امام علی (ع) در آموزه های خود به توسعه منابع انسانی و منابع طبیعی به عنوان دو رکن اساسی پیشرفت جامعه اشاره می کنند. اصولا توسعه منابع، به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در پیشرفت جوامع، شامل بهبود و افزایش ظرفیت های انسانی، طبیعی و اقتصادی است. ایشان می فرمایند که تربیت انسان ها از طریق آموزش علم و تقویت اخلاق، پایه ای برای ساختن جامعه ای عادلانه و پیشرفته است. از منظر امام علی (ع)، توسعه منابع انسانی باید با بهره برداری صحیح و مسئولانه از منابع طبیعی همراه باشد تا همگان از نعمت های الهی به طور عادلانه بهرهمند شوند.
توسعه منابع انسانی
توسعه منابع انسانی، اساس و شالوده هر پیشرفت اقتصادی بشمار می آید. می دانیم که جامعه در دو محیط شکل می گیرد، محیط عقب مانده و منحط و محیط های پیشرفته و متمدن، در محیط عقب مانده هر چیزی محکوم به عقب ماندگی است، حتی عوامل پیشرفت نیز با دست مردمان عقب مانده به عوامل ویرانی و نابودی بدل می گردد.
به عنوان مثال به ثروت های معدنی که خداوند به بعضی از ملت های عقب مانده در دل قاره آفریقا داده است، دقت کنیم، می بینیم که چگونه با دست انسان ها این نعمت به عامل بدبختی تبدیل شده است. وقتی که ملت آفریقا نتواند از این معادن بهره برداری کند؛ مسلما محل تجمع استعمارگران و استثمارگران و طماعان و کارتل ها و تراست ها خواهد شد و بدون تردید جمعیت، در چنین جوامعی، عامل انحطاط و عقب ماندگی بخش های دیگر نیز می شود.
اما در محیط های متمدن و پیشرفته که همه در حال فعالیت و تولیدند، جمعیت عاملی مثبت و ثمربخش تلقی می گردد و واقعیتی که در جوامع اسلامی می گذرد، شاهد این مدعاست.
در مراحل تحرک و جهش اقتصادی، جمعیت عامل مثبت در گسترش و پیشرفت فعالیت اقتصادی به شمار می آید چون توان کاری بیشتری را در اختیار برنامه ریزان اقتصادی قرار می دهد تا در بخش های غیر فعال از آنان استفاده کنند.
از این رو اسلام با توجه به احادیث وارده از رسول اکرم (ص) به افزایش جمعیت فرا می خواند: «تناكحوا تكثروا فإني اباهي بكم الامم» [1] ازدواج کنید، زیاد شوید، تا من در برابر امت های دیگر به وجود شما افتخار کنم.
پیداست که بر اساس این فراخوان، در آغاز پیدایش اسلام، شاهد حرکت چشمگیری بود و کمیت جمعیت نیز تأثیری مثبت در پیشرفت جامعه اسلامی داشت. ولی بدین معنی نیست که مسلمانان همواره سیر تصاعدی را در افزایش نسل طی کنند و مطالبات دیگر اهل بیت (ع) را در کنار این تکثیر نادیده بگیرند، چونکه در بعضی گفتار های حضرت، تعداد زیاد و گمراه نکوهش شده است، امام می فرماید:
«وَ أَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْسٍ فَأَبْعَدُهَا رَأْياً وَ أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا؛ وَ أَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا وَ أَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا، وَ هُمْ أَكْثَرُ وَ أَمْكَرُ وَ أَنْكَرُ، وَ نَحْنُ أَفْصَحُ وَ أَنْصَحُ وَ أَصْبَحُ»[2] بنی عبد شمس به شمار بیش اند و مکارتر و بد کردار ترند.
در گفتار های دیگر، امام (ع) می کوشد تا دیدگاه مردم را درباره ازدیاد فرزندان بدون رعایت آداب تربیت اسلامی تغییر دهد و در گفتار زیر از قوانینی پرده بر می دارد که از جهت اقتصادی بسیار حائز اهمیت است امام (ع) می فرماید:
«فَقَالَ لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ، وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ؛ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ؛ وَ لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ، رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ يَتَدَارَكُهَا بِالتَّوْبَةِ، وَ رَجُلٍ يُسَارِعُ فِي الْخَيْرَاتِ»[3]
فرمود: خير آن نيست كه مالت فراوان يا فرزندانت بسيار باشند، بلكه خير آن است كه علمت افزون و بردباريت بسيار باشد و اگر بر مردم مى بالى، باليدنت به پرستش پروردگارت بود. پس اگر نيكى كنى، خداى را سپاس گويى و اگر بدى كنى، از او آمرزش خواهى.
در اين جهان خيرى نيست، مگر براى دو كس: كسى كه گناهى مى كند و به توبه جبرانش مى نمايد و كسى كه براى كار هاى خير مى شتابد.
از گفتار بالا می توان نتیجه گرفت که:
– در مرحله عقب ماندگی، ثروت و فرزند تنها منهای اصول تربیتی، سودی ندارد، بلکه باری بر دوش انسان است.
– علم و دانش تنها راه غلبه بر واقعیت عقب مانده جامعه است.
– علم و دانش را باید با اخلاق پسندیده همراه ساخت.
– ارتباط مؤمن باید با خداوند تبارک و تعالی محکم باشد.
– وقتی که محیط سالم باشد، از بطن آن انسانی متولد می شود که برای کار های خیر می شتابد.
بنابراین، واقعیت باید دگرگون شود تا همه چیز تغییر یابد، انسان بیمار نیز چنین وضعی دارد، همه چیز در کام او تلخ است چه عسل، چه حنظل.
توسعه منابع طبیعی
خداوند سبحان انسان را آفرید و همراه آن منابعی را برای انسان بعنوان روزی قرار داد تا بتواند از آن تغذیه کند و برای هر کس سهمی از آن روزی قرار داد و از انسان خواسته است تا برای به دست آوردن روزی سعی و تلاش کند و گرنه سهم خود را از زندگی از دست خواهد داد.
منابع حیاتی گوناگون، متنوع و بسیار است و دانشمندان نیز هر روز به توسعه منابع جدیدی دست می یابند و هر روز منبعی را به منابع انرژی می افزایند و معادن تازه ای را در دل خاک کشف می کنند و منابع جدیدی را به منابع تغذیه اضافه می کنند. پس این تصور که منابع طبیعی محدود است، و یا کفاف زندگی ساکنان کره زمین را نمی دهد، وهمی بیش نیست و اشتباهی فاحش است؛ عقیده اشتباهی که مبنای نظریه سرمایه داری است.
بنابراین باید اعتراف کرد که مشکل در طبیعت نیست، بلکه مشکل اصلی محدود بودن معارف بشری است و شاید در آینده توسعه منابع جدید تغذیه فراهم گردد که هنوز بشریت آن را کشف نکرده است. و گاهی نیز دشواری بهره برداری از منابع، سبب اصلی نابسامانی اقتصادی است، چون کشور های فقیری هستند که ثروت های زیادی در اختیار دارند؛ اگر بتوانند از آن ثروت ها بهره برداری کنند.
گفتار های زیادی از فرموده های امام علی (ع) در اختیار ماست که این حقیقت را آشکار می کند و راه درست را پیش پای کسانی که می خواهند به آبادانی زمین بپردازند، قرار می دهد، از این رو به فرزندش امام حسن (ع) می فرماید:
«ثُمَّ جَعَلَ فِي يَدَيْكَ مَفَاتِيحَ خَزَائِنِهِ بِمَا أَذِنَ لَكَ فِيهِ مِنْ مَسْأَلَتِهِ، فَمَتَى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ وَ اسْتَمْطَرْتَ شَآبِيبَ رَحْمَتِهِ»[4]
خداوند كليدهاى خزاين خود را در دستان تو نهاده است، زيرا تو را رخصت داده كه از او بخواهى و هر زمان كه بخواهى درهاى نعمتش را به دعا بگشايى و ريزش باران رحمتش را طلب كنى. هر چه که انسان بدان نیاز دارد در طبیعت موجود است، و خداوند ثروت های طبیعی را در گنجینه هایی قرار داده و رموزی را برای آن در نظر گرفته است که رمز گشایش آن توکل به خدا و یاری جستن از او است که عملا در دست خود انسان است.
روزی دهنده، خداوند تبارک و تعالی است و قدرت لایزالش نیز نامحدود است، او روزی بندگانش را هر چند زیاد باشند و هر قدر زاد و ولد داشته باشند تضمین کرده است گفتار های زیادی از حضرت نقل شده است که پرده از این حقیقت بر می دارد و جای هیچ شکی را باقی نمی گذارند و بیان می کند که منابع طبیعی فنا ناپذیر است. زیرا خداوند تبارک و تعالی وقتی انسان را آفریده، وسایل زندگیش از پوشاک و خوراک و غیره را نیز آفرید.
امام (ع) می فرماید: «مَنْ عَاشَ فَعَلَيْهِ رِزْقُهُ»[5] هر که زنده باشد، روزیش با اوست.«دَعَا كُلَّ طَائِرٍ بِاسْمِهِ وَ كَفَلَ لَهُ بِرِزْقِهِ»[6] هر پرنده ای را به نام خود خواند و عهده دار روزی آن گردید. «قَسَمَ أَرْزَاقَهُمْ، وَأَحْصَى آثَارَهُمْ»[7] روزی بندگان خود را میانشان تقسیم نموده و آثار و اعمالشان را حساب کرده است.
ده ها گفتار دیگر نیز از امام نقل شده و حاکی از اینست که خداوند روزی آفریدگانش را فراهم کرده است و گفتارهای دیگری است که نیاز به تأمل بیشتری دارد. امام می فرماید: «وَ أَرْفَغَ لَكُمُ الْمَعَاشَ»[8] معاش را برایتان رفیع می سازد. و نیز می فرماید: «لو شئت لا تخذت من هذا الماء نورا»[9] اگر می خواستم از این آب نور می گرفتم.
کدام عقل قدرتمندی می توانست حقیقت این سخن امیر المؤمنین را در آن روز دریابد، مسلما پس از آن که معارف بشری گسترده شد، انسان توانست بفهمد نیرویی که از ذره هیدروژن موجود در آب بوجود می آید، بسیار بیشتر از نیرویی است که از ذره اورانیوم غنی شده بدست می آید. بنابراین آب، بزرگترین و قوی ترین منبع انرژی است.
موانع توسعه منابع طبيعى و انسانى
مانع اول: بيكارى
یکی از موانع توسعه منابع طبیعی، بیکاری است که در اثر آن بخش زیادی از افراد جامعه از شرکت در فعالیت اقتصادی باز می مانند و تولید کاهش می یابد و در نتیجه، درصد رشد جمعیت نسبت به تولید بالاتر می رود و این امر موجب فقر و تنگدستی می گردد که معمولا از سه عامل ناشی می شود:
عامل اول: به خود افراد بر می گردد، زیرا بعضی از آنها به تنبلی و راحت طلبی عادت کرده اند اسلام این افراد را به کار و تلاش تشویق می کند و از آنان می خواهد که با قدم گذاشتن در صحنه کار و تلاش خود را از تنبلی و تن پروری رها سازند.
عامل دوم: شرایط و زمینه های کار است؛ گاهی شخص موقعیت کار پیدا نمی کند و هنگامی که سطح اقتصادی در جامعه پایین بیاید، بازار کار نیز کساد می شود و شخص علیرغم توانائی، فرصتی برای کار پیدا نمی کند. روشی که اسلام برای حل این مشکل ارایه می دهد عبارت است از:
1– جلوگیری از ثروت اندوزی: امام علی (ع) می فرماید:
«فَلَا يَغُرَّنَّكَ سَوَادُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ وَ قَدْ رَأَيْتَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ مِمَّنْ جَمَعَ الْمَالَ»[10] پس به بسیاری مردمان فریفته نشوی، که خود به چشم خود دیدی آن را که پیش از تو بود، مال ها اندوخت.
در همین خطبه می فرماید: «أَمَا رَأَيْتُمُ الَّذِينَ يَأْمُلُونَ بَعِيداً وَ يَبْنُونَ مَشِيداً وَ يَجْمَعُونَ كَثِيراً، كَيْفَ أَصْبَحَتْ بُيُوتُهُمْ قُبُوراً وَ مَا جَمَعُوا بُوراً وَ صَارَتْ أَمْوَالُهُمْ لِلْوَارِثِينَ»[11] آیا آن کسانی را که آرزو های دور و دراز در دل داشتند و بنا های بلند و استوار بر می آوردند، و مال فراوان گرد آورده بودند دیدی تباه گردید و اموالشان به میراث خوران رسید.
سپس امام (ع) درباره بعضی از مردم که گوئی کسری و قیصرند، می فرماید: «وَ مَنْ جَمَعَ الْمَالَ عَلَى الْمَالِ فَأَكْثَرَ وَ مَنْ بَنَى وَ شَيَّدَ وَ زَخْرَفَ وَ نَجَّدَ»[12] و نیز آن کس که دارایی خود را گرد آورد، و همواره بر آن افزود و کاخ های استوار برآورد و آنها را بیاراست و آرایه ساخت.
2- استفاده ثروت در راه خیر: اگر انسان مؤمن به مالی دست یابد، بهتر است که آن را در کار های خیر استفاده کند و در های امید را به روی کسانی که، کار پیدا نمی کنند، بگشاید.
امام (ع) می فرماید: «من بذل ماله جلّ»[13] آن که مالش را ببخشد، بزرگی بیند. «من بذل في ذات اللّه ماله عجّل له الخلف»[14] آن که مالش را در راه خدا بذل و بخشش کند، مالش زود جبران گردد.
3– در جستجوی کار بودن: اگر انسان در جایی کاری پیدا نکند می تواند به جای دیگر مسافرت کند و با تحمل سختی ها و دشواری ها به خواسته خویش دست یابد، چون کار براحتی بدست نمی آید بلکه باید در راه آن تلاش کرد و سختی ها را به جان خرید امام (ع) می فرماید: «من ركب الأهوال إكتسب الأموال»[15] سوار شدن بر مرکب خطر، مال و ثروت بدنبال آورد.
امام (ع) به فرزندش امام حسن (ع) می فرماید: «إسع في كدحك و لا تكن خازنا لغيرك»[16] سخت بکوش ولی گنج دیگران مباش، که هماهنگ با این آیه قرآن است: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ»[17] ای انسان تو در راه پروردگارت رنج فراوان می کشی، پس پاداش آن را خواهی دید.
عامل سوم: شرایط و اوضاع سیاسی است، گاهی ظلم سیاسی، موجب بروز شکاف اقتصادی در جامعه می شود و به تبع آن دو طبقه محروم و مرفه در جامعه بوجود می آید. گاهی نیز اوضاع نابسامان امنیتی چون بروز جنگ های داخلی و نا آرامی ها، فعالیت اقتصادی را دچار تزلزل می کند و در معرض خطر قرار می دهد در چنین اوضاعی تنها صلح و آرامش است که می تواند همه چیز را به حالت عادی برگرداند و وضعیت نابسامان اقتصادی را به ثبات و آرامش تبدیل کند از این رو امام علی (ع) به مالک اشتر می فرماید:
«وَلاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاکَ إِلَيْهِ عَدُوُّکَ وَلِلَّهِ فِيهِ رِضًى، فَإِنَّ فِي الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِکَ وَرَاحَةً مِنْ هُمُومِکَ وَأَمْناً لِبِلاَدِکَ»[18] اگر دشمنت تو را به صلح فراخواند، از آن روی متاب که خشنودی خدای در آن نهفته است، صلح سبب بر آسودن سپاهیانت شود و تو را از غم و رنج برهاند و کشورت را امنیت بخشد.
مانع دوم: عدم آگاهى از منابع طبيعى
بايد گفت كه پاره اى از كشور ها شناخت كاملى از امكانات مادى و توسعه منابع طبیعی خود ندارند نبايد از نظر دور داشت كه خداوند سبحان براى هر ملتى نوعى نعمت قرار داده است، اين گونه نيست كه ملتى فقير و ملتى ثروتمند باشند، بلكه ملت ناآگاهست، يعنى از آنچه خداوند روزى او قرار داده بى خبر است و نياز به مدت زمانى طولانى دارد تا وسايل علمی اش پيشرفت كند و بتواند منابع طبيعى خود را كشف كند.
قرآن كريم انسان را به سعى و تلاش تشويق می كند. «…فَٱمۡشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦ وَإِلَيۡهِ ٱلنُّشُورُ»[19] بر روى آن سير كنيد و از رزق خدا بخوريد، چون از قبر بيرون آييد به سوى او می رويد.
امام (ع) نيز با الهام از قرآن، انسان را به سير و سفر، سعى و تلاش از اين طريق، تشويق می كند.
امام می فرمايد: «مَا أَجْمَلَ فِي الطَّلَبِ مَنْ رَكِبَ الْبَحْرَ لِلتِّجَارَةِ»[20] چه زيباست كه انسان براى طلب روزى، به دريا سفر كند و به تجارت بپردازد.
و نيز می فرمايد: «فَانْظُرُوا إِلَى مَوَاقِعِ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْهِمْ حِينَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ رَسُولًا، فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طَاعَتَهُمْ وَ جَمَعَ عَلَى دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ، كَيْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَيْهِمْ جَنَاحَ كَرَامَتِهَا وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ نَعِيمِهَا»[21]
سپس اين قوم را بنگريد، آن گاه كه خداوند نعمت هاى خويش به آنان ارزانى داشت و برايشان پيامبرى فرستاد و آنان را فرمانبردار آيين او نمود و به دعوت او پراكندگي هاشان را به يگانگى بدل كرد و نعمت بال كرامت بر سرشان بگسترد و جويبار هاى خود را به سويشان روان داشت.
در اينجا امام (ع) انسان را فرا می خواند تا چشم خود را در برابر نعمت هايى كه خداوند به او ارزانى داشته؛ باز كند و منابع ضرورى و حياتى خود را در ميان آنها جستجو كند.
مدیریت صحیح در توسعه منابع طبیعی
تاریخ، گفتار هایی از امیرالمؤمنین (ع) را برای ما ثبت کرده است که دلیل و گواه روشنی بر توانمندی مدیریت اسلامی و توسعه منابع طبیعی است و ما تحت سه عنوان درباره آن بحث خواهیم کرد:
1- اهمیت وقت
امام (ع) می فرماید: «ما أسرع السّاعات في الأيّام و أسرع الأيّام في الشّهور و أسرع الشّهور في السّنة و أسرع السّنة في العمر»[22] ساعت های روز، روز های ماه و ماه های سال و سال های عمر چه شتابان می گذرند.
این گفتار بمنزله زنگ خطری است که امام (ع) برای هر انسانی که در این جهان زندگی می کند؛ بصدا در می آورد و گذشت سریع وقت را برای او به تصویر می کشد، زیرا شتابان می گذرد و انسان نیز باید بیشتر شتاب کند تا به او برسد وگرنه بزرگترین سرمایه اش – زمان – را از دست می دهد.
2- رعایت ترتیب بین اهم و مهم
امام علی (ع) می فرماید: «من اشتغل بغير المهمّ ضيّع الأهمّ»[23] هر کس به غیر مهم بپردازد، اهم را تباه سازد.
خسارت و زیانی که بعضی از کشور های جهان سوم با آن دست به گریبانند، از همین ناحیه است، یعنی، امور مهم را رها کردند و به کار های بیهوده اشتغال دارند، از آنجا که توانائی انسان محدود است باید عمر خود را در انجام کار های مهم صرف کند امام (ع) می فرماید:
«دع ما لا يعنيك و اشتغل بمهمّك الّذي ينجيك»[24] آنچه را که به تو مربوط نیست واگذار و به کار مهم خود که ترا رهایی دهد بپرداز.
وقتی انسان تصمیم می گیرد که در زندگی به کار های مهم بپرداز و امور ثانوی و غیر مهم را رها می کند، انسانی دیگر می شود و پایداری در کار ها را می آموزد و تا آخرین لحظه مجاهدت می کند.
امام علی (ع) در خصوص ارتباط بین وقت و اصل اهم و مهم می فرماید: «العمر أقصر من أن تعلم كل ما يحسن بك علمه فتعلم الأهم فالأهم»[25] عمر کوتاه تر از آنست که هر چه را که دانستنش خوب، بیاموزی، پس اهم را بیاموز.
بسیاری از مسائل توسعه منابع به همین اصل ارتباط پیدا می کند، برخی صنعت را مهمتر از کشاورزی می دانند و برخی اولویت را به کشاورزی می دهند، لذا با توجه به شرایط و امکانات باید اهم و مهم کرد، نه آن که بدون مطالعه و مقدمه دست به کاری زد.
3- تفکر و برنامه ریزی
امام (ع) در خصوص اندیشیدن و پیروی از عقل و خرد می فرماید: «رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ فَاعْتَبَرَ وَ اعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ»[26] رحمت خداوند بر کسی که بیندیشد و عبرت گیرد و چون عبرت گیرد دیده دلش گشوده شود.
«فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ»[27] اهل بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، بنگرد و ببیند. «لَا عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ»[28] هیچ دانشی چون تفکر نیست.
اسلام از افراد می خواهد که کار ها را با برنامه ریزی درست انجام دهند از این رو امام (ع) می فرماید: «مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ، عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ»[29] هر که از آرای دیگر استقبال کند، مواضع خطا را تواند شناخت. برنامه ریزی نشانه نظم در کار هاست و انسان منظم کسی است که در زندگی برای هر چیزی برنامه داشته باشد.
نتیجه گیری
از دیدگاه امام علی (ع)، توسعه منابع انسانی و طبیعی، همراه با تکیه بر علم و دانش، اساسی ترین عوامل پیشرفت و رهایی از عقب ماندگی جوامع هستند. ایشان بر اهمیت تربیت انسان ها و بهره برداری مسئولانه از منابع طبیعی تاکید دارند و علم را به عنوان ابزار اصلی برای دستیابی به عدالت و توسعه پایدار معرفی می کنند. زیرا بدون توجه به توسعه منابع، جوامع نمی توانند به اهداف بلندمدت خود دست یابند و در مسیر پیشرفت قرار گیرند.
بنابراین، پیروی از آموزه های امام علی (ع) می تواند به عنوان راهنمایی مؤثر برای جوامع در مسیر رشد و تعالی، هم در زمینه های علمی و انسانی و هم در حوزه های مدیریت توسعه منابع طبیعی، مورد استفاده قرار گیرد.
پی نوشت ها
[1]. مجلسی، بحارالانوار، ج17، ص259.
[2]. شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 116.
[3]. شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 94.
[4]. شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 31.
[5]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 109.
[6]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 185.
[7]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 90.
[8]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 83.
[9]. امین، التکامل فی الاسلام، ج3، ص51.
[10]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 132.
[11]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 132.
[12]. شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 3.
[13]. آمدی، غرر الحکم و دررالکلم، ص575.
[14]. آمدی، غرر الحکم و دررالکلم، ص634.
[15]. آمدی، غرر الحکم و دررالکلم، ص622.
[16]. آمدی، غرر الحکم و دررالکلم، ص141.
[17]. انشقاق، 6.
[18]. شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[19]. ملک، 15.
[20]. کلینی،اصول كافى، ج5، ص256.
[21]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 192.
[22]. آمدی، غرر الحکم و دررالکلم، ص694.
[23]. آمدی، غرر الحکم و دررالکلم، ص626.
[24]. آمدی، غرر الحکم و دررالکلم، ص818.
[25]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج20، ص262.
[26]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 103.
[27]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 153.
[28]. شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 113.
[29]. شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 173.
منابع
- قرآن کریم
- ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي، 1363ق
- امین، احمد، التکامل في الإسلام، قم، اسماعیلیان، 1384ق
- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و دررالکلم، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸ش
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، دارالهجرة، ۱۴۱۴ق
- مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحياء التراث العربي، 1403ق
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول كافى، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407ق
منبع مقاله با اقتباس از:
حائری، محسن، اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه، تهران، بنياد نهج البلاغه، 1386ش.