آفرینش مورچه و ملخ، به طور اختصاصی موضوع خطبه 185 امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه است. آفرینش مورچه و ملخ به دلیل ظرافت های آن، از زبان حضرت تحلیل شده است. حضرت در این خطبه، همگان را به تفکر و تدبر در آفرینش مورچه و ملخ دعوت می کنند.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در این خطبه، به بیان ظرافت هایی شنیدنی و بی سابقه در مورد آفرینش مورچه و ملخ می پردازند و به وجود اندام گوش در سر مورچه اشاره می کنند؛ موضوعی که در سال های اخیر توسط دانشمندان مورد بررسی و در نوعی از مورچه ها مورد تایید قرار گرفته است.
بررسی خطبه 185 نهج البلاغه
خطبه 185 نهج البلاغه، خطبه ای است که امیرالمومنین علی (علیه السلام) در آن به بررسی آفرینش مورچه و ملخ می پردازند. حضرت در این خطبه ابتدا به ستایش خداوند متعال پرداخته، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را مورد حمد و ثنا قرار داده و سپس به بررسی آفرینش مورچه و ملخ می پردازند و پرده از شگفتی های آفرینش آن ها بر می دارند.
در بخشی از این خطبه مبارک، حضرت مردم را به تفکر در آفرینش خداوند دعوت می کنند و می فرمایند: «وَ لَوْ فَکرُوا فِی عَظِیمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِیمِ النِّعْمَةِ، لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِیقِ وَ خَافُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ، وَ لَکنِ الْقُلُوبُ عَلِیلَةٌ وَ الْبَصَائِرُ مَدْخُولَةٌ؛[1] اگر در عظمت و بزرگى نعمت بارى تعالى مى اندیشیدند، به راه راست بازمى گشتند و از عذاب آتش مى ترسیدند. ولى دل ها بیمار است و دیده ها عیبناک».
آفرینش مورچه، جایگاه تفکر
یکی از راه های هدایت انسان به خداپرستی و رستگاری، تفکر در آفرینش و آفرینش موجودات، توسط خداوند متعال است. اینکه امیرالمومنین علی (علیه السلام) از میان این همه آفریده خدا و شگفتی های آفرینش آن ها، آفرینش مورچه و در بخشی از خطبه آفرینش ملخ را برای دعوت به تفکر درباره قدرت خداوند مطرح می کنند نیز حکمتی دارد؛ این دو حشره، جثه کوچکی دارند و بسیاری از ما در طول زندگی بارها و بارها آن ها را دیده ایم اما به دلیل کوچکی آن ها، توجهی به ویژگی ها و آفرینش آن ها نکرده ایم.
«أَلَا ینْظُرُونَ إِلَى صَغِیرِ مَا خَلَقَ کیفَ أَحْکمَ خَلْقَهُ وَ أَتْقَنَ تَرْکیبَهُ؛[2] آیا به خردترین چیزى که آفریده است، نمى نگرند که چسان آفرینش او را استوار داشته و ترکیبش را محکم نموده».
باید بدانیم که همه موجودات و به خصوص مورچه، حقایق بسیاری را در پس آفرینش خود دارد و توجه به ظرایف آن می تواند در باور به قدرت خداوند متعال راهگشا باشد. همین موضوع سبب می شود تا رعایت حقوق حیوانات یکی از موضوعات مهمی باشد که ما به عنوان مسلمان باید در آن پیشگام باشیم.
بیان ویژگی های آفرینش مورچه
امیرالمومنین علی (علیه السلام) پس از تذکر دادن به مومنین و همه مردم پیرامون تفکر در آفرینش موجودات، با بیان ویژگی های آفرینش مورچه و بیان ساختمان بدن این موجود کوچک، چنین می فرمایند:
«انْظُرُوا إِلَى النَّمْلَةِ فِی صِغَرِ جُثَّتِهَا وَ لَطَافَةِ هَیئَتِهَا، لَا تَکادُ تُنَالُ بِلَحْظِ الْبَصَرِ وَ لَا بِمُسْتَدْرَک الْفِکرِ؛[3] به آن مورچه بنگرید، با جثه خرد و اندام نازکش، آن چنان خرد که نزدیک است که به گوشه چشم دیده نشود و به نیروى اندیشه، آفرینشش به تصور درنیاید».
حضرت در این فقره از خطبه، این مطلب را بیان می فرمایند که درست است که مورچه دارای اندامی کوچک و جثه ای ناچیز است و ممکن است حتی به چشم هم نیاید، اما اگر اندیشه آدمی، رنگ و بوی الهی بگیرد و به دنبال نشانه های آفرینش و قدرت حرکت کند، می تواند حتی از همین آفرینش مورچه با جثه کوچک و اندام باریک نیز به قدرت خداوندی پی ببرد.
«کیفَ دَبَّتْ عَلَى أَرْضِهَا وَ صُبَّتْ عَلَى رِزْقِهَا، تَنْقُلُ الْحَبَّةَ إِلَى جُحْرِهَا وَ تُعِدُّهَا فِی مُسْتَقَرِّهَا؛ تَجْمَعُ فِی حَرِّهَا لِبَرْدِهَا وَ فِی وِرْدِهَا لِصَدَرِهَا؛ مَکفُولٌ بِرِزْقِهَا، مَرْزُوقَةٌ بِوَفْقِهَا؛[4] نگاه کنید چگونه روى زمین راه مى رود، و براى به دست آوردن روزى خود تلاش مى کند. دانه ها را به لانه خود منتقل مى سازد، و در جایگاه مخصوص نگه مى دارد، در فصل گرما براى زمستان تلاش کرده، و به هنگام درون رفتن، بیرون آمدن را فراموش نمى کند. روزى مورچه تضمین گردیده، و غذاهاى متناسب با طبعش آفریده شده است».
این موجود کوچک و ضعیف که گاه مورد غفلت قرار می گیرد، آنقدر باهوش و تلاشگر است که با بدن کوچک و دست و پای محدود و کوچکش، زمین و بیابان و جنگل را جولانگاه خود قرار داده است و برای روزی خود تلاش می کند.
او توان تشخیص فصل زمستان و تابستان را دارد و می داند که در فصل گرما، باید برای فصل سرما دانه ذخیره کند؛ پس با این بیان که روزی او نیز تضمین شده است، با حرکت در زمین و هر مکانی که احتمال یافتن دانه ای در آن باشد، به دنبال کسب رزق و روزی خود می رود.
مورچه، مسیر خود را از یاد نبرده و فعالیت های خود را فراموش نمی کند. دانه هایی را انتخاب می کند که از پیچ و خم لانه بگذرد و آن ها را با نظم و ترتیب خاصی در لانه قرار می دهد. تمامی این ویژگی ها، در همین موجود ناچیز و کوچک جمع شده و آفرینش مورچه را بسیار جذاب و دارای ظرافت های خاصی نموده است.
خداوند متعال، خدای همه حتی مورچه ها!
«لَا یغْفِلُهَا الْمَنَّانُ وَ لَا یحْرِمُهَا الدَّیانُ، وَ لَوْ فِی الصَّفَا الْیابِسِ وَ الْحَجَرِ الْجَامِسِ؛[5] «خداوند منان از او غفلت نمى کند، و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمى سازد، گر چه در دل سنگى سخت و صاف یا در میان صخره اى خشک باشد».
نکته ای که مانند مروارید در دل این خطبه می درخشد، این است که حضرت به همه ما انسان ها اطمینان خاطر می دهند که خداوند منان، وقتی از یک مورچه که در دل سنگی است غافل نمی شود و به او روزی می دهد، پس به طریق اولی از اداره شئونات زندگی انسان که اشرف مخلوقات است نیز غافل نخواهد بود و به او روزی خواهد داد.
«این مطلب، اشاره به این دارد که خداوند منان، این موجودات کوچک را که در دشت ها و بیابان ها و کوه ها زندگى مى کنند از نظر لطفش دور نداشته هر غذایى که موافق طبع آن هاست در اختیارشان قرار داده است، حتى اگر در دل سنگ سخت و خشکى زندگى کنند غذا و رطوبت لازم را هر چند از طریق هوا باشد براى آن ها فراهم مى کند و با الهام درونى آن ها را وادار مى سازد که در ایام توانایى براى روزهاى ناتوانى ذخیره کنند و این واقعا حیرت آور است.
آیا این حشره مى داند چند روز از زمستان را نمى تواند از لانه بیرون آید؟ آیا مى فهمد که جیره غذایى او در این مدت چه اندازه است؟ آیا توجه دارد چه موادى ممکن است در این مدت سالم بماند و فاسد نشود؟ و آیا خبر دارد که این مواد در کجاست و از چه جایى باید به دست آورد؟ آرى همه این ها را مى داند و استاد ازل به او آموخته است».[6]
ظرافت های آفرینش مورچه و ملخ
«وَ لَوْ فَکرْتَ فِی مَجَارِی أَکلِهَا [وَ] فِی عُلْوِهَا وَ سُفْلِهَا وَ مَا فِی الْجَوْفِ مِنْ شَرَاسِیفِ بَطْنِهَا وَ مَا فِی الرَّأْسِ مِنْ عَینِهَا وَ أُذُنِهَا، لَقَضَیتَ مِنْ خَلْقِهَا عَجَباً وَ لَقِیتَ مِنْ وَصْفِهَا تَعَباً؛[7] «اگر در مجارى خوراک و قسمت هاى بالا و پایین دستگاه گوارش و آنچه در درون شکم او از غضروف هاى آویخته به دنده و شکم، و آنچه در سر اوست از چشم و گوش، اندیشه نمایى، از آفرینش مورچه دچار شگفتى شده و از وصف او به زحمت خواهى افتاد».
در تفسیر و تحلیل این بخش از خطبه امیرالمومنین علی (علیه السلام) در باب بیان ظرافت های آفرینش مورچه، در اغلب شروح نهج البلاغه، مراد از «مَجَارِی أَکلِهَا» احتمالا مجرای تغذیه مورچه از دهان تا سایر قسمت هاست.[8] برخی دیگر از مفسران، مراد از این کلمه را چیزی در شکم مورچه، همانند معده و روده دانسته اند.[9]
همچنین احتمال می رود منظور حضرت از «عُلْوِهَا وَ سُفْلِهَا»، قسمت های بالا تنه از سر تا بخش میانی و پایین تنه از میانی تا پایین باشد.[10]
از آنجا که پیکره مورچه ها به دلیل وجود بخش باریک میانی (ساقه) به شکل ظاهری به دو بخش سر -سینه و شکم تقسیم شده است، احتمالا منظور حشرت از بخش بالایی، بخش سر و قفسه سینه مورچه است؛ در این صورت منظور ایشان از قسمت پایینی بدن مورچه، بخش شکم است که حاوی دستگاه های گوارشی است.
در تحلیل و بررسی «مَا فِی الْجَوْفِ مِنْ شَرَاسِیفِ بَطْنِهَا»، تمامی شروح و تفاسیر معتبر نهج البلاغه، منظور امام را احتمالا اندامی محافظ مانند دنده می دانند که از شکم و اعضای درونی مورچه حفاظت می کند.[11]
کلمه «الجوف» در لغت به معنای شکم و درون هر چیزی است و کلمه «شراسیف» به معنی بخش های انتهایی و کناری غضروفی استخوان های دنده است که به طرف شکم کشیده شده اند و از آن محافظت می کنند.[12]
در فقره «مَا فِی الرَّأْسِ مِنْ عَینِهَا وَ أُذُنِهَا» تمامی شروح نهج البلاغه، منظور حضرت را چشم ها و گوش های مورچه دانسته اند که در سر این موجود قرار دارد. تا پیش از این، دانشمندان وجود اندام شنوایی را برای مورچه ها رد می کردند اما در طی تحقیقاتی که در مقاله در سال انجام شد، وجود اندام شنوایی خاصی برای نوعی از مورچه ها و اندام تولید صدا برای آن ها مورد تایید قرار گرفت.
«فَتَعَالَى الَّذِی أَقَامَهَا عَلَى قَوَائِمِهَا وَ بَنَاهَا عَلَى دَعَائِمِهَا، لَمْ یشْرَکهُ فِی فِطْرَتِهَا فَاطِرٌ وَ لَمْ یعِنْهُ عَلَى خَلْقِهَا قَادِرٌ؛[13] « پس بزرگ است خدایى که مورچه را بر روى دست و پایش بر پاداشت، و پیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، و در آفرینش آن هیچ قدرتى او را یارى نداد، و هیچ آفریننده اى کمکش نکرد».
به راستی زمانی که به بدن نحیف و کوچک مورچه نگاه می کنیم و آفرینش مورچه را زیر نظر می گیرم، استحکام و قدرتی که در بدن او وجود دارد را می بینیم؟ اگر از دیده امیرالمومنین علی (علیه السلام) بنگریم، آری؛ استحکام بدن او و قرارگرفتن بر روی پاها و دست ها نیز توجه ما را جلب خواهد کرد و نشانه ای از قدرت خدای متعال خواهد بود.
مقایسه آفرینش مورچه و درخت نخل
«وَ لَوْ ضَرَبْتَ فِی مَذَاهِبِ فِکرِک لِتَبْلُغَ غَایاتِهِ، مَا دَلَّتْک الدَّلَالَةُ إِلَّا عَلَى أَنَّ فَاطِرَ النَّمْلَةِ هُوَ فَاطِرُ النَّخْلَةِ، لِدَقِیقِ تَفْصِیلِ کلِّ شَیءٍ وَ غَامِضِ اخْتِلَافِ کلِّ حَی؛ وَ مَا الْجَلِیلُ وَ اللَّطِیفُ وَ الثَّقِیلُ وَ الْخَفِیفُ وَ الْقَوِی وَ الضَّعِیفُ فِی خَلْقِهِ إِلَّا سَوَاءٌ؛[14]
«اگر اندیشه ات را به کار گیرى تا به راز آفرینش پى برده باشى، دلایل روشن به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقّتى که جدا جدا در آفرینش هر چیزى به کار رفته، و اختلافات و تفاوت هاى پیچیده اى که در آفرینش هر پدیده حیاتى نهفته است. همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستى یکسانند».
آیت الله مکارم شیرازی در توضیح این بخش از خطبه 185 نهج البلاغه می فرمایند: «تصور نکنید ساختمان یک موجود بزرگ مانند درخت نخل تناور، از ساختمان یک موجود کوچک همچون مورچه مهم تر است، زیرا اگر درست بنگرید هر دو ساختمان بسیار پیچیده و دقیقى دارند و قوانین منظم بر هر دو حاکم است و هدایت هاى الهى از لحظه تولد تا پایان عمر در هر دو نمایان است.
به علاوه آن درخت بزرگ هم در حد خود داراى اعضاى مختلف کوچک و بزرگ و قوى و ضعیف است که هر کدام متناسب با وظیفه و مسئولیت هایشان ساخته شده اند (و به این ترتیب ارتباط علت و معلول در جمله هاى بالا آشکار مى شود)».
حضرت پیرامون آفرینش ملخ نیز در این خطبه به هفت ویژگى شگفت آور آفرینش ملخ اشاره فرموده اند: چشم ها، حدقه ها، گوش پنهان، دهان مخصوص، احساس قوى، دندان هاى نیرومند و دو عضو شبیه دو داس در دو طرف دهان. حضرت می فرمایند:
«خلقة الجَرادَة: وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتَ فِی الْجَرَادَةِ إِذْ خَلَقَ لَهَا عَیْنَیْنِ حَمْرَاوَیْنِ، وَ أَسْرَجَ لَهَا حَدَقَتَیْنِ قَمْرَاوَیْنِ، وَ جَعَلَ لَهَا السَّمْعَ الْخَفِیَّ وَ فَتَحَ لَهَا الْفَمَ السَّوِیَّ، وَ جَعَلَ لَهَا الْحِسَّ الْقَوِیَّ، وَ نَابَیْنِ بِهِمَا تَقْرِضُ، وَ مِنْجَلَیْنِ بِهِمَا تَقْبِضُ؛ یَرْهَبُهَا الزُّرَّاعُ فِی زَرْعِهِمْ وَ لَا یَسْتَطِیعُونَ ذَبَّهَا وَ لَوْ أَجْلَبُوا بِجَمْعِهِمْ، حَتَّى تَرِدَ الْحَرْثَ فِی نَزَوَاتِهَا وَ تَقْضِیَ مِنْهُ شَهَوَاتِهَا، وَ خَلْقُهَا كُلُّهُ لَا یُكَوِّنُ إِصْبَعاً مُسْتَدِقَّةً؛[15]
و اگر بخواهى درباره ملخ سخن بگو که خداوند براى او دو چشم سرخ رنگ و دو حدقه همچون دو قرص ماه، آفریده و گوش پنهان و دهان مرتب و متناسب به او بخشیده است. خداوند براى او حس قوى و دو دندان که با آنها (ساقه و شاخه گیاهان و برگ هاى درختان را) مى چیند و دو داس که با آنها (ساقه ها و برگ هاى مورد نظر را) مى گیرد.
کشاورزان براى زراعت خود از آنها مى ترسند ولى هرگز قادر بر دفع آنها نیستند حتى اگر همه دست به دست هم دهند. ملخ آنچنان نیرومندانه پیش مى آید تا با جست و خیز خود به کشتزارها وارد شود و آنچه را مى خواهد انجام دهد (و هر زمان مایل بود ـ و احتمالا پس از نابودى کشتزار ـ آنجا را ترک گوید) اینها همه در حالى است که تمام پیکر او به اندازه یک انگشت باریک نیست».
حشرات را مى توان بر سه گونه تقسیم کرد: گروهى از آنان خدمتگزار انسان ها هستند مانند زنبوران عسل که شهد گل ها را براى ما جمع آورى مى کنند و عموم زنبورها که گردهاى گل ها را جابه جا کرده و آنها را بارور مى کنند و میوه هاى درختان را پربرکت مى سازند.
بخش دیگرى حشرات بى آزارند که (در ظاهر) نه خدمتى دارند و نه زحمت و دردسرى، و گروه سومى هستند که جزء آفات و بلاها محسوب مى شوند، مانند ملخ. امام در بخش هاى گذشته این خطبه شرحى درباره شگفتی هاى آفرینش مورچه بیان فرمود که موجودى است غالبا بى آزار و سخت کوش و مى تواند الگویى براى انسانها باشد.
حضرت در این بخش از خطبه درباره حشره اى سخن مى گوید که از ماموران عذاب الهى است و مى تواند لشکرى فراهم کند و به باغ ها و زراعت ها چنان حمله ور شود که هیچ قدرت و لشکرى نتواند با آن مقابله کند و به این ترتیب خداوند قدرت نمایى خود را در تمام جهات آشکار مى سازد و خوف و رجا را در انسان ها تقویت کرده است.
بعضى از دانشمندان مى گویند: ملخ موجود عجیبى است که در هر بخشى از اعضاى خود شبیه یکى از حیوانات است و به تعبیر دیگر با این که ظاهرا حیوان ضعیفى است ده شباهت به ده حیوان نیرومند دارد: صورتش همچون صورت اسب، چشمانش مانند چشمان فیل، گردنش همانند گردن گاو، شاخک هایش همچون شاخ هاى گوزن، سینه اش همچون سینه شیر، شکمش همچون شکم عقرب، بال هایش همانند بال هاى عقاب، ران هایش همچون ران هاى شتر، پاهایش مانند پاهاى شترمرغ و دم او مانند دم مار است.[16]
نتیجه گیری
آفرینش مورچه و ملخ و ظرایف جسمانی آن ها در کلام امیرالمومنین علی (علیه السلام)، به عنوان یکی از نشانه های قدرت خداوند و نشانه ای روشن برای تفکر در خلقت مورد استفاده قرار گرفته است. جسم نحیف و ظریف مورچه در اعجاز آفرینش، چیزی کم از نخل تنومند و دیگر موجودات و جانداران ندارد و او نیز مانند بسیاری از موجودات دیگر، برای زندگی خود، برنامه فطری مدونی دارد و در مسیری که برای او قرار داده شده است حرکت می کند.
ملخ نیز آفرینشی شگفت انگیز دارد، به طوری که در ساختار بدن خود، به ده حیوان تنومند شباهت دارد و حضرت از آن به عنوان مامور عذاب الهی سخن گفته است که مى تواند لشکرى فراهم کند و به باغ ها و زراعت ها حمله ور شود. ملخ ها در پیکره خود، دو چشم سرخ رنگ، گوش پنهان و دهان مناسب نیز دارند که این ویژگی ها سبب شده تا ملخ ها به خوبی در طبیعت دوام بیاورند.
پی نوشت ها
[1] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 185.
[2] همان.
[3] همان.
[4] همان.
[5] همان.
[6] مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین (علیه السلام)، ج 7، ص159.
[7] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 185.
[8] بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج1، ص 235.
[9] مکارم شیرازی، پیام امام، ج۷، ص۱۶۱.
[10] بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج1، ص 235.
[11] مکارم شیرازی، پیام امام، ج 7، ص 156.
[12] طبیبیان، فرهنگ فرزان، ص 138.
[13] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 185.
[14] همان.
[15] همان.
[16] مکارم شیرازی، پیام امام، ج 7، ص 177.
منبع : اقتباس از مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ج 7، ص: 179-156.