جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

نامه هفدهم

فراز

متن عربی

متن فارسی

نامه هفدهم

از نامه هاى آن حضرت است در جـواب نامه معـاویه

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

وَ اَمّا طَلَبُكَ اِلَىَّ الشّامَ فَاِنّى لَمْ اَكُنْ لاُِعْطِيَكَ الْيَوْمَ ما مَنَعْتُكَ اَمْسِ.

اینکه حکومت شام را از من خواستى، من آنچه را دیروز در اختیارت قرار ندادم، امروز هم به دستت نمى دهم.

2

وَ اَمّا قَوْلُكَ: اِنَّ الْحَرْبَ قَدْ اَكَلَتِ الْعَرَبَ اِلاّ حُشاشاتِ اَنْفُس بَقِيَتْ، اَلا وَ مَنْ اَكَلَهُ الْحَقُّ فَاِلَى الْجَنَّةِ، وَ مَنْ اَكَلَهُ الْباطِلُ فَاِلَى النّارِ.

اما گفته ات: که «جنگْ عرب را به کام خود فرو برده، و از او جز نیمه جانى باقى نمانده»، آگاه باش آن که در راه حق بمیرد مسیرش به جانب بهشت، و هر که در طریق باطل فنا شود، راهش به سوى آتش است.

3

وَ اَمَّا اسْتِواؤُنا فِى الْحَرْبِ وَ الرِّجالِ فَلَسْتَ بِاَمْضى عَلَى الشَّكِّ مِنِّى عَلَى الْيَقينِ، وَ لَيْسَ اَهْلُ الشّامِ بِاَحْرَصَ عَلَى الدُّنْيا مِنْ اَهْلِ الْعِراقِ عَلَى الاْخِرَةِ.

اما اینکه گفته بودى: «ما و تو در وضع جنگ و نفرات برابریم» تو در شک و تردید تیزروتر از من در عرصه یقین نیستى، و نه اهل شام به دنیا حریص تر از اهل عراق به آخرتند.

4

وَ اَمّا قَوْلُكَ اِنّا بَنُوعَبْدِ مَناف، فَكَذلِكَ نَحْنُ، وَلكِنْ لَيْسَ اُمَيَّةُ كَهَاشِم، وَ لا حَرْبٌ كَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَ لا اَبُوسُفْيانَ كَاَبى طالِب، وَ لاَ الْمُهاجِرُ كَالطَّليقِ، وَ لاَ الصَّريحُ كَاللَّصيقِ، وَ لاَ الْمُحِقُّ كَالْمُبْطِلِ، وَ لاَ الْمُؤْمِنُ كَالْمُدْغِلِ.

و این که گفتى: «ما از فرزندان عبدمنافیم» آرى ما هم چنین هستیم، ولى با این فرق که نه امیّه مثل هاشم است، نه حرب همچون عبدالمطّلب، و نه ابوسفیان مانند ابوطالب، و نه مهاجر الى اللّه چون اسیر آزاد شده، و نه فرزند اصل و نسب دار چون فرزند منسوب به پدر، و نه اهل حق مانند اهل باطل، و نه مؤمن چون مفسد.

5

وَ لَبِئْسَ الْخَلَفُ خَلَفٌ يَتْبَعُ سَلَفاً هَوى فى نارِ جَهَنَّمَ!

و چه بازماندگان بدى هستند آنان که تابع گذشتگان جهنّمى خود مى باشند!

6

وَ فى اَيْدينا بَعْدُ فَضْلُ النُّبُوَّةِ الَّتى اَذْلَلْنا بِهَا الْعَزيزَ، وَ نَعَشْنا بِهَا الذَّليلَ. وَ لَمّا اَدْخَلَ اللّهُ الْعَرَبَ فى دينِهِ اَفْواجاً، وَ اَسْلَمَتْ لَهُ هذِهِ الاُْمَّةُ طَوْعاً وَ كَرْهاً، كُنْتُمْ مِمَّنْ دَخَلَ فِى الدّينِ اِمّا رَغْبَةً وَ اِمّا رَهْبَةً، عَلى حينَ فازَ اَهْلُ السَّبْقِ بِسَبْقِهِمْ، وَ ذَهَبَ الْمُهاجِرُونَ الاَْوَّلُونَ بِفَضْلِهِمْ.

از این گذشته فضیلت نبوت به دست ماست که با آن عزیز را خوار، و ذلیل را بلندمقام ساختیم. خداوند چون عرب را دسته دسته وارد دین خود کرد، و این امت خواه و ناخواه تسلیم حق شدند، شما به دو علت اسلام آوردید: محض دنیا، یا ترس از جان، آنهم در زمانى که پیشى گرفتگان به اسلام پیروزى یافته بودند، و اولین مهاجران را فضل و برترى بود.

7

فَلاتَجْعَلَنَّ للِشَّيْطانِ فيكَ نَصيباً، وَ لا عَلى نَفْسِكَ سَبيلاً.

پس براى شیطان در وجودت بهره قرار مده، و راهش را به روى خود باز مگذار. والسلام.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :