جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه سی و هفتم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه سی و هفتم

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است كه قائم مقام خطبه مى‏باشد (و كلمات اين فصل خلاصه و گزيده از گفتار طولانى است كه آن بزرگوار بعد از واقعه نهروان فرموده و در آن شرح حال خود را از زمان وفات حضرت رسول تا آن زمان بيان فرموده است):

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

فَقُمْتُ بِالْأَمْرِ حِينَ فَشِلُوا، وَ تَطَلَّعْتُ حِينَ تَقَبَّعُوا، وَ نَطَقْتُ حِينَ تَعْتَعُوا، وَ مَضَيْتُ بِنُورِ اللَّهِ حِينَ وَقَفُوا ،وَ كُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً ،وَ أَعْلَاهُمْ فَوْتاً ،

براى يارى دين اسلام قيام كردم هنگاميكه مسلمين ضعيف و ناتوان بودند، و خود را آشكار نمودم آنگاه كه ايشان (از عجز و ناتوانى) سر در گريبان بودند و (در مسائل دين) گويا شدم وقتى كه آنان وا ماندند، و بنور خدا (از ظلمات جهل) گذشتم (هر مجهولى نزد من معلوم بود) زمانيكه آنها حيران و سرگردان بودند، و (با اين وصف در خود نمائى) از همه خاموشتر و در پيشى گرفتن (بمراتب كمال) از آنها برتر بودم،

2

طِرْتُ بِعِنَانِهَا ،وَ اسْتَبْدَدْتُ بِرِهَانِهَا ،كَالْجَبَلِ لَا تُحَرِّكُهُ الْقَوَاصِفُ، وَ لَا تُزِيلُهُ الْعَوَاصِفُ ،

پس زمام فضايل را گرفته پرواز نمودم (براى گشايش مشكلات به چابكى حاضر مى‏شدم) و گرو آن فضائل را بردم (مرتبه هيچكس در فضل و كمال بمن نرسيد، و در هر امرى ثبات قدم داشتم) مانند كوه كه بادهاى شكننده و تند آنرا نمى‏جنباند و از جا نمى‏كند،

3

لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِيَّ مَهْمَزٌ، وَ لَا لِقَائِلٍ فِيَّ مَغْمَزٌ،

هيچكس نتوانسته از من (در حضور يا در غياب) عيب و نقصى بگيرد،

4

الذَّلِيلُ عِنْدِي عَزِيزٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ وَ الْقَوِيُّ عِنْدِي ضَعِيفٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ

ذليل و ستمكشيده نزد من عزيز و ارجمند است تا آنگاه كه حقّ او را (از ظالم) بستانم، و قوىّ و ستمگر نزد من ناتوان است تا وقتى كه حقّ (مظلوم) را از او بگيرم،

5

رَضِينَا عَنِ اللَّهِ قَضَاءَهُ وَ سَلَّمْنَا لِلَّهِ أَمْرَهُ

ما از قضاء و قدر الهىّ خوشنود و تسليم فرمان او هستيم،

6

أَ تَرَانِي أَكْذِبُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلى‏الله‏عليه‏وآله) وَ اللَّهِ لَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ فَلَا أَكُونُ أَوَّلَ مَنْ كَذَبَ عَلَيْهِ

آيا مى‏بينى مرا كه بر رسول خدا دروغ بگويم (با اينكه من به وحى خداوند و بنصّ آن حضرت خليفه و جانشين او هستم) سوگند بخدا من اوّل كسى هستم كه او را تصديق كرد، پس اوّل كسيكه (بعد از وفات) او را تكذيب نمايد نمى‏باشم (زيرا در پنهان و آشكار براستى و درستى و پاكى مرا ستوده و برادر خويش خوانده، پس اگر دروغ بگويم او را (تكذيب كرده‏ام

7

فَنَظَرْتُ فِي أَمْرِي فَإِذَا طَاعَتِي قَدْ سَبَقَتْ بَيْعَتِي وَ إِذَا الْمِيثَاقُ فِي عُنُقِي لِغَيْرِي

پس (سبب اينكه با خلفاء مدارا (5) نمودم آنست كه) در امر خلافت خود انديشه كرده ديدم اطاعت و پيروى از فرمان حضرت رسول (فرموده بود اگر كار بجدال بكشد سر فرود آرم) بر من واجب است، بيعت كردم و بر طبق عهد و پيمان خود با آن حضرت رفتار نمودم.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :