جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

حکمت دویست و شصت و یکم

فراز

متن عربی

متن فارسی

حکمت دویست و شصت و یکم

وقتی خبر حمله یاران معاویه برای غارت و چپاولِ شهر انبار به آن حضرت (علیه السلام) رسید و خود آن بزرگوار به تنهایی با پای پیاده حرکت فرمود تا به نخیله رسید، مردم آمدند و او را دریافتند و گفتند:

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

مَا تَكْفُونَنِي أَنْفُسَكُمْ فَكَيْفَ تَكْفُونَنِي غَيْرَكُمْ إِنْ كَانَتِ الرَّعَايَا قَبْلِي لَتَشْكُو حَيْفَ رُعَاتِهَا وَ إِنَّنِي الْيَوْمَ لَأَشْكُو حَيْفَ رَعِيَّتِي كَأَنَّنِي الْمَقُودُ وَ هُمُ الْقَادَةُ أَوِ الْمَوْزُوعُ وَ هُمُ الْوَزَعَةُ.فلما قال ( عليه السلام ) هذا القول في كلام طويل قد ذكرنا مختاره في جملة الخطب ، تقدم إليه رجلان من أصحابه ، فقال أحدهما إني لا أملك إلا نفسي و أخي ، فمر بأمرك يا أمير المؤمنين ننقد له ، فقال ( عليه السلام ) :وَ أَيْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِيدُ.

شما براي نظم و اصلاح كار خودتان براي من كفايت نمي كنيد (كمك نمي كنيد تا كار زندگي شما را راه بيندازم) با اين حال چگونه مي توانيد براي پيروزي بر ديگران و دفع شر آنان براي من كفايت كنيد! پيش از روزگار من رعيتها بودند كه شكايت از ظلم زمامدارانشان داشتند در حالي كه امروز، اين منم كه از ظلم رعيتم شكايتها دارم. گويي اين منم كه فرمانبر رعيت خويشم و آنان فرمانروا هستند! يا من محكوم هستم و آنان حاكم هستند. هنگامي كه آن حضرت اين كلام را در يك سخن طولاني كه در گذشته برگزيده آن را متذكر شديم بيان فرمودند، دو نفر از ياران آن حضرت پيش آمدند و يكي از آن دو گفت: يا اميرالمومنين، من اختيار ندارم مگر درباره خودم و برادرم. امر بفرما يا اميرالمومنين ما پيروي مي كنيم. پس آن حضرت (علیه السلام) فرمود: شما درباره آنچه كه مي خواهم چه كاري مي توانيد انجام بدهيد (قدرتي كه براي كار من لازم است، پيش از شما دو برادر است).

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :