جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

اخلاق و تربیت

اهمیت و ابعاد تربیت فرزند از منظر امام علی (علیه السلام)

اهمیت و ابعاد تربیت فرزند از منظر امام علی (علیه السلام)

مقوله تربیت از ابتدایی ‏ترین و اساسی ‏ترین نیازهای زندگی بشری ‏است و نه تنها تربیت لازمه جدایی ناپذیر زندگی، که متن آن بوده و بلکه زندگی، از گهواره تا گورش جلوه ‏ای از آن است. انسان تنها در پرتو تربیت صحیح است که به ‏عنوان موجودی هدفمند و اندیشه ورز به اهداف و آرمان های خود دست‏ یازیده و قله رفیع سعادت مطلوب‏ خویش را فتح می ‏نماید.

از این رهگذر برای انسان مسلمان، تربیت ‏اسلامی ضرورتی مضاعف دارد؛ زیرا انسانی که گردنبند مروارید ‏دین و بندگی خالق متعال را بر گردن آویخته، جز در پرتو تربیت‏ صحیح اسلامی به مدال افتخار عبودیت و تسلیم نائل نمی‌ آید. از سویی دیگر، چنین انسان مسلمانی برای پیمودن راه سعادت و بندگی‏ احتیاج به الگوهای مطمئن عملی دارد تا با نصب ‏العین قرار دادن ‏دیدگاه ها و سیره عملی آنان، هم راه صحیح بندگی و سعادت را بپیماید و هم در این وادی سریع‌ تر گام نهد و سریع‌ تر به مقصد نایل آید.

از این رو معصومین (علیهم السلام) که از گوهر عصمت ‏و مصونیت از خطا و اشتباه برخوردارند بهترین و مطمئن ‏ترین ‏الگوهای تربیتی بوده و ارائه دیدگاه ها و کشف و عرضه سیره تربیتی ‏آنان یک ضرورت انکارناپذیر برای پویندگان عرصه تعلیم و تربیت ‏اسلامی است و در این میان، ارائه دیدگاه ها و سیره تربیتی امام علی (علیه السلام) که خود «اب الائمه» و سرسلسله جانشینان به‏ حق نبوی ‏و سرآغاز تجلیگاه امامت معصومین (علیهم السلام) و نخستین ‏تشکیل دهنده حکومت اسلامی علوی است، بر ضرورت این کار می‏ افزاید.

در این مقاله، به بررسی مباحثی همچون اهمیت تربیت فرزند و نمونه هایی از تربیت دینی در سیره عملی امیرالمومنین علی (علیه السلام) خواهیم پرداخت.

1. اهمیت تربیت فرزند

تربیت از حیاتی‌ ترین ابعاد زندگی انسان است و در پرتو آن، انسان به سعادت مطلوب نائل می‏ آید. بزرگ مربی اسلام، امام علی (علیه السلام) در سخنان گوهربار خود بارها و بارها از این امر مهم پرده برداشته و آثار و نتایج مثبت تربیت فرزند و پیامدهای منفی بی ‏توجهی به آن‏را بیان داشته ‏اند.

اما پیش از بیان دیدگاه‌ های حضرت در این ‏زمینه، مناسب است نوع نگرش و برداشت آن حضرت را از فرزند ارائه نمائیم. بر خلاف برداشت و نگرش برخی افراد که از فرزند، بیشتر به عنوان ابزاری برای پاسخگویی به نیاز عاطفی والدین و نیز عضوی برای تامین و خدمت ‏به خانواده و مایه فخر و مباهات ‏والدین نگریسته می‏ شود، امام علی (علیه السلام) به فرزند بسی فراتر از این نگریسته و آن را عطیه ‏ای الهی بر شمرده ‏اند که در پرتو توجه‏ و تربیت والدین به رشد کافی رسیده و در پی نیکوکاری و احسان به ‏والدین بر می‏ آید.

در نهج ‏البلاغه آمده است که: «در حضور امام علی (علیه السلام) مردی به دیگری تولد پسرش را این چنین تبریک گفت: «گوارایت ‏باد رزمجویی سوارکار!» آن حضرت از نوع تبریک گفتن‏ او نهی نمود و تبریک گفتنی این چنین را به او توصیه نمود: «امید که بخشنده ‏اش را سپاسگزار باشی و این عطیه الهی مبارکت‏ باد، او به رشد دلپذیر برسد و تو نیز از نیکی و خیرش بهره‏ مند شوی».[1]

از دیدگاه آن حضرت فرزند صالح مایه انس و آرامش والدین است لذا می‏ فرماید: «انس و آرامش در سه چیز است: همسری که با شوهرش توافق داشته باشد، فرزندی که صالح باشد و برادری که موافق و هم رای انسان باشد».[2]

همچنین در سخن دیگری فرزند صالح را نیکوترین یادگار و بلکه مساوی با همه ‏یادگارهای باقیمانده از والدین، معرفی می‏ نماید: «الولد الصالح احد الذکرین». مرحوم خوانساری در ترجمه و شرح خود بر «غررالحکم و دررالکلم» ذیل این حدیث می‏ گوید: «فرزند صالح دو یاد است؛ یعنی اسباب یاد شخصی به نیکویی، دوتاست: یکی فرزند صالح که از او بماند و دیگری سایر اسباب او. فرزند صالح نیکوتر از همه آنهاست ‏یا اینکه فرزند صالح را با هر سببی بسنجند، از آن سبب نیکوتر است».[3]

از سویی دیگر آن حضرت آثار سو و پیامدهای منفی پرورش فرزند ناصالح را مورد توجه قرار داده و همه رهروان‏ صدیق خود را از بی ‏توجهی به تربیت صحیح فرزندان برحذر داشته ‏است. ایشان در سخنی فرزند ناصالح را مایه نابودی شرف و بلندی ‏مرتبه پدران خود و عیبناک کننده پیشینیان خود معرفی می ‏نماید.[4] و در کلامی دیگر از فرزند ناصالح به آلوده کننده‏ پیشینیان ‏خود و فاسد کننده اولاد و بازماندگان یاد می‏ کنند.[5]

همچنین‏ در سخنی دیگر او را مایه محنت و شومی دانسته [6] و در بیانی ‏بلیغ، فرزند ناخلف را شدیدترین مصیبت‌ ها معرفی نموده ‏اند.[7] فرزند ناصالح نه تنها خویشتن خود را گم نموده و گوهر بندگی و انسانیت‏ خویش را از دست می‏ دهد، که گاهی ممکن است پدر صالح و شایسته را به انسانی ناصالح مبدل گرداند؛ علی (علیه السلام) درباره ‏زبیر فرمود: «پیوسته زبیر مردی از ما اهلبیت (علیهم السلام) بود تا اینکه فرزند شوم و ناخلف او عبدالله بزرگ شد و او را از ما جدا کرد».[8]

امام علی (ع) در سخنی کوتاه و در عین حال عمیق و ظریف، تربیت و ادب‏ آموزی را میراثی بی مانند تلقی نموده ‏اند.

معمولا با درگذشت انسان، نگهبان میزان و مقدار میراث به ارث گذاشته ‏او معطوف است و چنانچه فردی متمول و ثروتمند باشد، اقلامی از میراث همانند زمین، خانه و ماشین در نظر کوته نظران، بزرگ و مهم جلوه می‏ نماید اما از دیدگاه امام مربیان، علی (علیه السلام)، میراثی به مانند ادب و تربیت وجود ندارد «لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ» [9] و هرگز املاک و دارایی ‏های باقیمانده مادی، قابل مقایسه با میراث گرانبهای ادب و تربیت صحیح برای فرزندان نیست.

و از این‏روست که در سخنی دیگر، آن حضرت فرمود: «گرانبهاترین چیزی که ‏پدران برای فرزندانشان به ارث می‏ گذارند، ادب است».[10] امام علی (علیه السلام) ثمره و محصول تربیت صحیح را پرورش فرزند صالح و پیامد بی ‏توجهی به امر خطیر تربیت را «رشد یافتن فرزند ناصالح» برشمرده و برای هریک از این دو، آثار و نتایج مثبت و منفی‏ بیان نموده ‏اند.

2. ضرورت تربیت فرزند از کودکی

برای موجوداتی که در طریق تغییر، تحول، رشد و تکامل هستند معمولا موسم مناسبی وجود دارد که در آن به بهترین و مناسب‏ترین‏ رشد خود می‏ رسند و آثار مورد انتظار از آنها تجلی می ‏یابد، گل ها در موسم بهار می‏ رویند، چشمه‌ ها در فصل زمستان جاری می‏ شوند. ابرها در زمستان بارور می‌ گردند و قطرات بارانش میهمان زمین‏ می ‏گردند و … تربیت فرزند نیز موسم مناسب خود را دارد که در آن بهتر و آسان‌ تر به بار می‏ نشیند.

موسم مناسب تربیت فرزند، در اوایل زندگی یعنی دوره کودکی، نوجوانی و عنفوان جوانی است، آنگاه که فرزند هنوز قلبی آسمانی و بی‏ آلایش دارد، آنگاه که ‏هنوز هواهای نفسانی و خواهش‌ های غیر انسانی به سرزمین وجود او هجمه نیاورده، آنگاه که هنوز پلیدی‏ ها و زنگارها میهمان ‏ناخواسته دل او نگشته و کشتزار دل او آماده پذیرش هر بذری است.

از سوی دیگر، والدین به عنوان مهم‌ ترین مربیان فرزندان خود نیز همیشه فرصت و حوصله تربیت فرزند که امری ظریف و در عین حال پیچیده ‏است را ندارند؛ زیرا آنگاه که بهار عمر والدین به روزهای آخر رسید و ضعف و سستی بر آنان مستولی گشت و حافظه‏ شان چونان جسمشان‏ به ضعف و نقصان گرائید، توان تربیت فرزند و راهنمایی مفید را نداشته و از ایفای نقش مربیگری برای فرزندان عاجز می‏ گردند.

امام علی (علیه السلام) مربی بزرگ بشریت در منشور تربیتی خود به امام حسن مجتبی (علیه السلام) به این نکته مهم و ظریف توجه نموده و دیدگاه تربیتی‏ گرانسنگی ارائه نموده است؛ آن حضرت فرموده‏ اند:

«فرزند دلبندم! چون دیدم سالیانی را پشت‏ سر نهاده و به سستی درافتاده‏ ام، بدین وصیت ‏برای تو مبادرت نموده ‏ام و خصلت‌ هایی را در آن برشمردم پیش از آنکه مرگ بشتابد و مرا دریابد و آنچه در اندیشه دارم به تو ناگفته ماند یا اندیشه‏ ام همچون تنم نقصان ‏بهم رساند یا پیش از نصیحت من پاره‏ ای خواهش‌ های نفسانی بر تو غالب گردد یا فریبندگی‌ های دنیا تو را بفریبد و همچون شتری‏ گریزان و نافرمان باشی. و به‏ درستی که دل جوان همچون زمین‏ ناکشته است، هرچه در آن افکنند، بپذیرد. پس به ادب آموختنت ‏پرداختم پیش از آنکه دلت‏ سخت‏ شود و خردت هوایی دیگر گیرد …».[11]

و در قسمت دیگر آن کلام نورانی، می‏ فرمایند: «… چون به کار تو چونان پدری مهربان عنایت داشتم و بر ادب آموختنت همت گماشتم، چنان‏ دیدم که این عنایت در عنفوان جوانی ‏ات به کار رود و در بهار زندگانی که ‏نیتی پاک داری و نفسی صاف و بی‏ آلایش ..».[12]

3. هدف نهایی از تربیت فرزند

در نظام تربیتی اسلام بحث اهداف از کلیدی ‏ترین مباحث‏ بوده و جایگاه مهمی در آن دارد چرا که بدون داشتن هدف و تعیین آن، امکان برنامه ریزی و نیز ارزیابی فعالیت‌ های تربیتی به آسانی‏ ممکن نیست. در تربیت فرزند آن هم در جامعه اسلامی، داشتن‏ هدف های الهی بسی مهم و تعیین کننده است.

اکنون سوال این است که در نظام تربیتی اسلام هدف از تربیت فرزند چه ‏باید باشد؟ آیا هدف صرفا تولید نسل و افزودن بر اعضای جامعه ‏است؟ آیا هدف صرفا پرورش فرزند سالم است؟ آیا هدف، تربیت ‏نیروی انسانی برای تداوم جامعه اسلامی و به انجام رسانیدن امور آن است؟ و یا اینکه علاوه بر اینها، اهداف مهم‌ تر و مقدس تری‏ وجود دارد؟ و بالاخره از دیدگاه بزرگ مربی اسلام، امام علی (علیه السلام) هدف از داشتن و تربیت فرزند چیست؟

با نگاهی به دیدگاه‌ ها و سیره تربیتی امام علی (علیه السلام) آشکار می‏ شود که‏ در نظام تربیت اسلامی هدف نهایی از تربیت فرزند، رسیدن فرزند به مقام ‏اطاعت و عبودیت الهی است. هدف نهایی، تربیت انسانی است که‏ مطیع پروردگار و تسلیم در آستان او باشد. امیرمومنان علی (علیه السلام) در ضمن حدیثی پیش از تولد فرزند، هدف نهایی از تربیت فرزند را به‏ طور غیرمستقیم بیان نموده و به ‏راستی آن حضرت در سفره تربیتی خویش ‏بدین هدف تحقق بخشیده و فرزندان خود را با توجه به آن، تربیت‏ نموده ‏اند.

مرحوم ابن ‏شهرآشوب به سند خود از آن حضرت نقل می‏ کند که فرمود: «من از خداوند خویش طلب فرزندان زیبا چهره و نیکوقامت ننموده ‏ام، بلکه از پروردگارم خواسته ‏ام تا فرزندانم ‏مطیع او باشند و از او بترسند تا اینکه وقتی با این صفات به‏ آنها نظر افکنم مایه چشم روشنی من باشند».[13]

4. تربیت دینی فرزند در سیره امام علی (ع)

انسان موجودی است که از ابعاد گوناگون برخوردار است و به تبع ‏آن تربیت نیز ابعادی دارد که خود به اقسامی تقسیم می ‏گردد: تربیت اخلاقی، تربیت دینی، تربیت جسمانی، تربیت اجتماعی و … در سیره تربیتی نخستین امام شیعیان نیز این ابعاد و انواع ‏تربیت مورد توجه واقع گردیده که بررسی هر یک از این ابعاد و انواع، در این مقاله نمی گنجد.

مراد ما از تربیت دینی محدوده خاصی است، هر چند تربیت دینی‏ به‏ یک معنا بسیار عام و گسترده است و شامل همه ابعاد وجودی ‏انسان می ‏گردد اما در اینجا، مراد از تربیت دینی، مقابل تربیت‏ اخلاقی، اجتماعی و سایر ابعاد است و عمدتا حوزه مربوط به عقاید و احکام عبادی از دین را شامل می‏ گردد. تربیت دینی به این معنا در سیره تربیتی امام علی (علیه السلام) از اهمیت‏ خاصی برخوردار است و در ذیل به نمونه‏ هایی از آن اشاره می‏ کنیم:

الف.  نماز

یکی از بارزترین مصادیق تربیت دینی و بلکه مهم‌ ترین نمود آن ‏در حوزه احکام و عبادات، نماز است. نماز بزرگ‌ ترین فریضه‏ الهی ‏و پیش درآمد قبولی سایر اعمال و عبادات است. امام علی (علیه السلام) در طول‏ عمر با برکتشان زیباترین جلوه ‏ها را در نماز به‏ نمایش گذاشتند، او در حالت جنگ و صلح، بیماری و سلامت، در خانه و مزرعه، بر مسند حکومت و خانه‏ نشینی 25 ساله و در همه حالات و شرایط، نماز مهم‌ ترین عمل او بود و فرزندان خود را بدان سفارش می ‏نمود.

در وصیتی به امام حسن (علیه السلام) و تمامی خانواده و فرزندانش آنها را به نماز سفارش کرده می ‏فرماید: «از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره نماز زیرا که نماز بهترین کارها و ستون دین شماست».[14] او نه تنها خود و فرزندانش به نماز اهمیت می‏ دادند که‏ همه پیروان و شیعیان خود را به تعلیم نماز به فرزندان و سعی در تشویق آنان به مدوامت‏ بر آن، فرا خوانده ‏اند. آن حضرت فرمود: «عَلِّموا صِبيانَكُمُ الصَّلاةَ، و خُذوهُم بها إذا بَلَغوا الحُلمَ؛[15] در کودکی به فرزندانتان نماز را تعلیم دهید و هنگام بلوغ، آنان را به نماز وا دارید».

فریضه ‏نماز در تربیت دینی چنان مهم ‏است که حتی در پیش از بلوغ، تنبیه مختصر فرزند به ‏خاطر ترک آن، روا دانسته شده است. علی (علیه السلام) خطاب به یکی از اصحاب فرمود: «کودکان اهل خانه‏ ات را با زبان به نماز و طهارت تادیب نما و وقتی به سن ده سالگی رسیدند، آنان را بر ترک آن، تنبیه ‏بدنی نما ولی از سه بار بیشتر تجاوز نکند».[16]

نکته ‏قابل توجهی که در این دو حدیث وجود دارد، توجه حضرت به مراحل ‏تربیت و نیز روش آشنا نمودن فرزندان با نماز و اقامه آن است، زیرا در مورد نماز بین دوره کودکی و بلوغ فرق گذاشته ‏اند، در دوره کودکی تا قبل از ده سالگی فقط سفارش به آموزش و تعلیم نماز نموده ‏اند و تنها به اقدام زبانی و سفارش کلامی اکتفا نموده ‏اند، در این مرحله تاکید بر آمادگی و زمینه سازی برای اقامه نماز شده است.

اما در سن ده سالگی هر چند هنوز به‏ حد بلوغ نرسیده،‏ اما به علت رشد مناسب کودک در این سن و تا حدودی رسیدن به سن‏ تمییز و تشخیص، تاکید عملی بر اقامه نماز است و آنگاه که به‏ سن بلوغ رسیدند تاکید بر واداشتن آنها به نماز و ترک نکردن آن‏ است.

ب. آموزش قرآن

قرآن کتاب آسمانی و مهم‌ ترین منبع اسلامی است، قرآن سرچشمه‏ معارف الهی است و در تربیت دینی جایگاهی بس عظیم دارد. امام علی (علیه السلام) در نامه تربیتی خود به فرزندش امام‏ حسن (علیه السلام) بعد از آنکه‏ بر اهمیت تربیت و تسریع در آن تاکید می‏ نمایند، نخستین اقدام‏ خود را تعلیم و آموزش قرآن و معارف و احکام حلال و حرام آن بیان‏ می‏ کند:

«… وَ أَنْ أَبْتَدِئَكَ بِتَعْلِيمِ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَأْوِيلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْكَامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ، لَا أُجَاوِزُ ذَلِكَ بِكَ إِلَى غَيْرِهِ. . .؛[17] نخست تو را کتاب خدا بیاموزم و تاویل آن رابه‏ تو تعلیم ‏دهم و شریعت اسلام و احکام آن را از حلال و حرام بر تو آشکار سازم و (در آغاز) به چیزی غیر از قرآن نپردازم».

همچنین آن حضرت در توصیه به فرزندش محمدبن حنیفه، فرمود: «. .. بر تو باد به خواندن قرآن و عمل کردن به آنچه در آن است و اینکه به مقررات و دستورات حلال و حرام آن و امر و نهی آن ‏پایبند باشی. همچنین خواندن قرآن را در شب و روز و هنگام تهجد بر خود لازم بدانی چرا که قرآن عهدنامه ‏ای ‏است از سوی خداوند تبارک ‏و تعالی به خلق خود، پس واجب است ‏بر هر مسلمانی که در هر روز به عهدنامه خود بنگرد و لو پنجاه آیه باشد».[18]

ج. تعلیم دعا

در تربیت دینی، دعا و درخواست از خداوند جایگاه ویژه ‏ای دارد. دعا ابزاری است که بنده را به خالق پیوند می‏ دهد و از طریق آن، نیازهای فردی و درونی خویش را با خداوند قادر متعال در میان ‏می ‏گذارد و در پرتو آن به سکون و آرامش نایل می ‏آید. امام علی (علیه السلام) در سیره تربیتی خویش به عنصر دعا اهمیت زیادی قائل شده‏ اند. آن‏حضرت هم دعاهایی را به فرزندان خود تعلیم می‏ دادند و هم آنان را بر مداومت‏ بر آن توصیه می ‏نمودند.

امام حسین (علیه السلام) می ‏فرمایند:  «پدرم مرا به خواندن دعای جوشن کبیر و حفظ و بزرگداشت آن‏ توصیه نمودند و سفارش کردند که در هنگام وفاتشان آن را بر کفنشان بنویسم و آن را به خانواده‏ ام تعلیم دهم و آنان را برخواندن آن برانگیزانم».[19]

هر چند در روایات برای دعا اوقات خاصی بیشتر مورد تاکید قرار گرفته و برخی دعاهای خاص در اوقات خاص وارد شده، اما امام علی (علیه السلام) در تربیت فرزند خود، هر فرصت مناسب را مغتنم شمرده و به‏ تعلیم دعا به فرزندانش پرداخته، برای نمونه در هنگام غذاخوردن فرزندش امام مجتبی (علیه السلام) را به دعایی همیشگی سفارش نموده ‏و در ضمن آن به نقش تغذیه و سلامتی جسمانی برای انجام عبادات و نیز وسیله بودن غذا برای توان عبادت بیشتر، اشاره می‏ نماید. آن حضرت فرمودند:

«فرزندم! هیچ لقمه سرد یا گرمی را مخور و هیچ شربت ‏یا جرعه آبی را منوش الا اینکه قبل از خوردن و آشامیدن، این دعا را بخوانی «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِي‏ أَكْلِي‏ وَ شُرْبِيَ‏ السَّلَامَةَ مِنْ‏ وَعْكِهِ‏ وَ الْقُوَّةَ بِهِ عَلَى طَاعَتِكَ وَ ذِكْرِكَ وَ شُكْرِكَ فِيمَا بَقَّيْتَهُ فِي بَدَنِي وَ أَنْ تُشَجِّعَنِي بِقُوَّتِهَا عَلَى عِبَادَتِكَ وَ أَنْ تُلْهِمَنِي حُسْنَ التَّحَرُّزِ مِنْ مَعْصِيَتِكَ؛[20] بارالها! در خوردن و نوشیدنم ایمنی از زیان آن و توانمندی بر فرمانبرداری و یاد و سپاس تو را تا در بدنم باقی است و دلیری بر بندگی ات و دوری از نافرمانی ات را خواستارم».

امام علی (علیه السلام) به دلیل اهمیت دعا و نقش ‏آن در تربیت دینی، نه تنها در طول زندگی خویش به فرزندان خود تعلیم دعا می‏ نمودند بلکه در واپسین لحظات عمر خویش و در هنگام ‏احتضار نیز از این امر غافل نبودند، چنانکه در همان حالت‏ حساس ‏احتضار به فرزند خویش امام‏ حسن (علیه السلام) دعایی را تعلیم نموده ‏اند.[21]

د. آشنا نمودن با علوم اهلبیت (علیهم السلام)

آشنا نمودن فرزندان با علوم اهلبیت (علیهم السلام) و سخنان‏ و عقاید مربوط به آنان، از جمله عناصر مهم تربیت دینی در فرهنگ شیعی و علوی است. بر والدین ضروری است که ضمن آشنا نمودن اجمالی آنان با مذاهب اسلامی، عقاید حقه شیعه را به آنان‏ تعلیم دهند و بذر محبت اهلبیت (علیهم السلام) را در دلهای‏ آنان بیفشانند و آنان را با معارف غنی، متقن و روشنگر اهلبیت (علیهم السلام) آشنا نمایند.

تعلیم معارف و محاسن دانش ناب ‏اهلبیت (علیهم السلام) به فرزندان آنها را در حریم امن عقیده‏ قرار داده و از آثار شوم هجوم عقاید و اندیشه ‏های ناپاک مصون ‏می‏ دارد. مرحوم صدوق با سند خود در حدیث چهارصدگانه از علی (علیه السلام) نقل کرده است که حضرت فرمود: «عَلِّموا صِبيانَكُم مِن عِلمنا ما يَنفَعُهُم اللّه ُ بهِ؛ لا تَغلِبُ علَيهم المُرْجِئةُ بِرَأيِها؛[22] به‏ کودکان خود آن مقدار از دانش ما که به‏ حال آنان مفید است، تعلیم دهید تا اندیشه و نظر مرجئه [23] بر آنان غالب نگردد».

ه‍ . رعایت آداب و سنن اسلامی در هنگام تولد فرزند

در سیره تربیتی معصومین (علیهم السلام) از لحظه تولد نوزاد، تربیت فرزند آغاز می‏ گردد و با اینکه نوزاد توان بالفعل درک اشیاء و اعمال را ندارد اما در عین حال انجام برخی آداب و مراسم برای تربیت صحیح او در آینده موثر است، از این رو امام علی (علیه السلام) در ضمن حدیث چهارصدگانه خود به اصحابش، آنان را به انجام ‏این آداب در هنگام ولادت فرزندانشان توصیه نموده ‏اند:

«. .. در روز هفتم برای فرزندانتان عقیقه نمایید و به مقدار وزن‏ موهای سر فرزندتان نقره صدقه دهید. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت ‏به ‏حسن و حسین و سایر فرزندانش اینچنین رفتار نمود».[24] و در قسمت دیگر حدیث می‏ فرماید: «فرزندان خود را روز هفتم ختنه‏ کنید و گرما و سرما شما را از این کار باز ندارد که این باعث‏ پاکیزگی بدن نوزاد است».[25]

نتیجه گیری

تربیت فرزند یکی از اساسی ترین موضوعاتی است که با زندگی انسان ها عجین و همراه است؛ پس در این مسیر باید از الگوهای برتر یعنی معصومین (علیهم السلام) استفاده کنیم. تربیت فرزند و بخصوص تربیت فرزند صالح، یکی از موضوعاتی است که به دفعات در کلام امام علی (علیه السلام) مشاهده می شود؛ البته این امر در سایه داشتن هدف های الهی از تربیت و همچنین تسریع در تربیت او رخ خواهد داد. ابعاد تربیت فرزند نیز بسیار گسترده است که در این مقاله به نمونه های تربیت دینی مانند: نماز، آموزش قرآن، تعلیم دعا، آشنایی با علوم اهل بیت (ع) و رعایت آداب اسلامی هنگام تولد، اشاره شد.

پی ‏نوشت ها

[1] رضی شریف، نهج ‏البلاغه، کلمات قصار، شماره 354.

[2] رضی شریف، ج 2، ص 141.

[3] رضی شریف، ج 2، ص 23.

[4] رضی شریف، ج 6، ص 222.

[5] رضی شریف، ج 6، ص 222.

[6] رضی شریف، ج 6، ص224.

[7] رضی شریف، ج 2، ص 392.

[8] سید رضی، نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 453. قال (علیه السلام): ما زال الزبیر رجلا منا اهل البیت ‏حتی نشا ابنه المشو و م‏عبد الله. این حدیث در برخی از نسخ موجود نهج البلاغه مثل شرح ‏ابن ابی الحدید و شرح نهج البلاغه علامه خویی و ما آن را از معجم المفهرس نهج البلاغه اثر محمد دشتی، ص 124 نقل کرده ‏ایم که‏ تحت‏ شماره 453 در قصار الحکم آمده است.

[9] خوانساری، شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج 6، ص 353.

[10] رضی شریف، ج 3، ص 438.

[11] رضی شریف، نامه 31.

[12] رضی شریف، ص 298.

[13] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 104، ص 98.

[14] رسولی محلاتی، وصایا الرسول و الائمه (علیهم ‏السلام)، ص 184.

[15] خوانساری، شرح غرر الحکم و دررالکم، ج 4، ص 353.

[16] محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 1، ص 75.

[17] سید رضی، نهج البلاغه، نامه31.

[18] راجی قمی، پندهای پدران به فرزندان، ص 162 – 163.

[19] مجلسی، بحارالانوار، ج 91، ص 384.

[20] طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 74.

[21] مجلسی، بحار الانوار، ج 92، ص 179.

[22] کلینی، الکافی، ج 6، ص47.

[23] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص197.

[24] صدوق، الخصال، ترجمه و تصحیح ‏احمد فهری، ص751.

[25] صدوق، الخصال، ترجمه و تصحیح ‏احمد فهری، ص776.

فهرست منابع

  1. آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی، غرر الحکم و درر الکلم، شرح آقا جمال خوانساری، مقدمه و تصحیح: جلال الدین محدث، چاپ سوم، تهران: 1360ه.ش.
  2. الشریف الرضی، ابوالحسن محمد بن الحسین، نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، چاپ اول، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1368ق.
  3. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵.
  4. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم: آل البیت، ۱۴۱۴ق.
  5. ابن بابویه، ابوجعفر محمد بن علی، الخصال، نشر کتابچی، تهران، 1377 ش.
  6. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار (علیهم السلام)، بیروت، داراحیاء التراث العربی 1440 ق.
  7. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، نشر شریف الرضی، قم، 1370 ش.
  8. راجی قمی، محمد، پندهای پدران به فرزندان، نشر مولف، 1373.
  9. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، چاپ سوم، مکتب الاعلام الاسلامي، 1371.
  10. رسولی محلاتی، سید هاشم، وصایا الرسول (ص) و الائمه (ع)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1376.

منابع مقاله | اقتباس از:

  1. همت بناری، علی، امام علی (ع) و تربیت فرزند 1، مجله فرهنگ کوثر، شماره 34، سال 1378.
  2. علوی زاده شیرازی، صبا، تربیت اسلامی از دیدگاه امام علی (ع)، فصلنامه رهیافت های نوین در مطالعات اسلامی، پاییز 1400 – شماره 8.

اهمیت و ابعاد تربیت فرزند از منظر امام علی (علیه السلام)

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :