جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

شریف رضی

آشنایی اجمالی با کتاب شریف نهج البلاغه

آشنایی اجمالی با کتاب شریف نهج البلاغه

نهج البلاغه، پس از قرآن کریم، گرانقدر ترین و ارزشمند ترین میراث فرهنگی اسلام است. این کتاب، مجموعه ای است به ابعاد وجودی یک انسان کامل، زیرا نازلات و صادرات وجودی است که والاترین وجود پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. نهج البلاغه، شفای دردهای روحی بشر و راز هدایت اجتماعی و سیاسی است.

نهج البلاغه؛ منشور انسان ساز

این کتاب، منشور انسان سازی و دریچه ای به نور و راهی از ملک تا ملکوت است. نهج البلاغه مکتوب مبارزه با بیدادگری و زراندوزی و بت پروری است، و راه برپایی حدود الهی و افق ارزش های آرمانی است. نهج البلاغه صحیفه ی ساختن فرد و جامعه و آموزگار کفر ستیزی و فقر ستیزی است؛ و نه تنها راه روشن بلاغت (نهج البلاغه)، که راه روشن هدایت است.

نهج البلاغه، پر کننده خلاهای عمیق فکری اجتماعی و سیاسی و پاسخگوی مسائل و مشکلات گوناگون مسلمانان و جوامع بشری در همه زمان ها و در تمام مکان هاست. نهج البلاغه دریای معرفت بی انتها و نور هدایت بدون خاموشی است و دستورالعملی برای سیادت این جهانی و سعادت آن جهانی.

امام خمینی (ره) در توصیف جایگاه این کتاب شریف فرموده است:

«کتاب نهج البلاغه که نازله روح اوست، برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیت و در حجاب خود و خودخواهی، خود معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعه ای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هرچه جامعه ها به وجود آیند و ملت ها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند».[1]

مولف نهج البلاغه

ابوالحسن محمد بن حسین موسوی معروف به «سید رضی» و «شریف رضی» است. وی در سال ۳۵۹ هجری دیده به جهان گشود و در سال ۴۰۶ هجری دیده بر جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت؛ از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم موسی بن جعفر (علیه السلام) و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) می رسید.

از این رو، بهاالدوله دیلمی، او را به ذى الحسبین و شریف رضی ملقب نمود.[2] سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش سید مرتضی به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم نظیر خود را در عرصه های مختلف ظاهر ساخت بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه ای از خود نشان داد که سابقه نداشت.

هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام معارف و علوم اسلامی سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچکس بدان مرتبه راه نیافت.

چرایی تالیف نهج البلاغه

سید رضی که در علم و فقاهت، شعر و ادب، زبانزد زمان خود بود، در مقدمه کتاب شریف نهج البلاغه پیرامون چگونگی و چرایی تالیف این اثر ارزشمند، نکاتی را به رشته تحریر درآورده که خواندن این مطالب و نکات، می تواند چرایی تالیف این اثر ماندگار را برای ما روشن سازد. سید رضی می نویسد: «در آغاز جوانی و طراوت زندگانی به تالیف کتابی در خصایص و ویژگی های ائمه (علیهم السلام) دست زدم که مشتمل بر خبرهای جالب و سخنان برجسته ‏ی آنان بود.

انگیزه‏ ی این عمل را در آغاز آن کتاب یادآور شده ‏ام و آن را آغاز سخن قرار داده ‏ام. پس از گردآوری خصایص امیرمومنان (علیه السلام) موانع ایام و گرفتاری های روزگار مرا از تمام کردن باقی کتاب بازداشت.

آن کتاب را به باب ها و فصل هایی مختلف تقسیم کرده بودم و در پایان آن فصلی بود که سخنان کوتاه امام (علیه السلام) در زمینه‏ ی مواعظ و حکم و امثال و آداب نقل شده از او را – به جز خطبه ‏های بلند و نامه ‏های مفصل- در آن فصل آورده بودم.

گروهی از دوستان، این فصل را پسندیدند و از نکات بی ‏نظیر آن دچار شگفتی شدند و از من خواستند کتابی تالیف کنم که سخنان برگزیده ‏ی امام در همه ‏ی رشته‏ ها و شاخه ‏های گفتارش، از خطبه‏ های آن حضرت گرفته تا نامه‏ ها و مواعظ و ادبش را در برداشته باشد، زیرا می ‏دانستند این کتاب، در بردارنده شگفتی های بلاغت و نمونه های ارزنده فصاحت و گوهرهای ادبیات عربی و نکات درخشان از سخنان دینی و دنیوی است که در هیچ کتابی جمع آوری نشده و در هیچ نوشته ای تمام جوانب آن گردآوری نگشته است؛ زیرا تنها امیرالمومنین علی (علیه السلام) است که سرچشمه و آبشخور فصاحت و منشا و آفریدگار بلاغت است؛ گوهرهای نهفته اش به وسیله او آشکار گردیده و آیین و آدابش از او گرفته شده است. تمام خطیبان و سخنوران به او اقتدا کرده و همه واعظان بلیغ از سخن او استمداد جسته اند.

با وجود این، او همیشه پیشرو است و آنان دنباله رو؛ او مقدم است و آنان، موخر؛ زیرا سخنان آن حضرت رنگ علم الهی و عطر سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را به همراه دارد.

از این رو خواسته آنان را اجابت کردم و این کار بزرگ را آغاز نمودم، در حالی که یقین داشتم سود و نفع معنوی آن بسیار است و به زودی همه جا را تحت سیطره خود قرار خواهد داد و اجر آن ذخیره آخرت خواهد بود؛ و بدین وسیله خواستم علاوه بر فضایل بی شمار دیگر، بزرگی قدر و شخصیت امیرالمومنین علی (علیه السلام) را در فضیلت سخنوری نیز آشکار سازم؛ زیرا او تنها فردی است که از میان تمام گذشتگان که سخنی از ایشان به جا مانده به آخرین مرحله فصاحت و بلاغت رسیده است. اما سخنان آن حضرت اقیانوسی است بیکرانه و انبوه گوهرهایی که هرگز درخشش آن کاستی نگیرد».[3]

مرحوم شریف رضی با چنین انگیزه و جهت گیری، دست به کار شد و به گزینش و باب بندی گوهرهای کلام امیرالمومنین علی (علیه السلام) پرداخت.

علت نامگذاری نهج البلاغه

شریف رضی تالیف گرانقدر خود را نهج البلاغه یعنی راه روشن بلاغت نام گذاشته و در وجه تسمیه آن چنین نوشته است: پس از تمام شدن کتاب، چنین دیدم که نامش را نهج البلاغه بگذارم؛ زیرا این کتاب درهای بلاغت و سخنوری را به روی بیننده خود می گشاید و خواسته هایش را به او نزدیک می سازد؛ هم دانشمند و دانشجو را بدان نیاز است و هم مطلوب سخنور و پارسا در آن هست.[4]

تبويب نهج البلاغه

سید رضی، سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) را از میان کتاب های گوناگون استخراج کرده و با سبکی دلپذیر و مطلوب تنظیم نموده است. سید رضی، درباره نحوه باب بندی و تقسیم بندی مطالب آن چنین نوشته است:

دیدم سخنان آن حضرت بر گرد سه محور می گردد: نخست خطبه ها و فرمان ها، دوم نامه ها و پیغام ها و سوم کلمات حکمت آمیز و موعظه ها. پس به توفیق الهی ابتدا خطبه های شگفت و سپس نامه های زیبا و سرانجام حکمت ها و کلمات جالب را انتخاب کردم و هر یک را در باب مستقل قرار دادم.

و هرگاه سخنی از آن حضرت در مورد بحث و مناظره یا پاسخ سوال و یا منظوری دیگر بود که به آن دست یافتم ولی جزء هیچ یک از این سه بخش نبود، آن را در مناسب ترین و نزدیک ترین باب قرار دادم. چه بسا قسمت هایی نامتناسب در این برگزیده سخنان آمده باشد؛ زیرا من در این کتاب نکته های شگفت و قطعه های درخشان را برگزیده ام و قصدم هماهنگی و نظم تاریخی و پیوستگی میان سخنان نبوده است.[5]

بدین ترتیب سید رضی از سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) گزینشی زیبا و هنرمندانه صورت داد و با تبویبی جالب و مفید آن ها را مرتب نمود تا به گوهری درخشان در کنار قرآن کریم تبدیل شود.

محتوای نهج البلاغه

نهج البلاغه دارای ۲۴۱ خطبه، 79 نامه و 480 حکمت می باشد. شریف رضی در این گزینش شگفت از کلام امیربیان علی (علیه السلام) چنانکه خود اشاره کرده، آنچه در این مجموعه گرد آورده است، منتخب و گزیده ای از سخنان و مکتوبات امیر مومنان (علیه السلام) است نه همه آنچه از آن حضرت در کتاب ها موجود بوده است.

وی در مقدمه نهج البلاغه چنین توضیح داده است: ادعا نمی کنم که من به همه جوانب سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) احاطه پیدا کرده، به طوری که هیچ یک از سخنان آن حضرت را از دست نداده باشم، بلکه بعید نمی دانم که آنچه نیافته ام بیش از آن باشد که یافته ام و آنچه در اختیارم قرار گرفته است کمتر از آن چیزی باشد که به دستم نیامده است.[6]

خطبه های نهج البلاغه

يعقوبی، مورخ برجسته در گذشته به سال ۲۸۴هجری، اظهار کرده که مردم چهارصد خطبه از خطبه های آن حضرت را به خاطر سپرده اند و این خطبه ها در میان مردمان متداول است و از آن ها در خطبه های خویش بهره می گیرند.[7]

همچنین، مسعودی مورخ نامدار، درگذشته به سال ۳۴۶ هجری، نوشته است که آنچه مردمان از خطبه های آن حضرت به خاطر سپرده اند چهارصد و هشتاد و چند خطبه است که بالبداهه ایراد می کرد و مردم آن را حفظ می کردند و می نوشتند و از هم می گرفتند.[8]

این تعداد خطبه ها که خطبه های مشهور و متداول بوده است، تقریبا دو برابر آن چیزی است که شریف رضی گزینش کرده است؛ و البته بی گمان خطبه ها و سخنان و نوشته ها و حکمت ها و موعظه های امیرالمومنین علی (علیه السلام)، بسیار بیش از این ها بوده است و با توجه به کتاب های مستدرکی که بعدها به ویژه در حال حاضر تالیف شده و آنچه شریف رضی گرد آورده و آنچه را گرد نیاورده است در آن مجموعه ها جمع کرده اند، می توان حدس زد که شریف رضی تقریبا یک دوازدهم از مجموعه سخنان و نوشته ها و کلمات قصار امام علی (علیه السلام) را گرد آورده و در تالیف بی نظیر خود ارائه کرده است.

طولانی‌ترین خطبه، خطبه ۱۹۲ می ‌باشد که به خطبه قاصعه مشهور است. کوتاه ترین خطبه، خطبه ۶۱ نهج البلاغه است، که در مورد خوارج می باشد.[9]

حضرت علی (علیه السلام) در اکثر خطبه ها، به تقوی که مانع انجام همه گناهان است اشاره کرده است. نام قرآن ۴۱ بار در نهج البلاغه ذکر شده است.[10] البته در نهج البلاغه از قرآن تعبیرات دیگری شده است مثلا «کتاب»، «کتاب الله»، «کتابه» و غیره.

از مجموع ۲۴۱ خطبه نهج البلاغه، ۸۶ خطبه موعظه و یا دست کم مشتمل بر یک سلسله مواعظ است، مانند خطبه ۱۷۶ که با جمله «انتفعوا ببیان الله» آغاز می شود و خطبه ۱۹۲ که به خطبه قاصعه و خطبه ۱۹۳ که به خطبه متقین معروف است.

نامه های نهج البلاغه

طولانی ‌ترین نامه، نامه۵۳ است، که مشهور به عهدنامه مالک اشتر می ‌باشد و کوتاه ترین نامه، نامه ۷۹ است که خطاب به فرماندهان لشکرها می باشد.

از مجموع ۷۹ نامه در نهج البلاغه، ۲۵ نامه تماما موعظه و یا دربردارنده جمله هایی در نصیحت و اندرز و موعظه است، مانند اندرزنامه آن حضرت به فرزند عزیزش امام حسن مجتبی (علیه السلام) که نامه ۳۱ می ‌باشد و فرمان معروف آن حضرت به مالک اشتر که طولانی ترین نامه ها است (نامه ۵۳) و نامه ۴۵ که همان نامه معروف آن حضرت به عثمان بن حنیف والی بصره است.

حکمت های نهج البلاغه

طولانی ‌ترین حکمت، حکمت ۱۴۷ می ‌باشد که حضرت آن را خطاب به کمیل بن زیاد نخعی فرموده است. کوتاه ترین حکمت، حکمت ۱۸۷ می ‌باشد که درباره کوچ کردن از دنیا است؛ «الرحیل و شیک» کوچ کردن (از دنیا) نزدیک است! و حکمت ۴۱۸ که درباره صبر و بردباری می ‌باشد؛ «الحلم عشیره» حلم و بردباری قوم و عشیره است.

کل ۴۸۰ حکمت موجود در نهج البلاغه نیز مشتمل بر پند، اندرز و موعظه می ‌باشد. ۸۷ آیه از ۴۳ سوره قرآن در نهج البلاغه آمده است و در نهج البلاغه ۱۶ حدیث نبوی نیز ذکر شده است.

جمع آوری نهج البلاغه در ماه رجب سال ۴۰۰ ه.ق به اتمام رسیده است.[11] آخرین جمله نهج ‌البلاغه درباره دوست می ‌باشد که می فرماید: «اذا احتشم المؤمن اخاه فقد فارقه»؛ به خشم آوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی از دوست است.

جمع بندی

نهج البلاغه اثر ارزشمند مرحوم سید رضی است که دربردارنده کلمات گهربار امیرالمومنین علی (علیه السلام) در سه بخش خطبه ها (241 خطبه)، نامه ها (79 نامه) و حکمت ها (480 حکمت) می باشد. نهج البلاغه پس از قرآن کریم، جامع ترین کتاب به شمار می رود و می تواند راهنمای انسان در تمام ابعاد زندگی به شمار آید و هدایت بشر را در عرصه های گوناگون عهده دار شود. نهج‌البلاغه، مجموعه‌ گرانسنگی است که به حق آن را برادر قرآن نامیده اند.

پی نوشت ها

[1] امام خمینی (ره)، صحیفه نور، ج 14، ص 224.

[2] خطيب البغدادى، تاريخ بغداد، ج ۲، ص ۲۴۶؛ ابن الجوزى، المنتظم ج ۱۵، ص ۱۱۵.

[3] مقدمه کتاب نهج البلاغه، ص 1-4.

[4].همان.

[5] همان.

[6] همان.

[7] يعقوبي، مشاكله الناس لزمانهم، ص 15.

[8] مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 419، تحت عنوان «فی ذکر لمع من کلامه و اخباره و زهده».

[9] سید رضی، نهج البلاغه مقدمه کتاب، ص 4.

[10] محمدی و دشتی، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، ص 1.

[11] آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲۴، ص۴۱۳.

منابع

  1. الموسوی (الشریف الرضی)، أبوالحسن محمدبن الحسین، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، چاپ چهاردهم، قم، انتشارات الهادی 1380.
  2. امام خمینی، صحیفه نور، ناشر طبع و نشر، تهران، 1379.
  3. محمدی، سیدکاظم و دشتی، محمد، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، قم، نشر امام علی(ع)، ۱۳۶۹ش.
  4. تهرانی، آغابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشيعه، محقق علی‌نقی منزوی، بیروت، دار الاضواء، چاپ دوم، ۱۳۹۸ق.
  5. مسعودى، علی بن الحسین بن على، مروج الذهب و معادن الجوهر، چاپ دوم، قم، دار الهجرة،١٤٠٩ ق.
  6. الخطيب البغدادى، ابوبكر احمد بن على، تاريخ بغداد أو مدينه السلام، بیروت، دارالكتب العلميه، بی تا.
  7. ابن الجوزى، ابوالفرج عبدالرحمن بن على، المنتظم فى تاريخ الامم و الملوك، دراسة و تحقيق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، دارالكتب العلميه، الطبعه الاولى، ۱۴۱۲ ق.
  8. احمد بن ابی يعقوب بن جعفر بن واضح اليعقوبي، مشاكله الناس لزمانهم، دارالكتاب الجدد، بيروت.

آشنایی اجمالی با کتاب شریف نهج البلاغه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :