جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و نوزدهم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و نوزدهم

خطبه اي است از آن حضرت (علیه السلام): اين خطبه را موقعي فرموده است که مردم را جمع نمود و آنان را تحريک بر جهاد فرمود و آنان مدتي طولاني سکوت کردند.

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

فَقَالَ ( عليه السلام ): مَا بَالُکمْ أَ مُخْرَسُونَ أَنْتُمْ ، فَقَالَ قَوْمٌ مِنْهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنْ سِرْتَ سِرْنَا مَعَک

پس حضرت چنين فرمود: چيست حال شما؟ در چه وضعي قرار گرفته ايد؟ آيا شما گنگ هستيد؟ گروهي از آنان گفتند:
يا اميرالمومنين (علیه السلام)، اگر حرکت کنيد ما با شما حرکت خواهيم کرد.

2

فَقَالَ ( عليه السلام ) مَا بَالُکمْ لَا سُدِّدْتُمْ لِرُشْدٍ وَ لَا هُدِيتُمْ لِقَصْدٍ أَ فِي مِثْلِ هَذَا يَنْبَغِي لِي أَنْ أَخْرُجَ وَ إِنَّمَا يَخْرُجُ فِي مِثْلِ هَذَا رَجُلٌ مِمَّنْ أَرْضَاهُ مِنْ شُجْعَانِکمْ وَ ذَوِي بَأْسِکمْ وَ لَا يَنْبَغِي لِي أَنْ أَدَعَ الْجُنْدَ وَ الْمِصْرَ وَ بَيْتَ الْمَالِ وَ جِبَايَةَ الْأَرْضِ وَ الْقَضَاءَ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ وَ النَّظَرَ فِي حُقُوقِ الْمُطَالِبِينَ ثُمَّ أَخْرُجَ فِي کتِيبَةٍ أَتْبَعُ أُخْرَى أَتَقَلْقَلُ تَقَلْقُلَ الْقِدْحِ فِي الْجَفِيرِ الْفَارِغِ

پس فرمود: در چه وضعي قرار گرفتيد؟ اي مردمي که هرگز موفق به رشد و صلاح نشويد و به حيات معتدل هدايت نگرديد. آيا در مثل چنين موقعيتي سزاوار است که من بيرون بروم؟ و جز اين نيست که در اين موقعيت مردي از دلاوران و سلحشوران شما که من به او رضايت بدهم بايد با سپاه بيرون برود. و شايسته نيست که من ارتش و شهر و بيت المال و وصول ماليات زمين و امور قضايي مسلمانان و نظر در حقوق کساني را که حقوق خود را طلب مي کنند رها کنم و سپس در گروهي از لشکريان به دنبال گروهي ديگر راه بيفتم. در نتيجه مانند تيري بي پر در تيردان خالي بجنبم.

3

وَ إِنَّمَا أَنَا قُطْبُ الرَّحَى تَدُورُ عَلَيَّ وَ أَنَا بِمَکانِي فَإِذَا فَارَقْتُهُ اسْتَحَارَ مَدَارُهَا وَ اضْطَرَبَ ثِفَالُهَا هَذَا لَعَمْرُ اللَّهِ الرَّأْيُ السُّوءُ

و جز اين نيست که من قطب آسيابم که آسياب دور من مي گردد و من بايد به جاي خود باشم. پس اگر من از آسياب کنار بروم، حرکت دوراني آن متحير گردد و سنگ زيرين آن (يا آن پوستي که بر زير آسياب پهن مي کنند تا ريزه هاي آرد بر زمين نريزد) به اضطراب بيفتد. سوگند به خدا، اين است راي ناشايست.

4

وَ اللَّهِ لَوْ لَا رَجَائِي الشَّهَادَةَ عِنْدَ لِقَائِي الْعَدُوَّ وَ لَوْ قَدْ حُمَّ لِي لِقَاؤُهُ لَقَرَّبْتُ رِکابِي ثُمَّ شَخَصْتُ عَنْکمْ فَلَا أَطْلُبُکمْ مَا اخْتَلَفَ جَنُوبٌ وَ شَمَالٌ طَعَّانِينَ عَيَّابِينَ حَيَّادِينَ رَوَّاغِينَ

به خدا سوگند، اگر در موقع رويارويي با دشمن اميد شهادت نداشتم- که در آن رويارويي مرگ براي من مقدر باشد- مرکبم را حاضر مي کردم، سپس از شما مردم جدا مي گشتم. ديگر به جستجوي شما نبودم، مادامي که بادهاي جنوبي و شمالي به وزيدن خود ادامه مي دهند. شما مردمي هستيد طعنه زننده، عيبجو، کناره گيرنده از حق و ترسو.

5

إِنَّهُ لَا غَنَاءَ فِي کثْرَةِ عَدَدِکمْ مَعَ قِلَّةِ اجْتِمَاعِ قُلُوبِکمْ لَقَدْ حَمَلْتُکمْ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ الَّتِي لَا يَهْلِک عَلَيْهَا إِلَّا هَالِک مَنِ اسْتَقَامَ فَإِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ زَلَّ فَإِلَى النَّارِ.

شما با کثرتي که در عدد داريد هماهنگي دل هايتان بسيار اندک است. من شما را به حرکت در راهي روشن وادار کردم که در آن راه به هلاکت نيفتد، جز کسي که خود را به هلاکت مي اندازد. هر کس در جاده الهي حرکت کرد، مسيرش رو به بهشت است و هر کس از آن جاده بلغزد، مسيرش رو به آتش است.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :