خیرخواهانه و رهگشا ابراز دارد، به ویژه اگر طرف مشورت قرار گیرد.
5. مشورت با اندیشمندان
تفکر و ژرف نگری از مهم ترین عواملی است که در پویایی شورا تا دستیابی به نتیجه ای مطلوب تاثیری به سزا دارد. تفکر مایه رشد عقلی انسان و وسیله ای برای بهره مندی وی از معرفت های تجربی است. این خصایص برجسته که با به کارانداختن فکر حاصل می شود، به پیدایش راى صواب در مقام مشورت می انجامد؛ چنان که امام علی (ع) فرمود:
«صَوَابُ اَلرَّأْيِ بِإِجَالَةِ اَلْأَفْكَار؛[17] رای درست در به کار انداختن اندیشه هاست».
مدلول این حدیث شریف حکایت از آن دارد که چنانچه مشورت دهنده علاوه بر توان علمی و رشد عقلی و شناخت تجربی از قدرت فکری کافی برخوردار باشد، می تواند نظری صائب و رهگشا و فراتر از حد متعارف ارائه کند.
6. مشورت با دانشمندان
در نظام تعلیمی اسلام از آن رو به مشورت با دانشمندان توصیه شده که علم و معرفت میزان ارزش انسان و موجب رفعت مقام او است. در هیچ مکتبی به اندازه اسلام به علم و معرفت بها داده نشده است؛ زیرا از علم و آگاهی می توان به هدایت رسید و از هدایت به کمال و از کمال به قرب إلى الله. بنابراین مشورت با دانشمندان را باید مغتنم شمرد و از نظر سودمندشان منتفع شد.
در فرمان آن حضرت (ع) به مالک اشتر نخعی نیز آمده است:
«وَ أَکْثِرْ مُدَارَسَةَ الْعُلَمَاءِ، وَ مُنَاقَشَةَ الْحُکَمَاءِ، فِي تَثْبِيتِ مَا صَلَحَ عَلَيْهِ أَمْرُ بِلاَدِکَ، وَ إِقَامَةِ مَا اسْتَقَامَ بِهِ النَّاسُ قَبْلَکَ؛[18] با دانشمندان، زياد به گفتگو بنشين و با انديشمندان نيز بسيار به بحث پرداز (و اين گفت وگوها و بحث ها بايد) درباره امورى (باشد) که به وسيله آن، امور بلاد تو اصلاح مى شود و آنچه را پيش از تو باعث پيشرفت کار مردم بوده است برپا مى دارد».
عدم جواز مشورت با اشخاص فاقد صلاحیت
مشورت کردن با افرادی که گرفتار وسواس شیطانی و هوای نفسانی هستند، کاری است عبث که اگر زیان آور نباشد، قطعا نفعی در بر نخواهد داشت. از این رو، امام علی (ع) با بیانی هدایتگر مردم را از مشورت با نا اهلان و فرومایگان برحذر داشته است.
1. انسان ترسو
آن حضرت (ع) در عهدنامه ای که برای مالک اشتر نخعی نوشت، پیرامون مشورت با انسان ترسو فرمود: «وَ لاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِکَ … وَ لاَ جَبَاناً يُضْعِفُکَ عَنِ الاْمُورِ؛[19] و نيز با شخص ترسو مشورت مکن که روحيه تو را در انجام امور تضعيف مى کند».
2. انسان بخیل
امام علی (ع) در نهی از هم اندیشی و تبادل نظر با بخیل و تنگ چشم، خطاب به مالک می نویسد:
«وَ لاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِکَ بَخِيلاً يَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ يَعِدُکَ الْفَقْرَ؛[20] بخیل را در رایزنی خود در میار که تو را از احسان و بخشندگی بازگرداند و از فقر و درویشی بترساند».
از این سخن هشدار دهنده در می یابیم که بخیل گرفتار تلقینات شیطانی است و در گفتار و رفتار به شیطان می ماند.
3. انسان حریص
امام علی (ع) در فرمان به مالک اشتر می فرمایند: «لاَ تُشْرِكَنَّ فِي مَشْوَرَتِكَ حَرِيصاً يُهَوِّنُ عَلَيْكَ اَلشَّرَّ وَ يُزَيِّنُ لَكَ اَلشَّرَهَ؛[21] و از مشورت با افراد حريص برحذر باش که حرص ورزيدن را از طريق ستمگرى در نظرت زينت مى دهند».
4. انسان خودرای
یکی دیگر از گروه هایی که باید در مشورت کردن از آن ها پرهیز کرد، انسان خودرای است؛ زیرا او بدون توجه به ابعاد موضوعات و نظرات دیگران، صرفا بر نظر خود پافشاری می کند و ذهن خود را بر هرگونه نظر مخالفی می بندد. در آیین مقدس اسلام فراوان بر نهی از خودرایی توصیه و تاکید شده و از آثار ناخوشایند آن سخن رفته است. امام علی (ع) در این خصوص می فرمایند:
«لا تَستَبِدَّ بِرَأيِكَ، فَمَنِ استَبَدَّ بِرَأيِهِ هَلَكَ؛[22] خودرای مباش که هر کس خودرایی کند، به هلاکت رسد».
5. انسان دروغگو
امام علی (ع) در نهی از مشورت با دروغ پرداز که مطالب غیرواقعی را با آب و تاب بیان می کند و شهامت اذعان حقیقت را در خود نمی بیند و از این رو، به ضعف شخصیت مبتلا است می فرماید:
«لاَ تَسْتَشِرِ اَلْكَذَّابَ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ اَلْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ اَلْقَرِيبَ؛[23] با دروغگو مشورت مکن که وی به سراب می ماند؛ دور را نزدیک و نزدیک را دور جلوه می دهد». امام علی (ع) دروغگو را چون سراب فریبنده می خواند که با دروغ حقیقت را وارونه می نمایاند و آدمی را به انحراف و گمراهی می کشاند. بی گمان نظرخواهی از چنین موجودی خطرناک، و هرگز روا نباشد.
6. انسان نادان
نادانی راز همه بدی ها است و منشأ همه زشتی ها که ریشه در عجب و خودپسندی دارد و آدمی را به بیراهه می کشاند. به همین جهت، امام علی (ع) نه تنها در مذمت آن فراوان سخن گفته بلکه مشورت خواهی از نادان را خطرناک دانسته است: «مُشَاوَرَةُ اَلْجَاهِلِ اَلْمُشْفِقِ خَطَر؛[24] مشورت کردن با نادان مهربان خطرناک است».
7. انسان لجباز
یکی از موانع مشورت صحیح، که بی شباهت به خودرایی نیست لجاجت است. این خصلت ناپسند نشانه تزلزل شخصیت است و اندیشه را از پویایی و زبان را از درک و بیان واقعیت باز می دارد. اصولا از مشورت دهنده لجوج نه انتظار خیر خواهی می رود و نه رای و نظری قوی به ظهور می رسد؛ چنان که مولای متقیان امام علی (ع) فرمود: «اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْيَ؛[25] لجاجت راى و تدبیر را باطل کند».
از آنجا که لجاجت آدمی را از درست اندیشیدن و ابراز نظر مفید و رهگشا باز می دارد و موجب تشویش خاطر و خسران می شود، امام علی (ع) آن را زشت و ناپسند شمرده و از لجوج حق ناپذیر، با تعابیری چون زشتخوی بی فکر، کژاندیش، فتنه انگیز و بی تدبیرنام برده است.[26]
8. مشورت با دشمنان
حضرت علی (ع) در حدیثی مشورت با دشمن را منع فرموده و می فرمایند:
«لاَ تُشَاوِرْ عَدُوَّكَ وَ اُسْتُرْهُ خَبَرَكَ؛[27] با دشمن خویش مشورت مکن و اخبار خود را از او پنهان دار».
این کلمه حکمت آمیز در عین اختصار از مفهومی بلند و دقیق برخوردار است چه آدمی را از مشورت با دشمن در صورتی که نفعی از آن نبرد یا زیان بیند و اخبار و اسرارش برملا شود، برحذر می دارد. البته، این مورد استثنا نیز دارد که در حدیثی امام علی (ع) در مورد مشورت با دشمن می فرماید:
«اِسْتَشِرْ أَعْدَائَكَ تَعْرِفْ مِنْ رَأْيِهِمْ مِقْدَارَ عَدَاوَتِهِمْ وَ مَوَاضِعَ مَقَاصِدِهِمْ؛[28] با دشمنانت مشورت کن تا از رای آنان مقدار عداوتشان را دریابی و پایگاه های مورد نظرشان را نیک بشناسی».
از این حدیث بر می آید که برای آگاهی از میزان عداوت و کسب اطلاعات ضروری از قدرت نظامی و سازوبرگ جنگی دشمن می توان با وی به مشورت پرداخت که البته این عمل، نوعی تاکتیک جنگی به حساب می آید و نمی توان به درستی نام مشورت بر آن گذاشت.
نتیجه گیری
شورا و مشورت در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است و به همین منظور، به اصول و مبانی مشورت در آموزه های دینی توجه فراوانی شده است. امام علی (ع)، مشورت را امری ضروری در امور دانسته و حتی خردمندان و دانشمندان را از آن بی نیاز نمی دانند. حضرت برای مشورت با افراد، معیارهایی را به ما معرفی می کنند که رعایت آن ها به ما کمک می کند تا با افراد دارای صلاحیت مشورت کرده و امور را به خوبی تحلیل و بررسی کنیم تا از خطا و اشتباه مصون بمانیم.
[1] مجلسی، بحارالانوار، ج33، ص315-318.
[2] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 216.
[3] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص778.
[4] مولوی، مثنوی معنوی، ج3، ص421.
[5] سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 113.
[6] سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 211.
[7] مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص100.
[8] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج7، ص183.
[9] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص179.
[10] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج3، ص92.
[11] کلینی، کافی، ج1، ص25.
[12] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص179.
[13] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج5، ص336.
[14] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص179.
[15] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج2، ص456.
[16] سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 48.
[17] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص201.
[18] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[19] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[20] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[21] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[22] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص296.
[23] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص310.
[24] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص146.
[25] سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 179.
[26] ر.ک: برازش، المعجم المفهرس لالفاظ غررالحکم و دررالکلم، ج3، ص2608.
[27] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص745.
[28] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص148.
منابع پایانی
- آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، شرح: خوانساری، جمال الدین محمد، تصحیح: حسینی ارموی، میرجلال الدین، تهران، دانشگاه تهران، 1366ش.
- برازش، علیرضا، المعجم المفهرس لالفاظ غررالحکم و دررالکلم، تهران، امیرکبیر، 1371ش.
- الشریف الرضی، محمدبن الحسین، نهج البلاغه، ضبط نصه و ابتکر فهارسه العلمیه: صبحی الصالح، بیروت، 1414ق.
- الکلینی الرازی، ابوجعفر محمدبن یعقوب، الکافی، صححه و علق علیه علی اکبر غفاری، مقدمه: حسین علی محفوظ، بیروت، دارالصعب و دارالتعارف للمطبوعات، 1401ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، بیروت، دارالاحیا التراث العربی، 1983م.
- مولوی، جلال الدین محمد بن محمدبن الحسین البلخی، مثنوی معنوی، به تصحیح رینولد .ا. نیکلسون، به اهتمام نصرالله پورجوادی، تهران، امیرکبیر، 1363ش.
منبع مقاله | با اقتباس از:
میرزامحمد، علیرضا، اصول و مبانی شورا از منظر امام علی (ع)، پژوهش نامه علوی، سال اول، شماره دوم، پاییز و زمستان 1389، صص121-150.