ظهور حضرت مهدی (عج) یکی از عقاید مهم و به حق شیعیان است که از ارکان دین اسلام به محسوب می شود. امیرالمومنین علی (علیه السلام) در کلام نورانی خود در کتاب نهج البلاغه، ضمن تشریح سیمای حضرت مهدی (عج) و یارانش، به احوال ظهور حضرت اشاره نموده و نکات ارزشمندی پیرامون آن بیان فرموده اند.
این بیانات ارزشمند، به دو بخش دوران قبل از ظهور (به سوی ظهور) و هنگام ظهور تقسیم می شوند که در این نوشتار، به بررسی بخش هایی از آن ها می پردازیم.
دوران قبل از ظهور حضرت مهدی (عج)
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در چند مورد به بیان اوضاع و احوال دوران قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) می پردازند:
-
پنهان از مردم
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در فرازی از سخنان خود می فرمایند:
«فی ستره عن الناس لا یبصر القائف اثره و لو تابع نظره؛ [1] او (حضرت حجت عج) سال های طولانی، پنهانی از مردم به سر می برد، آنچنان که اثر شناسان، اثر قدمش را نمی شناسند؛ گرچه در پیدا کردن اثر و نشانه هایش تلاش فراوان کنند».
مفسران نهج البلاغه معتقدند که این سخن امام (علیه السلام)، به دوران قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) اختصاص دارد.[2]
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در یکی از خطبه های خود، درباره ی اوضاع و احوال ظهور حضرت مهدی (عج) می فرمایند: «فهو مغترب اذا اغترب الاسلام و ضرب بعیسب ذنبه و الصق الارض بجرانه؛[3] او (امام زمان عج) پنهان خواهد شد، در زمانی که اسلام غروب می کند و چونان شتری در راه مانده، بر زمین می ماند و سینه به زمین می چسباند».
دو نکته در بیانات فوق حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) بیشتر خودنمایی می کند:
الف) شتری که زانو به زمین زده عبارتی است که معنای ناتوانی و کم سود رسانی را بیان می دارد. امیرالمومنین علی (علیه السلام) با این استعاره کوشیده اند تا وضعیت اسلام را در زمان غیبت حضرت مهدی (عج) نشان دهند و آن را به شتری که زانو به زمین زده تشبیه نموده اند؛ چون همان گونه که به وضوح قابل مشاهده است، اسلام و تعالیم الهی آن در جهان کنونی در غربت به سر می برد و از سودها و فواید آن در حل امور بشر و بکارگیری آن در متن زندگی جوامع بشری، چیز زیادی مشاهده نمی شود.[4]
ب) عبارت حضرت امیر (علیه السلام) مبنی بر این که قبل از ظهور حضرت مهدی (عج)، اسلام غروب می کند، با حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که در آن ایشان بیان می دارند: «اسلام در آغاز غریب بود و به غربت پیشین خود بازخواهد گشت»، دارای قرابت کامل است که این موضوع بار دیگر به تطابق کامل اظهارات امیرالمومنین علی (علیه السلام) با معلم و استاد ایشان یعنی پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) صحه می گذارد.[5]
نکته
در مقاله سیمای حضرت مهدی (عج) در نهج البلاغه، دانستیم که یکی از عقاید حقه شیعه در زمینه خلیفه اللهی حضرات معصومین (علیهم السلام)، این است که به گفته امیرالمومنین علی (علیه السلام)، زمین هیچ گاه از حجت خدا خالی نمی ماند. حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) نیز در حدیثی نورانی می فرمایند: «لو ان الامام رفع من الارض لماجت باهلها کما یموج البحر باهله؛[6] اگر حجت الهی لحظه ای از زمین برداشته شود، زمین همانند دریا دچار موج و طوفان (و تلاطم) می گردد».
با این حساب، چگونه است که وقتی به وجود حضرت یقین داریم، باز هم از مسیر مستقیم منحرف شده و راه غیر را در پیش می گیریم؟ چگونه است که صدای هل من ناصر امام حاضر و ناظر را نمی شنویم؟
آن سفر کرده که صد غافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
-
انحراف از مسیر هدایت
امیرالمومنین (علیه السلام) در خطبه ای دیگر، پیروی از هوای نفس در بین مردم را، از اوصاف زمان قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) شمرده و چنین می فرمایند:
«اذا عطفوا الهدی علی الهوی … اذا عطفوا القرآن علی الرأی؛ [7] مردم هدایت را تابع هوس های خویش قرار می دهند … به نام تفسیر قرآن، نظرات خود را بر قرآن تحمیل می کنند».
این نشانه برای اهل علم بسیار ملموس و قابل فهم خواهد بود، کسانی که بهره ای از دریای عمیق معارف اهل بیت (علیهم السلام) داشته باشند، متوجه خواهند شد که پیش از ظهور حضرت مهدی (عج)، رویدادهایی همچون سقیفه ها، حکمیت ها و استفاده های ابزاری از اسلام بر این دین حق سایه می افکند و تظاهر کنندگان به دین و قرآن، با ایجاد فتنه ها، فضا را برای پیشبرد اهداف پلید خود آماده خواهد کرد.
-
گمراهی از مسیر هدایت
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در خطبه 150 نهج البلاغه می فرمایند:
«و اخذوا یمیناً و شمالاً ظغنا (طغنا) فی مسالک الغی و ترکا لمذاهب الرشد؛[8] به راه های چپ و راست رفتند و راه ضلالت و گمراهی پیمودند و راه روشن هدایت را گذاشتند».
اندیشمندان حوزه نهج البلاغه این عبارات امیرالمومنین علی (علیه السلام) را در شرح اوضاع قبل از ظهور صاحب الزمان (عج) می دانند و در آن به توصیف مسلمانان که صراط مستقیم را رها کرده اند و سبب غیبت حضرت مهدی (عج) شده اند می پردازد.
این عبارات اشاره ای است به فرقه هایی که در اسلام از راه راست که مبتنی بر کتاب و سنت الهی است منحرف و گمراه شده و به سوی افراط و تفریط گراییده اند و در زمان قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) در گوشه و کنار عالم در حال جولان دادن هستند.[9]
-
فردای ناشناخته
مترجمان و شارحان نهج البلاغه، عبارات زیر که در خطبه ۱۳۸ نهج البلاغه آمده است را عباراتی می دانند که در آن امیرالمومنین (علیه السلام)، به توصیف اوضاع و احوالی دیگر از احوال ظهور حضرت مهدی (عج) پرداخته اند.
حضرت می فرمایند: «حتی تقوم الحرب بکم علی ساق بادیاً نواجذها مملوءَه اخلافها حلواً رضاعها علقماً عاقبتها الا و فی غدٍ (و سیأتی غد بما لا تعرفون)؛ [10]در آینده (منظور آخر الزمان) آتش جنگ میان شما افروخته می گردد و چنگ و دندان نشان می دهد. با پستان های پرشیر که مکیدن آن شیرین اما پایانی تلخ و زهرآگین دارد به سوی شما می آید. آگاه باشید فردایی که شما را از آن هیچ شناختی نیست.
عبارات فوق توصیف امیرالمومنین علی (علیه السلام) از اوضاع قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) را بیان می دارد که عنایت به ترجمه فارسی آن، بسیاری از مفاهیم مدنظر امیرالمومنین علی (علیه السلام) را آشکار می کند. برای درک بهتر این مفاهیم به چهار نکته زیر اشاره می کنیم:
- بیان اصطلاح «تقوم علی ساق» به معنای آن است که جنگ به منتهای شدت و اوج خود خواهد رسید.[11]
- عبارت «بادیاً نواجذها» (دندان های خود را آشکار می کند) به یکی از اوصاف حیوان شیر اشاره دارد که آن حیوان هنگام خشم، دندان های خود را آشکار می کند که استفاده از این استعاره توسط حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام)، این معنا را می رساند که در جنگ هایی که در آخرالزمان به وقوع می پیوندد، سختی های زیادی رخ خواهد داد و همه چیز آشکار خواهد شد.[12]
- عبارت «مملوءَه اخلافها» در توصیف ناقه (شتر ماده) است، که برای بیان آمادگی جنگ استعاره شده است، یعنی همان گونه که پستان های ناقه از شیر پر می گردد و آماده دوشیدن می شود، جنگ نیز افراد و وسایل خود را به حد کمال فراهم می سازد و شرایط درگیری مهیا می گردد.[13]
- «و سیاتی غد بما لا تعرفون» (فردایی است که خواهد آمد و شما به چگونگی آن آگاهی ندارید) عبارتی است که توسط حضرت امیر(علیه السلام) برای توصیف شرایط قبل از ظهور حضرت بکار رفته است تا بزرگ و عظیم بودن رویدادهایی که در آن زمان به وقوع خواهد پیوست را به ما یادآوری کند.[14] همچنین متضمن این معناست که ما درباره عظمت آن روز نمیتوانیم سخنی بگوییم و عظمت آن با دیدن و درک آن مشخص می شود.
هنگام ظهور حضرت مهدی (عج)
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در کلمات غریب شماره ی (۱)نهج البلاغه، با فصاحت و بلاغت مثال زدنی به توصیف لحظه ای که حضرت مهدی (عج) قیام خود را آغاز می کند پرداخته است. ایشان می فرمایند:
«فإذا کان ذلک ضرب یعسوب الدین بذنبه؛[15] پیشوای دین با طوفندگی قیام می کند».
استفاده از عبارت «ضربه بذنبه» از آن جهت مورد استفاده حضرت علی (علیه السلام) قرار گرفته تا لحظه ظهور حضرت مهدی (عج) را به حمله و خشم شیر درنده تشبیه کند. مترجمین نهج البلاغه علاوه بر معنای فوق، بیان می دارند که عبارت «ضربه بذنبه» کنایه از طوفندگی و خشم حضرت مهدی (عج) هنگام قیام است که این طوفندگی به خاطر احیای دین خدا به وجود آمده است.[16]
شریعتی در این باره معتقد است این جمله که ظهور حضرت مهدی (عج) با طوفندگی آغاز می شود، این محتوا را می رساند که ایشان زنده و غایب هستند و زمانی که لازم شد قیام می کنند. این موضوع، تایید ادعای شیعیان درباره حیات و ظهور حضرت مهدی (عج) است مبنی بر اینکه شیعه معتقد به تولد و زندگی و غیبت امام عصر (عج) است؛ اما اهل تسنن معتقدند مهدی موعود (عج)، هنوز به دنیا نیامده است.
شریعتی می گوید که اثبات ادعای تشیع درباره ی حیات امام زمان (عج) در ابتدا مورد توجه یکی از مترجمین و شارحین غیر شیعه ی نهج البلاغه یعنی ابن ابی الحدید معتزلی هم قرار گرفته اما او در انتهای مباحثش به خاطر تعصب، حرف خود را انکار و از اعتقاد معتزله جانبداری می کند.[17]
در کتاب نهج البلاغه، مطالبی مهم و غنی پیرامون یاران حضرت مهدی (عج) و احوال ظهور حضرت وجود دارد که در مقاله ای با عنوان «سیمای یاران حضرت مهدی (عج) در نهج البلاغه» به طور مفصل به آن پرداخته شده است.
نتیجه گیری
ظهور حضرت مهدی (عج) و نکات پیرامون آن در کلام امیرالمومنین علی (علیه السلام)، به دو بخش قبل و حین ظهور، تقسیم بندی شد. تبعیت از هواهای نفسانی، فرو رفتن در فساد، گمراهی، جنگ و خون ریزی، نمونه ای از تصویری است که نهج البلاغه از احوال پیش از ظهور حضرت مهدی (عج) پیش روی ما قرار می دهد و در عین حال، ظهور آن عزیز غایب را، امری حتمی، طوفنده و محکم معرفی می کند.
پی نوشت ها
[1] دشتی، نهج البلاغه، خطبه 150.
[2]نواب لاهیجی، شرح نهج البلاغه، ص ۶۵۶.
[3]دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه 182.
[4] زمانی، ترجمه نهج البلاغه، ص ۴۵۱.
[5] فیض الاسلام، ترجمه نهج البلاغه، ص ۵۹۵.
[6] اصول کافی، ج 21، ص 251.
[7] دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ص ۱38.
[8] معادیخواه، ترجمه نهج البلاغه، ص ۱۶۷.
[9] شریعتی، امامت در نهج البلاغه، ص ۱۲۱-۱۲۰.
[10] دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه 138.
[11] ابن میثم البحرانی، شرح نهج البلاغه، ص ۱۶۸.
[12] نواب لاهیجی، شرح نهج البلاغه، ص ۶۲۶.
[13] انصاری قمی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ص ۳۶۰.
[14] شریعتی، امامت در نهج البلاغه، ص ۱۱۸.
[15] انصاری قمی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ص ۱۱۳۲.
[16] نواب لاهیجی، شرح نهج البلاغه، ص ۱۲۸۹.
[17] شریعتی، امامت در نهج البلاغه، ص ۱۳۵.
منابع
- الموسوی (الشریف الرضی)، أبوالحسن محمدبن الحسین، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، چاپ چهاردهم، قم، انتشارات الهادی 1380.
- انصاری قمی، محمدعلی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، قم، ۱۳۴۵.
- زمانی، مصطفی، ترجمه نهج البلاغه، نشر پیام اسلام، تهران، 1374.
- نواب لاهیجی، محمدباقر، شرح نهج البلاغه، نشر اخوان کتابچی، تهران.
- ابن میثم، میثم بن علی البحرانی، شرح نهج البلاغه، 5 جلد، دفتر نشر الکتاب، تهران، 1379 ق.
- کلینی، یعقوب بن إسحاق، اصول کافی، ترجمه و شرح سید هاشم رسولی محلاتی، انتشارات چهارده معصوم قم.
- شریف رضی، نهج البلاغه، ترجمه و شرح، سید علینقی فیض الاسلام، بینا، تهران، ١٣٥١ش.
- شریعتی، محمدتقی، امامت در نهج البلاغه؛ نشر بعثت، 1357.
- معادیخواه، عبدالمجید، خورشید بی غروب، ترجمه نهج البلاغه، نشر ذره، تهران، 1379.