جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه بیست و هشتم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه بیست و هشتم

از خطبه های آن حضرت است در بی وفایی دنیا و توجه به آخرت

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ الدُّنْيا قَدْ اَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَداع ، وَ اِنَّ الاْخِرَةَ قَدْ اَقْبَلَتْ وَ اَشْرَفَتْ بِاطِّلاع . اَلا وَ اِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمارُ، وَ غَداً السِّباقُ،وَالسَّبْقَةُ الْجَنَّةُ، وَ الْغايَةُ النّارُ (اَقُولُ: اِنَّهُ لَوْ كانَ كَلامٌ يَأْخُذُ بِالاَْعْناقِ اِلَى الزُّهْدِ فِى الدُّنْيا، وَ يَضْطَرُّ اِلى عَمَلِ الاْخِرَةِ لَكانَ هذَا الْكَلامَ. وَ كَفى بِهِ قاطِعاً لِعَلائِقِ الاْمالِ، وَ قادِحاً زِنادَ الإتِّعاظِ وَالإِزْدِجارِ. وَ مِنْ اَعْجَبِهِ قَوْلُهُ عَلَيْهِ السَّلامُ: «اَلا وَ اِنَّ الْيَوْمَ المِضْمارُ، وَ غَداً السِّباقُ، وَالسَّبْقَةُ الْجَنَّةُ، وَالْغايَةُ النّارُ» فَاِنَّ فيهِ مَعَ فَخامَةِ اللَّفْظِ، وَعِظَمِ قَدْرِ الْمَعْنى، وَ صادِقِ التَّمْثيلِ، وَ واقِعِ التَّشْبيهِ سِراًّ عَجيباً وَ مَعنىً لَطيفاً وَ هُوَ قَوْلُهُ عَلَيْهِ السَّلامُ: «وَالسَّبْقَةُ الْجَنَّةُ، وَالْغايَةُ النّارُ» فَخالَفَ بَيْنَ اللَّفْظَيْنِ لاِخْتِلافِ الْمَعْنَيَيْنِ، وَ لَمْ يَقُلِ «السَّبْقَةُ النّارُ» كَما قالَ: «السَّبْقَةُ الْجَنَّةُ» لأَنَّ الإِسْتِباقَ اِنَّما يَكُونُ اِلى اَمْر مَحْبُوب، وَ غَرَض مَطْلُوب، وَ هذِهِ صِفَةُ الْجَنَّةِ، وَ لَيْسَ هذَا الْمَعْنى مَوْجُوداً فِى النّارِ، نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْها، فَلَمْ يَجُزْ اَنْ يَقُولَ: وَالسَّبْقَةُ النّارُ، بَلْ قالَ: «وَالْغايَةُ النّارُ»، لأَنَّ الْغايَةَ قَدْ يَنْتَهى اِلَيْها مَنْ لا يَسُرُّهُ الاِْنْتِهاءُ اِلَيْها وَ مَنْ يَسُرُّهُ ذلِكَ، فَصَلَحَ اَنْ يُعَبَّرَ بِها عَنِ الأَمْرَيْنِ مَعاً، فَهِىَ فى هذَا الْمَوْضِعِ كَالْمَصيرِ وَالْمَآلِ، قالَ اللّهُ تَعالى: «قُلْ تَمَتَّعُوا فَاِنَّ مَصيرَكُمْ اِلَى النّارِ». وَ لايَجُوزُ فى هذَا الْمَوْضِعِ اَنْ يُقالَ: فَاِنَّ سَبْقَتَكُمْ (بِسُكُونِ الْباءِ) اِلَى النّارِ. فَتَأَمَّلْ ذلِكَ، فَباطِنُهُ عَجيبٌ، وَ غَوْرُهُ بَعيدٌ لَطيفٌ، وَ كَذلِكَ اَكْثَرُ كَلامِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ. وَ فى بَعْضِ النُّسَخِ: وَ قَدْ جاءَ فى روايَة اُخْرى: «وَالسُّبْقَةُ الْجَنَّةُ» بِضَمِّ السِّينِ. وَالسُّبْقَةُ عِنْدَهُمُ اسْمٌ لِما يُجْعَلُ لِلسابِقِ اِذا سَبَقَ مِنْ مال اَوْ عَرَض. وَالْمَعْنَيانِ مُتَقارِبانِ، لأَنَّ ذلِكَ لايَكُونُ جَزاءً عَلى فِعْلِ الاَْمْرِ الْمَذْمُومِ، وَ اِنَّما يَكُونُ جَزاءً عَلى فِعْلِ الأَمْرِ الْمَحْمُودِ)

پس از حمد حق، دنیا پشت کرده خبر به وداع می‌ دهد، و آخرت روی‌ نموده و سر برآورده است، آگاه باشید که امروز روز تمرین، و فردا زمان مسابقه است، مزدِ برنده بهشت، فرجام بازنده آتش است. آیا کسی‌ نیست که قبل از رسیدن مرگش توبه کند؟ آیا کسی‌ نیست که پیش از رسیدن روز سختی‌ اش چاره اندیشد؟ (می‌ گویم: اگر سخنی‌ باشد که مردم را به زهد در دنیا و عمل مربوط به آخرت وادار کند
همین سخن است. و همین بس که این کلام دل را از وابستگی‌ به آرزوها قطع کند، و نور موعظه و قدرت بازداشتن انسان از گناه را در دل برافروزد. و عجیب ترین جملات این خطبه این است که می‌ فرماید: «امروز روز تمرین، و فردا روز مسابقه، و مزدِ برنده بهشت، و عاقبت بازنده آتش است.» زیرا در این سخن با وجود عظمت لفظ و بزرگی‌ معنا و تمثیل درست، و تشبیه واقعی‌، سرّی‌ شگفت و معنایی‌ لطیف نهفته، و آن قول حضرت است که می‌ فرماید: «والسَّبقَةُ الْجَنَّةُ، والغایَةُ النّار» که چون معنی‌ سبقه و غایت مخالف هم است از آن حقیقتِ قیامتی‌ به دو لفظ مختلف «سبقه ـ غایت» تعبیر فرموده، زیرا مسابقه در کاری‌ محبوب و هدفی‌ مطلوب است و این صفت بهشت است، نه دوزخ
که به خدا از آن پناه می‌ بریم، و شایسته نبود بگوید: «والسّبقةُ النارُ»، بدین خاطر فرمود:
«الغایةُ النار»، چه اینکه ممکن است پایان یک راه کسی‌ را خوش نیاید، و ممکن است خوش آید، بنابراین صحیح این است که برای‌ هر دو صورت با کلمه غایت تعبیر شود. غایت در این زمینه مانند مصیر و مآل است، چنانکه حق فرموده: قُلْ تَمَتَّعُوا فَاِنَّ مَصیرَکُمْ اِلَی‌ النّارِ، که صحیح نیست در اینجا
به جای‌ «مصیر» کلمه «سبقه» آید. در این سخن اندیشه کن که نهانی‌ شگفت و ژرفایی‌
عمیق و لطیف دارد، و بیشتر سخنان حضرت چنین است. در برخی‌ از نسخه ها «سُبقه» به ضمّ سین وارد شده. و سُبقه به ضمّ سین نزد عرب مال یا متاعی‌ است که به برنده مسابقه جایزه می‌ دهند. و معنی‌ سبقه به فتح و ضم به هم نزدیک است، زیرا سبقه به ضم سین جزاء عمل ناپسند نیست بلکه پاداش کار خوب است.)

2

اَفَلا تائِبٌ مِنْ خَطيئَتِهِ قَبْلَ مَنِيَّتِهِ؟ اَلا عامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ يَوْمِ بُؤْسِهِ؟ اَلا وَ اِنَّكُمْ فى اَيّامِ اَمَل مِنْ وَرائِهِ
اَجَلٌ. فَمَنْ عَمِلَ فى اَيّامِ اَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ اَجَلِهِ فَقَدْ نَفَعَهُ عَمَلُهُ، وَ لَمْ يَضْرُرْهُ اَجَلُهُ

هش دارید که شما در روزگار آرزو هستید که به دنبالش مرگ است. کسی‌ که در ایام آرزو قبل از آنکه مرگش فرا رسد عمل کند عملش سودمند است،و مرگش به او زیان نرساند، و آن که در روزگار آرزویش پیش از رسیدن مرگش تقصیر کند محصول کارش خسارت است، و مرگش برای‌ او زیان دارد.

3

وَ مَنْ قَصَّرَ فى اَيّامِ اَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ اَجَلِهِ فَقَدْ خَسِرَ عَمَلُهُ، وَ ضَرَّهُ اَجَلُهُ. اَلا فَاعْمَلُوا فِى الرَّغْبَةِ كَما تَعْمَلُونَ فِى الرَّهْبَةِ.

و آن که در روزگار آرزویش پیش از رسیدن مرگش تقصیر کند محصول کارش خسارت است، و مرگش برای‌ او زیان دارد.آگاه باشیدکه بهوقت خوشی‌ چنان عمل کنید که وقت ترس عمل می‌ کنید.

4

اَلا وَ اِنِّى لَمْ اَرَ كَالْجَنَّةِ نامَ طالِبُها، وَ لا كَالنّارِ نامَ هارِبُها.

بدانید که مانند بهشت که خواهانش خواب باشد ندیدم، و همچون عذاب که گریزانِ از آن در غفلت باشد سراغ ندارم.

5

اَلا وَ اِنَّهُ مَنْ لايَنْفَعْهُ الْحَقُّ يَضْرُرْهُ الْباطِلُ، وَ مَنْ لَمْ يَسْتَقِمْ بِهِ الْهُدى يَجُرَّ بِهِ الضَّلالُ اِلَى الرَّدى

هشیار باشید کسی‌ که حق سودش ندهد باطل او را ضرر زند، و آن را که هدایت مستقیم ننماید گمراهی‌ او را به هلاکت کشاند.

6

اَلا وَ اِنَّكُمْ قَدْ اُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ، وَ دُلِلْتُمْ عَلَى الزّادِ. وَ اِنَّ اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلَيْكُمُ اتِّباعُ الْهَوى وَ طُولُ الأَمَلِ.

بدانید شما به کوچ از دنیا امر شده، و بر تهیه توشه دلالت شده اید.ترسناکترین چیزی‌ که از آن بر شما می‌ ترسم پیروی‌ هوا و آرزوی‌ دراز است.

7

فَتَزَوَّدُوا فِى الدُّنْيا مِنَ الدُّنْيا ما تَحْرُزُونَ بِهِ اَنْفُسَكُمْ غَداً.

پس در این دنیا از دنیا توشـه ای‌ برگیرید که در آخـرت خود را از عـذاب محافظت کنیـد.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :