جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

جامعه و فرهنگ

ابعاد مختلف اتحاد مسلمانان از نگاه نهج البلاغه

ابعاد مختلف اتحاد مسلمانان از نگاه نهج البلاغه

اتحاد و همبستگی نیز مانند موضوعات جامع دیگر، دارای ابعاد مختلفی مانند ضرورت ها، ارزش ها، آثار و عوامل است. در این مقاله، به بررسی اجمالی عوامل و آثار اتحاد و همبستگی مسلمانان از دیدگاه نهج البلاغه خواهیم پرداخت.

اگر در مبانی و آموزه های دین مبین اسلام بنگریم، خواهیم دانست که ارزش و جایگاه والایی برای آن در دین اسلام در نظر گرفته شده است. حال می خواهیم بدانیم چه عواملی می توانند سبب به وجود آمدن اتحاد و همبستگی میان مسلمانان باشد؟

عوامل اتحاد و همبستگی

در منظر هر فرد صاحب اندیشه، واضح است که برای ایجاد وحدت و همبستگی در میان هر قشر و جامعه ای، نیاز به عوامل و حلقه های اتصالی است که اعضای یک جامعه و یا جوامع را مانند دانه های تسبیح منظم کند و به هم پیوند دهد.

قطعا در این موضوع عوامل ظاهری و صوری چون: زبان، نژاد، جغرافیا و… نمی توانند آن اتحاد و همبستگی مورد نظر را ایجاد کنند. قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[1]؛ ای رسول من! اگر تو بخواهی همه ذخایر زمینی را توزیع کنی تا مردم را متحد سازی، نمی توانی ولکن خداست که بین قلب ها الفت ایجاد می کند».

اما عوامل معنوی به یقین در جامعه اسلامی، هم بین مذاهب مختلف و هم بین اقشار مختلف جامعه تشیع وجود دارد که در این بخش، به برخی از مهمترین آن ها از دیدگاه امیرالمومنین علی (علیه السلام) اشاره می کنیم:

  1. اسلام و قرآن

اختلاف سلیقه ها و تفاوت اندیشه ها در جامعه اسلامی و در جامعه تشیع بین اقشار مختلف، مخصوصا اندیشمندان، می تواند ایجاد اختلافات و شکاف کند؛ اما چنانچه این اندیشه ها در راستای تحقق دستورات اسلام باشد، خللی در اتحاد ایشان به وجود نمی آورد.

اگر همه تن به فرامین اسلام دهیم، هم اتحاد و وحدت بین تشیع و تسنن به وجود می آید و هم بین حوزه و دانشگاه و هم تمام اقشار جامعه و هم از نظر روانی راحت و آسوده خواهیم بود.

قرآن کریم به صراحت هشدار می دهد که اتحاد در دین را از دست ندهید؛ چنان که می فرماید: «مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كَانُوا شِيَعًا ۖ كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ[2]؛ و از مشرکان نباشید؛ از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته ها و گروه ها تقسیم شدند و [عجیب این که] هر گروهی به آنچه نزد آنهاست، [دلبسته و] خوشحال اند».

در بطن اسلام، قرآن به عنوان اصلی ترین منبع دستورات اسلام و نیز به عنوان مهم ترین عامل وحدت جامعه و اقشار مختلف آن مطرح است. قرآن در سفارش به همبستگی و یکپارچگی مسلمانان می فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً»[3]؛ همه به ریسمان الهی [قرآن و اسلام] چنگ بزنید.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) در سخنان خویش، مهم ترین مبانی اتحاد را دین اسلام و قرآن می داند. ایشان می فرمایند: «أَ مَا دِینٌ یَجْمَعُکُمْ[4]؛ آیا دین نیست تا محور اتحادتان شود؟» و در جای دیگر می فرماید: «واقعیت جز این نیست که همگی شما بر اساس دین خدا برادرید».[5]

بسیار دیده ایم که در یک شب تابستانی چراغی در وسط حیاط یا بیابان روشن می شود و در مدت کوتاهی انواع پروانه ها و دیگر موجودات زنده دور آن جمع می شوند و در واقع، چرخه ای از زندگی را در اشکال متنوع تشکیل می دهند؛ اما هنگامی که آن را خاموش می کنیم، هر کدام به طرفی می روند و پراکنده می گردند.

در مسائل معنوی و اجتماعی نیز همین گونه است؛ نور اسلام و قرآن که همان دین است، مایه اتحاد، و ظلمت جهل و کفر و هواهای نفسانی، موجب پراکندگی و نفاق می شود.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) گاه قرآن را به عنوان اصلی ترین متن دین، رمز وحدت و همبستگی می داند و اعلام می دارد که چرا عده ای با هم اختلاف دارند؛ در حالی که:

«إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِیُّهُمْ وَاحِدٌ وَ کِتَابُهُمْ وَاحِدٌ أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالِاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَی إِتْمَامِهِ اَمْ کَانُوا شُرَکَاءَ لَهُ فَلَهُمْ اَنْ یُقُولُوا وَ عَلَیْهِ اَنْ یَرْضَی أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ (صلی الله علیه و آله و سلم) عَنْ تَبْلِیغِهِ وَ أَدَائِهِ وَاللَّهُ سُبْحَانَهُ یَقُولُ «مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَی ءٍ»[6]؛

خدایشان یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است. آیا خدای سبحان آن ها را به اختلاف امر فرمود که اطاعت کردند؟ یا آن ها را از اختلاف پرهیز داد و معصیت خدا کردند؟ یا خدای سبحان دین ناقصی فرستاد و در تکمیل آن از آن ها استمداد طلبید؟

یا آن ها (برخی دانشمندان) شرکای خدایند که هر چه بخواهند، در احکام دین بگویند و خدا رضایت دهد؟ یا خدای سبحان دین کاملی فرستاد؟ پس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در ابلاغ آن کوتاهی ورزید؛ در حالی که خدای سبحان می گوید: «ما در قرآن چیزی را فروگذار نکردیم».[7]

راستی چه زیبا گفته است اقبال، آنجا که می گوید:

از یک آیینی مسلمان زنده است       پیکر ملّت ز قرآن زنده است

ما همه خاک و دل آگاه اوست   اعتصامش کن که حبل اللّه اوست

چون گهر در رشته او سفته شد            ور نه مانند غبار آشفته شد[8]

گاه امیرالمومنین علی (علیه السلام) به صورت عملی بین قبایل، دین و قرآن را محور وحدت قرار می داد؛ چنانکه در صلحی بین قبیله «ربیعه» و «یمن» چنین نوشت: «این پیمان نامه ای است که مردم «یمن» و «ربیعه» آن را پذیرفته اند؛ چه آنان که در شهر حضور دارند و چه آنان که در بیابان زندگی می کنند.

«أَنَّهُمْ عَلَی کِتَابِ اللَّهِ یَدْعُونَ إِلَیْهِ وَ یَأْمُرُونَ بِهِ وَ یُجِیبُونَ مَنْ دَعَا إِلَیْهِ وَ أَمَرَ بِهِ لَا یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً وَ لَا یَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلًا وَ أَنَّهُمْ یَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَی مَنْ خَالَفَ ذَلِکَ وَ تَرَکَهُ أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ لَا یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِبٍ وَ لَا لِغَضَبِ غَاضِبٍ وَ لَا لِاسْتِذْلَالِ قَوْمٍ قَوْماً وَ لَا لِمَسَبَّةِ قَوْمٍ قَوْماً[9]؛

آنان پیرو قرآن اند و به کتاب خدا دعوت می کنند و به انجام دستورات آن فرمان می دهند و هر کس که آنان را به کتاب خدا بخواند و فرمان دهد، پاسخ می دهند. نه برابر آن مزدی خواهند و نه به جای آن چیز دیگری بپذیرند و در برابر کسی که خلاف این پیمان خواهد یا آن را واگذارد، ایستادگی خواهند کرد. بعضی بعض دیگر را یاری می دهند. همه متحدند و به خاطر سرزنش سرزنش کننده ای یا خشم خشم گیرنده ای یا خوار کردن بعضی یا دشنام دادن قومی، این پیمان را نمی شکنند».

به راستی این پیمان همچنان زنده است و امروز نیز مسلمانان و اقشار مختلف جامعه می توانند از سرزنش دشمنان و تهدید قدرت طلبان هراسی به خود راه ندهند و با عمل به قرآن و محور قرار دادن آن، خود را از اختلاف ها و خطرها حفظ کنند.

  1. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

وجود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جامعه آن روز جاهلی، باعث اتحاد و همدلی بین آنان گشت و این امر در تاریخ به اثبات رسیده است.

«جان دیون پورت محقق و پژوهشگر انگلیسی قرن نوزدهم، می نویسد: «… محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) یک نفر [آدم] ساده، قبایل پراکنده، کوچک، برهنه و گرسنه کشور خودش را تبدیل به یک جامعه فشرده و با انضباط کرد».[10]

سرسپردگی در برابر فرامین و سنت های پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن دوران می توانست جامعه اسلامی و اقشار مختلف آن را به همسویی و همگرایی بکشاند. «زبیر بن عوام» با یکی از انصار در مسئله ای اختلاف نظر پیدا کردند.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حکمی کرد که مورد قبول مرد انصاری واقع نشد. آن گاه این آیه نازل شد: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُوءْمِنُونَ حَتّی یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً[11]؛ پس به پروردگارت قسم که آن ها مومن نخواهند بود، مگر این که تو را در اختلافات خود به داوری طلبند و سپس در دل خود از داوری تو احساس ناراحتی نکنند و کاملا تسلیم آن باشند».

امیرالمومنین علی (علیه السلام)، وجود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در زمان خودش عامل مهم ایجاد و همبستگی در جامعه آن زمان می دانند و می فرمایند:

«فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ؛ فَلَمَّ اللَّهُ بِهِ الصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَلَّفَ بِهِ الشَّمْلَ بَيْنَ ذَوِي الْأَرْحَامِ، بَعْدَ الْعَدَاوَةِ الْوَاغِرَةِ فِي الصُّدُورِ وَ الضَّغَائِنِ الْقَادِحَةِ فِي الْقُلُوبِ[12]؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آنچه را که به او ابلاغ شد، آشکار کرد و پیام های پروردگارش را رساند و شکاف ها [ی اجتماعی] را به وحدت اصلاح کرد و فاصله را به هم پیوند داد و پس از آنکه آتش دشمنی و کینه های برافروخته در دل ها راه یافته بود، میان خویشاوندان یگانگی بر قرار کرد».

و شبیه این جملات را در بخش های دیگر دارد. علی (علیه السلام) نقش وجودی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و سخنان او را در ایجاد همبستگی و همدلی در طول تاریخ، کارساز می داند؛ لذا در سرزنش عده ای که به ایجاد و گسترش اختلاف دامن می زدنند، می فرماید: «إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِیُّهُمْ وَاحِدٌ[13]؛ خدای آن ها یکی و پیغمبرشان [هم] یکی است. [با این حال چرا اختلاف می کنند؟].

دل به محبوب مجازی بسته ایم      زین جهت با یکدیگر پیوسته ایم

عشق او سرمایه جمعیت است     همچو خون اندر عروق ملت است

عشق ورزی از نسب باید گذشت        هم ز ایران و عرب باید گذشت

امّت او مثل او نور حق است      هستی ما از وجودش مشتق است[14]

آثار اتحاد و وحدت

اتحاد، همبستگی و همدلی در میان مسلمانان، آثار و برکات بی شماری دارد که بررسی آن ها مجال دیگری می طلبد و ما در این بخش فقط به دو فیض از آثار و برکات اتحاد مسلمانان می پردازیم.[15] در این بخش، به نمونه هایی از این آثار که در کلام امیر المومنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه آمده، اشاره می کنیم:

  1. ریزش فیض و رحمت الهی

اگر در جامعه همدلی به وجود آید، باعث نزول رحمت الهی می شود.

غرض از انجمن و اجتماع جمع قواست            چرا که قطره چو شد متصل به هم دریاست

زقطره هیچ نیاید ولی چو دریا گشت                        هر آنچه نفع تصور کنی در آنجاست

زفرد فرد محال است کارهای بزرگ ولی           زجمع توان خواست هر چه خواهی خواست

بدین دلیل «یَدُاللّه مَعَ الْجَماعیة» سرود            که با جماعت دست قوی یدی طولاست[16]

صریح ترین جمله از امام علی (علیه السلام) درباره این که وحدت و همدلی باعث فیض و ریزش رحمت و نعمت الهی می شود، این جمله است: «خدای سبحان بر این امت اسلامی، بر «وحدت و برادری» منت گذارد که در سایه آن زندگی کنند و «یَأْوُونَ إِلَی کَنَفِهَا بِنِعْمَةٍ لَا یَعْرِفُ أَحَدٌ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَهَا قِیمَةً لِأَنَّهَا أَرْجَحُ مِنْ کُلِّ ثَمَنٍ وَ أَجَلُّ مِنْ کُلِّ خَطَرٍ[17]؛ در زیر سایه آن به [ناز و] نعمتی برسند که هیچ یک از مخلوقین نتوانند ارزش آن را بشناسند؛ زیرا از هر ارزشی گران قدرتر و از هر کرامتی والاتر بود».

  1. عزت و سربلندی

بر کسی پوشیده نیست که از مهم ترین آثار وحدت در جامعه، عزت و سربلندی آن جامعه است. تاریخ به اثبات رسانده که هر قوم و ملتی که وحدت و همدلی داشته، دارای عزت و سربلندی بوده است.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز بر این اثر اتحاد، سخت پای فشرده است. در آنجا که می فرماید: «وَ الْعَرَبُ الْیَوْمَ وَ إِنْ کَانُوا قَلِیلاً فَهُمْ کَثِیرُونَ بِالْإِسْلَامِ عَزِیزُونَ بِالِاجْتِمَاعِ[18]؛ عرب امروز گرچه از نظر تعداد اندک اند امّا با نعمت اسلام فراوان اند و با اتحاد [و همدلی] عزیز [و قدرتمند] هستند».

نتیجه گیری

اتحاد عملی میان مسلمانان با محوریت قرآن و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، می تواند سبب ریزش رحمت الهی و عزت و سربلندی اسلام باشد. در مقابل، وجود اختلاف نظر و فقدان وحدت و همدلی در جامعه اسلامی، می تواند سبب ایجاد آسیب های فراوانی شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قرآن، به عنوان دو رکن مهم اتحاد میان مسلمانان، می توانند نقشی مهم و محوری را در این زمینه ایفا کنند. همچنین تبیین آثار و فواید اتحاد و همبستگی برای مردم، می تواند در ایجاد وحدت و پایبندی به آن در جامعه موثر باشد.

پی نوشت ها

[1] انفال/63.

[2] روم/32.

[3] آل عمران/ آیه 103.

[4] نهج البلاغه، خطبه 39.

[5] همان، حکمت 215.

[6] همان، خطبه 18.

[7] انعام/ آیه 38.

[8] لاهوری، اقبال، جاویدنامه.

[9] نهج البلاغه، نامه 74.

[10] جان دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، چاپ اقبال.

[11] نسا/ آیه 65.

[12] نهج البلاغه، خطبه 231.

[13] بقره/ آیه 163.

[14] لاهوری، اقبال، اسرار خودی و رموز بی خودی.

[15] برای مطالعه بیشتر ر.ک؛ فرهنگ آفتاب، معادیخواه، ج۱ ص۸۵.

[16] دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی، قصیده شماره 29.

[17] نهج البلاغه، خطبه 192.

[18] همان، خطبه 146.

منبع: با اقتباس از حوزه نت

ابعاد مختلف اتحاد مسلمانان از نگاه نهج البلاغه

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :