جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

اخلاق و تربیت

ابعاد امانت و امانت داری در نگاه امیرالمومنین در نهج البلاغه

ابعاد امانت و امانت داری در نگاه امیرالمومنین در نهج البلاغه

یکی از ویژگی های اخلاقی با ارزش و اهمیت بسیار، امانت داری است. این صفت معنوی در روح و روان افراد با نیت نیک وجود دارد و در گفتار و رفتار آن ها نمایان می شود. پیامبر اسلام (ص) پیش از بعثت، به سبب ویژگی امانت داری به «امین» خوانده می شدند.

اهمیت موضوع به قدری است که حتی ادای امانت بر شقی ترین افراد و دشمنان خدا نیز امری واجب است. پس از جریان حکمیت، وقتی به امام علی (ع) گفتند عهدنامه خود را زیر پا بگذار، امام نپذیرفت. نیز در سفارش حکومتی خود به مالک اشتر او را بر ادای امانت و وفای بر پیمان خویش حتی با کافران فرامی خواند در این مقاله به این مفهوم پسندیده از دیدگاه امیر المؤمنین (ع) در نهج البلاغه نگاهی خواهیم انداخت.

امانت و امانت داری چیست؟

«امانت»، در لغت از ریشه «اَمْن» به معنای آرامش و آسایش خاطر است؛ و در اصطلاح، ودیعتی است که کسی آن را به دیگری می سپارد و به او در نگهداری از آن، اعتماد می کند. ازاین رو امانت دارای چند رکن است: امانت سپار، امانت پذیر، مورد امانت، و شرایط و وظائف امانتداری.[1]

امانت داری در کلام امیرالمؤمنین (ع)

امانت در کلام مولا (ع) با تعبیرات مختلفی آمده است که تمام این تعبیرات در یک راستا و یک جهت است. این تعبیرات به شکل های زیر بیان شده است:

  • امانتدارى فضیلتى است براى كسى كه آن را بپردازد.
  • امانت دارى رستگارى و سعادتى است براى آن كس كه رعایت كند.
  • امانت، نگهدارى است. (یعنى نگهدارى اموال و اسرار مردم)
  • خوب امانتدارى سر فصل اعتقادات انسان است.
  • اساس اسلام امانتدارى است.[2]

واضح است که با این نوع نگاه که امام علی (ع) به امانت و ادای صحیح آن دارند، تا چه اندازه عمل به این فضیلت اخلاقی برای تعالی انسان مهم و حیاتی است.

امانت داری در محافظت بر اوامر الهی

امام علی (ع) یکی از ویژگی های با تقوایان را امانت داری و محافظت از آنچه خداوند به آنها امر کرده می داند و می فرماید:

«لاَ يُضِيعُ مَا اسْتُحْفِظَ؛ پرهیزگار آنچه را به او سپرده اند ضایع نمی کند».[3]

یکی از این امور، نمازهای پنجگانه است. خداوند متعال می فرماید: «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ؛ بر نمازها و نماز میانه محافظت کنید».[4]

«وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ؛ و کسانی که ایمان به آخرت آوردند، ایمان به قرآن و کتاب خدا آوردند و آنها بر نمازشان محافظت می کنند».[5]

محافظت بر نماز از صفات اهل ایمان به قرآن و معاد شمرده شده است. مراد از محافظت، محافظت بر اوقات و حدود و مراعات آداب و شرائط و مداومت بر آن است و عکس محافظت، سستی و کاهلی در امر نماز و خصوصیات آن است.

نیز از بزرگترین اموری که حفظ آن بر ما واجب است کتاب خداوند و اهل بیت پیامبر (ص) است؛ یعنی همان دو گوهر گرانبهایی که در حدیث ثقلین آمده و حفظ این دو، توجه و عمل به دستورات آنها و محبت آنها ست.

مولی علی (ع) نیز در نهج البلاغه می فرماید:

«وَ اسْتَتِمُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ بالصَّبْرِ عَلَی طَاعَةِ اللَّهِ وَ الْمُحَافَظَةِ عَلَی مَا اسْتَحْفَظَکُمْ مِنْ کِتَابهِ؛[6] با صبر بر عبادت و بندگی خدا و با محافظت بر کتاب خدا و آنچه از شما در آن خواسته بر آن محافظت کنید، نعمت خدا را بر خود تمام کنید «اگر اطاعت و حفاظت کردید خداوند نعمت خود را بر شما تمام خواهد کرد».

امانت داری و خیانت

خیانت در امانت یکی از رذایل پست اخلاقی است که در آموزه های دینی به شدت از آن نهی شده است.امام علی (ع) در این زمینه می فرماید:

«مَنِ اسْتَهَانَ بِالْأَمَانَةِ وَ رَتَعَ فِی الْخِیانَةِ وَ لَمْ ینَزِّهْ نَفْسَهُ وَ دِینَهُ عَنْهَا فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ الذُّلَّ وَ الْخِزْی فِی الدُّنْیا وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ أَذَلُّ وَ أَخْزَى وَ إِنَّ أَعْظَمَ الْخِیانَةِ خِیانَةُ الْأُمَّةِ وَ أَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْأَئِمَّة؛[7] و هر که امانت را سبک بشمارد و همانند چهارپایان چراگاه خود را در وادی خیانت قرار بدهد، و خود و آیین خود را از آن پاک نگرداند، در دنیا خود را خوار زبون و پست و رسوا گردانیده و در روز واپسین خوارتر و رسواتر خواهد بود، و به راستی که بزرگ ترین خیانت، خیانت به امت، و زشت ترین دغل کاری، دغل کاری زمامداران است».

امام (ع) در این نامه، که آن را برای یکی از کارگزاران نوشته است، دایره امانت را توسعه بخشیده، و پس از بیان نتیجه خیانت در امانت در دنیا و آخرت، بزرگ ترین امانت برای کارگزاران را امانت امت اسلامی دانسته است. و در نتیجه، خیانت به این امانت را بزرگ ترین خیانت به شمار آورده است.

«مِنْ أَفْحَشِ الْخِیانَةِ خِیانَةُ الْوَدائِعِ؛[8] بدترین نوع خیانت، خیانت در امانت ها است».

داستان امانت داری یک زن

دو مرد صد دینار در کیسه ای گذاشته و در نزد زنی به امانت سپردند و به او گفتند: «هرگاه ما هر دو با هم نزد تو آمدیم امانت ما را بازگردان و اگر یکی از ما بدون دیگری بیاید، حق نداری امانت را باز پس دهی.» چون مدّتی از این ماجرا گذشت، یکی از آن دو مرد برای دریافت کیسه پیش آن زن آمد و گفت: «رفیق من وفات کرده است، صد دینار ما را پرداخت کن.»

زن از دادن امانت خودداری کرد. آن مرد نزد اقوام زن رفت و مطلب را به آنان بازگو کرد و در اثر تحمیل و توصیه آنان زن امانت را رد کرد. پس از یک سال رفیق دیگرش آمد و گفت: «صد دیناری را که در نزد تو به امانت گذاشته ایم، پَس بده.»

زن گفت: «مدّتی پیش رفیق تو آمد و اظهار نمود که تو وفات کرده ای و من به ناچار امانت را به او پس دادم.» آن مرد در گرفتن امانت اصرار ورزید و کار به نزاع کشید و هر دو پیش حاکم رفتند و جریان امر را به او گفتند.

حاکم به آن زن گفت: «تو ضامن امانتی و باید پول را به این مرد بپردازی.» زن گفت: «تو در میان ما قضاوت نکن، و ما را خدمت امام علی (ع) بفرست، تا او میان ما حکم فرماید.»

حاکم قبول کرد. چون آنها پیش حضرت امیرالمؤمنین (ع) حاضر شدند، حضرت دانست که آن دو مرد با هم تبانی کرده و حیله ای به کار برده اند. از این جهت به آن مرد فرمود:

«در موقع سپردن امانت مگر شرط نکرده بودید که برای گرفتن آن باید هر دو با هم بیائید و اگر یکی از شما بیاید پول را پس نده». گفت: «بله». امام (ع) که متوجّه حیله آنان شده بود، فرمود: «پول تو نزد ما حاضر است، اگر می خواهی برو رفیق خود را هم بیاور، تا پولتان را بدهم». آن مرد حیله گر سرافکنده بازگشت.[9]

امانت و زمامداری

مسند مدیریت از دیدگاه اسلامی، امانتی است که به مدیر سپرده می شود و او باید از این مقام، که به عنوان امانت در دست دارد، به شدت مراقبت نماید و مدیریت و مسئولیت را بر طبق معیارهایش، امانت دار باشد. قرآن می فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا»؛[10] همانا خداوند شما را فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش بازگردانید.»

هر چند امانت در این آیه به معنی عام کلمه، همه انواع امانت ها را شامل می شود، ولی در روایتی از امام صادق (ع) امانت به امامت که مدیریتی کامل و شامل می باشد، تفسیر شده است:

«أمر الله الإمام أن يؤدي الأمانة إلى الإمام الذي بعده»؛[11] خداوند امام قبل را فرمان داده است تا امامت را که همان امانت و مدیریت جامعه اسلامی باشد، به امام بعد از خود تسلیم کند.

زمامداری و مدیریت، به عنوان مظاهر و مراتب ولایت و امامت، از امانت های خاص است. مدیران و حاکمان قبل از هر چیز باید به این اصل باور داشته باشند و نگرش خود را بر این بنیاد استوار سازند.

در این که مدیریت از دیدگاه اسلامی، امانت است و مدیر، امانت دار خدا و مردم، مولای متقیان علی (ع) در نامه ای که به نماینده و فرماندار خود در آذربایجان، به نام «اشعث بن قیس» می نویسد، چنین می فرماید:

«وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ»؛[12] مدیریت و حکمروایی برای تو طعمه نیست ولی آن مسئولیت در گردن تو امانت است و کسی که از تو بالاتر است از تو خواسته که نگهبان آن باشی و وظیفه نداری که در کار مردم به میل و خواسته ی شخصی خود عمل کنی و یا بدون ملاک معتبر و فرمان قانونی، به کار بزرگی دست بزنی، و اموالی که دست تو است از آن خداوند می باشد و تو خزانه دار هستی تا آن را به من بسپاری و امیدوارم که برای تو بدترین فرمانرواها نباشم.

در نهج البلاغه از حقوق واقعی توده مردم و موقع شایسته و ممتاز آنها در برابر حکمران و اینکه مقام واقعی حکمران امانتداری و نگهبانی حقوق مردم است غفلت نشده، بلکه سخت بدان توجه شده است.

امانت در نگرش امام علی (ع) با امانت در نگرش های مادی متفاوت است؛ در نگرش مادی ممکن است مدیریت صرفا امانتی اجتماعی تلقّی بشود، اما این امانت در بینش الهی سه ضلعی است:

  • امانت خدا
  • امانت مردم
  • و امانت حاکمان در سلسله مراتب اداری؛

که در نهج البلاغه و سخنان حضرت علی (ع) به هر سه امانت اشاره شده است. البته این امانت ها طولی و ترتبی است و ریشه آن، امانت الهی و به دنبال آن، امانت اجتماعی و مردمی و سپس امانت از سوی فرا دستان در سلسله مراتب مسئولیت است.

امام (ع) در نامه ای که به عامل آذربایجان می نویسد، چنین می فرماید:

«وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ»؛[13] مبادا بپنداری که حکومتی که به تو سپرده شده است یک شکار است که به چنگت افتاده است؛ خیر، امانتی برگردنت گذاشته شده است و ما فوق تو از تو رعایت و نگهبانی و حفظ حقوق مردم را می خواهد. تو را نرسد که به استبداد و دلخواه در میان مردم رفتار کنی».

در بخشنامه ای که برای مامورین جمع آوری مالیات نوشته است پس از چند جمله موعظه و تذکر می فرماید:

«فَاَنْصِفُوا النّاسَ مِنْ اَنْفُسِكُمْ، وَ اصْبِرُوا لِحَوائِجِهِمْ، فَاِنَّكُمْ خُزّانُ الرَّعِيَّةِ، وَ وُكَلاءُ الاُمَّةِ، وَ سُفَراءُ الاَئِمَّةِ»؛[14] به عدل و انصاف رفتار کنید، به مردم درباره خودتان حق بدهید، پرحوصله باشید و در بر آوردن حاجات مردم تنگ حوصلگی نکنید که شما گنج وران و خزانه داران رعیت، و نمایندگان ملت و سفیران حکومتید».

در فرمان معروف، خطاب به مالک اشتر می نویسد:

«وَ اَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ، وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لاتَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضارِياً تَغْتَنِمُ اَكْلَهُمْ، فَاِنَّهُمْ صِنْفانِ: اِمَّا اَخٌ لَكَ فِى الدِّينِ، وَ اِمّا نَظيرٌ لَكَ فِى الْخَلْقِ»؛[15] در قلب خود استشعار مهربانی، محبت و لطف به مردم را بیدار کن، مبادا مانند یک درنده که دریدن و خوردن را فرصت می شمارد رفتار کنی که مردم تو یا مسلمانند و برادر دینی تو و یا غیر مسلمانند و انسانی مانند تو.

در منطق نهج البلاغه، امام و حکمران، امین و پاسبان حقوق مردم و مسئول در برابر آن ها است، از این دو (حکمران و مردم) اگر بنا است یکی برای دیگری باشد، این حکمران است که برای مردم محکوم است، نه مردم محکوم برای حکمران.

مورد دیگر امانت داری مدیر و مسئول و کارگزار است. طبیعی است که در اختیار یک کارگزار نظام بسیاری از اموال و ناموس و حیثیت و شرف و آبرو و مسائل حیاتی مردم و ملت قرار داده شده است که آن کارگزار مسئولیت نگهداری آن امانات و حفظ آنچه که به دست او سپرده شده است، دارد. و امانتداری نه فقط در بعد مسائل مالی است، بلکه تمام آنچه که شمارش شد، حتی پست و مقام که آن هم امانت بسیار بزرگی است، از ناحیه نظام به او واگذار شده و کارگزار موظف است در تمام این ابعاد، ایفاء مسئولیت که امانتداری است، بنماید.

امام علی (ع) می فرماید آن کسی که در رابطه با امانت داری چهره درخشان تری را کسب نموده و به این صفت از دیگران برتری دارد و معروفیت بیشتری کسب نموده، او را بر دیگران هنگام گزینش ترجیح دهید.

نکته شایان یاد آوری این است که نگرشِ امانتی در باب زمامداری و مدیریت، هم به دلیل اثر گذاری گسترده آن و هم از جهت مسائل روان شناختی مربوط به آن، از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا حبّ ریاست از غرایز سرکش و از دام های شیطانی و وسوسه های رهزن است و از سوی دیگر، قدرت می تواند زمینه ساز تولید آسیب ها و آفت های فراوان فردی و اجتماعی شود. حضرت علی (ع) در این خصوص خطاب به مالک اشتر می فرماید:

«مگو من مأمورم و مسؤولیت دارم، امر می کنم و باید اطاعت شود؛ زیرا این کار موجب دخول فساد در قلب و خرابی دین و نزدیک شدن تغییر و تحوّل در قدرت است.»[16]

بدین ترتیب نخستین اصل در نگرش مدیران به مسئولیت در دیدگاه حضرت علی (ع) این است که مدیر باید مسئولیت و منصب پذیرفته شده را امانتی تلقی کند که بر اساس سلسله مراتب، از خدا به ولی و از ولی به او واگذار شده است؛ و تمام کوشش او در جهت ادای این امانت باشد.

جمع بندی

امانت و امانتداری در اندیشه امیرالمؤمنین علی (ع) اساس دین و مایه رستگاری است. خیانت در امانت نیز، از بدترین خیانت ها و موجب رسوایی در دنیا و آخرت است. امانت در دیدگاه حضرت (ع) فقط مادی نیست؛ بلکه دارای سه ضلع است: امانت خدا، امانت مردم و امانت حاکمان در سلسله مراتب اداری. امام (ع) پیوسته زمامداران را از سوء استفاده از فرصت مدیریت و خیانت در این امانت برحذر می دارد.

پی نوشت ها 

[1] . اعرافی، نگرش به حکومت و مدیریت از منظر امام علی (ع).

[2] . تمیمی آمدی، غرر الحکم ، باب امانت.

[3] . سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 193.

[4] . سوره بقره، آیه 238.

[5] . سوره انعام، آیه 92.

[6] . سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 173.

[7] . سید رضی، نهج البلاغه، نامه 26.

[8] . سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 6.

[9] . طبری، ذخائر العقبی، ص79.

[10] . سوره نساء، آیه 58.

[11] . طباطبائی، الميزان، ج4 ص385.

[12] . سید رضی، نهج البلاغه، نامه 5.

[13] . سید رضی، نهج البلاغه، نامه 5.

[14] . سید رضی، نهج البلاغه، نامه 51.

[15] . سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

[16] . سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.

منابع

  1. قرآن کریم
  2. اعرافی، علیرضا، نگرش به حکومت و مدیریت از منظر امام علی (ع)، فصلنامه روش شناسی علوم انسانی، قم، شماره 26، ص 22 – 45، 1380 ش.
  3. تمیمی آمدی،عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، چاپ اول 1366 ش.
  4. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، ترتیب: صبحی صالح، قم، دارالهجرة، 1414 ق.
  5. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین 1383 ش.
  6. طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی علیهم السلام، قاهره، مکتبة الاندلسی، ۱۳۵۶ق.

منبع مقاله | با اقتباس از:

سیاحت اسفندیاری، عابدین، اخلاق کاربردی با تاکید بر نهج البلاغه، قم، انتشارات قسیم.

ابعاد امانت و امانت داری در نگاه امیرالمومنین در نهج البلاغه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :