جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

اخلاق و تربیت

اصول اخلاق کار و عوامل تقویت آن در نهج البلاغه

اصول اخلاق کار و عوامل تقویت آن در نهج البلاغه

تعالی انسان ها همواره به عنوان یکی از اهداف انبیای الهی، به خصوص رسول گرامی اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) مدنظر بوده است. رسیدن به تعالی انسانی، در گرو پایبندی به اصول و قواعد اخلاقی است. کار نیز که جزو فعالیت های مدنی و با هدف کسب درآمد و رفع نیازهای مادی و اجتماعی انجام می گیرد، بی نیاز از اخلاق و اصول و معیارهای آن نیست.

یکی از حوزه های اخلاق، اخلاق کاربردی است که به تحلیل و بررسی ریشه ای مسائل اخلاقی می پردازد و یکی از شاخه های مهم آن، اخلاق کار است که به اصول، قواعد و چهارچوب هایی می پردازد که نیاز است در هر کار و فعالیتی رعایت شود.

امام علی (ع) که از ظهور اسلام همراه رسول خدا (ص) و عالم به معارف اسلامی بودند، در کلمات نورانی خود به ابعاد مختلف اخلاق کار و اصول و قوانین آن اشاره کرده اند که در این مقاله به تحلیل و بررسی آن ها پرداخته خواهد شد.

مفهوم شناسی اخلاق و کار

اخلاق جمع خُلُق و خُلْق به معنای سجیه، سرشت، طبیعت، عادت، خوی و مانند اینهاست.[1] دانشمندان اسلامی، اخلاق را اینگونه تعریف کرده اند: «صفات یا ملکات نفسانی که در نفس انسان رسوخ کرده و پایدار شده باشد و باعث شود کارهای متناسب با آن صفات به طور خودجوش و بدون نیاز به تفکر و تأمل از انسان صادر شود.[2]

همچنین، در تعریف علم اخلاق گفته اند: «علم اخلاق، علمی است که در آن، صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آن ها معرفی و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب و انجام دادن اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند نشان داده می شود».[3]

کار را در لغت کردار، فعل و عمل انسان معنا کرده اند و در اصطلاح عبارت است از آنچه از شخص صادر شود و شخص خود را به آن مشغول سازد. در تعریفی دیگر، کار مجموعه عملیاتی است که انسان با استفاده از مغز، دست ها، ابزار و ماشین ها برای استفاده عملی از ماده روی آن انجام می دهد و این اعمال نیز متقابلاً بر انسان اثر می گذارد و او را تغییر می دهد.[4]

اخلاق کار چیست؟

اخلاق کار، یکی از موضوعات اخلاق کاربردی است که یکی از زمینه های دانش مدیریت به شمار می رود. اخلاق کار را خلق و خوی، علم معاشرت، قواعد و دستور رفتار انسانی معنا کرده اند.[5]

و در تعریفی دیگر از اخلاق کار آمده است: اخلاق کار، متعهدشدن توان ذهنی، روانی و جسمانی فرد یا گروه به اندیشه جمعی در جهت اخذ قوا و استعداد درونی گروه و فرد برای توسعه به هر نحو است. اخلاق کار مهم ترین عامل فرهنگی در توسعه اقتصادی محسوب می شود.[6]

به دلیل اهمیت فراوان کار و گره خوردگی سرنوشت بشر به اخلاق، توجه به اخلاقیات، امری بدیهی و ضروری است؛ به عبارت دیگر، به جهت ارتباط تنگاتنگ کار و اخلاق، کار بدون اخلاق به نتیجه مطلوب نمی رسد و انسان را به مقصد و سعادت حقیقی نمی رساند.

از دیدگاه امام علی (ع)، ارزش هر کار به اخلاقی بودن آن است نه به زیادی یا کمی آن:«لَا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى؛[7] هیچ عملی با تقوا کم نیست».

اصول اخلاق کار

برای آنکه کار به نتیجه مطلوب و شایسته برسد، باید به معیارها و اصول اخلاقی حاکم بر آن توجه شود؛ به بیان دیگر، تنها در سایه عمل به معیارها و اصول اخلاق کار است که کار به نتیجه مطلوب و شایسته منتج می شود. این موارد در دین اسلام تشریح و بر رعایت و به کارگیری آن ها تأکید شده است.

1. خدامحوری

محور قراردادن خدا یعنی اینکه بنده، آفریدن و فرمان دادن را از آنِ خداوند، عالم را محضر حق، و خدا را در رأس همه امور و ناظر بر کارها بداند، از نافرمانی خدا بپرهیزد، از غم دنیوی رها شود و فقط به رضایت خدا بیندیشد.

امام علی (ع) که قرآن ناطق و آگاه و آشنا با آفریدگار هستی است، کارگزاران خویش را به خدامحوری در تمامی شئون زندگی دعوت می کرد؛

«أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ وَ اتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی کِتَابِهِ مِنْ فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ الَّتِی لَا یَسْعَدُ أَحَدٌ إِلَّا بِاتِّبَاعِهَا وَ لَا یَشْقَى إِلَّا مَعَ جُحُودِهَا وَ إِضَاعَتِهَا؛[8] او را به ترس از خدا فرمان می دهد، و اینکه اطاعت خدا را بر دیگر کارها مقدم دارد، و آنچه را در کتاب خدا آمده است، از واجبات و سنّت ها پیروی کند، دستوراتی که هیچ کس جز با پیروی از آن ها رستگار نخواهد شد، و جز به انکار و ضایع کردن آن ها بدبخت نخواهد شد».

2. انضباط کاری

نظام عالم، نظام تشکیلاتی منظمی است که تحت حاکمیت خداوند متعال قرار دارد[9] و کمترین نابسامانی و بی نظمی در آن وجود ندارد؛ تشکیلاتی که انسان در مسیر پیمودن کمال، باید با آن هماهنگ باشد، چرا که عالم تشریع همسو با عالم تکوین است. در نگاه حضرت علی (ع)، انضباط به قدری مهم است که در بستر شهادت بر نظم تأکید می کنند:

«أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ؛[10] شما دو تن [امام حسن (ع) و امام حسین (ع)] و همه فرزندان و خانواده ام و هر کسی را که این نوشته به او می رسد، به رعایت پرهیزکاری و نظم در کارها وصیت می کنم». امام علی (ع) ضمن توصیه به نظم، به انتظام در امور ملتزم بودند و کارها و مسئولیت های خود را براساس نظم انجام می دادند.

3. تعهدمداری

تعهدمداری و وفای به عهد و پیمان، یکی از اصول و پایه های مهم اخلاقی است. هر انسانی براساس فطرت خدادادی خود، وفای به عهد را دوست دارد و از پیمان شکنی بیزار است.

از دیدگاه امام علی (ع)، این اصل در محدوده روابط داخلی مسلمانان با یکدیگر خلاصه نمی شود، بلکه مسلمین موظفند در برابر بیگانگان و کفار نیز این اصل را رعایت کنند.

«وَ إِنْ عَقَدْتَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَةً، أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَکَ بِالْوَفَاءِ، وَارْعَ ذِمَّتَکَ بِالاَْمَانَةِ، وَاجْعَلْ نَفْسَکَ جُنَّةً دُونَ مَا أَعْطَیْتَ، فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ فَرَائِضِ اللهِ شَیْءٌ النَّاسُ أَشَدُّ عَلَیْهِ اجْتِمَاعاً، مَعَ تَفَرُّقِ أَهْوَائِهِمْ وَ تَشَتُّتِ آرَائِهِمْ، مِنْ تَعْظِیمِ الْوَفَاءِ بِالْعُهُودِ. وَ قَدْ لَزِمَ ذَلِکَ الْمُشْرِکُونَ فِیمَا بَیْنَهُمْ دُونَ الْمُسْلِمِینَ لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَوَاقِبِ الْغَدْرِ؛ فَلاَ تَغْدِرَنَّ بِذِمَّتِکَ، وَ لاَ تَخِیسَنَّ بِعَهْدِکَ، وَ لاَ تَخْتِلَنَّ عَدُوَّکَ، فَإِنَّهُ لاَ یَجْتَرِئُ عَلَى اللهِ إِلاَّ جَاهِلٌ شَقِیٌّ. وَ قَدْ جَعَلَ اللهُ عَهْدَهُ وَ ذِمَّتَهُ أَمْناً أَفْضَاهُ بَیْنَ الْعِبَادِ بِرَحْمَتِهِ، وَ حَرِیماً یَسْکُنُونَ إِلَى مَنَعَتِهِ؛[11]

اگر بین خود و دشمنت پیمانی بستی و یا تعهد کردی که به او پناه دهی، جامه وفا بر عهد خود بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار و جان خود را سپر تعهدات خویش قرار ده! زیرا هیچ یک از فرایض الهی مانند وفای به عهد و پیمان نیست که مردم جهان با تمام اختلافاتی که دارند، در مورد آن چنین اتفاق نظر داشته باشند و حتّی مشرکان زمان جاهلیت آن را مراعات می کردند، چرا که عواقب پیمان شکنی را آزموده بودند.

بنابراین، هرگز پیمان شکنی مکن و در عهد خود خیانت روا مدار و دشمنت را فریب مده، زیرا غیر از شخص جاهل و شقی، کسی گستاخی بر خداوند را روا نمی دارد. خداوند عهد و پیمانی را که به نام او منعقد می شود، با رحمت خود، مایه آسایش بندگان و حریم امنی برایشان قرار داده است تا به آن پناه برند».

4. شایسته سالاری

به عقیده امام علی (ع)، توجه به توان، لیاقت و شایستگی افراد در نظام اسلامی، مهم ترین اصل برای اداره جوامع بشری است؛ و مسئولیت اداره هر کاری، از بالاترین امور که منصب امامت و رهبری مردم است تا پایین ترین امور، باید براساس رعایت شایستگی ها باشد و چنانچه این اصل مهم زیر پا گذاشته شود، شیرازه امور از هم می پاشد و هیچ کاری به سرانجام نمی رسد.

امام علی (ع)، ضمن بیان لیاقت و شایستگی خود برای امر حکومت، لزوم توجه به این معیار را یادآور می شوند و در این باره می فرمایند: «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ [ابْنُ أَبِی قُحَافَةَ] وَ إِنَّهُ لَیَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى، یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْرُ؛[12]

آگاه باشید! به خدا سوگند ابابکر جامه خلافت را بر تن کرد درحالى که مى دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیا است. سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر مى شود، و مرغ اندیشه به قلّه منزِلتم نمی رسد».

امام علی (ع)، واگذاری مشاغل و مسئولیت ها به افراد بدون رعایت اصل شایسته سالاری و بر اساس اعطا و بخشش و به دلخواه و از روی هوی و هوس را شاخه ای از ظلم و خیانت به اسلام و مسلمانی می دانند:

«وَ لاَ تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً، فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَ الْخِیَانَةِ؛[13] و بدون مشورت دیگران به کارشان مگمار، زیرا به رأى خود کار کردن و از دیگران مشورت نخواستن، گونه اى از ستم و خیانت است».

5. قانون گرایی

در نظام امامت عدل، توجه به قوانین برگرفته از تعالیم الهی، وظیفه ای دینی تلقی و حقوق و تکالیف دولت و مردم در پرتو اصل رعایت قانون تعریف و تفسیر می شود. امام علی (ع)، خود را در برابر قانون همچون دیگر مردم می دانستند و چنین تأکید می کردند. آن حضرت (ع)، قانون گرایی را در زندگی خود و اطرافیانش به طور جدی رعایت می کرد.

نحوه برخورد حضرت علی (ع) با برادرش عقیل که سهم بیشتری از بیت المال می خواست نشان دهنده پایبندی ایشان به قداست و حرمت قانون الهی است.

ایشان در فرمان معروف خود، موسوم به عهدنامه مالک اشتر می فرمایند:

«ألزِمِ الحَقَّ مَن لَزِمَهُ مِن القَریبِ و البَعیدِ و کُن فی ذلِکَ صابِرا؛[14] حق را، از آنِ هر که بود، نزدیک یا دور، بر عهده گیر؛ در این راه شکیبا باش».

6. کیفیت محوری

در سیره امام علی (ع)، توجه به کیفیت و عمق و خبرگی در عمل، بسیار مهم تر از مقدار و کمیت عمل است و ارزش هر عملی نه به مقدار، بلکه به کیفیت آن خواهد بود.

«قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ؛[15] ارزش هر انسانی، به کار و هنری است که آن را نیکو می داند (در آن تخصص دارد)».

7. اتقان در عمل

اسلام، دین اتقان و محکم کاری است؛ و امام علی (ع) به پیروی از سیره نبوی تلاش می کرد، کار به شکلی متقن و محکم و بدون خلل انجام گیرد. حق کار این است که با کیفیت عالی و دقیق و صحیح و خوب انجام شود.

امام علی (ع) در این باره می فرمایند: «جَمالُ المَعروفِ إتْمامُهُ؛[16] تمام شدن کار به تمام کردن آن است».

8. مداومت

از جمله اصول و معیارهای حاکم بر اخلاق کار، مداومت و به انجام رساندن آن است؛ وگرنه کار متقن و باکیفیت هم در صورتی که نیمه تمام باشد، نتیجه ای ندارد. بدیهی است که برای استمرار عمل باید در مقابل سختی ها و موانع مقاومت کرد؛ چه، اگر با سست عنصری و نداشتن اراده قوی، استقامت در کارها نیاید، کارها بریده، ناقص و بی سرانجام خواهد بود:

«قَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ، أَرْجَى مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ؛[17] کار اندکی که بر آن مداومت کنی، امیدبخش تر از کار بسیاری است که با احساس خستگی بریده و رهایش سازی».

عوامل و زمینه های تقویت اخلاق کار

1. تقویت خداباوری

خداباوری و خدامحوری، نقش مهمی در گرایش انسان به اخلاقی عمل کردن دارد. امام علی (ع) در نامه به امام حسن (ع) به آن حضرت سفارش می کنند خدامحوری را سرلوحه کارهای خود قرار دهند:

«فَتَفَهَّمْ یَا بُنَیَّ وَصِیَّتِی وَاعْلَمْ أَنَّ مَالِکَ الْمَوْتِ هُوَ مَالِکُ الْحَیَاةِ وَ أَنَّ الْخَالِقَ هُوَ الْمُمِیتُ وَ أَنَّ الْمُفْنِیَ هُوَ الْمُعِیدُ وَ أَنَّ الْمُبْتَلِیَ هُوَ الْمُعَافِی؛[18] ای فرزند! وصیت مرا نیکو دریاب و بدان که مرگ در دست همان کسی است که زندگی در دست او است و آن که می آفریند، همان است که می میراند و آن که فناکننده است، همان است که بازمی گرداند و آن که مبتلاکننده است، همان است که شفا می دهد.

2. توجه به جایگاه حقیقی انسان

اینکه انسان خود را چگونه ببیند و چگونه بیابد و چه جایگاهی برای خود در عالم هستی قائل باشد، در اخلاق و کارکرد او تأثیرگذار است. امام علی (ع) خطاب به فرزندش امام حسن (ع) می فرمایند:

«أکرِم نَفسَکَ عَن کُلِّ دَنِیَّةٍ وإن ساقَتکَ إلَى الرَّغائِبِ فَإِنَّکَ لَن تَعتاضَ بِما تَبذُلُ مِن نَفِسکَ عِرضا؛[19] نفس خود را از هر گونه پستى باز دار، هرچند تو را به اهدافت برساند؛ زیرا نمى توانى به اندازه آبرویى که از دست مى دهى، بهایى به دست آورى».

3. امانت دانستن کار

یکی از مواردی که در کلام امام علی (ع) بسیار بر آن تأکید شده، امانتداری است. در نگاه امام علی (ع)، امانتداری چنان جایگاه و اهمیتی دارد که دین بدون آن بی پایه و مسلمانی بدون آن بی ریشه است.[20]

امام علی (ع)، اصل و ریشه اسلام و کمال آن را به امانت داری می دانند:

«رَأسُ الإسلامِ الأمانَةُ؛[21] امانت دارى، اصل اسلام است».

