جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و یکم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و یکم

خطبه اي است از آن حضرت (علیه السلام) : اين يکي از خطبه هايي است که شامل ملاحم (حوادث بزرگ در طوفان فتنه ها) است.

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ کلِّ أَوَّلٍ وَ الْآخِرِ بَعْدَ کلِّ آخِرٍ وَ بِأَوَّلِيَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا أَوَّلَ لَهُ وَ بِآخِرِيَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا آخِرَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ شَهَادَةً يُوَافِقُ فِيهَا السِّرُّ الْإِعْلَانَ وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ

حمد خداي راست که اول پيش از همه اول ها است. و آخر بعد از همه آخرها است. و اوليت مطلقه او است که اول نداشتن او را ايجاب مي نمايد، و آخريت مطلقه او است که آخر نداشتن او را ايجاب مي کند. و من شهادت مي دهم به اين که خدايي جز او نيست. شهادتي که نهان آدمي در آن با ظاهرش موافق و قلبش با زبانش متحد باشد

2

أَيُّهَا النَّاسُ لا يَجْرِمَنَّکمْ شِقاقِي وَ لَا يَسْتَهْوِيَنَّکمْ عِصْيَانِي وَ لَا تَتَرَامَوْا بِالْأَبْصَارِ عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّي فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ إِنَّ الَّذِي أُنَبِّئُکمْ بِهِ عَنِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ( صلى الله عليه وآله )

اي مردم، خصومت شما با (شخص) من، باعث تکذيب من نباشد. و نافرماني با من، شما را متحير و سردرگم ننمايد. و در آن موقع که خبرهاي شگفت انگيز (مانند اخبار غيبي) را از من مي شنويد، به يکديگر چشم نيندازيد (چشمک نزنيد). زيرا سوگند به آن خدايي که دانه را شکافت و انسانها را آفريد، خبري که به شما مي دهم، از پيامبر امي (صلي الله عليه و آله )است.

3

مَا کذَبَ الْمُبَلِّغُ وَ لَا جَهِلَ السَّامِعُ لَکأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى ضِلِّيلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي کوفَانَ فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ شَکيمَتُهُ وَ ثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْيَابِهَا وَ مَاجَتِ الْحَرْبُ بِأَمْوَاجِهَا وَ بَدَا مِنَ الْأَيَّامِ کلُوحُهَا وَ مِنَ اللَّيَالِي کدُوحُهَا فَ

نه آن تبليغ کننده دروغ گفته است و نه شنونده (خود اميرالمومنين (علیه السلام)) نادان بوده است. من چنان مي بينم شخصي را که سخت گمراه است، که در شام عربده کشيده، و جايگاهي براي پرچم هاي خود در اطراف کوفه گرفته است. تا آنگاه که دهانش باز شود و مقاومت و قدرت و امتناعش سخت گردد، و گام هاي او بر زمين سنگيني کند و در آن هنگام فتنه و آشوب، فرزندان خود را با دندانهايش بگزد، و جنگ با امواج خود، سر بکشد، و از روزهاي آن دوران چهره اي خشن و عبوس آشکار گردد، و از شبهايش اثر زخم هاي آنها بروز نمايد.

4

فَإِذَا أَيْنَعَ زَرْعُهُ وَ قَامَ عَلَى يَنْعِهِ وَ هَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ وَ بَرَقَتْ بَوَارِقُهُ عُقِدَتْ رَايَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ وَ أَقْبَلْنَ کاللَّيْلِ الْمُظْلِمِ وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ

در آن هنگام که کاشته اش به کمال برسد و در حد کمال خود بايستد و شقشقه هاي او به صدا درآيد و اسلحه براق او درخشيدن بگيرد، در اين موقع است که پرچم هاي فتنه هاي سخت و ناتوان کننده بسته و آماده شوند، و مانند شب تاريک و درياي متلاطم به حرکت درآيند و روي بياورند.

5

هَذَا وَ کمْ يَخْرِقُ الْکوفَةَ مِنْ قَاصِفٍ وَ يَمُرُّ عَلَيْهَا مِنْ عَاصِفٍ وَ عَنْ قَلِيلٍ تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ وَ يُحْصَدُ الْقَائِمُ وَ يُحْطَمُ الْمَحْصُودُ.

اين مطالب را درياب و چه بسا بادهاي تندوز که کوفه را بدرد و بشکافد و بادهايي نيرومند و جهنده از کوفه بگذرد، و در اندک زماني دو گروه به يکديگر بپيچند (شاخ به شاخ شوند). آن کسي که (د رآن آشوب) ايستاده است (نيرومند است) درو شود و درو شده (ضعيف) نابود گردد.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :