روز قیامت، مهم ترین روز برای تمام انسان ها است. در این روز، تمامی اعمال نیک و بد انسان ها در سنجه دقیق الهی قرار خواهد گرفت و هیچ عملی نزد پروردگار بی حساب نخواهد ماند. حق حق داران بازگردانده می شود و ظالمین به سزای اعمال خود در دنیا خواهند رسید. برای بررسی و تحلیل این روز مهم، به سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) متوسل می شویم و از دانش ایشان بهره می جوییم.
دنیای گذرا
امیرالمومنین على (علیه السلام) در خطبه اى مردم را به موقتى بودن زندگى دنیا و پیش رو بودن روز قیامت توجه داده است و مى فرمایند:
«أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا الدُّنْيَا دَارُ مَجَازٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ، فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ؛ وَ لَا تَهْتِكُوا أَسْتَارَكُمْ عِنْدَ مَنْ يَعْلَمُ أَسْرَارَكُمْ، وَ أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُكُمْ، فَفِيهَا اخْتُبِرْتُمْ وَ لِغَيْرِهَا خُلِقْتُمْ. إِنَّ الْمَرْءَ إِذَا هَلَكَ قَالَ النَّاسُ مَا تَرَكَ، وَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ مَا قَدَّمَ؟ لِلَّهِ آبَاؤُكُمْ، فَقَدِّمُوا بَعْضاً يَكُنْ لَكُمْ قَرْضاً، وَ لَا تُخْلِفُوا كُلًّا فَيَكُونَ فَرْضاً عَلَيْكُم؛[1]
اى مردم! دنیا سراى گذر و آخرت خانه جاویدان است. پس از گذرگاه خویش براى سر منزل جاودانه توشه برگیرید و پرده هاى خود را در نزد کسى که بر اسرار شما آگاه است، پاره نکنید. پیش از آن که بدن هاى شما از دنیا خارج گردد، دلهایتان را خارج کنید.
شما را در دنیا آزموده اند و براى غیر دنیا آفریده اند. کسى که بمیرد، مردم مى گویند: چه باقى گذاشت، اما فرشتگان مى گویند: چه پیش فرستاد؟ خدا پدرانتان را بیامرزد، مقدارى از ثروت خود را جلوتر بفرستید تا در نزد خدا باقى ماند و همه را براى وارثان مگذارید که پاسخگویى آن بر شما واجب است».
ویژگى هاى روز قیامت
روز قیامت، مهمترین و حساس ترین روزی است که هر انسانى در پیش رو دارد. امیرالمومنین على (علیه السلام) درباره قیامت مى فرمایند:
«أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ، فَإِنَّهَا الزِّمَامُ وَ الْقِوَامُ، فَتَمَسَّكُوا بِوَثَائِقِهَا وَ اعْتَصِمُوا بِحَقَائِقِهَا، تَؤُلْ بِكُمْ إِلَى أَكْنَانِ الدَّعَةِ وَ أَوْطَانِ السَّعَةِ وَ مَعَاقِلِ الْحِرْزِ وَ مَنَازِلِ الْعِزِّ، فِي «يَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ» وَ تُظْلِمُ لَهُ الْأَقْطَارُ وَ تُعَطَّلُ فِيهِ صُرُومُ الْعِشَارِ وَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ، فَتَزْهَقُ كُلُّ مُهْجَةٍ وَ تَبْكَمُ كُلُّ لَهْجَةٍ وَ تَذِلُّ الشُّمُّ الشَّوَامِخُ وَ الصُّمُّ الرَّوَاسِخُ، فَيَصِيرُ صَلْدُهَا سَرَاباً [رَقْرَاقاً] رَقْرَقاً وَ مَعْهَدُهَا قَاعاً سَمْلَقاً، فَلَا شَفِيعٌ يَشْفَعُ وَ لَا حَمِيمٌ يَنْفَعُ وَ لَا مَعْذِرَةٌ تَدْفَع»؛[2]
اى بندگان خدا! شما را به پرهیزکارى سفارش مى کنم که عامل کنترل و مایه استوارى شماست. پس به رشته هاى تقوا چنگ زنید و به حقیقت هاى آن پناه آورید تا شما را به سر منزل آرامش، جایگاه هاى وسیع، پناهگاه هاى محکم و منزلگاه هاى پر عزت برساند، در روزى که چشم ها خیره مى شود و همه جا در نظر انسان تاریک است و گله هاى شتر و مال و اموال فراوان فراموش مى گردد؛ زیرا به هنگام قیامت، به گونه اى، در صور اسرافیل مى دمند که قلب ها از کار مى افتد، زبان ها باز مى ایستد، کوه هاى بلند و سنگ هاى محکم فرو مى ریزد و قسمت هاى سخت آن، نرم چون سرابى مى ماند، کوهستان ها با زمین هموار مى گردد چنان که نه پستى و نه بلندى موجود است. پس در آن هنگام نه شفاعت کننده اى است که شفاعت کند و نه دوستى که نفع رساند و نه پوزش خواستن سودى دارد».
رخدادهای روز قیامت
روز قیامت، روزى است که انسان در دادگاه عدل الهى باید پاسخگوى همه اعمال و رفتار خویش باشد. در این دادگاه، عذر بیهوده، دروغگویى و ادعاهاى باطل ناممکن است؛ زیرا هر کس حقیقت اعمال خویش را مستقیما مشاهده مى کند و شاهدان که عبارتند از خدا، پیامبران و اولیای الهی، فرشتگان، مومنان و نیز اعضا و جوارح او، جملگى بر اعمال او شهادت مى دهند و راهى براى فرار از کرده خویش نخواهد داشت.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) مى فرمایند:
«إِذَا رَجَفَتِ الرَّاجِفَةُ وَ حَقَّتْ بِجَلَائِلِهَا الْقِيَامَةُ، وَ لَحِقَ بِكُلِّ مَنْسَكٍ أَهْلُهُ وَ بِكُلِّ مَعْبُودٍ عَبَدَتُهُ وَ بِكُلِّ مُطَاعٍ أَهْلُ طَاعَتِهِ؛ فَلَمْ [يَجْرِ] يُجْزَ فِي عَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ يَوْمَئِذٍ خَرْقُ بَصَرٍ فِي الْهَوَاءِ وَ لَا هَمْسُ قَدَمٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا بِحَقِّهِ. فَكَمْ حُجَّةٍ يَوْمَ ذَاكَ دَاحِضَةٌ وَ عَلَائِقِ عُذْرٍ مُنْقَطِعَةٌ؛ فَتَحَرَّ مِنْ أَمْرِكَ مَا يَقُومُ بِهِ عُذْرُكَ وَ تَثْبُتُ بِهِ حُجَّتُكَ، وَ خُذْ مَا يَبْقَى لَكَ مِمَّا لَا تَبْقَى لَهُ، وَ تَيَسَّرْ لِسَفَرِكَ وَ شِمْ بَرْقَ النَّجَاةِ وَ ارْحَلْ مَطَايَا التَّشْمِير؛[3]
آن گاه که زمین سخت بلرزد و نشانه هاى هولناک قیامت تحقق پذیرد و پیروان هر دینى به آن ملحق شوند و هر پرستش کننده به معبود خود و هر اطاعت کننده اى به فرمانده خود رسد، نه چشمى برخلاف عدالت گشوده و نه قدمى بر خلاف حق آهسته بر زمین نهاده مى شود.
در آن روز چه دلیل هایى که باطل مى گردد و عذرهایى که پذیرفته نمى شود. پس در جست و جوى عذرى باش که پذیرفته شود و دلیلى بجوى که استوار باشد. از دنیاى فانى براى آخرت جاویدان توشه بردار و براى سفر آخرت وسایل لازم را آماده کن. به برق نجات دیده بگشا، و بار و توشه آخرت را بر پشت مركب هاى همت محکم ببند».
یکى از برنامه هاى مهمى که تمامى پیامبران الهى پس از خداپرستی، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد و روز قیامت بوده است؛ زیرا در سایه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرینش تحقق مى یابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پیدا مى کند.
از این رو ما مسلمانان معتقدیم که خداوند بارى تعالى در روز قیامت، همه انسان ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پیشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسیدگى شود. امیرالمومنین على (علیه السلام) درباره این روز مى فرمایند:
«وَ ذَلِكَ یوْمٌ یجْمَعُ اللَّهُ فِیهِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ وَ جَزَاءِ الْأَعْمَالِ خُضُوعاً قِیاماً، قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ وَ رَجَفَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ، فَأَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَیهِ مَوْضِعاً وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً»؛[4]
روز قیامت روزى است که خداوند همه انسان هاى گذشته و آینده را براى رسیدگى دقیق حساب و رسیدن به پاداش اعمال، گرد آورد. پس همه فروتنانه به پاخیزند، در حالى که عرق از سر و رویشان و کنار دهانشان جارى است و زمین زیر پایشان لرزان است. نیکوحال ترین آنان کسى است که جاى گذاشتن دو پایش را پیدا کند یا جایى براى آسوده ماندن بیابد».
ضرورت توجه به معاد و روز قیامت
سراسر زندگى دنیا، تنها گذرگاهى است براى رسیدن به مقصد نهایى انسان. امیرالمومنین على (علیه السلام) در نامه اى به فرزندش امام حسن مجتبى (علیه السلام) با توجه دادن به این مطلب مى فرمایند:
«يا بُنَىَّ، اِنّى قَدْ اَنْبَأْتُكَ عَنِ الدُّنْيا وَ حالِها وَ زَوالِها وَ انْتِقالِها، وَ اَنْبَأْتُكَ عَنِ الاْخِرَةِ وَ ما اُعِدَّ لاَِهْلِها فيها، وَ ضَرَبْتُ لَكَ فيهِمَا الاَْمْثالَ لِتَعْتَبِرَ بِها وَ تَحْذُوَ عَلَيْها. اِنَّما مَثَلُ مَنْ خَبَرَ الدُّنْيا كَمَثَلِ قَوْم سَفْر نَبا بِهِمْ مَنْزِلٌ جَديبٌ فَاَمُّوا مَنْزِلاً خَصيباً وَ جَناباً مَريعاً، فَاحْتَمَلُوا وَعْثاءَ الطَّريقِ، وَ فِراقَ الصَّديقِ وَ خُشُونَةَ السَّفَرِ، وَ جُشُوبَةَ الْمَطْعَمِ لِيَأْتُوا سَعَةَ دارِهِمْ، وَ مَنْزِلَ قَرارِهِمْ؛[5]
پسرم! من تو را از دنیا و تحولات گوناگون و نابودى و دست به دست گردیدنش آگاه کردم و از آخرت و آنچه براى انسان ها در آنجا فراهم است، اطلاع دادم و براى هر دو مثال ها زدم، تا پند پذیرى و راه و رسم زندگى بیاموزى. همانا داستان آن کس که دنیا را آزمود، چونان مسافرانى است که در سر منزلى بى آب و علف و دشوار زندگى مى کنند و قصد کوچ به سرزمینى دارند که در آنجا آسایش و رفاه فراهم است. پس مشکلات راه را تحمل مى کنند و جدایى دوستان و سختى سفر و ناگوارى غذا را با جان و دل مى پذیرند تا به جایگاه وسیع و منزلگاه امن و با آرامش قدم بگذارند.
آنها از سختى هاى طول سفر احساس ناراحتى ندارند و هزینه هاى مصرف شده را غرامت نمى شمارند و هیچ چیز براى آنان، دوست داشتنى نیست، جز آنکه به منزل امن و محل آرامش برسند».
ضرورت یاد روز قیامت و عذاب الهى
به یاد آوردن هر چیزی سبب می شود تا انسان توجهش به آن موضوع جلب شده و هرگز از لوازم آن دوری نکند. امیرالمومنین على (علیه السلام) در سخنانى پیرامون به یاد آوردن شدت عذاب الهى و آتش دوزخ چنین مى فرمایند:
«وَ أَنْتُمْ بَنُو سَبِيلٍ عَلَى سَفَرٍ مِنْ دَارٍ لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ، وَ قَدْ أُوذِنْتُمْ مِنْهَا بِالارْتِحَالِ وَ أُمِرْتُمْ فِيهَا بِالزَّادِ. وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ لِهَذَا الْجِلْدِ الرَّقِيقِ صَبْرٌ عَلَى النَّارِ، فَارْحَمُوا نُفُوسَكُمْ؛ فَإِنَّكُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِي مَصَائِبِ الدُّنْيَا، أَفَرَأَيْتُمْ جَزَعَ أَحَدِكُمْ مِنَ الشَّوْكَةِ تُصِيبُهُ وَ الْعَثْرَةِ تُدْمِيهِ وَ الرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ، فَكَيْفَ إِذَا كَانَ بَيْنَ طَابَقَيْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِيعَ حَجَرٍ وَ قَرِينَ شَيْطَانٍ؛[6]
ای مردم! شما چونان مسافران در راهید که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید. دنیا خانه اصلى شما نیست. پس به جمع آورى زاد و توشه بپردازید. آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد، پس به خود رحم کنید. شما مصیبت هاى دنیا را آزمودید، آیا ناراحتى آدمى را بر اثر خارى که در بدنش فرو رفته یا ریگ هاى داغ بیابان او را رنج داده دیده اید؟ پس چگونه مى شود تحمل کرد که در میان دو طبقه آتش، در کنار سنگ هاى گداخته، هم نشین شیطان باشید؟».
خلقت دوباره انسان ها
یکى از ادعاهایى که منکران روز قیامت بیان مى کردند، این بود که آفرینش دوباره انسان ها ناممکن است؛ لیکن قرآن مجید در پاسخ آن ها مى فرماید: «أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا[7]؛ آیا آفرینش شما (بعد از مرگ) مشکل تر است یا آفرینش آسمان که خداوند آن را بنا نهاد؟
آرى، خداوند متعال با قدرت خویش، انسان ها را بار دیگر خواهد آفرید تا با حسابرسى اعمالشان، زندگى همراه با نعمت و رحمت، یا نقمت و عذاب براى ایشان شروع شود. در فرمایشى از امیرالمومنین علی (علیه السلام) آمده است:
«حَتَّى إِذَا بَلَغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَ الْأَمْرُ مَقَادِيرَهُ وَ أُلْحِقَ آخِرُ الْخَلْقِ بِأَوَّلِهِ وَ جَاءَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ مَا يُرِيدُهُ مِنْ تَجْدِيدِ خَلْقِهِ أَمَادَ السَّمَاءَ وَ فَطَرَهَا وَ أَرَجَّ الْأَرْضَ وَ أَرْجَفَهَا وَ قَلَعَ جِبَالَهَا وَ نَسَفَهَا وَ دَكَّ بَعْضُهَا بَعْضاً مِنْ هَيْبَةِ جَلَالَتِهِ وَ مَخُوفِ سَطْوَتِهِ وَ أَخْرَجَ مَنْ فِيهَا فَجَدَّدَهُمْ بَعْدَ إِخْلَاقِهِمْ وَ جَمَعَهُمْ بَعْدَ تَفَرُّقِهِمْ ثُمَّ مَيَّزَهُمْ لِمَا يُرِيدُهُ مِنْ مَسْأَلَتِهِمْ عَنْ خَفَايَا الْأَعْمَالِ وَ خَبَايَا الْأَفْعَالِ؛[8]
تا آن زمان که پرونده این جهان بسته شود و خواست الهى فرا رسد و آخر آفریدگان به آغاز آن بپیوندد و فرمان خدا در آفرینش دوباره در رسد، آنگاه آسمان را به حرکت آورد و از هم بشکافد و زمین را به شدت بلرزاند و تکان سخت دهد که کوه ها از جا کنده شده و در برابر هیبت و جلال پروردگارى بر یکدیگر کوبیده و متلاشى شده و با خاک یکسان گردد. سپس هر کس را که در زمین به خاک سپرده شده، درآورد و پس از فرسودگى تازه شان گرداند و پس از پراکنده شدن، همه را گرد آورد. سپس براى حسابرسى و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد».
انسان ها در پیشگاه الهى
امیرالمومنین على (علیه السلام) در خطبه اى از نهج البلاغه، پیرامون زنده شدن انسان ها در روز قیامت و حاضر شدن آن ها در پیشگاه الهى براى پاسخگویى اعمالشان چنین می فرماید:
«حَتَّى إِذَا تَصَرَّمَتِ الْأُمُورُ وَ تَقَضَّتِ الدُّهُورُ وَ أَزِفَ النُّشُورُ أَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرَائِحِ الْقُبُورِ وَ أَوْكَارِ الطُّيُورِ وَ أَوْجِرَةِ السِّبَاعِ وَ مَطَارِحِ الْمَهَالِكِ سِرَاعاً إِلَى أَمْرِهِ مُهْطِعِينَ إِلَى مَعَادِهِ رَعِيلًا صُمُوتاً قِيَاماً صُفُوفاً يَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ وَ يُسْمِعُهُمُ الدَّاعِي عَلَيْهِمْ لَبُوسُ الِاسْتِكَانَةِ وَ ضَرَعُ الِاسْتِسْلَامِ وَ الذِّلَّةِ قَدْ ضَلَّتِ الْحِيَلُ وَ انْقَطَعَ الْأَمَلُ وَ هَوَتِ الْأَفْئِدَةُ كَاظِمَةً وَ خَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ مُهَيْنِمَةً وَ أَلْجَمَ الْعَرَقُ وَ عَظُمَ الشَّفَقُ وَ أُرْعِدَتِ الْأَسْمَاعُ لِزَبْرَةِ الدَّاعِي إِلَى فَصْلِ الْخِطَابِ وَ مُقَايَضَةِ الْجَزَاءِ وَ نَكَالِ الْعِقَابِ وَ نَوَالِ الثَّوَابِ؛[9]
تا آنجا که امور زندگانى پیاپى بگذرد و روزگاران سپرى شود و رستاخیز برپا گردد. در آن زمان، انسان ها را از شکاف گورها و لانه هاى پرندگان و خانه درندگان و میدان هاى جنگ بیرون مى آورند و آن ها با شتاب به سوى پروردگار مى روند و به صورت دسته هایى خاموش و صف هاى آرام و ایستاده حاضر مى شوند.
چشم بیننده خدا آن ها را مى نگرد و صداى فرشتگان به گوش مى رسد. در آن هنگام، انسان لباس نیاز و فروتنى مى پوشد و مى بیند که درهاى حیله و فریب بسته شده و آرزوها قطع گردیده است. دل ها آرام و صداها آهسته است و عرق از گونه ها چنان جارى است که امکان حرف زدن نیست. اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته، بانگى رعدآسا و گوش خراش، همه را لرزانده، به سوى پیشگاه عدالت براى دریافت کیفر و پاداش مى کشاند».
توصیف بهشت و جهنم
در سخنانى از امام على (علیه السلام) در توصیف بهشت و جهنم چنین آمده است:
«فَأَمَّا أَهْلُ الطَّاعَةِ فَأَثَابَهُمْ بِجِوَارِهِ وَ خَلَّدَهُمْ فِي دَارِهِ، حَيْثُ لَا يَظْعَنُ النُّزَّالُ وَ لَا تَتَغَيَّرُ بِهِمُ الْحَالُ وَ لَا تَنُوبُهُمُ الْأَفْزَاعُ وَ لَا تَنَالُهُمُ الْأَسْقَامُ وَ لَا تَعْرِضُ لَهُمُ الْأَخْطَارُ وَ لَا تُشْخِصُهُمُ الْأَسْفَارُ؛ وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ وَ غَلَّ الْأَيْدِيَ إِلَى الْأَعْنَاقِ وَ قَرَنَ النَّوَاصِيَ بِالْأَقْدَامِ وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ وَ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ، فِي عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَى أَهْلِهِ فِي نَارٍ لَهَا كَلَبٌ وَ لَجَبٌ وَ لَهَبٌ سَاطِعٌ وَ قَصِيفٌ هَائِلٌ، لَا يَظْعَنُ مُقِيمُهَا وَ لَا يُفَادَى أَسِيرُهَا؛[10]
خداوند، فرمانبرداران و اهل طاعت را در جوار رحمت خویش جاى دهد و در بهشت جاویدان قرار دهد؛ خانه اى که مسکن گزیدگان آن هرگز کوچ نکنند و حالات زندگى آنان تغییر نپذیرد. در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند و بیمارى ها در ایشان نفوذ نخواهد کرد. خطراتى دامن گیرشان نمى شود و سفرى در پیش ندارند تا از منزل به منزل دیگر کوچ کنند.
اما گنهکاران را در بدترین منزلگاه درآورد و دست و پاى آن ها را با غل و زنجیر به گردنشان درآویزد؛ چنان که سرهایشان به پاها نزدیک گردد. جامه هاى آتشین بر بدنشان پوشاند و در عذابى که حرارت آتش آن بسیار شدید و صداى شعله ها هراس انگیز است قرار دهد؛ جایگاهى که هرگز از آن خارج نگردد و براى اسیران آن غرامتى نپذیرند».
فراهم نمودن زاد و توشه روز قیامت
در فرمایشى از امیرالمومنین على (علیه السلام) خطاب به فرزند گرامى شان امام مجتبى (علیه السلام) درباره ضرورت توجه به منازل مختلفى که پس از مرگ در پیش روى انسان است و نیز تلاش و کوشش در راه فراهم نمودن زاد و توشه براى این مسافرت بسیار مهم چنین آمده است:
«وَ إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ يَحْمِلُ لَكَ زَادَكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَيُوَافِيكَ بِهِ غَداً حَيْثُ تَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إِيَّاهُ وَ أَكْثِرْ مِنْ تَزْوِيدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَيْهِ فَلَعَلَّكَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُهُ وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَكَ فِي حَالِ غِنَاكَ لِيَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَكَ فِي يَوْمِ عُسْرَتِك؛[11]
اگر مستمندى را دیدى که توشه ات را تا قیامت مى برد و فردا که به آن نیاز دارى به تو باز مى گرداند، کمک او را غنیمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالى دارى، بیشتر انفاق کن و همراه او بفرست؛ زیرا ممکن است روزى در رستاخیز در جست و جوى چنین فردى باشى و او را نیابى. به هنگام بى نیازى، اگر کسى از تو وام خواهد، غنیمت بشمار تا در روز سختى و تنگدستى به تو باز گرداند».
نتیجه گیری
روز قیامت از دیدگاه امیرالمومنین علی (علیه السلام)، حتمی و یقینی است و روزی است که پیش روی همه انسان ها قرار خواهد گرفت. در این روز، انسان ها پیرامون تمامی اعمال خود، مورد مواخذه خداوند متعال قرار خواهند گرفت و باید پاسخگوی ذره ذره اعمال خود باشند.
سرای دنیا، زودگذر و فانی و روز قیامت و بهشت و جهنم ماندگار و جاویدان است و انسان ها با اعمال خود در این دنیا، زمینه نیک و بد بودن روز قیامت خود را فراهم خواهند ساخت.
پی نوشت ها
[1] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 203.
[2] همان، خطبه 195.
[3] همان، خطبه 223.
[4] همان، خطبه 102.
[5] همان، نامه 31.
[6] نهج البلاغه، خطبه 183.
[7] نازعات/ 27.
[8] همان، خطبه 109.
[9] نهج البلاغه، خطبه 83.
[10] همان، خطبه 109.
[11] همان، نامه 31.
منابع
- قرآن کریم
- الموسوی (الشریف الرضی)، أبوالحسن محمدبن الحسین، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، چاپ چهاردهم، قم، انتشارات الهادی 1380
با اقتباس از: حمزه کریم خانی، ماه نامه گلبرگ، شماره 66، شهریور 1384.