«مَنْ عَمِلَ بِالْأَمَانَةِ فَقَدْ أَکْمَلَ اَلدِّیَانَةَ؛[22] کسى که به امانتدارى عمل کند، دیانت خود را کامل کرده است».

کسی که نگاهی امانت انگارانه به کار و مسئولیت داشته باشد، همه تلاش خود را به کار می بندد تا در امانت خیانت و به آن تعدی نکند. تقویت چنین نگرشی، نقشی مهم در گرایش انسان به برخوردی اخلاق گرایانه با این مسئله را دارد.

4. شناخت صحیح دنیا و آخرت

نوع نگاه و نگرش انسان به دنیا و مواهب و نعمت های آن، نقش مهمی در جهت دهی رفتار و اعمال انسان دارد. در مکتب تربیتی علوی، هدف این است که فراگیران آخرت گرا و آخرت نگر بار بیایند. گفتارهای تربیتی امام علی (ع) و کردارهای آن حضرت همواره بر این متمرکز بود که فرزندان، دوستان، یاران و اطرافیان خود را به آخرت گرایی و گذار فکری و عملی از زندگی دنیا دعوت کنند؛ چنان که خطاب به امام حسن مجتبی (ع) می فرمایند:

«وَاعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّکَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْیَا، وَ لِلْفَنَاءِ لَا لِلْبَقَاءِ، وَ لِلْمَوْتِ لَا لِلْحَیَاةِ؛ وَ أَنَّکَ فِی [مَنْزِلِ] قُلْعَةٍ وَ دَارِ بُلْغَةٍ وَ طَرِیقٍ إِلَى الْآخِرَةِ؛[23] و بدان که تو را براى آخرت آفریده اند نه براى دنیا، براى فنا آفریده اند نه براى بقا، و براى مرگ آفریده اند نه براى زندگى؛ در سرایى هستى ناپایدار که باید از آن رخت بربندى، و تنها چند روزى در آن خواهى زیست. راه تو راه آخرت است».

5. تامین مالی

یکی از مهم ترین موجبات تقویت اخلاق کار، تأمین مالی کارگزاران و کارکنان است؛ زیرا دغدغه معاش و نگرانی گذران زندگی آبرومند، زمینه های تحقق کار اخلاقی را تباه می کند و تحقق آن را با چالش مواجه می سازد. از این رو، امام علی (ع) در فرمان ها و دستورهای حکومتی و اداری خود، بر تأمین مالی کامل و وافی کارگزاران و کارکنان سخت تأکید می کنند؛ چنان که در عهدنامه مالک اشتر می فرمایند:

«ثُمَّ أَسْبِغْ عَلَیْهِمُ الاْرْزَاقَ، فَإِنَّ ذَلِکَ قُوَّةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِصْلاَحِ أَنْفُسِهِمْ، وَ غِنًى لَهُمْ عَنْ تَنَاوُلِ مَا تَحْتَ أَیْدِیهِمْ، وَ حُجَّةٌ عَلَیْهِمْ إِنْ خَالَفُوا أَمْرَکَ أَوْ ثَلَمُوا أَمَانَتَکَ؛[24] سپس روزى فراوان بر آنان ارزانى دار؛ که با گرفتن حقوق کافى، در اصلاح خود بیشتر مى کوشند، و با بى نیازى، به اموال بیت المال دست نمى زنند، و اتمام حجتى است بر آنان اگر فرمانت را نپذیرند یا در امانت تو خیانت کنند».

6. توجه به کارآیی، علایق و عواطف افراد

وقتی فردی نامناسب و ناکارآمد را به کاری بگمارند، انواع تباهی ها ظهور می کند. امام علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر این مطلب را چنین تذکر می دهند:

«اِجعَل لِرأسِ کُلِّ أمرٍ مِن أمورِک رأسا مِنهُم، لایَقهَرُهُ کَبیرُها و لایَتَشتَّتُ عَلَیه کَثیرُها؛[25] براى هر یک از کارهایت سرپرستى برگزین که بزرگى کار بر او چیرگى نیابد و فراوانى کار او را درمانده نسازد».

7. کنترل و نظارت

قرارگرفتن افراد در کارهای مناسبِ روحیات و علایق آنها و انجام دادن کار با عشق و علاقه، بستری بسیار نیکو درجهت به سامان گرفتن کارها فراهم می آورد؛ و انجام دادن کار از سر بی علاقگی و بی حوصلگی، زمینه ساز بسیاری از رفتارها و مناسبات خلاف شئون اخلاق کاری است.

«لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ عَلَى مَا تَکْرَهُون؛[26] نمى توانم شما را به راهى که دوست ندارید، اجبار کنم».

8. تشویق و تنبیه عادلانه و به موقع

بررسی سیره عملی امام علی (ع) نشان می دهد که آن حضرت، مستقیم یا غیرمستقیم، کاملاً بر عملکرد کارگزارانشان نظارت داشتند و در صورت مشاهده تخلف، به سرعت متخلف را سرزنش و یا از کار برکنار می کردند.

«ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ، وَ ابْعَثِ الْعُیُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَیْهِمْ، فَإِنَّ تَعَاهُدَکَ فِی السِّرِّ لاِمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الاْمَانَةِ، وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیَّةِ. وَ تَحَفَّظْ مِنَ الاْعْوَانِ؛[27] سپس همه کارهای کارگزارانت را تحت نظر بگیر و بازرسانی مخفی از کسانی که اهل صدق و وفا هستند بر آنان بگمار. زیر نظر داشتن پنهانی امور کارگزاران، آنان را به امانتداری و مدارا با رعیت وادار می سازد و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن».

نتیجه گیری

از تاکید قرآن، روایات و اولیای الهی بر رعایت اخلاق در همه امور فردی و اجتماعی، می توان به اهمیت آن پی برد و با تحلیل کلام امام علی (ع)، به اصول و معیارهای اخلاق کار مانند خدامحوری، انضباط کاری، تعهدمداری، کیفیت محوری و … می رسیم که اگر در کارها و فعالیت های اجتماعی خود این اصول و معیارها را به همراه عوامل تقویت آن ها مانند خداباوری و خدامحوری، امانت دانستن کار و … به کار ببندیم، می توانیم به تعالی انسانی و اجتماعی نزدیک شده و مسیر هدایت و عزت را به سرعت طی کنیم.

پی نوشت ها

[1] ابن منظور، لسان العرب، ج10، ص68.

[2] ابن مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق، ص36.

[3] ابن مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق، ص27.

[4] توسلی، جامعه شناسی کار و شغل، ص10.

[5] دهخدا، لغت نامه، ص107.

[6] تودار، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ص56.

[7] سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 95.

[8] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

[9] بقره/164.

[10] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 47.

[11] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

[12] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 3.

[13] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

[14] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

[15] سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 81.

[16] آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص383.

[17] سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 278.

[18] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 31.

[19] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 31.

[20] آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص218.

[21] آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص251.

[22]  آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص251.

[23] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

[24] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

[25] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 208.

[26] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

منابع پایانی

  1. قرآن کریم
  2. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1336ش.
  3. ابن مسکویه، احمدبن یعقوب، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، قم: بیدار، 1371ش.
  4. ابن منظور، جمال الدین، لسان العرب، بیروت: دار صادر، 1414ق.
  5. تودار، مایکل، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی، تهران: انتشارات سازمان برنامه و بودجه، 1364ش.
  6. توسلی، غلامعباس، جامعه شناسی کار و شغل، تهران: سمت، 1381ش.
  7. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران: دانشگاه تهران، 1336ش.
  8. سید محمدبن حسین، الشریف رضی، نهج البلاغه، تصحیح صبحی الصالح، بیروت: دارالهجره، 1414ق.

منبع مقاله | با اقتباس از:

مشایخی پور، محمدعلی، فقهی زاده، عبدالهادی، واعظی، محمود، عوامل و زمینه های تقویت اخلاق کار از دیدگاه امام علی (ع)، پژوهش نامه علوی، سال سوم، شماره دوم، پاییز و زمستان 1391، صص69-100.

اصول اخلاق کار و عوامل تقویت آن در نهج البلاغه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :