جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

نامه پنجاه و هشتم

فراز

متن عربی

متن فارسی

نامه پنجاه و هشتم

از نامه‌هاى آن حضرت است به اهـالى شـهرها که در آن جریـان صفّیـن را گزارش نمـوده

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

وَ كانَ بَدْءُ اَمْرِنا اَنَّا الْتَقَيْنا وَ الْقَوْمُ مِنْ اَهْلِ الشّامِ، وَ الظّاهِرُ اَنَّ رَبَّنا واحِدٌ، وَ نَبِيَّنا واحِدٌ، وَ دَعْوَتَنا فِى الاِْسْلامِ واحِدَةٌ، وَ لانَسْتَزيدُهُمْ فِى الاْيمانِ بِاللّهِ وَ التَّصْديقِ بِرَسُولِهِ وَ لايَسْتَزيدُونَنا، الاَْمْرُ واحِدٌ اِلاّ مَا اخْتَلَفْنا فيهِ مِنْ دَمِ عُثْمانَ وَ نَحْنُ مِنْهُ بَراءٌ،

آغاز برنامه ما این بود که با شامیان روبرو شدیم، ظاهر امر این بود که پروردگارمان و پیامبرمان و دعوتمان به اسلام یکى بود، نه ما زیاد کردن ایمان به خدا و تصدیق به پیامبر(ص) را از آنان خواستیم و نه آنان از ما، برنامه واحد بود، جز اینکه اختلاف ما با یکدیگر در خون عثمان بود که دامن ما از آن پاک بود،

2

فَقُلْنا: تَعالَوْا نُداوِ ما لا يُدْرَكُ الْيَوْمَ بِاِطْفاءِ النّائِرَةِ، وَ تَسْكينِ الْعامَّةِ، حَتّى يَشْتَدَّ الاَْمْرُ وَ يَسْتَجْمِعَ، فَنَقْوى عَلى وَضْعِ الْحَقِّ فى مَواضِعِهُ.

گفتیم: بیایید با خاموش کردن آتش فتنه و آرام نمودن مردم، به چاره چیزى برخیزیم که پس از این نمى‌توان چاره کرد، تا امر خلافت استوار شود و مسلمانان متحد گردند، و قدرت پیدا کنیم که حق را در جایگاه‌هاى خودش قرار دهیم.

3

فَقالُوا: بَلْ نُداويهِ بِالْمُكابَرَةِ. فَاَبَوْا حَتّى جَنَحَتِ الْحَرْبُ وَ رَكَدَتْ، وَ وَقَدَتْ نيرانُها وَ حَمِسَتْ.

در جواب ما گفتند: این کار را با زدوخورد علاج مى‌کنیم. از پیشنهاد ما روى گرداندند تا جنگ بالش را گشود و استوار و محکم شد، و شعله‌هایش برافروخت و زبانه کشید.

4

فَلَمّا ضَرَّسَتْنا وَ اِيّاهُمْ، وَ وَضَعَتْ مَخالِبَها فينا وَ فيهِمْ، اَجابُوا عِنْدَ ذلِكَ اِلَى الَّذى دَعَوْناهُمْ اِلَيْهِ، فَاَجَبْناهُمْ اِلى ما دَعَوْا، وَ سارَعْناهُمْ اِلى ما طَلَبُوا حَتَّى اسْتَبانَتْ عَلَيْهِمُ الْحُجَّةُ، وَ انْقَطَعَتْ مِنْهُمُ الْمَعْذِرَةُ.

چون جنگ دندانش را در ما و آنان فرو برد، و چنگالش را در دو طرف گذاشت، به آنچه آنان را دعوت مى‌کردیم گردن نهادند، ما نیز دعوتشان را پاسخ گفتیم، و خواسته آنان را به سرعت پذیرفتیم ، تا حجت بر آنان ظاهر شد و عذرشان قطع گردید.

5

فَمَنْ تَمَّ عَلى ذلِكَ مِنْهُمْ فَهُوَ الَّذى اَنْقَذَهُ اللّهُ مِنَ الْهَلَكَةِ، وَ مَنْ لَجَّ وَ تَمادى فَهُوَ الرّاكِسُ الَّذى رانَ اللّهُ عَلى قَلْبِهِ، وَ صارَتْ دائِرَةُ السَّوْءِ عَلى رَأْسِهِ.

پس هر یک از اینان بر این سخن پایدار ماند خداوند او را از هلاکت رهانده، و کسى که لجاجت کرد و بر گمراهیش ماند (خوارج) او سرنگونى است که خداوند بر دلش پرده افکنده، و پیشامد بدى به گرد سرش چرخیده.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :